پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل

پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل

دانلود مقاله بررسی تکنولوژی طراحی و تولید به کمک کامپیوتر (CADCAM)

مقاله بررسی تکنولوژی طراحی و تولید به کمک کامپیوتر (CADCAM) در 57 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی کامپیوتر و IT
فرمت فایل doc
حجم فایل 124 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 57
مقاله بررسی تکنولوژی طراحی و تولید به کمک کامپیوتر (CADCAM)

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی تکنولوژی طراحی و تولید به کمک کامپیوتر (CADCAM) در 57 صفحه ورد قابل ویرایش


مقدمه

مقدمه نویسنده:

رشد روزافزون تکنولوژی کامپیوتر و قابلیت‌های کنترلی، محاسباتی و گرافیکی آن موجب شده است تا این دستاورد حیرت‌انگیز بشری به عرصه طراحی و تولید قطعات صنعتی قدم بگذارد. استفاده از کامپیوتر در فرآیندهای طراحی و تولید «تکنولوژی طراحی وتولید به کمک کامپیوتر CAD/CAM

[Computer Aided Design and Computer Aided Manufacturing]

نام دارد . هنگامی که قطعات دارای تنوع و پیچیدگی‌های بسیاری هستند و نمی‌توان برنامة ساخت آنها را توسط ماشین CNC و به کمک دست انجام داد،‌کامپیوترها و نرم‌افزارهای کاربردی در هر دومرحله طراحی و ساخت به کمک انسان می‌آیند. برنامه ریزی فرایند ساخت، برنامه‌ریزی ملزومات مواد، کنترل کیفیت و تمامی مسائل مربوط به مدیریت خودکار تولید،‌با استفاده از این تکنولوژی به راحتی امکان‌پذیر است.

در سالهای اخیر نهدهای صنعتی کشورمان نیز به تدریج به اهمیت شناخت و به کارگیری تکنولوژی CAD/CAM پی‌برده‌اند. اینجانب نیز با توجه به مشغول بودن در صنعت هوافضا و نیاز به ساخت و مدلسازی و طراحی قطعات با استفاده از این فرآیند، اقدام به انتخاب این موضوع برای پروژة پایان تحصیلی خود نمودم. امید است این اقدام، پیش زمینه‌ای برای استفاده بیشتر از این فرایند برای تولید قطعات مورد نیاز کشورمان برای خودم و خوانندگان آن باشد.

1-1 تاریخچة CAD/CAM

در قرن 19 انقلاب صنعتی موجب رشد توان فیزیکی بشر شد. در قرن 20 نیز دومین انقلاب صنعتی با ظهور کامپیوترها به وجود آمده و قابلیت‌های فکری بشر را رشد داده است.

امروزه بدون استفاده از کامپیوتر نمی‌توان پروژه صنعتی مهمی را انجام داد. از اواخر دهه 50 میلادی با قوی شدن ظرفیت ذخیره و سرعت عملیات کامپیوترها، کاربرد آنها در پروژه های مهندسی به طور وسیعی روبه فزونی نهاد. مخصوصاً با ظهور تکنولوژی میکروالکترونیکی VLSI یا مدار مجتمع با مقیاس بسیار بزرگ، سخت‌افزار کامپیوتر هر روز ارزان و ارزان‌تر شد؛ به گونه‌ای که شرکت‌های صنعتی تمایل پیدا کردند، تا از قابلیت‌های آن استفاده کنند. به دلیل کوچک شدن سخت‌افزار کامپیوتر، این ابزار به سرعت در زمینه‌هایی از صنعت نفوذ کرد که به دلیل بزرگ بودن اندازة کامپیوترهای سنتی، امکان نفوذ چندانی نداشت. در نتیجه این تحولات در علم کامپیوتر، “طراحی به کمک کامپیوتر” و “تولید به کمک کامپیوتر” (CAD/CAM) به خاطر قابلیتی که در افزودن “بهره‌وری” داشت ،‌به سرعت در صنایع مهندسی مقبولیت یافت. همان‌طور که نام CAD/CAM نشان می‌دهد، این تکنولوژی می تواند چنین تعریف شود: “استفاده از کامپیوترها به منظور کمک به فرایند طراحی و تولید”؛ به عبارت دیگر CAD/CAM عبارت است از کابرد کامپیوترها در فرایند تولید قطعات مهندسی که از دفتر نقشه کشی شروع شده و پس از دپارتمان تولید، کارگاه ماشین، دپارتمان کنترل کیفیت، نهایتاً به انبار قطعات ساخته شده ختم می گردد.

این تکنولوژی روشی موثر، صحیح و رضایت‌بخش را برای طراحی و تولید محصولات با کیفیت عالی بیان می‌کند. CAD/CAM شامل دو بخش جداگانه به نام‌های ذیل می باشد:

1- طراحی به کمک کامپیوتر Computer Aided Desing

2- تولید به کمک کامپیوتر Computer Aided Manu facturing

این دوبخش در طی 30 سال گذشته به طور مستقل رشد کرده‌اند و هم اکنون هردوی آنها با هم تحت عنوان سیستم‌های CAD/CAM یکپارچه شده‌اند. معنای یکپارچگی این است که کلیه عملیات طراحی و تولید می تواند در یک سیستم واحد مورد نظارت و کنترل قرار گیرد.

طراحی به کمک کامپیوتر، اساساً بریک تکنیک متنوع و قدرتمند به نام گرافیک کامپیوتری (Computer Graphics) استوار است. گرافیک کامپیوتری عبارت است از ایجاد و دستکاری اشکال بر روی یک دستگاه نمایش به کمک کامپیوتر، گرافیک کامپیوتری در سال 1950 در دانشگاه ام.آی. تی آمریکا پایه‌ریزی شد و اولین تصاویر ساده برروی کامپیوتر «ویرل‌ونید» Whirlwind نمایش داده شد. با ظهور سخت‌افزار پیشرفته که حافظه و سرعت آن بالا و ارزان نیز بود، نرم‌افزارهای جدیدتری نیز در زمینه گرافیک به وجود آمدند. نتیجه چنین تحولی، کاربرد روزافزون CAD در صنعت بود. در آغاز، سیستم‌های CAD به صورت ایستگاههای نقشه‌کشی خودکاری بودند که در آن رسام‌های Plotter تحت کنترل کامپیوتر، نقشه‌های مهندسی را تولید می‌نمودند.

امروزه سیستم های CAD می‌توانند به مراتب بیشتر از نقشه‌کشی عادی کار انجام دهند. برخی از سیستم‌ها دارای قابلیت‌های تحلیلی نیز هستند . برای نمونه نرم‌افزارهایی از CAD وجود دارند که با روش المان محدود می توانند قطعات را از نظر مسائل تنش، حرارت و مسائل مکانیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. همچنین نرم افزارهایی از CAD وجود دارند که می‌توانند حرکت قطعات را نیز مورد مطالعه قرار دهند. تولید به کمک کامپیوتر اساساً با ظهور کنترل عددی Numerical) Control) یا (NC) مطرح شد. در اواخر دهة 40 فردی به نام “جان پارسونز” Jon T.parsons روشی خاص برای کنترل یک ماشین ابزار ابداع کرد. در روش او کارت‌های سوراخ شده (Punched Cards) به کار برده شده بود. تا اطلاعات مختصاتی حرکت ماشین به آن ارائه گردد. در این حالت، امکان انجام ماشین‌کاری روی سطوح موردنظر توسط ماشین میسر می‌شد. با مشخص شدن مقادیر عددی برای حرکت محور ماشین ابزار، تحولی در حرکت مکانی ماشین ابزار ایجاد شد. اولین نمونه ماشین NC در سال 1952 ساخته شد. تا بتواند توانایی‌های آن را بیان کند. سپس، سازندگان ابزار و صنایع تولیدی متحداً ماشین‌های NC جدیدی متناسب با نیازهایشان ساختند. در اواخر دهة 50 کامپیوترها در دسترس بودند و مسلم شده بود که آنها می‌توانند مقادیر عددی مورد لزوم ماشین‌های کنترل عددی را تولید نمایند.

در این مرحله نیروی هوایی آمریکا با پرداخت مبالغ زیادی به دانشگاه ام.آی. تی خواستار طراحی یک برنامه‌نویس قطعه شد که بتواند برای تعریف حرکات هندسی ابزار، در ماشین‌های کنترل عددی به کار گرفته شود. نتیجه این کار پیدایش زبان APT [Auto matically Programed Tools] شد،‌که امروزه به عنوان زبان استاندارد ماشین NC ساخته شده است.

APT امکاناتی را فراهم می آورد که برنامه نویس قطعه می‌تواند میان دستورالعمل‌های ماشین‌کاری و ماشین ابزار ارتباط برقرار سازد. با ATP برنامه‌نویس می تواند اشکال ابزار، تلرانس‌ها،‌تعاریف هندسی، حرکات ابزار و فرامین کمکی ماشین را تعریف کند. تعدادزیادی زبان برنامه‌‌نویسی NC نیز براساس زبان APT بعداً به وجود آمدند. همانگونه که شرح داده شد، پیشرفت‌های اولیه CAM عمدتاً در حوزة کنترل عددی تمرکز داشته است. تا این اواخر، فرامین و دستور‌العمل‌های NC هنوز در دست انسان تولید و تصحیح می‌شدند.هم‌اکنون سیستم‌های CAM می‌توانند برنامه‌های NC را با درجه‌ای از صحت ودقت بالا تولید کنند و مسیر ابزار (Cutter Line) را برای مشخص شدن ترتیب مراحل ساخت روی صفحه تصویر Monitor سریعاً نشان دهند. برخی از این سیستم‌ها حتی قابلیت مدیریت کارخانه را نیز دارند؛ و جریان کار و مواد را در طول کارخانه هدایت می‌کنند. دست آورد تکنولوژیک جدیدی که به تدریج به جمع فعالیت‌های CAM پیوست، که در آن بازوهای متحرک خودکار، قطعات کاری و ابزارها را به کار می گیرند. ]رجوع به 1و 8[

2-1 مثالهایی کاربردی از تکنولوژی CAD/CAM در جهان

- درسیستم‌های اولیه CAD/CAM ، بیشتر تجهیزات حجیم بودند و قیمت بالای چند میلیون دلار داشتند. همچنین برای به کاربردن آنها نیاز به یک اپراتور بود که به کارهای برنامه‌ریزی و کاربرد کامپیوتر آشنایی داشته باشد. درنتیجه فقط شرکتهای بزرگ ساخت هواپیما و صنایع هوافضا و خودروسازی قادر به استفاده از آنها بودند؛ و هنوز هم بسیاری از تجیهزات سیستم‌های CAD/CAM تحت استفاده انحصاری این شرکت‌های بزرگ قرار دارد.

اما در حین سیر نزولی که در اندازه و قیمت این مجموعه روزبه روز صورت می‌گیرد، قدرت محاسباتی آنها بالا می‌رود. نتیجه این امر رشد و گسترش وسیع و سریع سیستم‌های مذکور در صنایع عمومی بود که از طریق وارد شدن این سیستم‌های مستقل و نه‌چندان هزینه بر که در آنها استفاده کننده می‌تواند عملیات طراحی خیلی پیچیده، تجزیه و تحلی و دیگر کارهای تولیدی را انجام دهد ،‌صورت گرفت. این امر یعنی بهره گیری از کامپیوترهای کوچک ،‌به استفاده کننده اجازه می‌دهد که بدون آموختن برنامه‌نویسی و نحوة‌ کاربرد کامپیوتر، از مزایای آن بهره بگیرد. اگرچه سیستمهای خیلی پیشرفته در کارخانه‌های بزرگ باقی می‌مانند، ولی بسیاری از کارخانه های کوچک که قبلاً توانایی خرید سیستم‌های CAD/CAM را نداشتند، هم‌اکنون جزواستفاده کنندگان این سیستم ‌ها می باشند. البته مهمترین انگیزه استفاده از CAD/CAM افزایش بهره‌وری Productivity مهندسی است. هزینه‌های بسیار زیاد تولید سنتی سفینه‌های فضایی، این کارخانه ها را واداشت که از چندین سال قبل برای تولید اقتصادی‌تر هواپیما، به فکر تجهیز کارخانه‌هایشان به سیستم‌ CAD/CAM بیفتند. به همین ترتیب ، صنایع خودروسازی این تکنولوژی را به عنوان بهترین راه ‌طراحی و تولید اتومبیل‌ها قلمداد کردند. طراحی وتولید به کمک کامپیوتر CAD/CAM ،‌امروزه ،‌به همة صنایع سرایت کرده است و در تولید بسیاری از محصولات به کار گرفته می شود.

1-2 مقدمه:

تعریف و بیان شکل هندسی یک قطعه، اولین و آخرین گام از فعالیت‌های طراحی و مهندسی را تشکیل می‌دهد. درگذشته و به طور سنتی این کار توسط نقشه‌های اجرایی دوبعدی ترسیم شده توسط دست صورت می‌گرفته است.

امروزه با پیشرفت‌های حاصله در زمینه سخت‌افزار و توسعه نرم‌افزارهای قدرتمند گرافیکی، به آسانی می توان با استفاده از داده‌های شکل هندسی یک جسم، مدل کامپیوتری سه بعدی آن را تهیه کرد. منظور از مدل کامپیوتری ، بیان ریاضی شکل هندسی یک جسم در فضای سه‌بعدی و ذخیرة آن در حافظه کامپیوتر است.

عمده‌ترین کاربردهای مدل‌سازی هندسی، به کارگیری آن در فعالیت‌های مختلف طراحی و ساخت به کمک کامپیوتر است. هنگامی که مدل هندسی قطعه‌ای توسط کامپیوتر تولید شد،اطلاعات آن به صورت یک فایل در حافظة‌ دائمی کامپیوتر ذخیره می گردد. از طریق ایجاد تغییرات در مجموعه انباره داده‌های (data base) مربوط به جسم، می‌توان هرگونه تغییرات دلخواهی را در محیط نرم‌افزار بر روی این مدل اعمال نمود.

بنابراین از دید مهندسی و طراحی مطالعه تکنیک‌های جدید مدلسازی هندسی کامپیوتری توانایی‌ها وابزارهای قدرتمندی را در اختیار مهندسان و طراحان قرار می‌دهد که از آن می‌توانند در فعالیت‌های مختلف طراحی و آنالیز مهندسی و یا ساخت و تولیداستفاده نمایند. عملیاتی مانند ارزیابی طرحها و ایده‌ها، طراحی صنعتی، تهیه نقشه‌های اجرایی، انجام محاسبات طراحی و آنالیز به روش اجزاء محدود،‌شبیه‌سازی سینماتیکی و دینامیکی مکانیزمها و ماشین آلات ،‌تهیه برنامه NC جهت ماشین‌کاری و محاسبات سطح، حجم و خواص جرمی و دیگر مشخصات قطعه و یا محصول بدین روش قابل انجام است. از این طریق بهره‌وری و انعطاف‌پذیری فرایند طراحی و ساخت افزایش یافته و نوع کار آسان می‌شود.

2-3 ابعاد مدل هندسی

بسته به نیاز طراح و نیز توانایی سیستم CAD مورد استفاده ،‌ابعاد مدل هندسی برای بیان یک جسم فیزیکی در حافظه کامپیوتری به یکی از سه صورت زیر ذخیره می شود.

1-2-3 مدل دوبعدی (2D Malel) : که برای نقشه‌های اجرایی و نماهای جسم از دیدهای مختلف و یا ساخت اجسام تخت، مثلاً طراحی مسیر حرکت سیم در فرایند و ایرکات، به کار می‌رود.

2-2-3 مدل دو و نیم بعدی (21/2 D Model)

که برای قطعات با سطح مقطع ثابت،‌بدون دیواره‌های جانبی پیچیده، می‌تواند به کار گرفته شود. برای مثال، هر منشور یا کره می‌تواند توسط تعدادی دیسک شناخته شود.

3-2-2 مدل سه‌بعدی (3D Model)

که برای مدلسازی اجسام سه‌بعدی به کار می‌رود. در این مدل مختصات x,y,z هر نقطه ممکن است با نقطه مجاورش متفاوت باشد. کاربرد این روش مدلسازی در طراحی پره‌توربین، بدنه اتومبیل و … بسیار وسیع است.

3-3 انواع روشهای مدلسازی هندسی

به طور کلی در یک نرم‌افزار CAD بسته به توانایی های آن و ماهیت ساخت مدل در کامپیوتر، به سه روش می‌توان مدل هندسی یک جسم فیزیکی را تولید نمود.

1- مدل قاب سیمی (Wireframe Model)

2- مدل سطوح (Suface Model) یا مدل رویه‌ای یا پوسته‌ای

3- مدل حجمی (Solid Model) یا مدل توپر

1-1-3-3 مدل قاب سیمی (Wireframe Model)

در مدلسازی هندسی به روش قاب سمی (Wireframe Model) ، جسم توسط یالهایش بیان می شود. به عبارت دیگر فقط نقاط، خطوط، قوسها و منحنی هایی که یالهای جسم را در فضا تشکیل می‌دهند، در انبارة داده‌های (data base) مربوط به قطعه در حافظه ذخیره شده و برای کامپیوتر قابل درک و شناسایی هستند. این روش پایین‌ترین سطح مدلسازی کامپیوتری اجسام است. و محدودیت‌های زیادی دارد که اغلب ناشی از نداشتن اطلاعات از هندسه جسم است. شکل
شماره 1 نمونه‌ای از این نوع مدلسازی را نشان می‌دهد.

از مزایای این نوع مدلسازی می‌توان به سادگی و آسان بودن تولید آن اشاره نمود. همچنین به دلیل اینکه این نوع مدل کمترین حجم حافظه را از کامپیوتر اشغال می‌کند،‌سریع‌تر ایجاد می شود و در نتیجه هزینه کمتری دربرخواهد داشت.

با استفاده از یک سیستم CAD که قابلیت مدلسازی به روش قاب‌سیمی را داشته باشد همچون مدول سه بعدی نرم‌افزار «Auto CAD» و یا نرم‌افزار «Anvil Express» فعالیت‌های مختلف طراحی و ساخت بکار گرفت.

2-1-3-3 برخی از محدودیت‌های این نوع مدل‌سازی را می‌توان به صورت زیر برشمرد:

این مدل حاوی کمترین اطلاعات از جسم است و بنابراین فقط برای اجسام با شکل هندسی ساده و غیر پیچیده قابل استفاده است.

- مدل قاب سیمی چون سطح و حجم جسم را نمی‌شناسند و داده‌های آنها را ندارند، قادر نیست سطوح و یا داخل و خارج جسم را از هم تمیز دهد. بنابراین از تشخیص مرز مشترک ما بین دوجسم متقاطع عاجز است.

- خواص فیزیکی جسم، همچون وزن، سطح مقطع، مرکز ثقل و ممان ایندسی را نیز نمی‌تواند، محاسبه کند.

- مدل قاب سیمی از یک جسم ممکن است،‌به گونه های مختلفی تفسیر شود.

3-1-3-3 برای ابهام زدایی از مدل قاب سیمی و برای اینکه این نوع مدل،‌جسم را به صورت یکه بیان کند، لازم است یکی از دوعملیات زیر در مورد جسم بکار گرفته شود:

استفاده از خطوط بریده(خط‌چین) برای نمایش خطوط نامرئی
بکارگیری تکنیکهای حذف خطوط نامرئی (Hidden Line Removal)

4-1-3-3 مهمترین زمینه های کاربرد نرم‌افزارهای مدلسازی به روش قاب سیمی عبارتند از:

تهیه نقشه‌های اجرایی
ایجاد شبکه (MESH) برای آنالیز اجزاء محدود (F.E.A)
تهیه مسیر ابزار برش برای ماشینکاری CNC

5-1-3-3 اجزای قاب سیمی (Wireframe Entities)

اجزای تشکیل دهنده یک قاب سیمی در سیستمهای CAD/CAM بر دو دسته هستند:

الف) اجزاء تحلیلی (Analytic Entities) : مانند نقطه (Point) خط (line) ،‌قوس (Arc) و منحنی‌های مقاطع مخروطی مانند، بیضی، سهمی و هندلولی. این نوع اجزاء برای ساختن مدل هندسی قطعات ساده استفاده می‌شوند.

ب) اجزاء مصنوعی(Synthetic Entities): مانند انواع قطعه منحنی های اتصالی
(Cubic-Spline, B-Spline) و منحنی‌های بزییر (Bezier)


1-2-3-3 مدلسازی سطوح (Suface Modeling)

به سیستمهای CAD که توانایی توصیف سطوح یک جسم را داشته باشند،‌مدلساز سطوح (Surface Model) می گویند. در این حالت در مقایسه با روش قاب سیمی، حجم بیشتری از اطلاعات در فایل داده‌های مربوط به جسم در کامپیوتر ذخیره می‌شود. یک مدل سطوح را می‌توان به کمک تعریف سطوح روی یک قاب سیمی (Wire frame) ساخت. این عمل را می‌توان با عمل کشیدن پارچه و یا روکش روی مدل قاب سیمی تشبیه کرد.

یک مدل سطوح می‌تواند بسیاری از ابهاماتی که در مدل قاب سیمی وجود داشت را برطرف کند. شکل شماره 2 یک نمونه، مدل Surface model را نشان می‌دهد:

به طور کلی مدلسازی سطوح؛ کاملتر، پیشرفته‌تر از مدل قاب سیمی و ارزان‌تر از مدل حجمی است.

2-2-3-3 محدویت‌های این مدلسازی عبارتند از:

ساختار داده‌ها پیچیده‌تر و در نتیجه محاسبات ریاضی حجیم‌تر و مشکل‌ترند.
نیاز به حجم بیشتری از حافظه کامپیوتر و ظرفیت ذخیره اطلاعات وجود دارد.
سرعت فرایند به دلیل حجم زیاد داده‌ها و محاسبات کندتر است.
نیاز به سخت‌افزار کامپیوتری با سرعت بالا وجود دارد.
پرهزینه‌تر است.
تنها حاوی اطلاعات سطح می باشد و از داخل جسم خبر نمی‌دهد و قادر به انجام محاسبات جرمی نیست.

3-2-3-3 کاربردهای مدلسازی سطوح عبارتند از:

تهیه تصویر پرسپکتیو
ایجاد شبکه (mesh) برای آنالیز اجزاء محدود یا آنالیز اجزاء مرزی
مدلسازی اجسامی که نیاز به اطلاعات داخل حجم ندارند.
تهیه مسیر حرکت ابزار برش جهت ماشین‌کاری CNC.


دانلود مقاله بررسی تربیت دینی در نوجوانان

مقاله بررسی تربیت دینی در نوجوانان در 27 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 19 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
مقاله بررسی تربیت دینی در نوجوانان

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی تربیت دینی در نوجوانان در 27 صفحه ورد قابل ویرایش


مقدمه:

از آنجائیکه نظام مقدس جمهوری اسلامی فقط و فقط از طریق اعتماد عمیق اقشار ملت به اسلام عزیز متداوم و پایدار می‌ماند و نظام جمهوری اسلامی چیزی جز ظهور حیات اسلامی در عرصة فعالیتهای فردی و اجتماعی نیست بنابراین لازم است که بیش از پیش در این راستا همت گمارده شود. و به گونه‌ای عمل کرد که در نسل جدید ما و نسلهای بعدی دچار اضطراب و نگرانی و بیم و هرای نشوند و چه بسا یک عملکرد غلط در این زمان از طرف تربیت‌کنندگان از پدر و مادر گرفته تا مربیان مقاطع مختلف تحصیلی یأس و ناامیدی را در روحیة این عزیزان ایجاد کند و روح دین باور و وجدان پاک نوجوانان را پدران و مادران آیندة این مرز و بوم سست و بی‌حاصل نماید پس توجه داشته‌باشیم که وظیفة خطیری بر دوش نهاده شده‌است که با اندکی لغزش در انجام آن در پیشگاه خداوند متعال پاسخگو نخواهیم بود و چه زیباست که در صورت پاسخگویی سربلند و سرافراز بیرون آئیم. پس بیائید عاقلانه عمل کنیم و از خود ستائیهای بی‌مورد دست برداریم و تربیت نسل سالم و صالح را داشته باشیم که این جز در سایة باوراندن باورهای مذهبی در نوجوانان و جوانان و نسل نو نیست البته به طور عاقلانه و استفاده از تکنیک‌های دین‌ باروانه که اگر مربیان ما خود را مجهز به این هنر نباشند و خود را با خواسته‌های پاک جوانان و نوجوانان آشنا نکند و آنرا در جهت صحیح هدایت ننمایند جفای بزرگی به جامعة بشریت از جمله مذهب تشیع نموده‌اند که البته وظیفه‌ای بسیار سنگین است و چه بسا از پیامبراکرم (ص) نقل شده‌است که معلمی شغل انبیاء است پس از این‌جا به ظرافت و مسئولیت خطیر خود با دقت بنگریم و از زیر این مسئولیت با بهانه‌های واهی شانه خالی نکنیم که اگر چنین کنیم لایق انسانیت نیستیم و اگر پدران و مادران در این یعنی در جهت دین‌باوری و تقویت مذهب در فرزندانشان کوتاهی کنند باید این را بدانند که لایق پدر و مادری نیستند و باید خودشان را مواخذه نمایند در پیشگاه خداوند بسی سنگین تر و سخت‌تر است.

و باید همة این سخنان چنین برداشت کرد که:

مسلمانان مسلمانی زسر گیرد که کفر از شرم یار بد مسلمان‌وار می‌آید.

موضوع: راههای مؤثر در تربیت دینی نوجوانان

مسئله: بررسی عوامل مؤثر در تقویت در نوجوانان

بیان مسئله: بسیار مشاهده می‌شود که اولیاء و مربیان از تربیت دینی نوجوانان گله و شکایت می‌کنند و آنها را افرادی لامذهب و فراری از دین می‌پندارند و به هر نحوی در صددند که این وصلة ناهمرنگ را به نوجوانان بچسبانند و به هر طریقی شده خود را از زیر بار مسئولیت بزرگ و خطیر مذهبی بار‌آوردن فرزندان‌شان شانه خالی نمایند که البته شاید بتوان تا اندازه‌ای این مسائل را به نوجوانان نسبت داد ولی اگر ما خود در کار خود دقیق شویم مشاهده می‌کنیم که نوجوان در ابتدای راه است اگر به او جهت داده شود و صحیح برنامه‌ریزی شود او به خوبی می‌تواند خود را دریابد و آنچه را روح پاک و بی‌آلایش او طلب می‌کند به آن دست پیدا کند که در این تحقیق محقق سعی برآن دارد که عوامل مؤثر در تربیت دینی نوجوانان را مورد بررسی قرار داده و سطح عملکرد تقویت‌کننده‌هایی مثل خانواده و مدرسه و وسایل ارتباط جمعی را شناسایی و معرفی نماید و تا حد امکان برای رفع موانع و نواقص گام بردارد.

تعریف تئوری تربیت دینی

تربیت بدنی مجموعه‌ای از اقدامات و تلاشها و زمینه‌سازیها برای ایجاد دگرگونی در فکر و عمل است که منطبق با آن فکر و عمل دارای جنبه‌های موضع‌گیرانه براساس آن باشد.

اهمیت و ضرورت تحقیق

چون در جامعة فعلی با جمعیت جوانان و نوجوانان بیش از جمعیت کودکان و بزرگسالان می‌باشد و این نگرانی برای اولیاء و مربیان ایجاد شده که آیا نسل جوان ما می‌تواند همانند نسلهای قبل دین‌باوری عمیق داشته‌باشد و چگونه می‌توان این گرایش به مذهب را در روحیه نوجوانان بیش از پیش ایجاد کرد بر آن شدیم که در این جهت قدمهایی را برداریم و به آنچه حقیقت است دست یابیم باید نسل امروز را شناخت و منطبق با مبنای روحی او دین را به عرضه داشت آنچه در زمان حال از وضعیت دین‌باوری در نسل جدید پیداست این است که باید قبول کرد این نسل قبل از این که با مذهب به جنبه‌های ظاهری آن بنگرد بیشتر با مبنای حکمت و استدلال انس و الفت دارد گویا که نوجوان با نمونه‌ای از مردم آخرالزمان هستند که در حدیث اما سجاد (ع) می‌باشد که می‌فرمایند (خداوند می‌دانست که در آخرالزمان مردم متعمقی می‌آیند و لذا خداوند شش آیه اول سورة حدید و قل هو الله احد را برایشان آورد و از طرفی نیز باید متوجه بود که علم کلام قدیم برای توجه این نسل کافی نیست و غذای این نسل در تفسیر قیم‌المیزان قرار دارد که باید معلمین دینی ما با انس طولانی با آن کتاب شریف خود را آمادة جوابگویی به سؤالاتی کنند که علامه طباطبائی‌ (ره) از قبل پیش‌بینی کرده‌است. پس در واقع ایجاد دین‌باوری چنین نسلیکه زمینه‌ساز ظهور ولی‌عصر (ارواحنا له الفداه) می‌باشد نیاز به تعمق و تدبر و بینشی نو و جدید دارد که محقق را بر آن داشت در این جهت مطالعاتی را داشته و اطلاعاتی را در جهت تقویت دین‌باوری و مذهب در نوجوانان کسب کند چرا که برداشت نادرست از دین و مذهب خسارات جبران‌ناپذیری را به بار خواهد آورد.

امروزه غالباً می‌بینیم معانی و مفاهیمی که ما از اسلام داریم خاصیت حیات‌بخشی و ایجاد زندگی ندارد پس ناچار باید تجدیدنظری در این معانی و مفاهیم بکنیم ما باید تصور خودمان را تصحیح کنیم و این است معنی احیاء تفکر اسلامی در نسل جدید.

(مطهری مرتضی – حق و باطل صفحة 136)

غالب مفاهیم اخلاقی و تربیتی اسلام اگر نگوئیم تمام آنها به شکل وارونه الان در افکار مسلمانان وجود دارد.

(حق و باطل 123 آیت الله مطهری ره)

برای ما لازم و ضروری است که تفکر اسلامی خودمان را به شکل زنده‌ای در آوریم تلقی خودمان را از اسلام عوض کنیم نگاهی کنیم شاید مثل کسی که قبایی یا کتی را وارونه پوشیده ما هم لباس اسلام را وارونه پوشیده‌ایم واقعاً ما باید تجدیدنظری در مسلمانی خودمان بکنیم.

(مطهری مرتضی – حق و باطل صفحة 85)

همچنین باید اهمیت و ضرورت این تحقیق را در این بدانیم که

تربیت دینی در عصر ما می‌تواند به دلایل زیر باشد

1- گسترش و توسعة جرائم مختلف که طبق آمار رسمی به شدت روبه افزایش است.

2- توسعة خطر اعتیاد به همه صورتهایش از استعمال هروئین، مرفین و مشروبات الکلی و کنترل در کشورها و حتی در ممالک ما خطر که همچنان خطر رو به افزایش است.

3- توسعة تبلیغات دشمن در عرصة جهانی برای فاسد نمودن اخلاق جوانان با امکاناتی مثل اینترنت و ماهواره و …

4- سوء استفاده از مذهب‌پذیری مردم و القائات وارونه از طریق مکتبها و فلسفه‌های خطر‌آفرین

5- وجود دو راهیها و شک و تردید در زمینة مذهب که از خصایص دوران نوجوانی است.

6- وجود زمینه‌های برای دستیابی به بی‌قیدی‌ها و احساس رهایی در نوجوانان که می‌توانند وسیله‌ای برای سودجویی دشمنان باشند.

7- نیاز به پناهگاهی امن و مطمئن که در تنگناها نوجوان بتواند به آن رجوع کند و در پناه آن قرار گیرد.

(تربیت آذر 86)

هدف کلی

آنچه در این تحقیق به عنوان موضوع اصلی مورد توجه قرار گرفته است بررسی عوامل مؤثر در تربیت دینی نوجوانان می‌باشد که در آن متغیرهایی از قبیل:

1) بررسی عوامل مؤثر خانوادگی در تربیت دینی نوجوانان

2) بررسی عوامل مؤثر مدرسه‌ای در تربیت دینی نوجوانان

3) بررسی عوامل مؤثر وسایل ارتباط جمعی در تربیت دینی نوجوانان

سؤالات تحقیق

1) تا چه میزان عوامل خانوادگی در تربیت دینی نوجوانان مؤثر است.

2) تا چه میزان عوامل مدرسه‌ای در تربیت دینی نوجوانان مؤثر است.

3) تا چه میزان عوامل وسایل ارتباط جمعی در تربیت دینی نوجوانان مؤثر است.

در این تحقیق

متغیر مستقل: عوامل (خانوادگی، مدرسه‌ای، ارتباط جمعی)

متغیر وابسته: تربیت دینی می‌باشد.

تاریخچه:

با نگاهی به گذشته می‌توان چنین دریافت که انسان از همان ابتدای خلقت به گونه‌ای علاقه‌مند بوده‌است که خود را ایجاد شده از منبع خاصی که مافوق توان و قدرت خودش می‌باشد بداند برای همین به این موضوع توجه خاصی داشته‌است چرا که انسان از همان اوایل احساس وابستگی به وجود نامتناهی را داشته که عقده‌ها و نگرشهایش را با او بازگو کند و مشکل گشایش او باشد پس با نگاه اجمالی به گذشته‌های دور و تاکنون به این نکته می‌رسیم که کتبه‌ها و مقابر نشانگر و بیانگر همین موضوع‌اند که انسان از زمانهای بسیار دور به چیزهایی مثل سنگ، خورشید، ماه، ستارگان، باد و غیره اسناد خدایی بسته و نسل خود را به عنوان اینکه به این منشاء‌های قدرت احترام بگذارد تربیت می‌کرده و فرزندان خود را نیز نسل به نسل به این قدرتها وابسته می‌نموده است. تا اینکه وسیلة هدایتی بنام انبیاء الهی برای جهت دادن به این نوع تربیت دینی فرستاده شد و ایسان با بیدار کردن ازهان و افکار به انسان جاهل نمودار کردند که آن قدرت مافوقی که به دنبال آن هستند خداست و قابل دیدن نیست پس با این مختصر نگارش به سخنی کلی‌تر در زمینة تاریخچة تربیت دینی می‌پردازیم.

انسان از همان ابتدا با آثاری که از خود به جای گذاشته به مقوله‌هایی چون خدا، روح، غیب، زندگی، مرگ و زندگی پس از آن توجه خاصی داشته.

این احساس تعلق هرچه و به هر دلیلی بوده در انسان پدید می‌آمده و اشتیاق و آرزوهای خود را در آن می‌جسته با آن احساس امنیت می‌کرد و کمال‌جویی و بی‌نهایت طلبی خود را با آن پاسخ می‌گفته در فرد راز هستی را در آن می‌دیده‌است و پیش از اینکه پدیدار هستی را بتواند به گونه‌ای فلسفی و آنگاه علمی و تجربی برای خود تبیین کند انسان با همین اعتقادات دینی عطش ذهنی خود را فرو نشانیده است.

روانشناس، پزشک و فیلسوف سویسی دین را قدیمی‌ترین تظاهرات روحی انسان عنوان کرده‌است که نه تنها یک پدیدة اجتماعی و تاریخی است بلکه یک مسئله روانشناختی است.

«فراستخواه 1373»

سوال اول

بررسی عوامل موثر خانوادگی در تربیت دینی نوجوانان

از سخنان پیامبر اکرم (ص) می‌باشد که تا 21 سالگی سه دوره 7 ساله را قائل شده‌اند که دوره دوم یا 7 سال دوم مرحله پذیرش است که نوجوان به مرحله تصمیم‌گیری نرسیده و زمینه فکری انضمامی دارد و به شکل دادن و کنترل و هدایت محتاج است. از این رو اطلاعت از مربیان و والدین برای وی به طور جدی مطرح می‌شود.

(اخلاق و تربیت اسلامی – رهبر، محمدتقی ص146)

نوجوان عضو لاینفک خانواده است. همانطور که عضو سالم برای بدن مفید و سازنده است نوجوان نیز که عضوی از اعضای خانواده به شمار می‌آید، در صورت سلامت خانواده از منافع از سود می‌برد و در صورت فاسد و آلوده‌بودن نوجوان، خواه و ناخواه خانواده آسیب خواهد دید. همان‌طور که حفظ سلامت اعضاء بدن برای هر انسان لازم و ضروری است هدایت و ارشاد نوجوان نیز برای پدران و مادران امری اجتناب‌ناپذیر است.

نوجوان دوره کودکی را پشت سر گذاشته و هنوز به مرحله بزرگسالی نرسیده است. نه می‌تواند همانند کودک مطیع و فرمانبردار باشد و نه همانند بزرگسالان از قدرت تصمیم‌گیری برخوردار است. لذا در مرحله دشوار شک و تردید و ابهام به سر می‌برد و از همه دشوارتر اینکه در حال شکل‌گیری است. در این سن هر نوجوانی می‌کوشد به رفتار و کردار خود شکل بدهد و کمترین بی‌توجهی و بی‌دقتی موجب می‌شود که شامکه گزیده شده نامطلوب و نازیبا باشد و در نتیجه پسر نوح آبروی خانواده خود را بر باد دهد و باز روشن است که بازسازی نوجوان به این امکان‌پذیر نیست و به این آسانی‌ها نمی‌توان نوجوان را به کمالات فطری اولیه دعوت کرد زیرا ترک عادت موجب مرض است. از این گذشته نوجوان یک امانت الهی است.

(خانواده و فرزندان – استادان طرح جامع آموزش خانواده ص 41)

اما زین‌العابدین (ع) در «رساله حقوقیه» می‌فرمایند:

«فرزندت را به سوی پروردگارت رهنمون ساز»

دقت و اهتمام در این جمله این واقعیت را آشکار می‌کند که رسالت پدران و مادران در دوره نوجوانی و جوانی بسیار دشوار است زیرا ایجاد روحیه خداشناسی کاری بسیار دشوار و دقیق است و شاید یتوان ادعا کرد که اگر پدری توفیق یابد و به انجام این رسالت عظیم بپردازد بسیاری از خواستهای نوجوان و جوان خود به خود برآورده می‌شود. زیرا وقتی نوجوانی خدا را بشناسد همه استعدادهای درونی او یکی پس از دیگری شکوفا خواهد شد.

در سوره لقمان: حضرت لقمان به فرزندش سفارش می‌کند: «پسرم از شرک به خدا پرهیز کن زیرا شرک ستمی بس بزرگ است.»

همچنین باید توجه داست که انتقال حق خداشناسی بسیار دشوار است زیرا تا پدر و مادر الگوی عملی برای جوان نباشند هرگز این انتقال صورت نخواهد گرفت.

(خانواده و فرزندان – استادان طرح جامع آموزش خانواده ص 44)

ناگفته نماند که هر قدر پدران و مادران قویتر و راسخ‌تر نقش الگویی را عهده‌دار باشند تأثیر و جذب فرزندان آنان سریعتر خواهند بود.

براساس این اصل همه پدران و مادران باید تلاش کنند در امور دینی و اخلاقی برای فرزندان خود مدل و الگو باشند.

امام جعفر صادق (ع) می‌فرمایند: «مردم را به اعمال و کردار نیکوی خود به خوبیها راهنمایی کنید زیرا در این نوع دعوتها افراد مجذوب انسانهای شایسته می‌گردند و ناخودآگاه به همانندی و همسانی می‌پردازند.

(خانواده و فرزندان – استادان طرح جامع آموزش خانواده ص 58و59)

نتیجه‌گیری:

خانواده مهم‌ترین کانون در الگودهی و تربیت دینی نوجوان می‌باشد. لذا پدر و مادر و فرزندان بزرگتر خود باید نمونه درستی از یک فرد مذهبی باشند تا نوجوان سر در گم و شکاک، دچار سردرگمی بیشتر نشود و حقیقت را به وضوح دریابد و در جهت تربیت دینی صحیح با خانواده قدم بردارد.

سوال دوم

بررسی عوامل موثر مدرسه‌ای در تربیت دینی نوجوانان

مدرسه بعد از خانواده دومین نقش را ایفا می‌کند. نهاد مدرسه به عنوان فرایندی است که در آن تجارب آموزشی، نگرشها و موافقتها یا شکستها شکل می‌گیرد.

معلم در ساختن خصال و شخصیت کودکان و نوجوانان نقش مهم و موثری دارد.

اکر اهداف اتخاذ شده در نهادهای مدرسه و خانواده از نظر تربیت مذهبی منطبق بر یکدیگر باشند مهمترین عامل در تکوین شخصیت مذهبی دانش‌آموزان به شمار می‌روند. آنچه امروزه به حسب عادت در تکوین شخصیت مذهبی دانش‌آموزان به شمار می‌روند. آنچه امروزه به حسب عادت دیرینه تمامی هم و غم متولیان مدارس را بیش از هرچیز دیگر به خود اختصاص می‌دهد توجه صرف به برنامه‌های آموزشی است. در حالی که مدرسه تنها مسئول اجرای برنامه‌های آموزشی و دعوت از معلمان و دانش‌آموزان برای آموزش و گرفتن امتحان و اعلام نتیجه نمی‌باشد.

بلکه مدرسه نهاد تعلیم و تربیت است و باید برنامه‌های جامعی برای رشد علمی، اخلاقی، مذهبی، عقلی، عاطفی، سیاسی و اجتماعی دانش‌آموزان داشته و همه عوامل موجود در مدرسه را برای تحقیق همه جانبه این برنامه‌ها بسیج کرد.

خطوط مرزهایی که فقط تربیت دینی فرزندان را در محدوده مربی پرورشی مشخص کرده‌است را باید شکست و تمامی دست‌اندکاران مداری با هم در این راه قدم بر‌دارند. چرا که سوابق نشان‌داده که نوجوان از هر فردی به گونه‌ای خاص تاثیر می‌پذیرد و الگو می‌گیرد و چه زیباست که الگوگیری نوجوان در مسائل و تربیت دینی از دبیران و معلمان دلسوز و متعهد و مذهبی (به معنی واقعی) الگو بپذیرد.

نتیجه‌گیری:

نتیجه اینکه همه اولیاء و مربیان مدرسه باید هماهنگ عمل نمایند و خود نمونه خوبی از یک الگوی مذهبی و دینی باشند و با رفتار و اعمال خود نوجوانان را در این جهت راهنما باشند چرا که فقط مربی پرورشی مسئول تربیت دینی فرزندان این مرز و بوم نیست، همه در این امر شریکند و باید هماهنگ عمل کنند.


دانلود مقاله بررسی تبیین نظری مدل نیازمندار شخصیت و عقب‌ماندگی ذهنی ماهیت و ابعاد

مقاله بررسی تبیین نظری مدل نیازمندار شخصیت و عقب‌ماندگی ذهنی ماهیت و ابعاد در 67 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 50 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67
مقاله بررسی تبیین نظری مدل نیازمندار شخصیت و عقب‌ماندگی ذهنی ماهیت و ابعاد

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی تبیین نظری مدل نیازمندار شخصیت و عقب‌ماندگی ذهنی ماهیت و ابعاد در 67 صفحه ورد قابل ویرایش

چکیده:
هدف مقاله حاضر کشف شخصیت افراد عقب مانده ذهنی و تبیین آن بر پایه یک مدل نیاز مدار شخصیت که شامل مولفه هایی چون منابع، نیازها و ارزشها است، می‎باشد. کودکان عقب مانده ذهنی به اقتضاء مراحل رشد و تحول در طی زندگی نوعاً با تکالیفی روبرو می‎شوند که برایشان آن قدر مشکل است که از انجام آن ناتوانند و لذت نمی برند. به نظر می رسد برای این کودکان، انجام اموری که به نظر بسیاری سخت می رسد، پاداش درونی ناچیزی وجود دارد. موقعیت های زندگی برای بسیاری از آنها چنان تکالیف سختی تدارک می بیند، که موجب ایجاد احساس ناکامی و شکست های پی در پی می گردد. قرار گرفتن آنها در حاشیه زندگی افراد عادی با همه فشارهایی که برای سازگاری و منفعل سازی آنها اعمال می کند، این روند را شدت می بخشد تا جایی که به احساس شایستگی و عزت نفس آنها آسیب های جدی وارد می سازد. اساساً کودکانی که شکست، ناکامی و عزت نفس پایین بیشتری را تجربه می کنند، معمولاً برای اداره امور خود، روش هایی را یاد می گیرند که فاقد کارآمدی مناسب است. از این رو ممکن است از هر شیوه ای که به تخفیف مصیبت ناشی از آنچه «محرومیت از موفقیت» نامیده می شود، استقبال کنند.

پس مسأله اصلی این است که اگر زندگی در جامعه ما، چنین اثراتی بر کودکان عقب مانده ذهنی دارد، چگونه می‎توان امور را به گونه ای تغییر دهیم که اثرات نامساعد آن به حداقل برسد؟ آیا می‎توان محیط را چنان مرتب کرد که موجب شکست و آشفتگی در آنها نگردد؟ از این رو اگر بتوان کودکان عقب مانده ذهنی را در برابر ضربات احتمالی که به عزت نفس شان وارد می‎شود تقویت کرد و یا مصون نگه داشت در این صورت می‎توان گامی نویدبخش در برنامه‌ریزی، توان بخشی و بهداشت روانی آنان برداشت.

واژه های کلیدی: تبیین، مدل، نیازمدار، شخصیت، عقب ماندگی ذهنی



مقدمه

تمرکز بر موضوع عقب ماندگی ذهنی با تاکید بر جنبه شناختی آن، یعنی ماهیت تاخیر تا ناتوانی عقلی و تاثیر آن بر سازگاری عمومی طی یک قرن گذشته باعث شده که جنبه عاطفی یا هیجانی آن مورد غفلت قرار گیرد. لذا در مقاله حاضر از این جنبه فرد عقب مانده را به عنوان شخصی در نظر می گیریم که مانند افراد عادی می تواند تجربیات شادی یا غمگینی داشته باشد. نتیجة یک مطالعه در مورد بزرگسالانی که در موسسات نگهداری می شدند و اکنون در جامعه زندگی می کنند (آدامز و کریستنسون، 2000) نشان داده است که آنها به زندگی لذتبخش علاقه نشان می دهند. کار به همین جا خاتمه نمی یابد، و آنها تمایل گسترده‌ای به تفریحات، سرگرمی ها، دوستیابی، و خانواده نشان می دهند. این تمایلات بیانگر این موضوع است که ما باید دربارة ماهیت وضعیتٍ این انسان به عنوان یک فرد نگاه کنیم. برداشت ما از شخصیت افراد عقب مانده بر پایه مدلی است که نیازهای جسمانی و روانی اساسی آدمیان، چه سالم و چه ناتوان، را توصیف می کند و نحوه تاثیرپذیری این نیازها را از ناتوانی بررسی می نماید. بر اساس نتایج به دست آمده از نظریه های شخصیت که علاقه خاصی به خویشتن و انگیزش در انسان دارند (مثلاً دسی و ریان، 1990) این مدل شخصیت توجه خاصی به عزت نفس به عنوان بر انگیزانندة رفتار دارد. مقاله حاضر یک مدل نیاز مدار شخصیت و نحوة تاثیرپذیری این نیازها از عقب ماندگی ذهنی را مورد بحث و تبیین قرار می‎دهد.
خود شخصیت

منطق ارایة یک مدل شخصیت

ارایه یک مدل شخصیتی ویژهِ افراد عقب مانده ذهنی برپایه شرایط، ویژگیها و محدودیت‌هایی آنها چه منطقی می تواند داشته باشد؟ پاسخ به این سئوال در سودمندی آن برای درک رفتار افراد مبتلا به اختلال و به ویژه، مشکلات رفتاری آنها نهفته است. این مدل برای درک و شناسایی این موضوع که مشکلات رفتاری آنها، مانند مشکلات ما، معمولاً حاصل ناکامی مزمن در ارضای نیازهای زیستی و روانی اساس است، کفایت می‌کند. اگر چه، نظریة شخصیت رفتار مدار، یعنی کانون رویکرد درمانی ما، حساسیت لازم را برای درک این موضوع که چگونه ابعادی نظیر پیشایندها و پیامدها بر رفتار اثر می گذارند، ایجاد می‌کند، اما در پی تبیین این نکته نیست که چرا این عناصر اینقدر اهمیت دارند. سرانجام، در پی تبیین ماهیت پاداش دهنده یا تنبیهی آنها نیز نیست. به منظور درک این نکته که چرا پیامدها یا وابستگی هایی معین پاداش دهنده یا تنبیه کننده، یا خنثی هستند باید به درک ماهیت انگیزشی آنها در ما توجه کرد. اگر چه هیچ نظریه شخصیت به تنهایی صاحب این ‍‍«حقیقت» نیست (هال و لیندزی، 1970 نقل از باروف و اولی 1999)، حداقل به طریقی نظام دار از لحاظ مفهوم سازی رفتار هیچکدام از آنها در اولویت قرار ندارد. با وجود این، سهمی از این حقیقت در درک ما از خود و دیگران دخالت دارد. این سهم به عنوان صافی یا فیلتری عمل می کند که توجه ما را هدایت می کند و عواملی را که رفتار ما را برمی انگیزند روشن می نماید. همین موضوع درک فزایندة رفتار در همة ما، اعم از عقب مانده و سالم، است که در مفهوم زیر از شخصیت ارایه می شود.
عناصر اساسی مدل

این مدل شخصیت نوع انسان را بر حسب سه موضوع مدنظر قرار می دهد: منابع، نیازها و ارزش ها. هر کدام از آنها به طور جداگانه و مختصر در زیر مورد بحث قرار می گیرند (باروف3 و اولی4 2004)
منابع

منابع به ظرفیت ها یا توانایی ما اشاره دارد و به پنج مقوله تقسیم می شود. این مقولات عبارتند از: هوش؛ مهارت های ارتباطی؛ سلامتی، حواس، ومهارت های جسمانی؛ شخصیت- مزاج، هیجان ها، و منش؛ و درک هنری و معنوی گرایی.

§ هوش: هوش معادل توانایی یادگیری، استدلال، دانش و مساله گشایی است.

§ مهارت های ارتباطی: این مقوله از توانایی ها به استعداد ما در درک خود اکثراً از طریق گفتار، و همچنین نوشتار، اداء و اطوارها، زبان اشاره ای، سبک های ادبی، شعر، هنر، رقص و موسیقی دلالت دارد.

§ سلامتی، حواس، ومهارت های جسمانی: این مقوله به خود «جسمانی» ما- وضعیت سلامتی؛ سالم بودن حواس، مخصوصاً بینایی و شنوایی، سالم بودن دست و پاها، بازو و انگشتان، و ویژگی هایی نظیر قدرت، مقاومت، سرعت، و هماهنگی مربوط می شود.

§ شخصیت- مزاج ها، هیجان ها، و منش: مزاج ها، هیجان ها، و منش به عنوان اجزاء اصلی آنچه که ما آن را «شخصیت» می نامیم تشکیل می دهند. می توان شخصیت را به عنوان یک منبع، یک ظرفیت یا سبک انطباقی در نظر گرفت که موجب کنار آمدن در زندگی روزمره و دائمی در تعامل های اجتماعی می شود. بر این اساس می توان شخصیت را «خوب» یا «انطباقی» و «بد» یا «غیرانطباقی» در نظر گرفت. اجزاء شخصیت به عنوان یک منبع در زیر توصیف می شوند.

§ مزاج ها: این مولفه به رفتارهایی اشاره دارد که در نوزادان و خردسالان دیده می‌شود. فرض بر این است که مزاج ها اساس زیستی دارند و نسبتاً مستقل از شیوه‌های فرزند‌پروری هستند. ظاهراً نوزادان و کودکان از همان بدو تولد از لحاظ فعالیت‌های حرکتی، تحریک پذیری، حواس پرتی، الگوهای خواب و هشیاری، و پاسخ به موقعیت های تازه با هم تفاوت دارند (کاگان، 1981). بر پایة این ابعاد، می توان تمایزهای گسترده ای بین نوزادان پرسرو صدا، دشوار یا راحت ترسیم کرد. نوزادان راحت از همان هفته های اول خوشحال، آرام و از لحاظ خواب و خوراک قابل پیش بینی اند. نوازادن دشوار تحریک پذیرتر، ناراحت و غیرقابل پیش بینی اند (توماس و چس 1986). در کودکان اخیر، مزاج به عنوان عامل تبیین کنندة تفاوت در واکنش نشان دادن به موقعیت های جدید، به اضافه خجالتی بودن و بازداری یا خود جوشی و نابازداری در نظر گرفته می شود. همچنین به نظر می رسد که مزاج به سبک های مساله گشایی- مثلاً کودک تکانشی تا کودک صبور نیز موثر است (کاگان، 1981).

هیجان ها:

هیجان ها حالت های عاطفی یا احساس هایی که عموماً‌ می توانند به عنوان احساس هایی خوشایند (مثبت) یا ناخوشایند (منفی) طبقه بندی شوند. هیجان ها تجلی تفسیرهای ما از رویدادهایی هستند که آنها را برای بهزیستی و عزت نفس مناسب در نظر می گیریم. تجربیاتی که ما از آنها تفسیری هیجانی داریم خنثی نیستند؛ بلکه آنها منابع بالقوه سودمندی یا تهدید، شادی یا غم را تشکیل می دهند. تجربیاتی که به طور باقوه تهدید کننده یا آسیب از در نظر گرفته می‎شوند، هیجان هایی نظیر خشم، اضطراب، ترس، گناه، شرمندگی، غم، حسادت، غبطه و تنفر را برمی انگیزند. تجربیاتی که به طور بالقوه سودمند هستند و احساساتی نظیر لذت، غرور، قدرشناسی، و عشق را خلق می‌کنند (لازاروس، 1991).

منش: منش به «الگوهای رفتاری» ثابت به همان شکلی که در موقعیت هایی متنوع ظاهر می‌شوند اشاره دارد. رویکردهای تحلیل عاملی پنج عامل شخصیتی عمده را مشخص کرده‌اند که عبارتند از: ثبات هیجانی، برونگرایی، گشودگی، رضایت مندی، و وظیفه‌شناسی (مک رای و کوستاو، 1986). هر یک از عوامل به شکل دو قطبی مطرح می‌شود.

به کار بستن مدل شخصیت در افراد عقب ماندة ذهنی

«منابع» و عقب ماندگی ذهنی

تعریف «ناتوانی»

در این مدل شخصیت، وضعیت های معلولیت یا ناتوانی به عنوان محدودیت هایی از لحاظ منابع در نظر گرفته می‎شوند که با انجام تکالیف تحولی متناسب با سن تداخل ایجاد می‌کنند. چون همة ما تا حدی دچار محدودیت هستیم، و ماهیت تجربة انسانی کامل نیست، بنابراین برای کسانی که نابغه هستند، خواه یک دانشجوی ممتاز در کلاس یا غلامرضا تختی روی تشک کشتی، ارزش قائل می شویم. با فرض اینکه محدودیت در منابع یا توانایی ها بهنجار است، ما ناتوانی را تنها به منابعی نسبت می دهیم، که حتی با آموزش یا اصلاح (مثلاً استفاده از عینک)، جهت انجام تکالیف مربوط به رشد و تحول ناکافی‌اند.

تأثیر عقب ماندگی ذهنی بر منابع

هوش: همانطور که در ابتدای این مقدمه اشاره شد، اختلال در این منبع است که ماهیت اصلی ناتوانی موسوم به عقب ماندگی ذهنی را تشکیل می‎دهد. اشکال در یادیگری، در کاربرد اطلاعات موجود، ارزیابی و قضاوت همواره در کودکان خردسال دیده می‎شوند و همچنین مشکلات توجه و تمرکز در آنها رایج است. مهارت های کلامی در مقایسه با مهارت های بینایی با شدت بیشتری تحت تأثیر قرار می گیرند و هر دو فرایند خبرپردازی و تصمیم گیری کند می‎شوند.

اگرچه برنامه های آموزشی عمدتاً بر منابع کودک بدون توجه به علت عقب ماندگی متمرکز شده اند، اما شواهدی در مورد مشکلات شناختی وجود دارد که با نشانگان‌های زیستی ویژه ای مرتبط اند (هوداپ و دایکنز، 1994). در صورت وجود این اختلالات، معلم می‎تواند وجود آنها را اطلاع دهد. در زمینة هوش، مردان مبتلا به نشانگان X شکسته، شکل عقب ماندگی ارثی وابسته به جنس ضعف ویژه ای در یادآوری اطلاعات بینایی به صورت توالی یا ترتیبی نشان می دهند و در نشانگان داون، فرد مبتلا به آن عموماً اطلاعات دیداری را به مراتب سریعتر از اطلاعات کلامی پردازش می‌کند. (مانند، الیوت، ویکز، و گری، 1990 نقل از فلدمن، 2004).

مهارت ارتباطی: مشکلات زبانی در دو سطح دریافتی و بیانی در عقب ماندگی ذهنی بسیار رایج است. به طور کلی، گفتار از لحاظ ساختار ساده تر، با وضوح کمتر، و چنانچه میزان اختلال هوشی شدید یا عمیق باشد، محدود به جمله های کوتاه یا تک واژه ها است، در بسیاری از افراد عقب مانده های ذهنی عمیق، گفتار ابداً وجود ندارد. در بین افراد عقب مانده ها، مشکلات گفتار در مبتلایان به نشانگان داون برجستگی بیشتری دارد (مانند، دایکنز، هوداپ، 1994 نقل از فلدمن، 2004).

سلامت، حواس و مهارت جسمانی: زمانی که مشکل خوشی با ناهنجاری زیستی آشکار مرتبط باشد، ممکن است مشکلات جسمی هم دیده شود. متداول ترین اختلال های جسمی همراه عبارتند از صرع و فلج مغزی، که شیوع این دو از 15 تا 30 درصد عقب مانده ها را در برمی گیرد. نواقص حسی، بینایی و شنوایی در 10 تا 20 درصد آنها شایع است. مشکلات جسمی عمده معمولاً با اختلال شناختی همراه اند و در عقب مانده های ذهنی متوسط شایع است (باروف و اولی، 1999).

مزاج ها، هیجان و منش

مزاج: سطح فعالیت و میزان توجه: عقب ماندگی اغلب با سطوح بالایی از فعالیت حرکتی،‌ به ویژه در کودکان خردسال و کودکان سن مدرسه همراه است (کولر، ریچاردسون، کاتز، و مک لارن، 1983). کودک موسوم به بیش فعال کسی است که به نظر می رسد همیشه در حال حرکت است- همواره به اشیاء دست می زند، بی قرار و ناآرام است. رفتار او تکانشی است و بدون اندیشه دست به عمل می زند (مولیک، هامر، و دورا). این رفتار معمولاً با اختلال کمبود توجه همراه است و اغلب در کودکان مبتلا به «اختلال یاد‌گیری» دیده می‎شود. کودکان مبتلا به اختلال یاد‌گیری، نظیر آنهایی که عقب مانده ذهنی هستند، با مشکلات تحصیلی رو به رو هستند اما برخلاف کودکان عقب مانده ذهنی این مشکلات در آنها وابسته به شرایط بوده و شدت کمتری دارد. مشکلات یاد‌گیری در خواندن در صورت برخورداری از هوش بهنجار متداول تر است، اگرچه مشکلات خاصی در ریاضیات نیز دیده می‎شود.

اگرچه فرض می‎شود که بیش فعالی مبنایی زیستی دارد، اما عمدتاً از عوامل روانی ریشه می‎گیرد. در زمان قرار گرفتن در معرض استرس (تنیدگی)، تحریکات سازمان نیافته یا شدید، این رفتار وخیم تر می‎شود. برعکس، بیش فعالی در موقعیت های معمولی با تحریکات منظم و با ساخت و با تحریک شنوایی کاهش می یابد. داروهای محرک نظیر ریتالین، معمولاً برای کاستن از بیش فعالی به کار گرفته می‎شود و همراه با راهبردهای رفتاری که قبلاً اشاره شد بهترین جواب را می دهند (مولیک و همکاران، 1991).

برخی از رفتارهای دیگر کودکان بیش فعال، با یا بدون عقب ماندگی ذهنی، با چندین جنبة دیگر مزاج ها ارتباط دارند (علیزاده و زاهدی پور، 1384). این رفتارها مانند بیش‌فعالی، تحت تأثیر عوامل روان شناختی اند. نوجوانان عقب مانده یا حتی بهنجار هم ظاهراً قادر به تمرکز نیستند و تکالیف مورد علاقه خود را نمی توانند به طور مستمر ادامه دهند. بنابراین، نوجوانان عقب ماندة ذهنی، مثلا کسانی که در کلاس سوم درس می‌خوانند اما علاقه کمتر به موضوعات خواندنی کلاس سوم نشان می دهند احتمال انگیزه بیشتری برای خواندن مطالب مناسب با سن خود نشان خواهند داد. چنین مواد آموزشی در بازار وجود دارد. بیش فعالی معمولاً با افزایش سن کاهش می یابد، به ویژه در کودکانی که شدت اختلالشان کمتر است (کولر و همکاران، 1983) اما مشکلات مرتبط با بی توجهی و تکانشوری ممکن است دوام داشته باشد. (مولیک و همکاران، 1991).

ساختار

در نیاز به ساختار در عقب ماندگی کمی مبالغه شده است. ما به طور خودکار با تحمیل انتظارات و معنی که از رویارویی اولیه با پدیده ها استخراج می کنیم به تجربیات خود ساخت می‎دهیم. با اینحال، رفتارهای شناختی در عقب ماندگی ذهنی تا حد زیادی به ظرفیت انتقال آموخته های قبلی به موقعیت های مشابه محدود می‎شود. تأثیر افت در این توانایی به شکل تعمیم آن به موقعیت های دیگر می‎تواند برای خود فرد در مقابله با موقعیت های جدید، مشکلات و تنیدگی‌هایی را به همراه داشته باشد. این آسیب پذیری شناختی به گرایش هر چه بیشتر به راهنمایی و کمک منجر می شود، که کلی ترین پیامد آن به وجود آوردن وابستگی بیشتر در این قبیل افراد است، این وابستگی زمانی که آنها در موقعیت های ناآشنا قرار می گیرند خطرناک می‎شود.

دو پیامد مهم در ارتباط با نیاز فزایندة به ساختار وجود دارد. نخست، ضرورت آشکار کردن آن انتظاراتی را به وجود می آورد، نمی توان فرض کرد که شخص مبتلا به عقب‌ماندگی ذهنی درکی مشابه با درک ما از یک موقعیت دارد. دوم، کاستن از اضطراب که احتمالاً در رویارویی با موقعیت های ناآشنا به دلیل ناشناخته بودن ایجاد می‎شود اهمیت ویژه ای دارد. والدین در صورتی که همراه کودک شان در اولین روز مدرسه به مدرسه می روند این اصل را به کار می گیرند و در نتیجه کودک به آسانی با محیط جدید رو به رو می‎شود. در بزرگسالی این اصل در صورتی به کار گرفته می‎شود که می خواهیم شغلی را انتخاب کنیم. زمانی که شغل موردنظر برای ما توصیف می‎شود نیاز ساختار ارضاء می‎شود. (هاستینگ و براون، 2004)

عزت نفس

چون عزت نفس با سه جزء صمیمیت، موفقیت و استقلال ارتباط تنگاتنگ دارد تأثیر آن بر عقب ماندگی ذهنی به طور جداگانه بررسی می‎شود.

صمیمیت

نگرش های جامعه نسبت به مبتلایان به ناتوانی: شاید مهمترین جزء از سه جزء عزت نفس، تمایل ما به ایجاد صمیمیت به شکلی شدید و نافذ و به صورت پذیرفته شدن، دوست داشته شدن و عشق ورزیدن بیان شود. اولین مانع در ارضاء نیاز به صمیمیت در افراد مبتلا به ناتوانی نگرش فرهنگ ما به آنها به عنوان افرادی نابهنجار و غیرعادی (ریس b ، 1994). دید ما نسبت به آنها منفی است. نابهنجاری های ذهنی یا جسمی می‎تواند ترس، تمسخر، و تنفر ایجاد کند. تمسخر کردن و مسخره کردن ها و استهزاء دیگران توسط خود ما را به یاد بیاورید. اغلب احساسات مثبت ما می‎تواند به صورت ترحم و دلسوزی نشان داده شود. خصوصیات ذهنی و جسمی ناخواستة آنها نگرش های اجتناب و طرد را در ما ایجاد می کنند، اگرچه در طول دو دهة اخیر این نگرش تغییر یافته و افراد عقب مانده پذیرش بیشتری یافته اند (ریس a 1994). همچنین آگاهی فزاینده ای از ناتوانی در ذهن مردم ایجاد شده است، و وضع قانون مبتلایان به ناتوانی 1980 در آمریکا از آن جمله است. در رسانه ها نیز نمودهای مثبتی از عقب مانده ها و افراد ناتوان ارایه می‎شود.

نگرش های والدین و همشیره ها: خصوصیات ناخواستة افراد عقب مانده ذهنی نه فقط بین آنها و جامعه فاصله می اندازند، بلکه همچنین می‎توانند بر پیوند آنها با والدین و همشیرهای خود تأثیر بگذارند. ما بر این باوریم که برخی از مشکلات مرتبط با عقب ماندگی منبع بالقوه استرس برای والدین هستند، اکنون ما به طور اختصاصی پیامدهای روانی مربوط به والدین یا همشیره‌های کودک عقب مانده را بررسی می کنیم.

از نظر والدین، کودکانشان به عنوان انبساط روانی خودشان تلقی می‎شوند. همچنین همشیره‌ها برادران و خواهران خود را به این دید می نگرند، اگرچه تا حدی خفیف تر (ترنبول، ترنبول، اروین و سوداک، 2005). عزت نفس ما، شما و من، تحت تأثیر ادراک اعضای خانواده ماست که از ما دارد. کودکانی که والدینشان به آنها بهاء می دهند از نظر فرهنگی خصوصیات با ارزشی را به آنها می بخشند که این امر به نوبه خود عزت نفس والدین را افزایش می دهند.

برعکس، اگر یک کودک یا همشیره او ویژگی های ناخواسته ای دارد، والدین و همشیرها نمی توانند از این برداشت، حداقل در ابتدا، که عضو ناتوان خانوادة آنها بازتابی از خودشان است اجتناب کنند. آنها احساس شرمندگی و خصومت می کنند، و در نتیجه در اثر این احساس ها، احساس گناه کرده و حس خود ارزشمندی آنها کاهش می یابد (روس، 1963). در مطالعه مربوط به سازگاری والدین با بچه های خود که دارای ناتوانی های جدی هستند والدین با احساس تهدید نسبت به عزت نفس خود رو به رو می شوند، تهدیدهایی که با وظایف والدین آنها تداخل می‌کنند (مینتزر، آلس، ترونیک، و برازلتون، 1985). خودٍ تولد این قبیل کودکان به مثابه شوکی جدی است که به خود ارزشمندی آنها ضربة جدی وارد می‌کند. دورة پس از تولد با کاهش عزت نفس و عدم تعادل مداوم همراه می‎شود. چه از لحاظ نقش والدین از کودک ناتوان به عنوان یک شخص جدا و منفک از خودشان نگهداری می‌کنند.

صرفنظر از بحران های گاه به گاه در اثر وقوع یک حادثه که پدر و مادر برای رویارویی با آن آمادگی ندارند، خود ناتوانی می‎تواند دلبستگی والدینی و صمیمیت آنها را مورد تهدید قرار دهد زیرا توجه آنها را تحت تأثیر قرار می‎دهد. کودک ممکن است نسبت به ابراز علاقة والدین حساسیت کمتری نشان دهد، کمتر لبخند بزند، و مشکلاتی از لحاظ تغذیه داشته باشد، یا ممکن است تماس چشمی کمتری نشان دهد. همة این موارد می‎توانند از ایجاد پیوند بین والد و فرزند محدودیت ایجاد کند. والدین کودک را موجودی جدا از خود قلمداد می کنند، به عنوان موجودی هم با جنبه های مثبت و هم مشکل از (ترنبول و همکاران، 2005). یک چنین نوزادی نه فقط از لحاظ روانی خود را جدای از دیگران تلقی می‌کنند لیکن مراقبان نیز می‎توانند نیازها آنها را تشخیص دهند و هر طور که شده به آنها واکنش نشان می دهند. با انجام چنین کاری، حس ارزشمندی مجدداً احیا می‎شود.


دانلود مقاله بررسی تبعیض در استخدام و نقش نگرشی تلویحی، انگیزش و وضعیت تعصب نژادی

مقاله بررسی تبعیض در استخدام و نقش نگرشی تلویحی، انگیزش و وضعیت تعصب نژادی در 32 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 40 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32
مقاله بررسی تبعیض در استخدام و نقش نگرشی تلویحی، انگیزش و وضعیت تعصب نژادی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی تبعیض در استخدام و نقش نگرشی تلویحی، انگیزش و وضعیت تعصب نژادی در 32 صفحه ورد قابل ویرایش

تبعیض در استخدام: نقش نگرش تلویحی، انگیزش و وضعیت تعصب نژادی

این تحقیق و مطالعه سعی دارد تا مطالعات گسترده‌ای رادر زمینه تبعیض در استخدام که توسط«ای پی بریف» و همکارانش انجام شده را منعکس کند. نویسندگان تلاش کردند تا دستاوردهای قبلی را که به بررسی نژاد پرستی مدرن پرداخته است را مرور کنند. نژاد پرستی مدرن در وضعیت مشترک تعصب نژادی تاثیر متقابل داشته است و به پیش بینی و بررسی تفاوت در میزان پرداخت مزد پرداخته است و به همچنین به بررسی نتایج از طریق ارزیابی نگرش‌های نژادپرستی ضمنی و انگیزه لازم جهت کنترل تبعیض پرداخته است. نویسندگان قادر نبودند تا تاثیرات متقابل تقدیمی را از نو تکرار کنند و بیان کردند که نگرش‌های نژاد پرستی ضمنی با تلویحی به همراه شرایط و اوضاع در تعصب نژادی برای پیش بینی این تفاوت تاثیر گذار است. علاوه بر این نتایج نشان می دهند که انگیزش برای کنترل تبعیض و تعصب رابطه بین نگرش علی صریح و ضمنی را کاهش می دهد. (به طور کلی دستاوردها نشان می دهند که تفاوت بین نگرش نژادی ضریح و ضمنی در پیش بینی رفتار تبعیض آمیز وجود دارد.

لغات کلیدی: تبعیض، نگرش‌های ضمنی، نژاد پرستی و تعصب و تست ارتباط تلویحی)

(در سال اخیر، نگرش‌های نژاد پرستی در ماهیت خود، دو مویه و نامحسوس شده است بدون شک ارزیابی‌های مربوط به گزارش از خود نشان می‌دهد که در نگرش‌های نژاد پرستی کاهش محسوسی به چشم نمی‌خورد و در تصمیم‌گیری‌های مربوط به استخدام این تبعیض هنوز به چشم می‌خورد. این تفاوت و تغییر در مورد ماهیت نژاد پرستی موجب شد تا دانشمندان علوم اجتماعی شیوه‌های ارزیابی جدیدی را طرح کنند که مطابق با توصیف مدرن‌تر نژاد پرستی باشد.) (این مقیاس‌ها سعی می‌کنند تا تعصب خودانگاری را توصیف کرده و افراد با نگرش‌های نژادی منفی را با سوالاتی مبنی بر اینکه آیا واکنش تبعیضی می‌تواند نتیجه بی طرفی نژادی باشد را شناسایی می‌کند.) اخیرا برخی از محققان از این گزارش از خود به ارزیابی‌های توجیهی، نهفتگی و واکنش از لحاظ فیزیولوژیکی تغییر جهت دادند تا سطح معیار فردی نگر‌شهای نژادی را تعیین کنند. بررسی‌های ضمنی و تلویحی اعتقاد به تعصب خودانگاری با تاثیرپذیری کمتر دارند و در تعیین و شناسایی تبعیض موفق‌ترند(تحقیقات اثبات کرده‌اند که این ارزیابی‌های تلویحی با نگرش‌های دیگر در ارتباط بود و رفتار‌های در سطح خرد را پیش بینی می‌کند.) شواهد و مدارک کمی وجود دارد که نشان می‌دهد نگرش‌های تلویحی این چنینی برای پیش بینی رفتار سطح کلان مفید است از قبیل تصمیمات تبعیض‌آمیز مربوط به اجاره این مطالعه تحقیقی که توسط «بریف» طراحی شد، بسیار مفید و سازنده است و نشان می‌دهد که نژادپرستان امروزی در اوضاع و شرایط اجتماعی به طور خاص عمل می‌کنند. «لیکن»بیان کرد که این تحقیق نه تنها اعتبار و صحت نتایج قبلی را مورد بررسی قرار می‌دهد بلکه فرضیات جدید را نیز ارزیابی می‌کند. بریف به شیوه‌های مختلف به توسعه و گسترش مطالعه تحقیقاتی خود پرداخت. اول اینکه علاوه بر تعیین و شناسایی نژادپرستی مدرن، ما عقاید و نظرات نژاد پرستی سنتی‌تر و قدیمی تر را در مبحث می گنجانیم تا ثابت شود که این نژاد پرستی مدرن‌تر واقعا نیاز به این دارد که افراد نژاد پرست مشخص شوند دوم اینکه علاوه بر استفاده از گزارش خود و ارزیابی نژاد پرستی، ما نگرش‌های نژاد پرستی تلویحی را نیز در بحث می‌گنجانیم. سوم اینکه ما ارزیابی انگیزش را جهت کنترل تبعیض مورد بحث قرار می‌دهیم تا تعیین شود که آیا تعصب و تبعیض خودانگاری که نتایج مختلف به دست آمده ناشی از بررسی‌های نژادپرستی صریح و تلویحی حتمی است یا نه. و در نهایت ما از شیوه‌های دقیق‌تر برای تبعیض تلویحی استفاده می‌کنیم تا فرضیات خود را با مقایسه تفاوت‌‌ها در آمار سیاهان و سفیدها با تکنیک‌های جدید آماری مورد تست قرار می‌دهیم. این شیوه شامل الگوی خطی هرمی یا سلسله مراتبی می‌باشد. به طور کلی این جمع‌بندی‌ها به ما این امکان را می‌دهد تا فرضیات جدید را که درک بهتری از تبعیض در استخدام را ارائه می‌کند را مورد تست و آزمایش قرار دهیم. به طور خلاصه این مطالعه تحقیقاتی مکتوبات در زمینه نگرش‌های نژادپرستی را به همراه ارزیابی‌های مربوطه به آن با هم تلفیق می‌کند و مباحثی چون تبعیض خودانگار، معیارهای اجتماعی سازمانی و شرایط و اوضاع را جهت درک تفاوت‌های ارزیابی نژادپرستی ضمنی و صریح را در یک شرایط انتخابی در کنار هم قرار می‌دهد.)

تبعیض در استخدام و نگرش‌های نژادپرستی

(مطالعات زیادی به ارتباط بین ملاحظات و مسائل نژاد و تبعیض در استخدام پرداخته‌اند. در سال‌های اخیر، ما به تعریف رفتار متفاوت تبعیض استخدامی پرداختیم، رفتارهای متفاوت زمانی رخ می‌دهد که معیارهای مختلف در گروه‌های مختلف به کار گرفته شود.

تجزیه و تحلیل‌های مختلف انجام شد تا عواملی که در میزان و مسیر معیارهای مختلف تاثیر می‌گذارند مشخص شوند. به عنوان مثال این تفاسیر توسط «نورد» و «کرایجر» و «رات» و «هوفکات» و «بوبکو» نشان داد که سیاهان امتیازات کمتری هم در مسائل عینی و ذهنی دریافت می کنند) به علاوه، کرایجر و فورد به این نتیجه رسیدند که سیاهان و سفیدها آمار بیشتری را به خود اختصاص دادند. (این نتایج شواهد را فراهم می‌کند مبنی بر اینکه افراد از معیارهای مختلف برای ارزیابی متقاضیان و داوطلبان استفاده می‌کنند.) البته، تفاوت میانگین بین متقاضیان سیاه و سفید پوست ضرورتا به معنای تبعیض نیست. ممکن است تفاوت میانگین تفاوت‌ها و اختلاف‌های میان گروه‌ها را به صورت صحیح نشان دهد.(برای بیان احتمال، این تفاوت‌ها «داپلر» تعداد متغیرهای شغلی مربوط را محدود کرد تا به این نتیجه برسد که تفاوت‌های بین سیاهان و سفیدها کاهش یابد و این تبعیض ما هرگز از بین نرفتند.) تشخیص این حقیقت که بعید است که نویسندگان تمام متغیرهای مربوطه را بگنجانند ممکن است این تفاوت‌ها را به خوبی توضیح دهد. «اپلر» و مطالعات انجام شده توسط او شواهد و مدارک غیر مستقیمی را فراهم کرده است که بر اساس آن نگرش‌های نژادی ممکن است عوامل تفاوت معیار متوسط را در مورد سیاهان و سفیدها در بر داشته باشد. (مجموعه‌ای از مطالعات انجام شده توسط بریف شواهدی را در مورد نقش نگرش‌های نژادی ارائه کرده است. در دومین تحقیق «بریف» شرکت کنندگان مقیاس تبعیض نژادی مدرن را کامل کردند. در میان موارد سوالات، از شرکت کنندگان و متقاضیان در مورد استعداد شغلی آنها سوال شد. در مطالب قبلی، متقاضیان یادداشتی را از رئیس اداره یا سازمان دریافت کردند و جملات حاوی درخواست او از داوطلبان برای اجاره به سفیدان بود و یادداشت دگری از رئیس دریافت کردند که البته این یادداشت حاوی مطالب حاکی از تبعیض نژادی نبود. بریف در مورد تقلب هنجارهای اجتماعی به بحث نپرداخت تا شرایط سازمانی برای تعصب و تبعیض نژادی یا تساوی نژادی به وجود آید. تقلب آنها مطابق با مفهومی ساختن شرایط پیشنهاد شده توسط استکمن است. اسکتمن نشان داد که شرایط سازمانی عملکرد و کارکرد پاداش است و انتظار می‌رود که علایم و نشانه‌ها برای کارمندان و دیگران به این مسئله می‌پردازد که کدام رفتار از لحاظ اجتماعی قابل قبول‌تر است. بر حسب انتظار (بریف به این نتیجه رسید که میانگین متوسط متقاضیان سیاه پوست در شرایط تبعیض نژادی میزان کمتری را نشان می‌دهد. مهمتر اینکه آنها به این نتیجه رسیدند که امتیازات در زمینه مقیاس تبعیض نژادی مدرن این رابطه در نژادپرستان متجدد در شرایط تبعیض نژادی را کاهش داد. بنابراین واضح است که نژادپرستان متجدد بر اساس اعتقادات خود عمل می‌کنند اما هنجارهای اجتماعی برای موجه ساختن تبعیض به وجود می‌آیند.) گر چه قبل از پذیرفتن این برداشت، مهم است که دقت شود آمارهای تعصب و تبعیض و تفاوت‌های قابل ملاحظه در ارزیابی میزان متوسط، متقاضیان سیاه پوست دو شرایط را پشت سر گذاشتند. به عبارت دیگر، آنها به این مسئله نپرداختند که آمارهای مربوطه به متقاضیان سفید پوست در دو شرایط، مراحل را پشت سر گذاشتند. ممکن است شرایط تبعیض و تعصب به طور میزان میزان متقاضیان را صرف نظر از آنها کاهش داد. (بنابراین در این مطالعه ما تلاش می‌کنیم تا تاثیر متقابل سازمانی را با استفاده از ارزیابی‌های دقیق‌تر تبعیض را به وسیله مقایسه‌های تعداد متقاضیان سیاه و سفید در شرایط دو فرضیه زیر مرور کنیم.)

فرضیه 1- شرایط سازمان در آمار متقاضیان تاثیر خواهد گذاشت و متقاضیان سیاه پوست در مقایسه با سفید پوستان در زمینه تبعیض نژادی آمار کمتری را به خود اختصاص خواهد داد. میزان تفاوت‌های آماری بین متقاضیان سفید پوست و سیاه پوست در شرایط برابر کمتر است.)

فرایند

در ابتدای ترم دانشجویان مقدماتی رشته روان شناسی در دوره کامل تست شرکت می‌جستند و از آنها سوالات مختلفی پرسیده می‌شد. این پرسش‌ها در زمینه نگرش‌های مربوط به مقیاس سیاهان و مقیاس تبعیض نژادی مدرن همانند تشویق به پاسخگویی بدون مقیاس تبعیض می‌شد. این ارزیابی‌ها در میان تعدادی از مقیاس‌ها میزان برابری را نشان می‌داد. تا بدین ترتیب از پاسخ‌های عجیب جلوگیری شود و در صورت لزوم آنها را به حداقل برساند. تقریبا یک ماه بعد از شرکت کنندگان خواسته شد تا نقش یک مدیر را ایفا کنند. و تمرین را به صورت کامل انجام دهند. (شرکت کنندگان به طور تصادفی به صورت برابر با شرایط تبعیض نژادی اختصاص داده شدند.) این تقلب طی یادداشتی از طرف رئیس شرکت اتفاق افتاد در هر دو شرایط آموزش تمرین در ایجاد ارزیابی‌ در مورد هر داوطلب مد نظر قرار گرفت. گر چه، شرکت کنندگان در چنین شرایطی برای شرایط تبعیض نژادی، یادداشت رئیس حاوی مطالب زیر بود:

اکثر نیروی کار شامل افراد سفید پوست است ضروری است که مردان سفید پوست را برای پست‌های حساس انتخاب کنیم. من نمی‌خواهم رابطه خوب را که ما بین خود در این قسمت داریم به مخاطره بیندازم. رئیس قبلی مدت زمانی کار کرد و سعی کرد این جماعت را وارد مجموعه ما کند. من نمی‌خواهم این کار را انجام دهم و آن را عملی کنم. شرکت کنندگان در چنین شرایطی برای این جملات و ابلاغیه را دریافت نکردند. پس از کامل کردن فرم‌ها شرکت کنندگان فرم گزینه‌ها را هم پر کردند و به ارزیابی ضمنی و پرسشنامه جمعیت شناختی نیز پاسخ دادند. به منظور تعیین اینکه آیا شرکت کنندگان در هر شرایط به کاری گماشته می‌شوند یا نه مورد بررسی قرار گرفت.

(تجزیه و تحلیل آماری: ما 3 فرضیه اول را با تحلیل نمونه خطی هرمی با استفاده از متغیرهای خاصی ارزیابی کردیم تا میزان درجه ضریب تبعیض نژادی مشخص شود.)

(نتایج و دستاوردها)

بررسی تبعیض نژادی و شواهد و مدارک موجود تجزیه و تحلیل تقلب نشان داد که تبعیض در مورد اجاره دادن به طور صحیح مشخص شد و شرایط آن نیز تعیین شد این امر نشان می‌دهد که شرایط تبعیض نژادی در مقابل شرایط برای تساوی مورد ارزیابی قرار گرفت. (ما ابتدا تجزیه و تحلیل نمونه خطی هرمی برای تعیین میزان آمار را انجام داد نتایج و دستاوردها نشان داد که تبعیض کلی در مقابل سیاهان بدین صورت است: متقاضیان سیاه پوست قبل از متقاضیان سفید پوست از نظر تعداد بودند ما واریانس این درجه ضریب را ارزیابی و محاسبه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که نتیجه چیزی متفاوت از صفر است این نتیجه نشان می‌دهد برخی از شرکت کننده‌ها نسبت به دیگران بیشتر از تبعیض نژادی حمایت می‌کردند. متقاضیان سیاه پوست تعداد کمتری را به خود اختصاص دادند و حمایت موجود را اندازه‌گیری کردند.)