پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل

پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل

دانلود مقاله بررسی شبکه شهری

مقاله بررسی شبکه شهری در 40 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی شهرسازی
فرمت فایل doc
حجم فایل 28 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
مقاله بررسی شبکه شهری

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی شبکه شهری در 40 صفحه ورد قابل ویرایش

فهرست مطالب

عنوان صفحه

- مقدمه................................................................................................................. 1

- مفهوم شبکه شهری........................................................................................... 2

- سیستم شبکه شهری.......................................................................................... 4

- مفهوم نظام شهری............................................................................................ 6

- سلسله مراتب شهری و شاخص های موثر بر آن............................................. 7

- الگوهای نظام شهری......................................................................................... 9

- عوامل موثر در پیدایش سیستم های شبکه شهری............................................ 21

- انواع شبکه شهری.............................................................................................. 31

- مروری بر شبکه شهری ایران........................................................................... 32

- اشکال شبکه شهری در ایران و علل پیدایش آن................................................ 36

- سخن پایانی........................................................................................................ 38
- فهرست منابع فارسی و انگلیسی........................................................................ 40


- مقدمه

اهمیت شبکه شهری در جغرافیای سیاسی و اقتصادی و به طور کلی پویش شهرنشینی یک منطقه به حدی است که نیاز به تاکیدی خاص در این زمینه نیست. شبکه شهری هم به مفهوم فضایی آن یعنی نحوه استقرار و توزیع شهرهای مختلف (از نظر اندازه، جمعیت و غیره) و هم به مفهوم اقتصادی آن یعنی نظام مبادله و داد و ستد بین شهرها بر اساس عملکردهای پایه ای آنها هم حاصل و هم علت بسیاری از مسائل و پدیده های شهرنشینی معاصر است. (اعتماد، گیتی و دیگران- «شهرنشینی در ایران» - 1363- ص 149)

علیرغم اینکه شهرنشینی در جهان سابقه چند هزار ساله دارد، لیکن شهرنشینی معاصر مولود انقلاب صنعتی است. انقلاب صنعتی تمدنی است که وابستگی به زمین نداشته و اساسا به قابلیت های مغز انسانها وابستگی داشت.

ناگفته پیداست که نوآوری صنعتی در درون یک نظام فئودالی امکان بارور شدن نداشت و تنها در داخل یک نظام بورژواری امکان شکوفایی تمدن صنعتی فراهم شد (بورژواها یا صاحبان حرف و پیشه وران طبقه‌ای بودند که پایگاه اقتصادی شان در تولیدات غیر کشاورزی بوده و به فعالیت هایی چون تجارت و خدمات و .. می پرداختند) در واقع انقلاب صنعتی از پیوند تاریخی صاحبان مغز (تکنوکرات‌ها) و صاحبان سرمایه (بورژواها) که ساکن شهرها بودند به وقوع پیوست. با توجه به مکانیزمی که انقلاب صنعتی در زمینه انباشت سرمایه و فرآوری محصولات خام و سرعت تولید محصولات به وجود آورد نیاز به نیروی کار عظیمی داشت که این نیرو صرفاً در شهرها که مرکز تجمع جمعیت بودند فراهم گردیده و کم کم ارتباط مستقیمی بین روند صنعتی شدن و توسعه شهرنشینی به وجود آمد. البته این روند عمدتاً در کشورهای توسعه یافته مصداق می یابد به این معنا که در این کشورها توسعه شهرنشینی همزمان با توسعه صنعتی شدن اتفاق افتاده لیکن در کشورهای در حال توسعه شهرنشینی به عنوان یک پدیده برونزا و بر پایه رشد خدمات شکل گرفته است. در واقع شهرنشینی معاصر در کشورهای در حال توسعه به هیچ وجه ادامه شهرنشینی تاریخی این کشورها نیست بلکه پویشی است که از خارج تحمیل شده و محصول روابط اقتصادی و اجتماعی این کشورها با کشورهای توسعه یافته صنعتی است. (عظیمی، ناصر- «پویش شهرنشینی و مبانی نظام شهری»- 1381- ص 40)

به رغم تفاوت های بسیاری که در شکل و شیوه این پویش در نقاط مختلف و در اقتصادهای گوناگون جهان مشاهده شده، شهرنشینی در طول 150 سال اخیر در همه جای جهان سیر صعودی داشته و شبکه ای از شهرهای جهانی، قاره ای، ملی و ناحیه ای را ایجاد نموده است. شناخت چگونگی این شبکه عظیم انواع آن و عوامل موثر در پیدایش سیستم های شبکه شهری و مسائل دیگر محورهای این پژوهش را تشکیل می دهد.
مفهوم شبکه شهری

مطالعه شبکه شهری به عنوان «گروهی از شهرهای وابسته و مرتبط با یکدیگر» در طول قرن بیستم از اهمیت ویژه ای در برنامه ریزی ملی و منطقه ای برخوردار بوده است.

به درستی معلوم نیست که واژه شبکه شهری از چه زمانی و چگونه وارد ادبیات برنامه ریزی در ایران شده است. این واژه برگردانی از واژه فرانسوی armature urban می باشد که به ویژه در مباحث آمایش سرزمین در آن کشور به طور گسترده کاربرد داشته است. در متون انگلیسی اگر بخواهیم واژه ای معادل شبکه شهری بیابیم عبارت urban network نزدیکترین عبارت به مفهوم مورد نظر است. با این حال پس از طرح نظریه عمومی سیستمها توسط «برتالنفی» در سال 1954 و کاربرد وسیع آن در علوم مختلف «برایان بری» جغرافیدان آمریکایی به سال 1964 در کتابی تحت عنوان «شهرها، نظامی درون نظام شهرها» کوشش کرد نظریه سیستم ها را در مطالعات منطقه ای و شهری نیز به کار گیرد. در همین کتاب بود که او برای نخستین بار واژه «نظام شهری» را به مفهوم گروهی از شهرهای وابسته و مرتبط به هم یعنی همان مفهوم معادل شبکه شهرها به کار برد. (عظیمی، ناصر،«طرح کالبدی منطقه ای- روش شناسی شبکه سکونتگاه ها»- 1382-ص 9)

شبکه شهری در بیشتر موارد به نظام وابستگی ها و ارتباط خارجی شهرها اطلاق می شود که مرزهای آن همراه با توسعه تکنولوژی حمل و نقل و ارتباطات گسترش می یابد. در واقع در هر شبکه شهری، شهرها به صورت شرکا عمل می کنند با این تفاوت که در این روابط، سهم یکی بیشتر و سهم دیگری کمتر است. این سودبری در بیشتر موارد از تقسیم کار ناحیه ای یا جهانی ناشی می شود. شهرها در داخل شبکه شهری امتیازاتی کسب می کنند که به تنهایی توان کسب آن را ندارند. بیشتر شبکه های شهری پدیده ای تاریخی هستند و در طول زمان تشکیل شده اند برای مثال یونانی‌ها در شبکه شهری خود،مستعمراتی از شهرک های جدید تشکیل داده بودند. بیشتر شهرهای ایتالیای جنوبی و سیسیل نظیر ناپل مانند مستعمرات مادر شهرهای یونانی عمل می کردند. شهرهای قرون وسطای ایتالیای شمالی نظیر ونیز، جنوا، فلورانس، پیزا و میلان، شبکه های بزرگ شهری که به طور عمده بر پایه روابط اقتصادی قرار داشت، در خشکی و دریا به وجود آورده و رم و پاریس کارکرد خود را به صورت مراکز فرهنگی در شبکه های وسیع شهری گسترش داده بود (شکویی، حسین- «دیدگاه های نو در جغرافیای شهری» - 1373- ص 107- 106)

به نظر دکتر رهنمایی مراد از شبکه شهری، هندسه فضایی شهرهاست که البته شبکه شهری الزاما نظم هندسی ندارد و شهرها به اشکال مختلفی در شبکه های شهری پراکنده هستند. این هندسه فضایی هم نمود ذهنی دارد و هم نمود عینی. نمود ذهنی آن به شکل مدل سازی هایی که عمدتا از سوی جغرافیدانان برای شبکه های شهری ارائه شده است، می باشد و نمود عینی آن در واقع همان واقعیتی است که نحوه چیده مان شهرها بر روی عرصه های مختلف را نشان می دهد، است.
سیستم شبکه شهری

همانطور که می دانیم سیستم به یک مجموعه بهم پیوسته گفته می شود که از اجزا مختلفی تشکیل گردیده و هر یک از این اجزا ضمن اینکه وظیفه خاصی در کل سیستم برعهده دارند، در ارتباط متقابل با اجزا دیگر می باشند. در واقع اجزا این سیستم جهت رسیدن به یک هدف خاص- که در سیستم های مختلف این هدف تعریف می شود- در یک کلیتی سامان یافته اند که به این کلیت سیستم اطلاق می شود. هر سیستمی یک ورودی و یک خروجی دارد. به عنوان مثال چنانچه یک اتومبیل را به عنوان یک سیستم را در نظر آوریم اجزا مختلف این اتومبیل اعم از شمع و پلاتین و کاربوراتور و سیلندر و چرخ و ... به عنوان عناصر ورودی (input) سیستم بوده که در یک نظام هدفمند قرار گرفته اند تا هدف سیستم که همانا حرکت اتومبیل است را تحقق بخشند. حرکت اتومبیل در اینجا به عنوان خروجی سیتسم (out put) می باشد. چنانچه هر یک از اجزا سیستم به درستی به وظایف خود عمل نکند هدف نهایی تحقق نخواهد یافت و لذا در درون یک سیستم نوعی تقسیم وظایف صورت گرفته تا این سامانه دچار اختلال نشود.

چنانچه شبکه شهری را به عنوان یک سیستم در نظر بگیریم یکی از مختصات بسیار برجسته این سیستم (سامانه) تفکیک و تخصیص عملکردهاست. به این معنا که وظایف و عملکردها بر اساس یک مختصات و الزاماتی میان اجزا مختلف این سیستم (شهرهای مختلف در مقیاس جهان- یا یک کشور یا یک منطقه) تقسیم می شود و علت اینکه در بسیاری از شهرها شبکه شهری دچار اختلال شده و مشکلاتی از قبیل عدم تعادل عرضه و تقاضا، بحران مسکن، ترافیک و... بروز می نماید به این دلیل است که این شهرها در قالب یک سیستم طراحی و تعریف نشده اند و اجزا آنها وظایف خود را به خوبی انجام نمی دهند. همچنین علت اینکه در میان شهرها نوعی برتری یا هژمونی به وجود می آید از ارتباط سیستمی شهرها ناشی می شود مفهوم این موضوع این است که برخی عملکردها در برخی شهرها بنا به دلایلی مختل گردیده و شهر دیگری این عملکرد را به خوبی ارائه می کند. برخی شهرها شرایط برخی عملکردها را داشته و آن عملکرد را در سیستم شبکه شهری به عهده گرفته اند. چنانچه در این سیستم یک شهر شرایط و الزامات یک عملکرد را نداشته باشد ولی مبادرت به ارائه این نقش بنماید در واقع این شهر این عملکرد را به بهای از دست دادن عملکردهای دیگرش عهده دار شده است.

عملکرد شبکه شهری به شکل سیستماتیک باعث پویایی شهرها شده و کیفیت و تنوع ارائه خدمات و عملکردها را ارتقا می بخشد. بالعکس چنانچه این شهرها در داخل سیستم شبکه شهری عمل ننماید به زودی دچار انحطاط خواهند شد.
مروری بر شبکه شهری ایران

به طور کلی، با پیدایش یک شبکه شهری و چگونگی شکل گیری الگوی فضایی آن در یک منطقه یا یک کشور که در طول تاریخ صورت می گیرد، با شرایط متعدد اقتصادی- اجتماعی، اقلیمی و جغرافیایی مرتبط است. در ایران نیز پیدایی شبکه شهری تابع این قاعده کلی بوده است.

شبکه شهری ایران تا چند دهه قبل، از همگونی نسبی برخوردار بوده است، یعنی بدون وجود یک کلانشهر یا متروپل اصلی که همه فعالیت ها را به خود جذب کند و بر شبکه تاثیر خاصی بگذارد، ارتباط ارگانیکی بین شهرهای کوچک و بزرگ هر منطقه ازیک سو و شهرها و مراکز روستایی آنها از سوی دیگر برقرار بوده است. به عبارت دیگر هر منطقه شهر اصلی خود را دارا بود که عملکردهای مربوطه را انجام می داد و از طریق این مراکز منطقه ای بود که هر منطقه با پایتخت در تماس قرار می گرفت.

در شبکه شهری پیش سرمایه داری ایران مناطق از نظر روابط عملکردی بین شهر و روستا در زمینه خدمات و تولید، کم و بیش مشابه بودند، هر چند از نظر جغرافیایی هر یک ویژگی های خاص خود را داشتند. بنابراین هیچ منطقه ای بر دیگر مناطق امتیاز فوق العاده ای نداشت، جز پایتخت که آن هم در موارد خاصی بنابر موقعیت شهر و قدرت دستگاه حاکمه اهمیت بیشتری می یافت. زیرا با تغییر مداوم محل پایتخت (با تعویض هر سلسله حکومتی) امکان رشد بیش از حد یک پایتخت خاص از میان می رفت. در نتیجه این یکنواختی، جابجایی چندانی از لحاظ نیروی کار یا جمعیت یا سرمایه در کل شبکه دیده نمی شد. (همان ماخذ، ص 117 و 121)

به دنبال تغییرات وسیعی که در آغاز قرن چهاردهم هجری شمسی در کشوربه وجود آمد و به دنبال دگرگونی شرایط اقتصادی و اجتماعی نظام کارکرد شهرها رو به تغییر گذاشت. پیدایش کلانشهر ملی، کلان شهرهای منطقه ای و تشدید تباینات منطقه ای به علت سرمایه گذاری ها و وابستگی به سرمایه داری پیرامونی، خصوصیات فضایی جمعیت شهری ایران را تغییر داده و در تغییر کارکرد و نقش شهرها موثر واقع گردید.

توسعه روابط سرمایه داری، عمده شدن صادرات نفت، تمرکز سرمایه در شهرها، تشدید جریان سرمایه گذاری در آنها به خصوص در شهرهای بزرگ تغییر الگوهای تولید و مصرف، افزایش حجم واردات تولید خارجی، تغییر در نحوه استخراج مازاد اقتصاد محلی به دنبال انجام اصلاحات ارضی، توسعه شبکه ارتباطی و ... تغییرات عمده ای در ساخت اشتغال، تولید و کارکرد شهرها به وجود آورده شهرها ضمن تغییر در کارکرد خود، فعالیت جدیدی در زمینه خدمات آموزشی، فرهنگی، بهداشتی، درمانی و ... پیدا کردند.

موقعیت و جاذبه های ناحیه ای- منطقه ای آنها با بهره مندی از این فعالیت ها افزایش یافته و در سازماندهی فضای ملی نقش فعالی را بر عهده گرفتند. به دنبال این تغییرات، ارتباط ارگانیکی شهر اصلی با منطقه نفوذ خود دچار دگرگونی شده و بسیاری از شهرها که کارکرد اصلی آنها استخراج مازاد اقتصاد محلی بود، علت وجودی خود را از دست دادند. (نظریان، اصغر- «جغرافیای شهری ایران»-1374- ص 177)

در حال حاضر خصوصیات فضایی- جمعیتی شبکه شهری ایران را به گونه ذیل می توان خلاصه کرد:

1- در کل شبکه شهری ایران مسئله کلانشهری و تمرکز متروپل به وضوح به چشم می‌خورد. به نحوی که وجود متروپل تهران از نظر فضایی- جمعیتی، عملکردی و غیره همه شبکه را تحت تاثیر خود قرار داده و در شبکه هیچ گونه رقابتی در این زمینه نسبت به تهران دیده نمی شود.

2- به طور کلی در نقاطی که یک شهر بزرگ به وجود آمده است (مانند اصفهان، مشهد، تبریز) که خود حاصل شرایط تاریخی، اقتصادی و اجتماعی بوده است، شهر بزرگ دیگری به چشم نمی خورد و این کلانشهر همه فعالیتها و رشد عمده منطقه را در زمینه های مختلف به خود اختصاص داده است. (اعتماد، گیتی و دیگران- «شهرنشینی در ایران»- 1363-ص 121)

3- گرایش به افزایش جمعیت در شهرهای بزرگتر و افزایش تعداد شهرهای کم جمعیت، اولی بر مبنای سیاست اقتصادی و دومی بر مبنای سیاست اداری کشور نمایان است.

4- شهر تهران خارج از ترتیب نظام شهری در کشور به عنوان شهر برتر یا شهر نخستین تفوق و برتری خود را در زمینه های مختلف اقتصادی – اجتماعی حفظ کرده است. بدین ترتیب کشور ایران مثل اکثر کشورهای جهان سوم دارای الگوی نخست شهری است.


دانلود مقاله بررسی سیستم کنترل

مقاله بررسی سیستم کنترل در 24 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی الکترونیک و مخابرات
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
مقاله بررسی سیستم کنترل

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی سیستم کنترل در 24 صفحه ورد قابل ویرایش


مقدمه:

هر سیستم کنترلی را به سه بخش اصلی می‌توان تقسیم کرد: ورودی بخش پردازشگر و خروجی سیگنالهای ورودی توسط مبدل‌ها که کمیت‌های فیزیکی را به سیگنال‌های الکترونیکی تبدیل می‌کنند فراهم می‌شوند. یک سیستم کنترل باید بتواند بر طریقه عملکردی یک فرآیند دخالت و تسلط داشته باشد. این کار با استفاده المان‌های خروجی، از قبیل پمپ‌ها، موتورها، پیستون‌ها، رله‌ها و … انجام می‌شود.

یک طرح کنترلی به دو روش قابل اجرا است:

با استفاده از سیستم‌های کنترل غیرقابل تغییر توسط اپراتور و نیز با استفاده از کنترل کننده‌های قابل برنامه‌ریزی.

رله‌ یکی از قطعات مهم در بیشتر سیستم‌های کنترل مدرن است. این قطعه‌ یک سوئیچ الکتریکی با ظرفیت جریانی بالاست. یک سیستم رله‌ای ممکن است شامل چند صدیا حتی چند هزار کنتاکت باشد.


کنترل‌کننده‌های قابل برنامه‌ریزی (PLC)ها:

PLCها به عنوان جانشینی برای سیستم‌های منطقی رله‌ای و تایمری غیرقابل تغییر توسط اپراتور طراحی شدند تا به جای تابلوهای کنترل متداول قدیمی استفاده شوند. این کار به وسیله برنامه‌رزی آن‌ها و اجرای دستورالعمل‌های منطقی ساده که اغلب به شکل دیاگرام نردبانی است، صورت می‌گیرد. PLCها دارای یک سری توابع درونی از قبیل: تایمرها و شمارنده‌ها و شیفت رجیسترها می‌باشند که امکان کنترل مناسب را‏، حتی با استفاده از کوچک‌ترین PLC نیز، فراهم می‌آورند.

یک PLC با خواندن سیگنال‌های ورودی، کار خود را شروع کرده و سپس دستورالعمل‌های منطقی (که قبلاَ برنامه‌ریزی شده و در حافظه جای گرفته است) را بر روی این سیگنال‌های ورودی اعمال می‌کند و در پایان، سیگنال‌های خروجی مطلوب را برای راه‌اندازی تجهیزات و ماشین‌آلات تولید می‌نماید. تجهیزات استانداردی درون PLCها تعبیه شده‌اند که به آن‌ها اجازه می‌دهد مستقیماَ و بدون نیاز به واسطه‌های مداری یا رله‌ها، به المان خروجی یا محرک (actuator) و مبدل‌های ورودی (مانند پمپ‌ها و سوپاپ‌ها) متصل شوند.

با استفاده از PLCها، اصلاح و تغییر یک سیستم کنترل بدون نیاز به تغییر محل اتصالات سیم‌ها ممکن شده است.

برخی ویژگی‌های خاص، آن‌ها را ابزاری مناسب جهت انجام عملیات کنترل صنعتی نموده است. برخی از این ویژگی‌ها عبارتند از:

l تجهیزات حفاظت کننده‌ها PLCها از نویز و شرایط نامساعد محیطی

l ساختار PLCها، که به سادگی امکان تعویض یا افزودن واحد یا واحدهایی را به PLC می‌دهد. (مثلاَ واحد ورودی/ خروجی)

l اتصالات استاندارد ورودی/ خروجی و نیز سطوح سیگنال استاندارد

l زبان برنامه‌نویسی قابل درک و آسان (مانند دیاگرام نردبانی یا نمودار وظایف)

محدوده PLCهای در دسترس، از PLCهای جامع و کامل کوچک با 20 ورودی/ خروجی و 500 مرحله یا گام برنامه‌نویسی تا سیستم‌های مدولار با مدول‌های قابل افزایش را دربرگرفته است مدول‌ها برای انجام وظایفی نظیر:

l ورودی/ خروجی آنالوگ

l کنترل PID (تناسبی، انتگرال‌گیر و مشتق‌گیر)

l ارتباطات

l نمایش گرافیکی

l ورودی/ خروجی اضافی

l حافظه‌های اضافی و … استفاده می‌شوند.

PLCها، کامپیوترهایی ساخته شده به منظور خاص هستند که شامل سه قسمت اجرایی اصلی می‌باشند: پردازش، ورودی/ خروجی و حافظه. سیگنال‌ها از طریق ورودی به PLC فرستاده شده و آن‌گاه در حافظه، ذخیره می‌شوند. سپس سیگنال‌های خروجی به منظور راه‌اندازی تجهیزات مورد نظر، تولید می‌شوند.

در PLCهای کوچک‌تر، این عملیات توسط کارت‌های ویژه‌ای انجام می‌گیرند که به صورت واحدهای بسیار فشرده‌ای ساخته شده‌اند، در حالی که ساختار PLCهای بزرگتر به صورت مدولار با مدول‌هایی که بر روی شیارهای تعبیه شده بر روی دستنده نصب می‌شود، بنا گردیده است. این امر امکان توسعه سیستم را- در صورت ضرورت- به سادگی فراهم می‌آورد. در هر دوی این موارد بوردهای مداری ویژه‌ای، به سادگی تعویض یا برداشته می‌شود و امکانات تعمیر سیستم نیز به سادگی فراهم می‌آید.

CPU بر تمام عملیاتی که در PLC رخ می‌دهد‏، کنترل و نظارت دارد و دستورالعمل‌های برنامه‌ریزی شده و ذخیره شده را اجرا می‌کند.

تمام PLCهای مدرن برای ذخیره برنامه از حافظه‌های نیمه هادی مانند EPROM, RAM یا EEPROM استفاده می‌کنند.

عملاَ از RAM برای تکمیل برنامه مقدماتی و تست آن استفاده می‌شود، زیرا که امکان تغییر و اصلاح راحت برنامه را فراهم می‌آورد.

پس از این که یک برنامه تکمیل شد و مورد آزمایش قرار گرفت می‌توان آن را در PROM یا EPROM، که اغلب ارزانتر از قطعات RAM می‌باشند، بار (Load) کرد. برنامه‌ریزی PROM معمولاَ توسط یک برنامه‌ریز مخصوص صورت می‌گیرد.

PLC‌های کوچک معمولاَ تا حدی به دلیل ابعاد فیزیکی دستگاه دارای حجم حافظه محدود و ثابتی می‌باشند. حجم این حافظه‌ها بسته به تولیدکننده آن‌ها بین 300 تا 1000 دستورالعمل متفاوت است. این حجم حافظه ممکن است کمتر از آنی به نظر آید که مناسب جهت امور کنترلی باشد‏، اما تقریباَ حدود 90 درصد عملیات مورد نیاز کنترل‌های دودویی با کمتر از 1000 دستورالعمل قابل اجرا می‌باشند. بنابراین فضای حافظه لازم برای بیشتر کاربردها فراهم خواهد آمد.

PLCهای بزرگتر از مدول‌های حافظه‌ای استفاده می‌کنند که بین K1 تا K64 فضای حافظه را فراهم می‌آورند. این مدول‌ها امکان گسترش سیستم را با افزودن کارت‌های حافظه RAM یا PROM به PLC فرام می‌آورند.

معیار اولیه مشخص کننده اندازه PLCها، در قالب حجم حافظه برنامه و حداکثر تعداد ورودی و خروجی‌هایی که سیستم قادر به پشتیبانی از آن‌هاست. اما به منظور ارزیابی و محک مناب هر PLC، باید خصوصیات دیگری از آن، از قبیل نوع پردازشگر، زمان اجرای یک سیکل برنامه، تسهیلات زبان برنامه‌نویسی، توابع (از قبیل شمارنده، تایمر و …) قابلیت توسعه و … را نیز در نظر بگیریم.

معمولاَ، PLCهای کوچک و «مینی PLCها» به صورت واحدهای قدرتمند، کارآ و فشرده‌ای طراحی می‌شوند که قابل جاسازی بر روی، یا کنار تجهیزات تحت کنترل باشند. آن‌ها عمدتاَ به عنوان جایگزین سیستم‌های رله‌ای غیرقابل تغییر توسط اپراتور، تایمر، شمارنده و غیره مورد استفاده قرار می‌گیرند تا بخش‌های مجزا و منفرد کارخانجات یا ماشین‌آلات را کنترل کنند، اما می‌توان آن‌ها برای هماهنگ کردن عملکرد چند ماشین در تلفیق با یکدیگر سود جست.

- ماژول تغذیه:

دارای دو سایز 72*90*55 میلیمتر و 126*90*55 میلیمتر می‌باشد. با ورودی 85-246 ولت برای کارهای متفاوت در توانهای پائین مناسب است و دارای خروجی با رنجهای زیر می‌باشد:

لازم به ذکر است که این ماژولها علاوه بر Expand شدن به لوگو در موارد دیگر نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند.

کارتهای حافظه:

آبی: قابل خواندن و نوشتن- عدم حفظ برنامه در هنگام قطع برق

زرد: قابل خواندن و نوشتن- حفظ برنامه در هنگام قطع برق

قرمز: فقط خواندنی- حفظ برنامه در هنگام قطع برق

کابل pc: به منظور اتصال ساده و مستقیم LOGO و pc جهت انتقال برنامه از LOGO به pc یا برعکس مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سیم‌بندی:

در هنگام سیم بندی LOGO میبایست استاندارد زیر و موارد زیر رعایت شوند:

میبایست قطر سیم مصرفی 1.5 یا 2.5 باشد.

کوتاهترین فاصله برای سیم‌بندی در نظر گرفته شود.

مدارات AC, high voltage با سیکلهای کلیدزنی سریع و سیم‌هیا سیگنال low voltage از هم ایزوله شوند.

در صورت استفاده از برق سه فاز هر گروه از ورودیها به یک فاز خاص متصل شوند. برای یک گروه نمی‌توان از دو فاز اسفتاده کرد.

در LOGO نیاز به سیم ارت نیست. (بجز دو مورد زیر)

کارتهای آنالوگ باید زمین شوند.

در مدلهای 12/24 به دلیل نداشتن ایزولاسیون نیاز به زمین است.

برای ورودیهای آنالوگ از کابلهای بهم تابیده شده و حتی‌المقدور کوتاه استفاده نمائید.

از اتصال فازهای مختلف به ورودیهای LOGO پرهیز شود.

در LOGO با ورودی آنالوگ ورودیهای 7 و 8 نباید برای دیجیتال بکار برده شود.

15 و 16 برای ورودیهای سریع بکار می‌رود.

ماژولهای افزایشی ورودی سریع ندارند.

برای اتصال منبع تغذیه باید به مدارک موجود در قطعه برای سیم‌بندی توجه شود و از اتصال مازی منبع تغذیه و خروجی D.C بعلت وجود جریان معکوس پرهیز شود.

مدل 230 تغذیه مناسب برای ولتاژهای نامی 115V AC/DC؛ V 240 AC/DC می‌باشد، و مدلهای 12 و 24 ولت آن مناسب با ولتاژ 12 ولت DC و 24 ولت DC/ AC می‌باشد. در تغذیه DC استفاده از فیوز برای حفاظت لازم می‌باشد.

برنامه‌نویسی:

ماژول LOGO براساس قوانین مدارات منطقی کار می‌کند و شرایط برنامه‌پذیری آن به ورودیهای یک برنامه بستگی دارد و برنامه‌ریزی از دو طریق امکان‌پذیر است:

الف- با استفاده از نرم‌افزار خود LSC (LOGO SOFT COMFORT روی PC و انتقال آن از طریق کابل رابط به LOGO که در V3.1 این نرم‌افزار دو زبان برنامه‌نویسی FBD و LDD در دسترسی می‌باشد. با اجرای برنامه SETUP برنامه LSC از روی CD برنامه اجرا شده و به سادگی نصب می‌گردد (روی PC).

ب- بصورت محلی و با استفاده از کلیدهای روی دستگاه (در مدلهائی که DESPLAY هستند).

در هر دو نوع برنامه‌نویسی Connectorها و Blockها وجود دارند.

(Connectors) شامل همه اتصالات و حالتها در LOGO می‌باشند مانند ورودیها خروجیها MEMORY MARKERها و سطوح ثابت ولتاژ.

Blocks: توابعی هستند که اطلاعات ورودی را به خروجی تبدیل می‌کنند و شامل توابع منطقی (basic Function) و توابع ویژه (Special funcion) می‌باشند. BF شامل AND, OR, NAND و … می‌باشند و SFها شامل COUNTER TIMERو … می‌باشند.

ورودیها:

ورودیهای دیجیتال: تنها دارای سطح صفر و یک می‌باشند.

وردیهای آنالوگ: LOGOهای RCO, 12/34 RC, 2424/12 دارای ورودی آنالوگ می‌باشند.

ورودیهای AS-I ورودیهای IA1 تا IA2 برای ارتباط از طریق باس AS-I در LOGOهائی که اتصال AS-I را دارند مورد استفاده قرار می‌گیرند.

خروجیها:

خروجیهای LOGO از نوع دیجیتال می‌باشند و QA1 تا QA4 برای ارتباط از طریق باس AS-I با مدلهائی از LOGO که اتصال AS-I دارند مورد استفاده قرار می‌گیرند.

MEMORY BIT (MARKER)ها:

با حرف M مشخص می‌شوند. خروجیهای مجازی می‌باشند که همان مقدار ورودی را در خروجی خود دارند. در LOGO هشت عدد MARKER وجود دارد.

STARTUP FLAG:

در اولین سیکل از برنام مصرف کننده تنظیم می‌شود و متوالیاَ بعنوان STARTUP FLAG در برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین M8 می‌تواند مانند دیگر MARDERها در برنامه مورد استفاده قرار گیرد.

FIXED LEVE:

با HI=1, LO=0 مشخص می‌شوند.

OPEN CONINECTOR (X):

در مواردی که نیاز به سیم‌بندی نمی‌باشد از این پایه استفادهه می‌شود.

از مزایای این برنامه این است که می‌توان انواع مدارات را طراحی و در کامپیوتر شخصی تست کرد حتی بدون داشتن LOGO.

برای برنامه‌نویسی می‌توان از دو زبان برنامه‌نویسی که در این نرم‌افزار پس از طراحی به یکدیگر تبدیل می‌شوند استفاده نمود.

BFها توابع خواصی می‌باشند که با منطقی خاص ورودی/ خروجی را بهم ارتباط می‌دهند. پایه‌های بکار رفته در این توابع شامل ورودی 1 خروجی Q یا X می‌باشند. در جایی که نیاز به سیم‌بندی پایه نباشد از X استفاده می‌شود این توابع شامل:

AND:

از لحاظ مداری ارتباط سریال تعدادی کنتاکت Normally open می‌باشند و خروجی در صورتی یک می‌شود که کلیه ورودیها یک باشند.

AND WI TH RLO:

شکل سمت چپ در این تابع خروجی در صورتی یک می‌شود که همه ورودیها باشند و حداقل یک ورودی در سیکل قبلی حالت صفر داشته باشد.

NAND:

شامل اتصال موازی تعداد کنتاکت Normaly clos می‌باشد و خروجی زمانی یک می‌شود که همه ورودیها یک باشند.

AND WI TH RLO:

خروجی ANND زمانی یک می‌شود که حداقل یک وروی حالت صفر داشته باشد و همه ورودیها در سیکل قبل یک باشند.

OR:

شامل اتصال موازی تعداد کنتاکت Normaly open می‌باشد و خروجی زمانی یک می‌شود که حداقل یکی از ورودیها یک باشند.


دانلود مقاله بررسی زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین

مقاله بررسی زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین در 67 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 87 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67
مقاله بررسی زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین در 67 صفحه ورد قابل ویرایش


نام ونسب کاشانی:

اهل کاشان است، نامش عبدالرزاق، کنیه‌اش ابوالفضل و ملقب به کمال‌الدین می‌باشد، پدرش نیزبا لقب جمال‌الدین و کنیه ابوالغنائم مشهور است.

تاریخ زندگی جناب عبدالرزاق بخاطر همزمانی و شباهتهای اسمی با سه عالم برجسته دیگر- دونفر هم نام ودیگری همشهری – دچار ابهامات و تناقضات زیادی گردیده است تا جائیکه از کنیه او گرفته تا محل زندگانی، نام پدر و آثار او را تحت الشعاع خود قرار می دهد. این سه که به ترتیب عبارتند از:

1- کمال الدین عبدالرزاق مشهور به (ابن فوطی) (م723 هـ ق) تراجم نگار هم عصر کاشانی و صاحب <مجمع الآداب فی معجم الالقاب> و تلخیصی ازآن بوده، پدرش احمد و شانزده سال پیشتر از کاشانی دار فانی را وداع گفته است.

2- کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی (ت 816هـ ق م 887 هـ ق) مؤلف «مطلع سعدین و مجمع بحرین»، پدرش اسحاق،ملقب به جلال الدین می‌باشد.( همچنانکه می بینیم نزدیک به یک قرن بعد از کاشانی می زیسته است).

3- عزالدین محمود کاشانی (م735هـ ق) صاحب دو اثر مشهور «مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه»- که در اصل ترجمه وتلخیص از عوارف المعارف سهروردی است – و شرح عالمانه وادیبانه تائیه ابن فارض مشهور به «کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّر» می‌باشد.

این همعصر وهمشهری ملا عبدالرزاق – همچون او – در عرفان عملی و نظری تبحر داشته و دو اثر ماندگارش نشان از تضلع او در این دو حوزه دارند.گروهی چون علامه امین عاملی[1] و حاجی خلیفه[2]،علامه مدرس تبریزی[3]، مرحوم آقا بزرگ تهرانی[4] - به اشتباه- ابوالغنائم را کنیه ملا عبدالرزاق بر شمرده اند در حالیکه



می دانیم- براساس آنچه تلمیذ نامدارش قیصری در مقدمه شرح مخصوص خود ضبط کرده ابوالغنائم کنیه پدرش می باشد.

علامه طهرانی نام پدر او احمد[5] و مدرس تبریزی اسحاق[6] می دانند و این در حالیست که این دو بترتیب – نام پدر ابن فوطی[7] و عبدالرزاق سمرقندی[8] می‌باشند.

در مورد زادگاه ایشان نیز با اینکه همه جا، نام «قاسی»[9]«قاسانی»[10]و«کاشی»[11] «کاشانی»[12] «قاشانی»[13]آمده است.اما حاجی خلیفه در کشف الظنون[14] هنگام معرفی «تأویلات القرآن الکریم» لفظ «سمرقندی» را بعد از «الکاشی» بکار می‌برد، تا جائیکه جناب آقای بیدار فر در مقدمه وزین خود برشرح منازل السائرین – با توسل به کاربرد «القاسانی»توسط قیصری و قول یاقوت حموی در معجم البلدان_ تمایل خود را به سمرقندی بودن ملا عبدالرزاق ابزار می‌دارد.[15]و این در حالیست که ابوالفداء در تقویم البلدان قاشان را به صورت قاسان را نیز مجاز دانسته[16] و بغدادی نیز در مراصد الاصلاع، قاسان و قاشان –هر دو – را شهری در نزدیکی اصفهان معرفی می‌کند[17] پس باید گفت که حاجی خلیفه بین صاحب مطلع سعدین و ملا عبدالرزاق دچار خلط شده است. از طرفی می دانیم کاشی مخفف کاشانی و قاشی نیز تلفظ

دیگری از قاشانی در زبان عامه است[18]پس نام کاملش – همچنانکه قیصری(ره) در مقدمه شرح فصوص الحکم آورده – عبارتست از: <کمال الدین ابوالفضل عبدالرزاق بن جمال الدین ابی الغنائم الکاشانی[19]>





آغاز ، حیات وانجام کاشانی:

در هیچیک از تراجم مشهور نظری نسبت به تاریخ تولد ایشان به چشم نمی خورده لذا ما برای مشخص شدن دوران حیات و سال تولد تقریبی او به تحقیقی درباره تاریخ وفات ورویکردش به عرفان دست می زنیم باید گفت که در مورد تاریخ وفات ایشان چهار نفر ارائه شده است.

1) حاجی خلیفه در کشف الظنون تاریخ وفات کاشانی را سال (730 هـ ق) می‌دانند[20]که همین نظر به اعیان الشیعه[21] نیز راه یافته است.

2) صاحب روضات الجنات سال وفات را سال( 735هـ ق) ضبط نموده است[22] و مدفنش را خانقاه زین الدین ماستری داخل شهر نطنز و در جوار مسجد جامع می دانند.

3) سومین تاریخ ازآن صاحب مجمل التواریخ می ‌باشد ایشان سال وفات را سوم محرم سال 736 هـ.ق) می‌دانند که از دقت بیشتری نسبت به بقیه برخوردار است.

4)حاجی خلیفه در کشف الظنون ذیل معرفی تأویلات القرآن الکریم سال وفات ایشان را 887 (هـ ق) می‌دانند چرا که اولاً اگر تاریخ نوشتن شرح منازل السائرین- همچنانکه در آخر یکی از نسخ آن آمده – سال(731 هـ ق)باشد[23] بدون تردید سال وفات ایشان سال (730 هـ ق) نمی‌باشد. ثانیاً حاجی خلیفه- همچنانکه فراوان از او دیده شده – بین ملاعبدالرزاق و

سمرقندی، صاحب مطلع سعدین،خلط نموده و سال وفات ایشان را برای کاشانی آورده است.

نظر برجای مانده قابل جمعند، چرا که اگر تاریخ وفات ایشان را سوم محرم سال (736هـ ق) بدانیم، می‌توان گفت که صاحب روضات الجنات این سه روز را به حساب نیاورده است پس صحیح‌ترین تاریخ همان سوم محرم سال (736 هـ.ق)‌می‌باشد.

حال اگر- براساس نامه کاشانی به علاءالدوله سمنانی، رویکرد کاشانی به متصوفه در اوایل جوانی او- بعد از بحث فضلیات وشرعیات- و با مصاحبت مولانا نورالدین عبدالله نطنزی (م 699 هـ ق) و بعد- و همزمان با او –شمس‌الدین کیشی و اصیل‌الدین عبدالله (م 685 هـ ق) صورت گرفته باشد. در این حالت جناب کاشانی سال بعد ازوفات شیخ اصیل‌الدین زیسته‌اند. واگر شروع مصاحبتش با متصوفه را بین 25 تا 35 سالگی ایشان بدانیم، مدت حیات این عارف وارسته بین 75 تا 85 سال و سال تولد ایشان ، بین سالهای (650هـ ق تا 660 هـ ق) بوده است. وصدق این استدلال زمانی آشکار می‌گردد که در هیچیک از کتاب تراجم عمر طولانی و غیرطبیعی برای این بزرگمرد عرفان ثبت نشده است سوگمندانه باید گفت که حتی نسبت به مدت عمر کاشانی نیز اشتباهات فاحشی صورت گرفته است تا جائیکه برخی با دیدن نامی از <محمد بن مصلح المشتهر بالتبریزی[24]> در مقدمه شرح فصوص کاشانی به اشتباه آنرا شمس تبریزی ( م 645هـ ق)دانسته و شرح فصوص کاشانی را به سفارش ایشان می‌دانند. غافل از اینکه در این صورت اگر هنگام نوشتن به شرح خصوص کاشانی 40 ساله باشد.

با توجه به اینکه فصوص در سال(632 هـ ق) نوشته شده ومحی الدین متوفی 638 (هـ ق) است- باید عمری 130 تا 140 ساله برای او در نظر گرفت که اشاره کردیم در کتب تراجم به چنین عمری اشاره نشده است. از طرفی می دانیم که کاشانی شرح خود را بعد از شرح

جندی[25] و جندی نیز شرحش را بعد از وفات شیخ کبیرصدرالدین قونوی[26] (م 673 هـ ق) نگاشته است. پس این سخن که کاشانی شرح خود را به سفارش شمس تبریزی نوشته،سخی ‌بی‌پایه است و اگر به این نکته نیز توجه کنیم که شمس تبریزی نگاهی منتقدانه به عرفان محی الدین دارد این بی پایگی روشنتر خواهد بود.




کاشانی و آموخته ها :

کاشانی نه تنها یک تاز عرفان و مجمع البحرین عرفان نظری وعملی است که پیشتر جستجوگری پرتلاش در عرصه علوم ظاهری بوده است و آنگونه که از مقدمه <اصطلاحات الصوفیه> و تنها مرجع ما -نامد کاشانی به شیخ علاء الدوله سمنانی - بر می آید او قبل از ورود به عرفان از فضلیات ( علم ادبی)

2- شرعیات (فقه و حدیث و تفسیر وعلوم مرتبط) گرفته تا 3- اصول فقه و 4- کلام و 5- معقولات ( منطق وعلوم طبیعی) و درآخر علوم الهی (فلسفه) را به گونه ای کاویده که< استحضارآن به جائی رسید که بهتر از این صورت نبندد»[27] و این خود نشانگر تضلع این «عالم عامل»[28] و <جامع میان علوم ظاهری و باطنی> در جمع وباطن میان ظاهر دارد.در اینجا باید نکته ای را خاطر نشان شویم و آن اینکه افرادی همچون کاشانی که ابتدا میدان دار عرصه علوم ظاهری، مناسب دنیوی بوده اند، پس از ورود به فراخنانی عرفان همچون طایری رهیده از نفس آنچنان در بلندای عرفان بال گسترانده که کمترکسی می‌تواند به افق آنان نزدیک گردد دراین زمینه می‌توان از بزرگانی چون ابراهیم ادهم، سنائی غزنوی، ابن عربی، سید حیدر املی وغیره نام برد.




مشایخ و همعصران او:

باید گفت یگانه منبع شناخت مشایخ کاشانی- همچون دیگر ابعاد زندگی ایشان- نامه مختصر وبا ارزش ایشان به علاء الدوله سمانی است ملا عبدالرزاق در آن نامه مشایخ خود را اینگونه برشمرده است.

1-‌نورالدین عبدالصمد نطنزی (م 699 هـ ق) مرشد اصلی ملاعبدالرزاق که اگر ورود کاشانی به محضراورا بین سالهای( 685-675 هـ ق) بدانیم، تقریباً به مدت 15 تا 25 سال از محضر ایشان بهره برده است و حتی بعد ازوفاتش < مرشدی که دل بر او قرار گیرد نمی‌یافت.>[29]

ایشان از مریدان نجیب الدین علی بن بزغنش شیرازی(م 678 هـ ق) و همدوره سعید الدین فرغانی است و به گفته کاشانی پدرش نیز از صوفیان بوده و نزد شیخ شهاب الدین سهروردی، صاحب عوارف المعارف آمد و شد می کرده است.[30]

باید این نکته را افزود که ملا عبدالرزاق به دستور نورالدین نطنزی- و همزمان با مصاحبت او – در محضربزرگان دیگری که در ذیل به آنها می‌پردازیم – نیز حاضر می شده و ازآنها بهره می‌برده است.

2- شمس‌الدین کیشی: از مریدان ضیاءالدین ابوالحسن مسعود شیرازی (م 655 هـ ق) است که او خود از شاگردان فخر رازی و ملازم شیخ نجم الدین کبری (م 618 هـ ق) است. در مقام کیشی همین بس که کاشانی از قول شیخ نورالدین نطنزی می‌آورد: < دراین عصر مثل او در طریقت کسی نیست.»[31]

3- شیخ اصیل الدین عبدالله (م 685 هـ ق) او را «امامی فاضل بارع متورع[32]» نامیده اند و نسب او به واسطه محمد بن حنفیه به حضرت علی(ع) می‌پیوندند.

4- صدرالدین روزبهان: مشهور به «روزبهان ثانی» است. پدرش فخرالدین احمد کوچکترین فرزند شیخ روزبهان بقلی- صاحب شرح شطحیات و عبهر العاشقین می‌باشد.

5- ظهیرالدین عبدالرحمن ابن شیخ نجیب الدین بزغش (م 716 هـ ق) : او نخستین شخصی است که ترجمه‌ای از عوارف المعارف بدست داد.







تأویل در اصطلاح


واژه تأویل به فراخور جایگاه استفاده آن به معانی مختلف به کار رفته است.

1- تفسیر و مراد متکلم از کلام: این معنا نزد قدمای مفسران شایع است مثلاً مجاهد درتفسیرش آورده «ان العلماء یعلمون تأویله» (ای تفسیر القرآن) که در نظر ایشان تاویل و تفسیر به یک معنا به کار رفته است.[33] بر فراز مفسران- مانند طبری- نیز به طور مکرر به جای کلمه تفسیر،تأویل استعمال کرده است.[34]

2- توجیه آیات متشابه بروجه صحیح آن:به این معنی که وقتی کلام یا عملی متشابه باشد. آن کلام و عمل شبهه برانگیز می‌شود حال اگر کلی آنها را بر وجه صحیحی حمل کند که به طوریکه منشا شک وشبهه را از آنها بردارید . آنها را تأویل کرده مانند توجیهی که حضرت خضر درباره اعمالش نمود. که تأویل آنها به شمار می‌آید.[35]

3- معنای مخالف باظاهر لفظ: این معنی در میان متأخران شایع است. همانند تأویل تسبح کاتنات توسط معتزله

4-معنای باطنی لفظ که در طول معنای ظاهر در آن قرار دارد: ولذا با معنای ظاهر مخالف نیست. همانند مثالی که سید شریف جرجانی در مورد آیه شریفه< یخرج الحی من المیت> به کار می برد، که اگر به مفهوم خارج نمودن مومن از کافر ویا عالم ازجاهل حمل شود تأویل است.[36]

5- تأویل قرآن عبارتست از «حقایق خارجی که آیات قرآن در معارف، شرایع و سایر بیاناتش بدان مستند است[37]و به عبارت دیگر تأویل قرآن حقیقت واقعی است که مستند.

تمام بیانات قرآن اعم از حکم،موعظه یا حکمت ونیز محکم ومتشابه است[38] یعنی جمیع آیات قرآن دارای تأویل است[39]این نظر بسیار به نظر عرفا نزدیک است.

6- تأویل عبارت است از تطبیق بین دو کتابقرآنی جمعی وآفاقی تفصیلی، یعنی تطبیق حروف و کلمات وآیات کتاب قرآنی با حروف وکلمات و آیات کتاب آفاقی[40] این تعریفی است که عارف شهیر شیعی جناب سید حیدر آملی از تأویل ارائه داده اند.

7- أخیرا نیز برخی از روشنفکران عرب- همچون نصرحامد ابوزید-تأویل را نوعی اجتهاد-به معنای عام آن-و استنباط حقایق قرآنی در انطباق با مسائل عصری معرفی می کند که این حالت تمام قرآن عرصه تأویل خواهد بود. ایشان با تفکیک «معنی» و «فحوا» (دلالة ومغزی) تفسیر را عهده دار بیان معنی (یعنی همان که عرب ها در زبان خود می فهمند و ازشئون واژگان ودستور زبان است) و تأویل را بیانگر فحوا می‌دانند. که این تأویل اگر مبتنی بر تفسیر نباشد مردود و ناپسند به شمار می‌آید.[41]در حقیقت این ها دو روی یک سکه اند زیرا «فحوا» همانقدر با «معنا» در ارتباط است که «معنای> با <فحتوا»، و اگر بتوان گفت که تلاش برای رسیدن به «فحوا» هدف وغایت قرائت است، رسیدن به این هدف جز از طریق کشف و معنا متصور نیست.[42]




تاریخچه ای گذرا بر تأویل و گروههای تأویل:

همچنانکه می دانیم جامعه اسلامی پس ازچندی دچار تفرقه گردید و نحله های مخلتف فکری بوجود آمد که جملگی آنان برای اثبات آراء واندیشه ها و مبانی نظری خود به قرآن متوسل می شدند و هر آنچه از ظاهر آیات با اندیشه های آنان در تضاد بود توجیه کرده و بر آن نام <تأویل> می‌نهادند.- و شاید عدم استفاده عرفا از واژه تأویل نیز در ابتدا همین امر باشد- به عنوان نمونه معتزله





گروهی از متکلمان بودند که به صورت افراطی سعی در همراهی مباحث دینی وقرآنی با عقل- جدا ازوحی – داشتند. آنان هر گاه نصوصی از دین را با عقل ناسازگاری می پنداشتند آنرا نپذیرفته و به توجیه وبازگرداندن متن از ظاهر آن دست می زدند. ازطرفی متکلمان معتزلیو اشعری هر کدام آیات جبر و اختیار را براساس عقیدة خود تأویل کرده و از ظاهر آن باز می گرداندند. از طرف دیگر با باطنیان اسماعیلی نیز برای تحکیم مبانی خود دست به تأویل وسیع آیات قرآن زده و آنها را بر تعالیم خود منطبق می کردند. آنان باتکیه بر رمزی بودن آیات قرآن[43] اجازه هر نوع دخل وتصرف در آموزه های قرآنی را به خود می‌دادند و در سوئی دیگر غالب عرفا ومتصوفه قرار داشتند که براساس مبانی خود – که به آنها اشاره خواهد شد- با ایمان به ظاهر آیات، برای آنها معانی بالاتر قائل شده و وظیفه خود را دستیابی به این معانی غیبی می‌دانستند. از دیگر دسته ها و نحله‌های تأویل می‌توان به اخوان الصفا، و دو فیلسوف شهیر و طلایه داران دومکتب، مشاء واشراق ابن سینا و شیخ شهاب الدین سهروردی نیز اشره کرد.




تأویل عرفانی و وجوه تمایز آن ازدیگر تأویلات

بنابر آنچه که گذشت عرفا نیز به عنوان یکی از گروههای تأویلی ، مانند هر گروه دیگری براساس مبانی خود به تأویل آیات قرآن دست یازیدند. اما از نظر آنان ابزار تأویل نه صرف دقتهای ادبی وبلاغی که پاکی وصفای باطن است . که به هر اندازه این زمینه فراهم گردد شخص سالک دریافتگر حقایق باطنی خواهد بود. به عبارت دیگر تأویل صوفیه جنبه کشفی و ذوقی داشته و متضمن مراتب است این تأویل کشفی براساس تفاوت حالات ومقامات شخص سالک درجات مختلف پیدا می کند. به همین دلیل است که تأویلات صوفیه در نزد خود آنها هرگز نهایت حد معرفت آیات تلقی نمی‌شود و وجوه معانی قرآن در آنچه به بیان آنها می آید، هرگز محصورومحدود نمی‌گردد اما به طور کلی در این تأویل کشفی هر قدر عارف در مراتب حالات و مقامات بالاتر رود ابواب تازه‌ای در ادراک معانی قرآن بر وی گشوده می شود.[44]



تأویل از نظر اکثر عرفا متضمن جمع میان ظاهر وباطن لفظ است و این برخلاف باطنیه‌ای است که تأویل آنها غالباً نفی کننده. ظاهر می‌باشد.به عبارت بهتر تأویل صوفیه شیوه‌ای در تفسیر قرآن است که ضمن آن، ظاهر را در پرده باطن مستور می دارند،اما نفی نمی کنند و باطن را از ورای پرده ظاهر بیرون می آورند ولی آنرا دستاویز نفی ظاهر نمی‌سازند. این رویکرد دقیقاً برخلاف رویکرد تأویلی باطنیه است که تأویلاته آنها منجر به نفی ولغوظاهر احکام شریعت می‌شود. تا جائیکه به عقیدة باطنیه تأویل دراحکام هم می‌تواند متفاوت باشد. پس شیوه تأویل باطنیان شیوهتأویل نامحدود است که تعطیل شریعت را به دنبال دارد و این درحالیست که این شیوه در میان متشرعان صوفیه مقبول نبوده وجز صوفیانی که اهل طامات ودعویهای بزرگ هستند اکثر بزرگان تصوف ازآن تبری جسته اند.

ازطرف دیگر تأویل صوفیه با تأویل عقلی اهل اعتزال – که از معنی ظاهر به سبب غرابت عقلی عدول می‌کنند- ناسازگار است. مولوی در دفتر سوم مثنوی این شیوه تأویلی اعتراض کند و در جواب آنها که تسبح جمادات را بی معنا و محال می‌داند می‌گوید. [45]

از این دو تفاوت می‌توان نتیجه گرفت که تقسیم تأویل به تأویل مذموم و تأویل صحیح توسط عرفا براساس این دومالک است.یعنی تأویلی که جمع میان ظاهر و باطن را نموده و براساس درجه کشف و ذوق عارف باشد، تأویل تصحیح و تأویلی که فقط متوجه باطن بوده وبه ظاهر توجهی ندارد واز طرف دیگر تأویلی که ملاک آن صرف عقل پسند بودن آن نه تزکیه و صفای باطن، در ردیف تأویلات فاسد ومذموم به شمار می‌آیند.




انواع تأویل عرفانی (تفسیر عرفانی)[46]:

برخی از دانشمندان همچون سلیمان[47] آتش و محمدحسین ذهبی[48] تفاسیر صوفیانه را با توجه به سیر تاریخی آنها به ترتیب به دودسته کلی تقسیم می‌نمایند: 1- تفسیراشاری 2- تفسیر نظری

ودر بیان تفاوت میان آنها به دو تفاوت اشاره کرده اند:

«الف : تفسیر اشاری به ریاصفت متصوف متکی است نه بر اندیشه های پیشین وی، متصوفی که روحش با ریاضت شفافیتی می‌یابد به درجه ای می رسد که رمزهای مقدس را در می‌یابد ودرآن مرحله معانی درونی آیات به قلبش خطور می کند اما تفسیر نظری متکی بر افکار و دیدگاههای ذهنی صوفی است»

ب: کسی که تفسیر اشاری می کند ادعا ندارد که معنایی ورای معنی که او داده است موجود نیست بلکه برعکس می گوید که معنی ظاهری پیش از هر چیز از ذهن خطور می کند و مردم آن را بر معنی ظاهری حمل می کنند امّا معنی درونی داخل در آیه است. به نظر متصوفان قرآن جدا از معنی ظاهری معنانی بسیاری در بردارد وانسان نسبت به آن مقام معنوی که کسب کرده است می تواند از این معانی چیزی دریابد امّا مؤلف تفسیر نظری بر این ادعاست که آیه بجز آن معنی باطنی که او استنباط کرده معنی دیگری ندارد.»[49]

به نظر می رسد که هر دوی این تفاوتها از مستندات محکمی برخوردار نیستند چرا که اولاً: ‌نمی توان تفاسیر نظری را فقط متکی بر افکار و دیدگاههای پیشین آنان دانسته واز ریافت معانی درونی قرآنی بی بهره دانست. چرا که برای آنان درک حقایق ومعانی باطنی به واسطه ریاضت و کشف وشهود بدست می‌آید. همچنانکه جندی[50] ،کاشانی[51] و قیصری[52] براین امر تأکید ورزیده اند.

ثانیاً : تصریحات زیادی از ابن عربی، ملا عبدالرزاق و غیره به چشم می خورد که این معانی به اندازه کشف وشهود آنان بوده و ممکن است معانی دیگری نیز داشته باشد.[53] به نظر می‌رسد تفاوت اساسی این دو تفسیر- اگر آنها را دو نوع تفسیر عرفانی – بدانیم در این است که در تفسیر اشاری، به دلیل اینکه معارف عرفانی هنوز به مرحله انسجام ونظام





معندی خود نرسیده بود، تاکید بر روی «کلمه» است نه< کلام> و این هم هرگز مانع این نمی شود که عارفی در کشف والهام خود برجای دربافت حقایق مربوط به یک کلمه یا عبارت یک نظام منسجم و یا یک نوع جهان بینی عرفانی را دریافت کند – همچنانکه بزرگانی چون قیصری ،کاشانی وغیره به آن اشاره کرده اند.




تأویل نامه های

از مهمترین تأویل نامدهای عرفانی قرآن می توان به طورخلاصه به موارد ذیل اشاره کرد.

1- تفسیر سهل تستری (م 283 هـ ق) : معروف به تفسیر القرآن العظیم

2- تفسیر ابوالحسن نوری (م 295 هـ ق)

3- تفسیرحسین بن منصور حلاج( م 309 هـ ق)

4- حقائق التفسیر سلمی (م 412 هـ ق): که مجموعه‌ای از تفاسیر امام صادق (ع) ،ابوالحسن نوری، حلاج وغیره می‌باشد.

5- لطائف الأشارات ابوالقاسم قشیری ( م 465 هـ ق): که نخستین تفسیرکامل صوفیه می‌باشد.

6- تفسیر خواجه عبدالله انصاری ( م 481 هـ ق)

7- مشکاة الأنوار امام محمد غزالی ( م 505 هـ ق)

8- کشف الاسرار و وعده الابرار رشید الدین میبدی (م 520 هـ ق)

9- عرائس البیان فی حقائق القرآن روز بهان بقلی شیرازی‌(م 606 هـ ق)

10- تفسیر نجم الدین کبری (م 618 هـ ق) : که آنرا رداخته ای در 12 مجله می دانند.

11- رحمه من الرحمن ابن عربی (م638 هـ ق): که گردآمده ای از تأویلات ابن عربی در فتوحات ودیگر آثار او می‌باشد. ناگفته نماند که تفسیر دیگری به نام (الجمع والتفصیل فی أسرار المعانی و التنزیل) را در 64 مجلد به ابن عربی نسبت می‌دهند.

12- بحر الحقائق ومنبع الدقائق ( تأویلات نجمیه) نجم الدین دایه (م 654 هـ ق) که بعدها به وسیله علاءالدوله سمنانی (م 736 هـ ق)‌انجام یافت.

13- اعجاز البیان فی تأویل أم القرآن صدرالدین قونوی (م673 هـ ق)



14- غرائب القرآن، نظام نیشابوری (م 727 هـ ق)

15- تأویلات القرآن الکریم ملا عبدالرزاق کاشانی (م736 هـ ق)

16- تفسیر محمد بن ابراهیم خازن بغدادی ( م 741 هـ ق):

17- المحیط الاعظم فی و البحر الخضم والطود الأشم فی تأویل کتاب الله العزیز المحکم سی حیدر آملی(م787 هـ ق)

18- تفسیر فاتحه الکتاب ابن حمزه فناری( م 834 هـ ق)

19- تفسیر القرآن الکریم ملاصدرای شیرازی (م 1050 هـ ق) که در هفت مجلد ارائه شده است.

20- روح البیان اسماعیل حقی برسوی (م137 هـ ق)

21- بیان السعادة فی مقامات ا لعبادة سطان محمدگنابادی ( م 1327 هـ ق) که در 4 مجلد نشر یافته است.[54]



اصطلاحات موجود در مورد نگاشته‌های عرفا پیرامون قرآن:

این اصطلاحات براساس آنچه برادر بزرگوار جناب آقای محی الدین قنبری در پایان نامه خود گردآورده[55] به شرح ذیل می باشد ،تفسیر، تبیین،فهم ،استنباط،تأویل ،جری و تطبیق، اشاره، تلقی ومس، حد و مطلع و کشف که به نظر می رسد می توان آنها را در دو مرتبه تقسیم بندی نمود.

الف :اصطلاحات مشترک دوجزوه تفسیر وتأویل:

- فهم و تبیین : اصطلاحات عام هستند که بیان می توانند عرفانی ویا غیرعرفانی باشند.

- تفسیر: اگر به معنای عام به کار رود بر تأویل عرفانی نیز صدق می کند- همانند استفاده ابن عربی از آن در فتوحات اما اگر به معنای خاص آن که توضیح ظواهر ایات باشد، بر تأویل عرفانی صدق نکرده بلکه مرتبه ای پایئنتر از آن می‌باشد.

- حد ومطلع: این دواصطلاح نیز کاربردعرفانی و غیرعرفانی دارند.

- جری و تطبیق: این اصطلاحات نیز اگر در تطبیق آیات با مسائل اجتماعی به کار روز معنایی چون اجتهاد- به معنای عام- داشته وعرفانی نمی باشد اما اگر به معنای تطبیق آیات برآفاق و انفس باشد اصطلاحات عرفانی هستند.

-استنباط ( مستنبطات ): این اصطلاح نیز اگر به معنای اجتهاد عرفی – و یا به معنای عام آن باشد- اصطلاحی غیر عرفانی واگر به معنای دریافت حقایق غیبی به واسطه تزکیه درون باشد اصطلاحی عرفانی است.

-تأویل : با توجه به کاربرد تأویل درحوزه های عقلی وحتی تطبیق با مسائل روز، این اصطلاح نیز درحوزه های ظاهری وعرفانی کاربرد دارد.



ب :اصطلاحات مخصوص به حوزه تأویل عرفانی :

اشاره : همچنانکه جناب ابن عربی در فتوحات فرموده اند: «اهل الله آنچه را در شرح کتاب الله آورده اند اشاره اصطلاح می کنند ونه چیز دیگر ،این امر صرفاً به تعلیم الهی بوده وعلمای ظاهری ازآن بهره ای ندارند چرا که اشاره فقط به قصد مشیر است نه مشارالیه»[56] اما باید گفت که این اصطلاح و از جامعیت مانعیت <تأویل عرفانی> برخوردار نیست.

تلقی و ؟؟؟: از اصطلاحات قرآنی حوزه است که سو گمندانه کمتر به آن پرداخته شده است، اما می‌تواند به عنوان یکی از اصطلاحات کلیدی تأویل عرفانی به کار رود.


دانلود دانلود پاورپوینت فیزیولوژی قلب و دستگاه گردش خون

دانلود پاورپوینت فیزیولوژی قلب و دستگاه گردش خون
دسته بندی کامپیوتر و IT
فرمت فایل ppt
حجم فایل 4071 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
دانلود پاورپوینت فیزیولوژی قلب و دستگاه گردش خون

فروشنده فایل

کد کاربری 4525

این پاورپوینت در34 اسلاید به صورت کامل

فیزیولوژی قلب و دستگاه گردش خون

توضیح داده است.

برخی از عناوین اسلاید ها:

فیزیولوژی قلب و دستگاه گردش خون

انواع بیماری های قلبی کدام اند؟ دلایل ابتلا به بیماری های قلبی

آناتومی(ساختمان) قلب :

سیستم هدایتی قلب:

کار قلب یا فیزیولوژی قلب

سرخرگهای یا شریانهای قلب(عروق کرونر):

گردش کوچک خون:

گردش بزرگ خون:

فعالیت قلب طبیعی:

تعداد ضربان قلب × حجم ضربهای = برون ده قلب

جنین شناسی قلب:

گردش خون جنینی

حمله قلبی چیست؟

بیماری عروق کرونر

آریتمی Arrhythmia

کاردیومیوپاتی

نارسایی قلبی

نقص مادرزادی قلب

نارسایی میترال

آنژین

زندگی با بیماری قلبی

درمان دارویی بیماری قلبی

داروهای کاهنده فشارخون
•داروهای کاهنده تپش قلب
•داروهای کاهنده کلسترول خون
•داروهایی برای ثبات بخشیدن به ضربان قلب
داروهایی برای جلوگیری از لخته شدن خون در عروق کرونر
•داروهایی برای بهبود بخشیدن به پمپاژ خون در بدن فرد مبتلا به بیماری قلبی

چه کسانی در خطر ابتلا به بیماریهای قلبی می‌باشند؟

پیشگیری از بیماری های قلبی