دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
مقاله بررسی فاصله طبقاتی در 27 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست
عنوان صفحه
1-مقدمه ............................................................................................................... 1
2-تعریف فاصله طبقاتی........................................................................................ 2
- از نظر افلاطون................................................................................................ 3
- از نظر مارکس................................................................................................. 3
- از نظر تیشلر.................................................................................................... 4
3- پیامد های فاصله طبقاتی.................................................................................. 8
- طبقه و تعلیم و تربیت فرزندان........................................................................ 8
- طبقه و نحوة گذران اوقات فراغت................................................................... 9
- طبقه و فرهنگ.................................................................................................. 10
- طبقه و طلاق.................................................................................................... 13
- میزان های نا برابر زاد و ولد.......................................................................... 14
4-عوامل فاصله طبقاتی......................................................................................... 17
- توزیع نابرابر درآمدها..................................................................................... 17
- مالیات بندی و تأمین اجتماعی......................................................................... 19
5- معضلات فاصله طبقاتی در جامعه.................................................................. 22
6- نتیجه گیری...................................................................................................... 23
7-منابع..................................................................................................................26
مقدمه
به نام خدای علی و عدالت و آزادی
می خواهم از دو بال شکسته سخن بگویم از عدالت و آزادی، از دو و بلکه سر نیاز آرمان، هدف، و وسیله اگر مارکس تضاد طبقاتی را موتور حرکت تاریخ می دانست و این اصل را بر سراسر تاریخ حاکم می دانست نمایت و هدف را رسیدن به جامعه ای بی طبسقه و عادلانه می پنداشت اما این سخن مارکس را به زبان کامل تر می توان بیان کرد و گفت«عرفان، عدالت ، آزادی،چکیده تاریخ اند.»
موتور محرک و هدف تکاپوهای جامعه انسانی در سراسر تاریخ بوده اند. اما مشکل این بوده و هست که همواره یکی به پای دیگری قربانی شده اند.
قشربندی اجتماعی مفهومی است که از زمین شناسی وام گرفته شده است. اگر چه مسائلی را که قشربندی اجتماعی به آن اشاره دارد، تحت مقوله «طبقه اجتماعی» برای مدت زمانی طولانی مورد بحث بوده است، اما این مفهوم از حدود سال 1940 به حوزة کار برد عمومی جامعه شناسی وارد شده است: نکته ای که باید به آن توجه داشت. این است که کار برد جامعه شناختی مفهوم قشربندی،در تقابل با کار برد زمین شناسی اش، بطور ضمنی یا آشکار متضمن ارزیابی لایه های مختلف بوده و فراتری و فروتری آنها براساس ملاکهای ارزشی می سنجد.
مسائلی همچون نسبیت ارزشهای اخلاقی، برابری و نابرابری نسبی، و درجات عدالت و بی عدالتی اغلب در مفهوم قشربندی مستقراند.
تعریف فاصله طبقات:
تاریخ و باستان شناسی به ما می آموزد که قشربندی اجتماعی در دسته های کوچک ایلی، که از صورت های اولیه زندگی اجتماعی بود، وجود داشت.احتمال دارد در این وضعیت ابتدایی عوامل زیستی از قبیل سن، جنس، و نیروی بدنی از معیارهای اصلی قشربندی بوده باشد.
در نخستین اسناد تاریخی معتبر به جامانده از انسان چند هزار سال پیش، در می یابیم که در میان بابلیان، ایرانیان، عبریان و یونانیان «نجیب زادگی» از عوامل تعیین کننده پایگاه اجتماعی بوده است.
جامعه ترکیبی بود از اغنیا و فقرا، زیردستان و زیردستان، آزادمردان و بردگان. همین طور، در تمدن های باستانی قاره امریکا [اینکاها در پرو و آزتک ها در مکزیک] جامعه به دو قشر نجبا و عوام تقسیم می شد. دستة اول با آنکه اقلیت کوچکی بود، سهم بزرگی از اموال و دارایهای جامعه را میان اعضای خودش تقسیم می کرد و سهم ناچیزی را برای اکثریت اعضای جامعه باقی می گذاشت. فقرا و عوام، مطیع و گوش به فرمان، به اقلیت قدرتمند و ثروتمند جامعه که خود را از تبار عالی می پنداشت، خدمت می کردند.
این سلسله مراتب نظام اجتماعی که به برخی از قشرهای جامعه اجازه می داد از قدرت، از مالکیت، و از حیثیت اجتماعی سهم بیشتری نصیب ببرد، در همة دوره های تاریخی زندگی اجتماعی انسان حضور داشته است.
تعریف از نظر افلاطون
افلاطون بنای جامعه جدید را نه تنها بر پایه عدالت بلکه بر ثبات اجتماعی و انضباط درونی استرار می دید. مشخصات مدینه فاضله یا جامعه آرمانی که شهر یاران فیلسوف در آن حکومت می کنند، چنین بوده است جامعه ای که ساختار طبقاتی آشکاری دارد و شهروندان درون یکی از طبقات سه گانه زیر جا دارند: طبقه زمامداران، طبقة نگهبانان، طبقة کارگران.
تعریف از نظر مارکس
«تعریف مارکسیستی طبقه، نشات گرفته از فرض تقدم تولید بر دیگر ابعاد است: طبقه، مجموعه بهم پیوسته ای از افرادی است که نقش یکسانی در ساز و کار تولید ایفا می کنند. مارکس در «سرمایه»،سه طبقه اصلی را مطرح می کند که توسط روابط شان با ابزار تولید، از یکدیگر تمایز یافته اند: 1- «سرمایه داران» یا مالکان ابزار تولید،2- «کارگران» یا همه آنهایی که توسط دیگران به کار گرفته می شوند؛ 3- «زمین داران» یعنی کسانی که به نظر می رسد در نظریه مارکسیستی متفاوت از سرمایه داران اند و بعنوان بازماندگاه دوره فئودالیسم در نظر گرفته شده اند. از آثار تاریخی گوناگون متعلق به مارکس چنین بر می آید که او دیدگاهی پیچیده تر از آنچه در بالا آمد نسبت به سلسله مراتب واقعی داشته است و نیز آشکار می گردد که او برای مثال از وجود تمایزاتی در درون هر یک از این طبقات بنیادین با خبر بوده است. لذا تاجران جزء یا خرده بورژوازی بعنوان یک طبقه موقت پنداشته شده اند. آنها گروهی هستند که بوسیله تمایلات خواهند شد. بخشی به درون طبقه کارگر سقوط می کنند و بخشی دیگر شرایط خود را آنچنان بهبود می بخشد که سرمایه داران مهمی می شوند.
اگر چه مارکس طبقات را بصورت عینی از یکدیگر تمایز بخشید، علاقه اصلی او، فهم و تسهیل پیدایش آگاهی طبقاتی در میان قشرهای محروم و تحت سلطه بود. او آرزو داشت تا احساسی مشترک در مورد علائق طبقاتی مشترک در میان این اقشار ایجاد شود و از این طریق، مبنایی برای چالش آنها با طبقه حاکم پدید آید.»
مارکس چندان به تحلیل رفتار طبقه بالای سرمایه داری علاقه مند نبود. او اساساً می پنداشت که بخش های قدرتمند چنین طبقه ای باید خود آگاه باشند و نیز اینکه دولت بعنوان یک ابزار قدرتمند چنین طبقه ای باید خودآگاه باشند و نیز اینکه دولت بعنوان یک ابزار قدرت، در بلند مدت ضرورتاً در خدمت منافع طبقه مسلط انجام وظیفه می کند. اما برای مارکس، مهمتر از جامعه شناسی طبقه ثروتمند و ممتاز، جامعه شناسی طبقه کارگر بود. پرسش مهم برای تحقیق و عمل در نزد مارکس، در ارتباط با عواملی بود که موجب آگاهی طبقه کارگر می شدند.
طبقه اجتماعی وطلاق
یکی از برجسته ترین تحلیل گران پدیدة طلاق، ویلیام جی. گود خاطرنشان می کند که هر چند نمی توان مدل طبقاتی طلاق را برای نسل های پیشین تدوین کرد، می توان از 1920 به بعد، وجود همبستگی منفی میان پایگاه اجتماعی اقتصادی و میزان طلاق را تأیید کرد.
تعداد طلاق در ردة شغلی مربوط، به اندازة مورد انتظار در صد حضور اعضایش در نیروی کار مردانه بوده است.
به عقیدةویلیام جی. گود همان همبستگی منفی میان طبقه و طلاق از لحاظ سطوح تحصیلی نیز مشاهده می شود: تمایل به طلاق در بین افرادی که تحصیلاتشان در سطح ابتدایی یا کمتر است، خیلی بیشتر از افرادی است که تحصیلات دبیرستانی را خاتمه داده اند یا دارای تحصیلات عالی عستند. در بین سیاهان امریکایی رابطه تحصیلات و طلاق عکس رابطه ای است که در میان سفید پوستان مشاهده می شود، بدین معنا که با افزایش سطح تحصیلی میزان طلاق نیز افزایش می یابد، جز البته برای دارندگان مدرک تحصیلی دانشگاهی، که در میان آنان میزان طلاق به اندازةسیاهان کم تحصیل کرده پایین است.
ویلیام جی. گو پایین بودن میزان طلاق ثبت شده دز بین سیاهان طبقات پایین را در این می داند که بیشتر جدایی های آنان تشریفات قانونی را طی نمی کند و به ثبت نمی رسد ولذا در آمارهای رسمی گنجانیده نمی شود.
و بالا خره اگر برای تعیین طبقات اجتماعی به عامل در آمد تکیه کنیم، همبستگی منفی میان طبقه و میزان طلاق مشاهده می گردد. به موجب آمارهای رسمی در آمریکا میزان طلاق در میان قشرهای در آمدی پایین سه برابر قشرهای در آمدی بالاست.
طبقة اجتماعی و میزان های نابرابر زاد و ولد
یکی از شاخص های مهم فرصت های زندگی در هر جامعه تعداد کودکانی است کهزنده به دنیا می آیند و باید آنها را پرورش داد، جامعه پذیر کرد، و برای زندگی در دنیای بزرگسالان مجهز نمود. در میان عوامل مؤثر در نابرابری میزان های زاد و ولد در میان طبقات، به پایگاه اجتماعی- اقتصادی فرد یا گروه بیش از سایر عوامل توجه شده است. دنیس رانگ از نخستین پژوهشگرانی استکه این نکته را خاطر نشان کرده است:
در میان همه گروه های اجتماعی که از لحاظ میزان های زاد و ولد متفاوتند، شاید تفاوت رفتاری طبقات اجتماعی از این لحاظ از همه بارزتر باشد.
مطالعات دنیس رانگ نشان می دهد که در یک دورةچهل ساله از 1870 تا 1910 در ایالات متحد امریکا و در اروپا میزان زاد و ولد از طبقه ای به طبقه ای دیگر متفاوت بوده و عموماً با طبقه همبستگی منفی داشته است.
پس از 1910، تفاوت میزان های باروری میان طبقات اجتماعی که تا آن زمان بسیار بارز بود، تحفیف پیدا کرد؛ به این معنا که گروه های برخاسته از طبقة متوسط میزان زاد و ولد شان را کاهش داده و آن را به میزان پایین زاد و ولد طبقة بالا نزدیک کردند. از حدود 1930 به بعد، در برخی از کشورهای اروپای غربی همبستگی منفی میان میزان زاد و ولد و طبقةاجتماعی تغییر یافت، به طوری که بعضی از گروه های برخاسته ازطبقه متوسط حجم خانواده شان را کوچکتر از حجم خانوادة سایر گروه های شغلی بالاتر از خودشان، مثل صاحبان کارخانه ها، دارندگان مشاغل آزاد و بازرگانان کردند.
در 50 سال اخیر، الگوهای رفتاری گذشته در بارةتفاوت میزان های زاد و ولد میان طبقات اجتماعی دستخوش تغییراتی شده است و استثنای زیادی در قاعدة همبستگی منفی میان میزان زاد و ولد و طبقه اجتماعی میزان زاد و ولد دیده می شود و آن رفتار خانواده های مرفه است که با پشت کردن به سنت های گذشته شان، تعداد فرزندانشان را افزایش دادهاند.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
مقاله بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان در 12 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
باروری، مرگ و میر و مهاجرت از مهم ترین موضوع های جمعیتی هستند که نقش تعیین کننده ای در میزان رشد و ساخت سنی و جنسی ژئوپلیتیک انسانی هر جامعه دارند . در این راستا، پدیده مهاجرت یکی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص ها و اولویت های ژئوپلیتیکی جمعیت بوده و در مطالعه های جمعیتی نقش اساسی را ایفا می کند، تاریخ جمعیت جوامع گویای تحرک و جابجایی انسانها از محلی به محل دیگر است که این مسأله از اولین روزهای زندگی بشر در کره خاکی وجود داشته است.
مهاجرت یعنی فرایند رفتن از جایی به جای دیگر برای زندگی کردن و نخبگان یعنی اشخاص و گروههایی که در نتیجه قدرتی که به دست می آورند تاثیر به جای می گذارند که یا به وسیله تصمیماتی که اتخاذ می نمایند یا به وسیله ایده ها، احساسات و هیجاناتی که به وجود می آورند در کنش تاریخی جامعه ای موثر واقع می شوند.
پدیده مهاجرت یا کوچیدن برای اقامت از شهر یا کشوری به شهر یا کشور دیگر یکی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص های جمعیت بوده است.
یکی از انواع مهاجرت کوچیدن افراد نخبه و ممتاز و برگزیده از کشور خود به کشور دیگر است.
عواملی که تاثیر گذار بر این مهاجرت هستند فضای سیاسی و فرهنگی مسائل اقتصادی و مالی، نبود مدیریت صحیح در کشور، کمبود امکانات لازم برای فعالیت های سیاسی، فرهنگی و علمی، شرکت ندادن نخبگان در کنفرانسهای بین المللی، علمی و تحقیقاتی در سایر کشورها.
البته نمی توان از نظر دور داشت که مهاجرت یکی از خصوصیات ذاتی انسان است. در تحلیلی به رساله فرار مغزها، اداره کل امور فرهنگی ایران خارج از کشور آمده در پژوهشی که در مورد 61 کشور کمتر توسعه یافته انجام شده بیشترین نرخ مهاجرت مربوط به افراد با تحصیلات عالی بوده است.
تعریف عملیاتی:
مهاجرت نخبگان: یعنی بیرون رفتن مغزها یا متفکران و دانشمندان از یک سرزمین به سرزمین دیگر در حالی که کشور به وجود آنها نیازمند است.
برای انتخاب متغیر مستقل از طریق پرسشنامه اقدام می کنیم و اطلاعات لازم درباره عوامل موثر که همان متغیر مستقل است را جمع آوری می کنیم: از جمله در مورد فضای بسته سیاسی و فرهنگی، مسائل اقتصادی و مالی، مدیریت صحیح امکانات جهت فعالیت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی.
فرضیه تحقیق:
«عوامل مشخصی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
مثلاً «مسائل اقتصادی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
«روش نمونه گیری»
از روش غیراحتمالی هدفدار استفاده می کنیم و به اساتیدی که در این مورد اطلاعات دارند پرسشنامه می دهیم.
جامعه آماری اساتید دانشگاه
نمونه: 40 نفر از استادان دانشگاه های دولتی و آزاد استان تهران
تحقیق از نوع کاربردی و غیر آزمایشی می باشد.
طرح تحقیق: چون تحقیق از نوع طرحهای پس از وقوع است.
از طرح مطالعه یک مرحله ای استفاده می کنیم.
ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه می باشد.
از روش توصیفی در تجزیه و تحلیل آماری استفاده می شود.
با تهیه و تنظیم جدول توزیع فراوانی و محاسبه شاخص آماری درصد
دسته بندی | دام و طیور |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
مقاله بررسی عمل آوری علوفه برای گاوداری گوشتی در 32 صفحه ورد قابل ویرایش
تاکنون پیشرفتهای زیادی در زمینه تکنولوژی تولید و عمل آوری علوفه و تغذیه گاوهای گوشتی با علوفه بدست آمده است. در واقع دورانی که افزایش وزن دامها در طول بهار و تابستان به علت کمبود علوفه و تغذیه حیوان، با خوراک های کم ارزش، میل به علوفه پوسیده داخل مزرعه، علوفه های خشیب اطراف مزرعه علوفه های پس مانده و سایر فراورده های فرعی کشاورزی، در طول زمستان از دست میرفت، گذشت. در حال حاضر، سن و وزن کشتار دام کاهش یافته و یا تعداد زیادی از دامها، برای تامین گوشت مورد نیاز بازار، به طور دسته جمعی کشتار می شوند. ولی به هر حال مساله 10-15% کاهش در تعداد گاوهای شیری به خاطر بوجود آوردن توازن در مقدار تولید شیر در هر یک از کشورهای اروپایی غربی عمل شود، آنگاه بکارگیری نژاد حاشیهی با تولید گوشت با مشکل روبرو شده و برای مقابله با آن باید بیشتر به روشهای پرورش گاو داشتی از نژاد گوشتی رو آورد، وزن دام را هنگام کشتار افزایش داد. در ضمن استفاده از نژادهایی مثل شاروله و لیموزین که دیر به بلوغ جنسی رسیده و قادرند بدون افزایش سن با توانایی بالای افزایش وزن روزانه، در یک ژریم غذایی مناسب، به وزن کشتار مطلوب با تجمع درصد چربی پایینتری در لاشه برسند، روش دیگری است که میتواند مورد مطالعه قرار گیرد. علاوه بر این ، شواهد نشان میدهد که اتخاذ تکنولوژیای که منتج به عملکرد فیزیکی در دام ( استفاده از علوفه ارزان تر و افزایش وزن بالاتر) شود سودمندتر از روش خرید و فروش تنهای دام است ( روشی که توجه بیشتری به مساله قیمت خرید و افزایش دام کمتری به هزینه های تغذیه دام میکند) براین اساس هزینه های تغذیه ای پایین تر( که در اثر استفاده کمتر از مواد متراکم حاصل گردید ) وزن زنده بالاتر دام در هنگام فروش دلیل اصلی بدست آوردن امتیاز بالاتر از متوسط جامعه در سه نمونه از گاوداریهای موفق در انگلستان بوده است.
مهمترین اصل بیولوژیکی ، رسیدن حیوان در فاصله زمانی مشخص به وزن مناسب و قابل کشتار است برای داشتن افزایش وزن، قطعاً باید مصرف خوراک توسط دام از حالت نگهداری بیشتر باشد. روشهایی تولید گوشت گاو معمولاً با شرایط بیولوژیکی و اقتصادی دامداری ارتباط دارند و این روشها به بخشهایی که معمولاً با سن دام در موقع کشتار مرتبط است تقسیم میشوند. در بیشتر روشهای تولید گوشت، استفاده از علوفه ذخیره شده معمول است برای مثال، در مزارع پروار بندی ، تغذیه گوسالهها معمولاًبا استفاده از سیلوی ذرت همراه با کنسانتره، متشکل از غلات و مکملهای پروتینی و مواد دیگر انجام می شود تا این حیوانات در سن 15 ماهگی کاملاً پروار شوند.
برای زمستان گذرانی برخی از دامها ، اغلب از علوفه خشک، نامرغوب و محصولات فرعی کشاورزی در تغذیه استفاده میشود. گوساله ای که در سن 10-12 ماهگی زمستان گذرانی را شروع میکند به ندرت در سن کمتر از 2 سالگی به وزن مناسب کشتار خود میرسید.
نژادها برای مواد خوراکی :
نژاد ها و آمیخته های نژادی تفاوتهای فاحشی از نظر اندازه ، جثه، مرحله رسیدن به بلوغ جسمی و خصوصیات مربوط به لاشه را از خود نشان میدهند. نژادهای بزرگ جثه مانند شاروله، سیمنتال وسات دان با سرعت بیشتری نسبت به نژادهای کوچک جثه مانند هرفورد، رشد کرده و بنابراین گوشت بیشتری در واحد زمان تولید میکند. به هر حال نژادهایی چون آبردین آنگوس، گالووی، دوون و هرفورد که زود به بلوغ جسمی میرسند، نسبت به نژادهایی که دیر به بلوغ جسمی میرسند، در شرایط تغذیه یکسان، با سرعت بیشتری پروار میشوند. این در حالی است که گروه اول در شرایط گوسالههای از شیر گرفته شده نژاد گوشتی را اغلب به منظور گذراندن زمستان و یا پروار کردن در مراکز پروار بندی ( چند راسی تا 100 هزار راسی ) از مرتع خارج میکنند.
تغذیه با برای خوراکی کم ارزش نیز می توانند با همان سرعت گروه دوم پروار شوند.
دامهایی که دیر به بلوغ جسمی می رسند، دارای هیکل بزرگتری نیز هستند، اینها نسبت به دامهایی که زود به بلوغ میرسند ، مواد خوراکی بیشتر مصرف میکنند، اما وقتی که دو گروه در یک سطح مشخص از چاقی کشتار میشوند. گروه دامهای بزرگ جثه بازده تولیدشان از نژادهای کوچک جثه کمتر نخواهد بود. تفاوت ناچیزی نیز در درصد گوشت تولید شده یا خواص کیفی گوشت بین این دو گروه وجود دارد.
فرزین (به عنوان دامهایی که دیر به بلوغ جسمی میرسند) و نیز همان صفات در نژاد هر فورد وآبردین، آنگوس فریزین ( به عنوان دامهایی که زود به بلوغ جسمی می رسند) مورد مقایسه قرار گرفت از آمیخته هایی که زود به بلوغ جسمی میرسند، چون در وزن بسیار پائین به یک درجه چاقی قابل قبول میرسند. (نامطلوب در بازار گوشت) معمولاً در پروار بندی با غلات استفاده نمیشود لذا اختلاف بین آمیختههایی که دیر یا زود به بلوغ جسمی میرسند وقتی قابل بیان است که با جیره غذایی کم ارزش تغذیه شده باشند. گاوهای نژاد آبردین آنگوس حتی در سیستم استفاده از علوفه کم ارزش برای پرواربندی نیز به خوبی پروار میشوند.
نژادهای بزرگ جثه معمولا برای سیستمهایی که در آنها دامها با جیرههای پرانرژی ( غلات+ ذرت علوفه ای) تغذیه می شوند و مناسب ترند زیرا این دامها می توانند با وزن بالای خود در سن بلوغ جسمی بدون اینکه لاشه های آنها زیاد از حد چاق شده باشند به وزن مطلوبی در موقع کشتار برسند.
سرمایه
برای روشهایی از پروار بندی که در آنها از جیره های غذایی پر انرژی برای تغذیه گوساله استفاده میشود، معمولاً گوساله ها در سن و وزن کمتر کشتار میشوند و سرمایه در گردش مورد نیاز کمتر است. در روشهایی از تولید گوشت که در آنها گوساله های تولید شده دربخش کاوهای شیری با جیره پایه علوفه مرتعی تغذیه می شوند به سرمایه در گردش متوسط نیاز است. اما در روشهایی که در آنها از گوساله های از شیر گرفته شدة گاوهای گوشتی برای پرواربندی استفاده میشود، نسبت به پرواربندی گوساله ها با مواد متراکم و پرانرژی ، به سه برابر سرمایه در گردش نیاز است، ما زیرا در این روش مذکور هزینه زیادی برای نگهداری تلیسه بالغ (جایگزین) در طول سال صرف میشود.
اهداف عملکرد
در بررسی عملکرد دامها در روشهای مختلف پرواربندی، دو صفت کلیدی، یعنی افزایش وزن و وزن کشتار دامها ، بایست مورد توجه قرار گیرند مقدار افزایش وزن، بازده تولید، مجموع خوراک مصرف شده و سن کشتار دام ، را تحت تاثیر قرار میدهد. اما وزن کشتاردامها روی بازده تولی، ترکیب لاشه و ارزش محصول بدست آمده، تاثیر میگذارد.
روش استفاده از تنها علوفه مرتع برای پرواربندی، مناسب گوسالههایی است که در اواسط زمستان یا بهار متولد میشوند. این دامها معمولاً در سن 20-24 ماهگی کشتار میشوند.
انرژی و پروتئین مورد نیاز
تمایز بین جنس و نژاد دامها، در تفاوت بین مقدار انرژی ذخیره شده ، به صورت افزایش وزن در آنها جلوه گر میشود. مجموع نیازهای جیوان به RDP و UDP ، به مقدار نیاز بافتهای جیوان به پروتئین واقعی ( TP) و هر دوی این نیازها به CP بستگی دارد.
مقدار RDP را میتوان از روی مصرف انرژی متابولیسمی (ME) و افرمول PDP=7/8ME بدست آورد که مقدار ME برحسب مگاژول بیان می شود. پروتئین غیرقابل تجزیه وقتی نیاز است که مقدار RDP کمتر از مقدار TP در جیره باشد. بخشی از پروتئین خام جیره غذایی نشخوار کننده در شکمبه تجزیه می شود و در ضن تبدیل شدن به آمونیاک، جمعیت میکروبی شکمبه با استفاده از ازت آمونیاک به رشد و تکثیر ادامه می دهد و بر مقدار پروتئین میکروبی شکمبه افزوده میشود. بنابراین آن مقدار پروتئین خالی که در شکمبه تجزیه می شود دیگر در شیردان به عنوان پروتئین غذایی مطرح نبوده بلکه به صورت پروتئین میکروبی یافت خواهد شد. اما بخش تجزیه نشده پروتئین خام در شکمبه ، همراه با پروتئین میکروبی وارد معده حقیقی نشخوار کننده میشود و در شیردان بخشی از انواع پروتئین ها تحت تاثیر محیط اسیدی و آنزیم پپسین مترشحه از جدار شیردان قرار گرفته و به اسیدهای آمینه تبدیل میشوند. لذا پروتئینی که وارد روده کوچک می شود بخشی منشا غذایی دارد و بخشی دیگر از پروتئین میکروبی تامین میشود.
تغذیه گاوهای پرواری با محتویات بستر طیور گوشتی
گاوها و سایر نشخوارکنندگان، حاوی دستگاه گوارش بی نظیری هستند که امکان استفاده از ضایعات و سایر محصولات جانبی را به عنوان منبعی برای جیره غذائی آنها ، مهیا می کند. تغذیه گاوها عمدتاً بر مبنای استفاده از محصولات فرعی و سایر مواد مغذی هستند که منحصراً بوسیله نشخوارکنندگان قابل هضم باشد. یکی از خوراکهای غیر معمول که در تغذیه گاو قابل استفاده می باشد، فضولات بستر جوجه های گوشتی می باشد. در صنعت پرورش جوجه های گوشتی ، حجم قابل توجهی از فضولات بسترتولید می شود که به عنوان یک فراوری جانبی (by -product ( محسوب می شود. کاربرد اصلی فضولات مرغی، برای حاصلخیزی زمینهای زراعی می باشد. بهرحال استفاده از محتویات بستر جوجه های گوشتی صرفاً به عنوان کود، نمی تواند بازدهی مناسبی را به دنبال داشته باشد و در اصطلاح هزینه جایگزینی مواد مغذی که از سایر منابع غذائی فراهم می شود ، در مورد بستر جوجه های گوشتی زمانی که کود مرغی به جای اینکه در حاصلخیزی مزارع استفاده شود در تغذیه گاوهای گوشتی استفاده شود ، 4 برابر بیشتر است ( بازده استفاده از بستر طیور در تغذیه گاوهای گوشتی بیشتر از استفاده آن در حاصلخیزی مزارع است ) . محتویات بستر طیور منبع خربی از پروتئین ، انرژی ، مواد مغذی برای گاوهای آبستن و گاوهای داشتی است که ساختار صنعت پرورش گاو شیرده را در کشور تشکیل می دهند. بعلاوه از دیدگاه اقتصادی استفاده از محتویات بستر طیور را در تغذیه باعث حفظ مواد مغذی گیاهان می شود. این مواد مغذی شامل نیتروژن ، فسفر ، پتاسیم و مواد معدنی است که در مراتعی که کود گاوها تغذیه شده با بستر طیور پخش شده به فراوانی در خاک وجود دارد. یکی از مزایای بستر جوجه های گوشتی این است که تا مسافتهای طولانی قابل نقل و انتقال است، بدون اینکه ارزش اقتصادی آن تحلیل یابد. تولید کنندگان و دامداران ایالت آلباما برای کاهش هزینه های خوراک خود از این منبع عمده موجود، در تغذیه گاوهای خود استفاده می کنند. بیشتر دامداران ایالت آلباما با کاربرد این مواد جانبی در تغذیه گاوهای به مقدار قابل توجهی باعث کاهش هزینه خوراک شده اند. بهر حال بعضاً در بعضی تولید کنندگان و پرورش دهندگان گاو گوشتی یک بی میلی آشکار در رابطه با استفاده از بستر جوجه های گوشتی در تغذیه وجود دارد. چرا که افکار عمومی رشد و نمو سبزیجات و گیاهان را در فضولات حیوانی پذیرفته اند نباید فراموش کرد که فرایند استفاده از غذا در داخل بافتهای گیاهی ، فرایندی با پیچیدگیهای گیاهی کمتر نسبت به همان فرایند در دستگاه هاضمه گاو می باشد. بطوری که مواد غذائی مورد استفاده توسط گاو کاملاً کاملاً شکسته و تجزیه می شود و مورد فرآوری کامل قرار می گیرد. گاوی که روانه کشتارگاه می شود، 15 روز قبل باید تغذیه از بستر جوجه های گوشتی در آن قطع شده باشد در حالی که قارچ خوراکی که در بستری از کود پرورش داده شده است همان روز می تواند مستقیماً به فروشگاه خواربارفروشی فرستاده شود. بهرحال در صنعت پرورش گاو گوشتی باید از هر عملی که سلامتی گوشت تولیدی را زیر سئوال می برد ، اجتناب نمود. بستر طیور گوشتی چندین سال است که در تمامی مناطق کشور بدون هر گونه مشاهده اثرات جانبی مضرر برای انسان یا حیوان مصرف کننده آن ، مورد استفاده قرار گرفته است بعلاوه در ایالت آلباما ، استفاده از بستر جوجه های گوشتی عمدتاً در گاوهای آبستن و گاوهای داشتی استفاده می شد که کمتر چنین گاوهای مورد خرید و فروش یا کشتار قرار گرفته می شود. گزارشات متعدد حاکی از کاربرد ناچیز بستر جوجه های گوشتی در تغذیه گاوهای پرواری است و اگرچه درموارد نادر استفاده نیز 15 روز قبل از زمان کشتار گاو ، مصرف فضولات بستر در جیره غذائی قطع می شود بنابراین با این راهکار هر نوع خطر احتمالی تهدید کننده سلامت انسان ، کاملاً مرتفع خواهد گردید.
بطور کلی استفاده از بستر جوجه های گوشتی در تغذیه گاو شامل 3 سودمندی اولیه می باشد :
1 ) استفاده از بستر جوجه های گوشتی ، رفع مشکل استفاده از محصولات فرعی در محیط
2 ) یک راهکار برای مدیریت مناسب ضایعات حاصل از بستر جوجه های گوشتی برای استفاده پرورش دهندگان گاو گوشتی است.
3 ) صرفه اقتصادی در تولید گاوهای گوشتی می باشد.
آئین نامه های استفاده از بستر جوجه های گوشتی در تغذیه :
در سال 1967 ، زمانی که سازمان FDA شرح سیاستهای تغذیه بستر و سایر محصولات جانبی حیوانی را منتشر کرد. اطلاعات علمی بسیار اندک در مورد تغذیه بستر طیور وجود داشت. در سال 1980 بعد از آزمونهای گسترده محققان دانشگاهی و استفاده از تسهیلات انجام پروژه های مرتبط ، سازمان FDA موجب گردید تا بعضی از مقررات اولیه محدود کننده مصرف چنین محصولات جانبی را باطل شود. در حال حاضر حداقل 22 ایالت مقررات مناسبی را برای خرید و فروش بستر جوجه های گوشتی و سایر ضایعات با منشاء حیوانی را به عنوان اجزاء تشکیل دهنده خوراک دام و طیور تصویب نموده اند. اخیراً هیچ قانون مبنی بر کنترل و محدود کردن دادو ستد و استفاده از بستر جوجه های گوشتی در خوراک دام و طیور وجود ندارد. بعلاوه هیچ قانون و مقررات خاصی در ایالتی استفاده از ضایعات حیوانی یا سایر مواد جانبی (by product ) را در تغذیه دام منع نمی کند.
فیبر خام (CF) :
ترکیب فیر خام نمونه های بدست آمده از بستر به طیور میانگین 6 / 23 درصد محاسبه شده است. عمده فیبر بستر ناشی از مواد اولیه مورد استفاده در شروع پرورش، همچون تراشه های چوب ، خاک اره ، پوسته و پوسته بادام زمینی می باشد بستر معمولاً شامل مواد فیبری می باشد. فیبر موجود در بستر جوجه های گوشتی به تنها نمی تواند نیازهای نشخوارکنندگان را به قیر برآورده کند ، چرا که گاوها همچنین به علوفه های خشن برای عملکرد مناسب سیستم گوارشی خود نیاز دارد. گاوهای تغذیه شده با بستر به طور طبیعی نیاز به مصرف علوفه خشبی دارند حتی اگر مقدار قیبر خام بستر کمی بیش از مقدار اندازه گیری شده باشد، توصیه می شود که به ازای هر 100 پوند وزن زنده گاو 1/2 پوند از علوفه خشبی استفاده شود.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 65 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 45 |
مقاله بررسی علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج از کشور در 45 صفحه ورد قابل ویرایش
پیشگفتار
هنگامی که به برنامه مستند مهاجرت از صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران در ذهن خود مرور میکنم، نخبگان ایران را در آنسوی مرزها، تجسم می کنم؛ مغزهایی که برای هر کدام از آنان میلیونها بلکه صدها میلیارد دلار هزینه مادی صرف گردیده است که اگر آنرا هم، کنار بگذاریم هزینه معنوی که صرف تربیت و پرورش آنان گردیده است نمیتوان از آن صرفنظر کرد. این هزینه معنوی از خانواده تا اجتماع ومعلم واستاد صرف پرورش این مغزها گردیده است و اینک با اندک تلنگری از این کشور خارج و در خدمت بیگانگان قرار گرفتهاند. مغزهای نظیر پروفسور مجید سمیعی معروف به امپراتور جراحی جهان و پروفسور موسی رحمان زاده معروف پرزیدنت جراحی ترمیم جراحات سوانح و تصادفات که در آلمان زندگی میکنند و این نوابغ چه زیبا از هویت اسلامی وایرانی خود دفاع میکردند در ذهن خود مرور می نمایم، اضطراب و پریشان سلولهای مغزم را تحت فشار قرار میدهد. و میلیونها انسان که هموطنی که؛ میتوانستند با دستهای معجزهگر آنان از بیماری و رنج رهایی یابند دلم را لرزان میکند و سوالات زیاد اما جوابهای ناقص در ذهنم صف میکشند یاد سخن یاکوفلوف مشاور گورباجوف به ذهنم خطور میکند. «ما شوریها بالقوه قوی بودهایم ولی نتوانستیم آنرا بالفعل تبدیل نماییم»
شاید این جمله داستان رفع مجهولات ذهنی من گردد. چرا ما با وجود اینکه منابع مختلف مادی و معنوی برخورداریم نتوانستهایم آنرا بالفعل نماییم وبه این دردهای بی درمان مبتلا شدهایم. در آخر از استاد محترم جناب آقای دکتر ابوالقاسم طاهری که مرا با راهنمائیهای خود در رفع نواقص این مقاله هر چند ناقص یاری کردهاند تشکر مینمایم و توفیق آنجناب را از خداوند منان بیش از گذشته خواستارم.
سوال اصلی: علل مهاجرت نخبگان ایران به کشور
فرضیه:علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور میتواند بر حسب نظریه سیستمی متعدد، مانند کاش دستمزدها، سیاست زدگی دانشگاهها، عدم منزلت علمی نخبگان در کشور و …باشد.
نظریات مهاجرت
مهاجرت یا IMMigratiopn بطور کلی در مفهوم جابهجایی و انتقال جمعیت در مکان یا تحرک جغرافیایی جمعیت استفاده میشود.
ولی در معنای خاص آن عبارتست از نقل مکان انفرادی یا[1]جمعی انسانها با تصمیم به تغییر محل اقامت و کار بطوردائم یا برای مدتی طولانی و بیش از یک سال.
در تعریف دیگر مهاجرت عبارتست از تحرکات جغرافیایی یا مکانی است که بین دو منطقه جغرافیایی انجام میشود. این حرکت شامل ترک یک منطقه و اقامت پیوسته در منطقهای دیگر میباشد که آنرا مهاجرت دائمی میگویند. در تعریف دیگر مهاجرت عبارتست از: کوچ و جابهجایی جمعیت از نقطهای به نقطه دیگر میباشد. مهاجرت برحسب عوامل مختلف موثر نظیر مرز ساسی کشورها، مدت مهاجرت، خواست واراده جمعی بودن به 4 گروه تقسیم میشود هر گاه 2 یا 3 شاخه در دسته بندیها و خیلی هستند.
1- مهاجرت با توجه به مرزهای سیاسی
2- مهاجرت با توجه به عامل زمان
2- مهاجرت باتوجه به عامل خواست واراده
4-مهاجرت از نظر شکل تذکر چون مهاجرت باتوجه به مرزهای سیاسی مورد بحث ما در این مقاله است به تعریف اشاره نموده واز بقیه خودداری میکنیم.
مهاجرت با توجه به مرزهای سیاسی به دو شاخه تقسیم میشوند. الف :مهاجرت داخلی: تغییر محل اقامت از یک مکان به مکان دیگر در یک کشور باسرزمین معین در چارچوب مقررات و تقسیمات آن کشور. مانند مهاجرت روستائیان ایران به کلان شهرها
ب: مهاجرت بین المللی:مهاجرت بین المللی برخلاف مهاجرت خارجی که در عرف بین الملل؛ حداقل یکی از آن دو کشور مستقل به حساب نمیآید؛ بین دو کشور مستقل انجام میگیرد مانند مهاجرت نخبگان ایران به آمریکا
در تعریف مهاجرت نخبگان با فراز مغزها یا مهاجرت صلاحیتها که در زبان لاتین (Drainbrain) نامیده میشود گونهای از مهاجرت میباشد که در آن عنصر آموزش وبه کارگیری علم در محیطی مساعد نهفته است بعبارت دیگر؛ فرار مغزها به معنی مهاجرت افراد متخصص و تحصیلکرده ای است که کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان را مکان مناسب جهت رشد و ارتقا اندوخته های علمی خودش دانسته و به لحاظ فرهنگی بهترین زمینه را برای انتشار آموختههای خود میدانند آمریکاو کانادا مهمترین مراکز جذب نخبگان ایران میباشد. در یک نظر باید گفت نظریات مهاجرت دررشتههای علوم انسانی از جمله علوم سیاسی عام و از منظر مختلف تعریف میشوند. که به اختصار با ذکر نام توضیح این نظریات در زیر میآید:
1- دیدگاه اقتصادی: این دیدگاه در داخل ومجموعه خود به 4 شاخه تقسیم میشود که به ترتیب با ذکر نام آنها؛ تغریف مختصر نیزمیگردند: الف: نظریه کلاسیک:این نگرش با آراء و عقاید آدام اسمیت (1788) اقتصاد دانان کلاسیک وپیروان او گره میخورد طبق این نظریه مهاجرتها اعم از داخلی و بین المللی مکانیزمی برای باز توزیع نیروی کار وی؛ کارگران مهاجر را نیز تابع قانون عرضه و تقاضا میدانست وآنرا نه تنها باعث رشد اقتصادی دو منطقه مهاجر پذیر و مهاجر فرست، بلکه وسیلهای برای بهبود وضع کار و اشتغال به شمار میآورد.
ب: نظریه نئوکلاسیکها: اقتصاد دانی چون ساستاد (1962) هاریس و تودارو؛ این نظریه را کمی تغییر دادند:
بر پایه این نظریه؛ از لحاظ دید کلان اقتصادی هر جا نیروی عرضه کار پیش از سرمایه میباشد دستمزدها رو به کاهش میگذارد و بعکس هر جا نیروی کارکمتر از سرمایه باشد دستمزدها افزایش مییابد و در نتیجه روند مهاجرت نیروی انسانی از منطقه با نیروی کار بیشتر و سرمایه و دستمزد کمتر به طرف منطقه نیروی کار کمتر و سرمایه و دستمزد بیشتر میروند و در نتیجه هنگامیکه تعادل بین نیروهای کار[2] و دستمزدها برقرار شود مهاجرت متوقف میشود. تئوری مهاجرتی نئوکلاسیکها بر تفاوت دستمزدها واحتمال کاریابی استقرار مییابد و عواملی که در جذب یا دفع مهاجرت مؤثر است؛ عنایت نکرده است از جمله: 1-تغییر سیاستهای بین المللی و غیر کارآمد و محاسبات اولیه مربوط به آن، اوضاع و احوال اقتصادی و تصمیم گیریهای سیاسی از عوامل مهم و اثرگذار بر جریانات مهاجرتی است.
1- تغییر سیاستهای بین الملل و غیر کارآمد محاسبات اولیه مربوط به آن، اوضاع و احوال اقتصادی و تصمیم گیریهای سیاسی از عوامل اثر گذار بر جریانات مهاجرتی است.
2- احتمال تحقق فرض مشابهت بین بین مبدا ومقصد که به مهاجرت و تامین آن در مقصد وکاهش مازاد آن در مبدا می انجامد و به تامین هر چه مطلوبتر اشتغال تام در آن منطقه تاثیر میگذارد و در نتیجه نظریه نئوکلاسیکها را با تردید موجه می کند. چه مهاجران درمقصد؛ مهارتهای لازم را به دست میآورند و در بازار کار کشور مهاجر پذیر جذب می شوند. به همین دلیل مهاجرت به صورتهای گوناگون در شرایط جدید ادامه مییابد و با نوسانات گذرایی نیز مواجه میشود.
3- نظریه نئوکلاسیک ها در مقیاس خود جای بحث دارد تجربیات اخیر نشان میدهد وجود تفاوتهای زیاد دستمزد بین سرزمینهای مهاجرفرست و مهاجرپذیر که به مراتب بیش ازهزینههای مهاجرت است،موجب استمرار مهاجرتها و در مواردی تشدید آنها شده است
ج: نظریه اقتصاد جدید مهاجرت:
برطبق این نظریه مهاجرت اقدامی است که از طرف افراد انجام میگیرد و بطور وسیعی در رابطه باعملکردی که آنان در جامعه دارند میباشد این امر فقط برای افزایش درآمد نبوده است بلکه اقدامی است برای به حداقل رساندن خطراتی مانند فقدان امنیت و بیمه، داد و ستد، کاستیهای بازار، فقدان بیمة بیکاری و غیره میباشد، این امر موجب میشود که کشور مهاجر فرست است از ارز خارجی کشور مهاجر پذیر که ارزش به مراتب بالاتر از سرمایه محلی دارد برخوردار شده و در نتیجه توسعه ملی کشور مهاجر فرست کمک شود. برخی از محققان از جمله تایلور (1992) و استارک (1994) به این مساله از جهت دیگر توجه مینماید این که پول ارسالی بوسیله مهاجران نه تنها موجب بهبود اوضاع اقتصادی کشور مهاجر فهرست شده که باعث افزایش درآمد خانوارهای مهاجر فرست و در نتیجه نوعی منزلت اجتماعی بالاتر نسبت به خانوارهای هم تراز مینماید و در نتیجه پدیده مهاجرت بین المللی را تشدید مینماید تفاوت عمده نظریه اقتصاد جدید مهاجرت به این شرح است:
1- مهاجرت در شرایطی که تفاوتی بین دستمزدها در مبداء و مقصد هم وجود نداشته باشد انجام میگیرد.
2- وجود ادامه مهاجرتهای بین المللی از منطقهای به منطقه دیگر، خود برانگیزنده مهاجرتهای جدید بوده وبعنوان وسیلهای برای افزایش درآمدها وکاهش مخاطرات اقتصادی در سرزمینهای مهاجر فرست تلقی میشود.
3- مادامی که بازار مطمئن و مناسبی برای اشتغال کشورهای در حال توسعه وجود نداشته باشد، مهاجرت از آن کشورها به خارج ادامه مییابد.
4- کشورهای مهاجرفرست نه تنها از طریق سیاستهای بازار کار بلکه کمک بیمه های اقتصادی و امنیت سرمایه میتوانند بر روند مهاجرت تاثیر گذارند.
4- گر چه نظریه اقتصاد جدید مهاجرتی رو به توسعه بوده و گرایش زیادی به مقبولیت آن وجود دارد اغلب مطالعاتی که توسط پیروان این نظریه انجام شده است مربوط به مهاجرتهای روستایی از کشورهای در حال توسعه به ممالک توسعه یافته است.
د: نظریه بازار دوگانه:
نظریه بازار دوگانه بر خلاف نظریات اقتصادی که در نگرشهای کلان خود، مهاجرتهای بین المللی را زاییدة نیروهایی میدانند که برتر از خود بوده و در تضاد با خواست وتمایل افراد مهاجر قرار دارد و آنرا نتیجه تقاضای دائمی به کارگران خارجی میداندکه ویژگی ذاتی ساختارهای اقتصادی درکشورهای توسعه یافته بوده است عواملی که در شکل گیری ساختارهای اقتصادی کشورهای توسعه یافته موثرند، عبارتند از:
1- دستمزدها علاوه بر انعکاس شرایط عرضه و تقاضا، وسیلهای برای تامین منزلت و حیثیت افراد است.
پیش درآمد:جهانی شدن علت العلل مهاجرت نخبگان:
پدیده مهاجرت یا فرار مغزها یا مهاجرت صلاحیتها، پیامد جهانی شدن یا)Globalization) میباشد.
پیامد جهانی شدن گسترش ارتباطات و شبکههای مختلف ماهوارهای واینترنتی موجب شده است جهان به صورت یک دهکدهی جهانی درآید. کارکرد گسترده در پهنه جهان که اثرات مدرنیته یا جهانگرایی صنعتی به قول آنتونی گیدنز میباشد. که پیامد آن کم رنگ کردن بسیاری از کارکردهای فرهنگی و اجتماعی جوامع مانندملیت ومذهب خانواده و میهن [3]و غیره گردیده است بطوریکه فرایندجهانی شدن زنگ خطر را برای جوامع از این لحاظ به صدا درآورده است.
طبق آمارهای سازمانهای جهانی، از جمله سازمان ملل متحد در سالهای آینده؛ 2000 زبان بومی کشورها که مهمترین عامل در ارتباط با انسانها، با یکدیگر میباشد. در اثر این پدیده در حال نابود شدن و منقرض شدن خواهند بود. این مسئله که پیامد گسترش سیطره جهان غرب به ویژه امریکا در نتیجه توسعه یافتگی این کشورها میباشد. از یکطرف، و گسترش آهنگ نیاز بیشتر بشر [4]به تکنولوژیهای جدید، در عصر جدید وابستگی کشورهای درحال توسعه یا جهان سوم به این کشورها در بسیاری از زمینهها بصورت یک پدیده غیر ممکن القا مینماید بعلاوه این عوامل، در نتیجه این نیاز و سیطره، جنبههای مخرب آن، تخریب فرهنگی رابصورت یک پدیده عادی و معمولی در زندگی روزمره انسانها مبدل مینماید. بطوریکه در سایه جهانی شدن روند دیگری از غارت جهانی را توسط کشورهای پیشرفته رقم میزند کشورهای توسعه یافته طعمه خود را ازمیان نوابغ و استعدادهای بالفعل جوامع توسعه نیافته یار و به توسعه انتخاب میکنند. اگر چه سابقه تهاجم یا تخریب فرهنگی مساله امروز نیست اما روند جهانی شدن که پیامد توسعه ارتباطات و فناوری میباشد، شتاب گستردهای را جذب نخبگان ونوابغ فرهنگی وعلمی کشورها بویژه کشورهای جهان سوم، پیامد این پروسه میباشد. به آن نمود دیگری را داده است. جمهوری اسلامی ایران نیز در این میان از این خطر در امان نیست. وقتی ارقام متفاوت از مهاجرت نخبگان از ایران به کشورهای پیشرفته بویژه آمریکا و کانادا نظر؛ میافکنیم. عمق پیامد مساله را درک میکنیم بویژه آنکه خبرها حاکیست که سفارتخانههای خارجی نیز در شتاب دادن به مهاجرت مغزها باشیوههای مختلف اقدام مینمایند که در نتیجه این عوامل موجب شده است مهاجرت مغزها از یکطرف به هم خوردن هرم جمعیت نیروی کار متخصص و ماهر ونیمه ماهر و از طرف دیگر از آنجا که امروزه اعتقاد براین است که قدرت برتر جهان از آن کسانی است که قدرت علمی، نوآوری و دسترسی بیشتری به اطلاعات دارند وصف آرایی و مبارزه قدرت در نظام نوین جهانی نه بر اساس تعداد سرباز، تانک و حتی سلاحهای استراتژیک [5]بلکه بر حسب نیروهای ورزیده علمی و تخصصی محققان و پژوهشگرایان تعیین میگردد، باید بپذیریم که از دست دادن چنین نیروهایی و پیوستن آنان به صفوف دیگر؛ حتی کمک به امپراطوری جهان غرب بویژه آمریکا است و با مهاجرت و انتقال چنین نیروهایی یک ستون از عمارت امنیت ملی برداشته میشود و حداقل یک آجر به مصالح بنای قدرت کشور مهاجر پذیر (امپراطوری غرب) اضافه می گردد. برای نمونه نیروهایی که دوران تحصیلات تکمیلی را گذراندهاند یا در حال گذراندن این دوره میباشند. اگر محل تحصیلاتشان خارج کشور باشد حتی اگر بخواهند پس از اتمام دوران تحصیل به کشور بازگردند. خسارت قابل توجهی به جامعه وارد خواهد شد با عنایت به اینکه این دوره، دوره زایندگی و تولید علم است یک پروژه تحقیقاتی یک ابتکار و یک نوآوری را که بالقوه از آن ما بوده است از دست داده و در اختیار بیگانگان قرار میدهیم،لذا اهمیت مهاجرت نخبگان علمی از این نظر مورد توجه قرا میگیرد و هزینههای کشور برای تربیت آنها متحمل شدهاست. به هدر رفته و درخدمت دیگران قرار میگیرد.