دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 53 |
گزارش کارآموزی کارگاه آهنی در 53 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه ......................................................................3
مواد قالبگیری و افزودنی ها ..........................................4
کوره ها و ذوب فلزات...................................................15
سیستم را گاهی ، تغذیه و مبرد...................................30
گزارش 1 ( مذاب ریزی وزنه )........................................46
گزارش2 ( مذاب ریزی مدل صفحه ای).................………. 50
گزارش 3 ( مذاب ریز ی بوش ).....................................53
گزارش 4 ( مذاب ریز ی قطعه صنعتی ).........................57
برسی عیوب ناشی از ماسه داغی...............................60
بررسی کامل حفره های گازی و انقباضی .....................61
مقدمه
چدن ها و فولادها از روی درصد کربن مشخص می شوند. بیشتر از 1/2 درصد کربن چدن نام دارد و کمتر از 1/2 درصد کربن فولاد نام دارد.
هر چه درصد کربن در چدنها بیشتر باشد پایدار کردن آن نیز بیشتر می شود. انواع چدن هایی که استفاده می شود عبارتند از : خاکستری ، نشکن ، مالی بل و سفید . ویژگیهای چدن نسبت به فولاد را می توان به این شکل بیان کرد: نقطه ذوب پایین نسبت به فولاد، خواص مکانیکی مختلف ، سیالیت خوب به دلیل وجود گرافیت آزاد در چدن ها و عدم نیاز به تغذیه درمواردی که انقباض به دلیل انبساط گرافیت چدن کم است. چدن ها دارای اجزا یوتکتیک کمتر و گرافیت کمترو نتیجتا مقاومت بالا به دلیل اینکه در چدنهای هیپو یو تکتیک گرافیت ها درشتر به وجود می آید که چدن را نرم و ضعیف می کند. همان طور که می دانید آلیاژ های آهنی را می توان در یک سیستم آلیاژی دو تایی برای فولاد ها و نیز با اضافه شدن سیلیسیم بیشتر یک سیستم سه تایی برای چدن ها تعریف کرد.
(( مواد قالب و افزودنی ها ))
مواد قالبگیری را می توان به دو گروه زیر تقسیم بندی کرد :
1- مواد قالبگیری موقت یا مصرفی
2- مواد قالبگیری دائمی
ما در این گزارش به بررسی مواد قالبگیری موقت می پردازیم .
موارد مورد بحث در باره این مواد می توانند از نظر ترکیب شیمیایی
خواص فیزیکی و خواص فیزیکی – مکانیکی این مواد باشد.
ماسه
یکی از مهمترین مواد مورد مصرف در قالبگیری موقت قطعات ماسه است. ما می توانیم با استفاده از ماسه قالبهایی با ظرفیت کمتر از یک کیلو تا چند تن را با نوجه به روش قالبگیری تولید کنیم. نصبت ماسه با فلز متفاوت است مانند: 10به 1 می تواند با توجه به قطعه و ر.ش قالبگیری مورد استفاده قرار گیرد . در نقاط مختاف دنیا محل هایی وجود دارد که ماسه با انواع مختلف در آنجا تجمع پیدا کرده است که این محلها را معادن طبیعی ماسه گفته می شود که در نقاط مختلف ماسه با اشکال و اندازه های مختلف یافت می شود.ماسه می تواند به اشکالی مانند گرد، گوشه دار و مخلوطی از هر دو یافت شود.
اندازه یا مش ماسه نیز می تواند متفاوت باشد در ریخته گری آهنی اگر مش ماسه باید کم باشد به دلیل اینکه هرچه مش پایین تر باشد استحکام قالب نیز بالا می رود.
اشکال ماسه نیز اثرات متفاوتی بر روی قالب دارد. اگر ماسه گرد باشد استحکام کم می شود و نفوز گاز افزایش می یابد اما اگر ماسه گوشه دار وتیز باشد استحکام قالب بالا می رود اما نفوذ گاز کم می شود و موجب ایجاد مک در قطعه می شود.
ماسه های ریخته گری عمدتأ از اکسید سیلیسیم و میکاوفلداسپار تشکیل شده اند. ماسه با کیفیت بالا برای ماهیچه ها و قالب های با دقت بالا قرار دارند و در جایی که خواص بی نظیر اینگونه مواد مورد نیاز است
به کار می روند. ماسه های ویژه عبارتند از :
)ZrSiO21- زیرکن (
)FeCr2O42- کرومیت (
)Mg – Fe) 2SiO23- اولین
)FeAl5Si2O12.OH4- استائورولیت (
سیلیس بعد از اکسیژن فراوانترین عنصر در طبیعت است. سیلیس به دو صورت ) که سیلیس می نامند و تبلور بنیان اولیه سیلیکاتها SiO2 اکسید (
) در تشکیل کانیها شرکت دارد.SiO4
خواص فیزیکی ماسه Green strenath
1-استحکام تر
پس از افزودن رطوبت به ماسه ماسه تر حاصل می شود.این مقدار رطوبتی که ما می افزاییم باید به طور دقیق افزئده شود تا به تواند انتظاراتی که از ماسه می رود را برابرده کند . ماسه تر باید علاوه بر دارا بودن استحکام کافی باید از شکل پذیری مناسبی برخوردارد باشد تا مابعد از خارج کردن مدل از درون قالب از خود استحکام بالا نشان دهد
همان طور که گفته شد رطوبت و مقدار چسبندگی باید به طور دقیق کنترل شودچون اگر رطوبت از یک درصد مشخص ( 6%) افزایش یابد می تواند باعث کاهش خواص مکانیکی ماسه شود. استحکام تر یک قالب به عوامل مختلفی چون میزان رطوبت ، مقدار چسب،شکل و اندازه و عدد ریزی ماسه بستگی دارد. در نمودار زیر تا ثیر رطوبت را بر استحکام مکانیکی مشاهده کرد.
اجزاء مخلوط ماسه قالبگیری
از موادی که در مخلوط با ماسه در قالبگیری استفاده می شودکه به نام افزودنی ها معروف هستند می توانیم به انواع چسب ها اشاره کرد که باعث چسبندگی و اتصال ذرات ماسه می شود. مواد دیگری نیز برای تکمیل کار و گاهی کسب خواص ویژه مانند صافی سطح، استحکام و ......
به مخلوط اضافه می شود.
)type of binder انواع چسب ها (
)organic چسب ها را می توان از نظر ماهیت به دو دسته چسبهای آلی(
)تقسیم بندی کرد.in organicو چسب های غیر آلی (
اگر چسب مورد استفاده در قالبگیری خصوصیات زیر را دارا باشد می توان گفت این یک چسب مناسب است.
1- در هر دو حالت ماسه ( تر و خشک ) باید استحکام کافی داشته باشد.
2- باید بتواند با بالا بردن شکل پذیری ماسه تمامی قسمت های مدل را به خود بگیرد.
3- چسب مورد استفاده در قالبگیری نباید کمترین چسبندگی به سطوح مدل و جعبه ماهیچه را داشته باشد.
4- حداقل تولید گاز به هنگام تماس با مذاب
5- دیرگدازی ماسه را پایین نیاورد تا با ماسه سوزی مواجه نشویم
6- از نظر تولید گازهای آلوده و مضر درپایین ترین در صد باشد.
7- اقتصادی بودن
چسب های آلی را می توان به سه گروه اصلی تقسیم کرد:
)Resin 1- صمغ ها(
)،غلات،نشاستهCerteal2- حبوبات (
)Oli3- روغن (
چسبهای غیر آلی به قرار زیر هستند:
الف) خاک رس:
خاک رس یکی از متداول ترین و مهمترین چسب مورد استفاده در قالبگیری است،خاک رس اساسا سیلیکات آلومینیم است.
ما در طبیعت عموما سه نوع از این خاک را می یابیم که عبارتند از:
)Al2O3.4SiO2.H2O1-مونت موری لونیت (
)Al2O3.2SiO3.H2O2- کائولینیت (
3- ایلیت
ب) سیمان:
سیمان نیز از جمله چسبهایی است که ما به دلیل سختی بالا و استحکام زیادی که بعد از مخلوط کردن با ماسه بدست می آید در قالبگیری قطعات مختلف مورد استفاده قرار می دهیم. سیمان پرتلند به میزان 12-8 درصد به همراه 6-4 درصد آب برای تهیه یک مخلوط ماسه قالبگیری به کار می رود. ما برای اینکه سیمان به خوبی خود گیر و سفت شود باید مخلوط را 72 ساعت نگه داشت تا بعد مورد استفاده قرار گیرد.
ج) سیلیکات:
سیلیکاتها نیز در فرایند قالبگیری مورد استفاده قرار می گیرد که به طور کلی به دو دسته سیلیکات سدیم و ترکیبات اتیل از که از مهمترین انواع اینگونه چسبها هستند.
د) گچ
ما در فرایند قالبگیری برای بدست آمدن برخی از خواص ویژه موردنظر خود از موادی استفاده می کنیم که افزودنی ها گفته می شوند که عبارتند از:
- حبوبات ، غلات :
این دو مواد بیشتر برای بالا بردن استحکام تر و خشک و بالا بردن قابلیت فروپاشی مورد استفاده قرار می گیرد.
در مواردی هم جلوگیری از عیوب انبساطی و ایجاد ترکهای گرم مورد استفاده قرار می گیرد.
- خاک اره:
به منظور ایجاد حالت پلاستیکی مواد قالب و قابلیت نفوذ گاز و همچنین قابلیت از هم پاشیدگی و موارد دیگر مورد استفاده قرار می گیرد.
- ملاس – دکسترین:
ملاس برای بالا بردن سختی لبه قالب و افزایش استحکام خشک ماسه مورد استفاده قرار می گیرد. دکسترین نیز برای کنترل انبساط و افزایش سختی سطح قالب به کار می رود.
- نفت سیاه ،قیر و مازوت:
این مواد یرای بهبود سطح تمام شده قطعات آهنی و خواص چسبندگی ذرات ماسه در فراین قالبگیری استفاده می شود.
- گرافیت :
به منظور اصلاح قابلیت قالبگیری ماسه و بهبود سطح تمام شده قطعات به کار گرفت.
- پودر سیلیس:
پودر سیلیس به دلیل بالا بردن چگالی توده ماسه باعث فشردگی بیشتر و مقاومت بیشتری در بابر نفوذ فلزات مذاب دارد.
- اکسید آهن :
اکسید آهن باجذب گازهای موجود در قالب از ایجاد عیوبی مانند مک و حفره جلوگیری می کند و استحکام گرم قالب را نیز افزایش می دهد.
مواد دیگر نیز مثل روغن سوخت، پرلیت ، سیکول، رسوب فورفورال،پودر سردا،اسید بوریک و ........مورد استفاده قرار می گیرد.
گزارش 1
تئوری : چدن یکی از اقسام فلزی است که در صنعت کاربرد دارد و همیشه به شکل ریخته گری شده مورد استفاده قرار می گیرد.
از آنجایی که چدن شکننده است نمی توان آنرا نورد کرد یا کشید و یا آهنگری نمود. در واقع چدن آهن آلیاژ داده شده با کربن است.
وجود 2/5 در صد کربن ،1 تا 3 درصد سیلیسیم و مقادیری قابل توجهی گوگرد و فسفر از مشخصه هی کلی چدن است. برای بهبود خواص مکانیکی و مقاومت به خوردگی چدن را با عناصری نظیر کرم و مس و مولیبدن و نیکل آلیاژ دار میکنند. این گونه چدن ها را چدن آلیاژی می گویند.
چدن خاکستری در صنعت از همه فلزهای ریخته گری تولید و مصرف زیاد دارد. موترد استعمال آن عبارتست از: قطعات موتوری ، ابزار کشاورزی ، قالبهای الکترویکی و نظایر آن ، استحکام زیاد،مقاومت فرسایشی خوب ،قابلیت ریخته گری ، حساسیت کم نسبت به ترک برداری و قدرت ضربه گیری زیاد همراه با اقتصادی بودن آن از مزایای عمده چدن خاکستری می باشد.
عملی:
در این جلسه ما باید قطعاتی به نام وزنه را قالبگیری می کردیم و باید بعد از مذاب ریزی هیچ گونه حفره انقباضی و یا کشیدگی در قطعه وجود نداشته باشد. برای تولید یک وزنه سالم مواردی است که با رعایت آن موارد باعث تولید قطعه سالم می شود.
از موارد عمومی که برای تولید هر قطعه رعایت کرد می توان به چند نکته زیر اشاره کرد. 1- خشک کردن کامل قالب : وقتی مه قالب مورد نظر آماده شد باید توسط شعله و حرارت کامل قالب را باید خشک کنیم و هیچ رطوبتی در قالب باقی نماند چون اگر مذاب با این رطوبت برخورد کند علاوه بر تولید بخارات مضر در قالب باعث می شود که درجه به بالا پرتاب شود و ایجاد خطر کند و به همین دلیل باید و قالب خشک شود و هم شمشهایی روی درجه گذاشته شود تا اگر رطوبتی در قالب باشد از پرتاب درجه جلوگیری کند.
2- ایجاد را هی برای عبور گازها و یا بخارات تولید شده در قالب که می توان توسط سیخ هوا و یا را هکارهایی دیگر ایجاد کرد.
نیامد، سرد جوشی، طلبه، اخال، زیر شدن سطوح، ترک خوردن پوشاندن قالب و ماهیچه، افزایش زمان بارریزی، افزایش ضایعات، نیاز به تمیزکاری بیشتر و کاهش بهره وری تولید مسائلی هستند که در اثر عدم توجه به هواکش گذاری مناسب قالب با آن مواجه خواهیم بود. در حقیقت در تولید قطعات ریختگی با کیفیت بالا، فرایند هواکش گذاری همانند طراحی دقیق سیستم راهگاهی و تغذیه گذاری اهمیت فراوانی دارد. قوانین مشخصی برای تعیین تعداد هواکش در قالب وجود ندارد اما رعایت اصول ذیل کمک شایانی در این زمینه خواهد کرد:
? مجموع سطوح مقاطع هواکشها میبایست حداقل برابر سطح تنگه باشد.
? هواکش گذاری به گونه ای انجام شود که تغییری در زمان بارریزی ایجاد نکند.
? چنانچه خروج شعله از هواکشها شدید بود، تعداد هواکشها افزایش یابد تا به شعله های گازی ملایم تبدیل شود.
? عوامل به وجود آورنده گاز در قالب را بررسی کنید (حجم محفظه قالب، میزان رطوبت، نوع و مقدار چیب، پوشان و سایر مواد فرار ماسه قالب، ماهیچه و پوشان)
? مجراهای خروجی گازها را کنترل کنید (قابلیت نفوذ پذیری ماسه، خط جدایش، مجراهای روی درجه ها، صفحات زیر درجه)
? در هنگام کاربرد پوشان، هواکشها مسدود نشوند.
? شکل قطعه ریختگی بر روی قابلیت نفوذپذیری قسمتهای مختلف قالب تاثیر میگذارد.
? طراحی ماهیچه به صورت تو خالی، خروج گاز را تسهیل مینماید.
? در هنگام مونتاژ ماهیچه دقت شود مجاری خروج گاز بسته نشود.
? تعبیه یک هواکش در انتهای راهبار بسیار مفید خواهد بود.
?استفاده از هواکش برای خروج گاز تغذیه های بسته (کور)، مناسب نیست و معمولا اثر منفی بر روی عملکرد تغذیه خواهد گذاشت. بهتر است خروج گاز از طریق ماسه صورت گیرد.
? با تعبیه هواکش بر روی مدل، خروج گاز با اطمینان بیشتری انجام میشود.
این دو مورد که گفت موارد عمومی در تولید قطعات مختلف است.
حال به عوامل تولید یک وزنه چدنی سالم می پردازیم.
- وزنه به دلیل شکل ضخیم احتمال خیلی زیاد دارد که مک ها و حفره های انقباضی در سطح قطعه بوجود بیا ید که باید یا با ایجاد راهباره های اصلی و فرعی ضخیم و بزرگ تااگر با کمبود مذاب دچار شدیم بتوانیم توسط این راهبارهای ضخیم جبران کنیم و یا با گذاشتن تغذیه در محل مناسب این کمبود مذاب را جبران کنیم. محل تغذیه خیلی مهم است ما در یک جلسه تغذیه را بر روی سطح قطعه قرار دادیم اما جواب نداد و در همان محل تغذیه با حفره های انقباضی مواجه شدیم بعد در جلسه بعد تغذیه را در بین قطعه و راهباره اصلی گذاشتیم تا آخرین و گرم ترین مذاب درون تغذیه برود و بتواند کمیود مذاب را جبران کند که این راهکار جواب داد و قطعه سالم تولید شد.
محل راهگاه نیز اگر از بقل وزنه بخورد بهتر جواب می دهد تا از انتهای قطعه. یکی از راهکارهای دیگر نیز استفاده از مبرد است که در مورد تا ثیرات مبرد قبلا توضییح داده شده است.
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
گزارش کاراموزی صنایع کارگاه لاستیک سازی هاشمی در 41 صفحه ورد قابل ویرایش
تاریخچه شرکت :
این کارگاه در قلب یک کارگاه خصوصی nv سال 1375 تاسیس شد (در قالب کارگاه لاستیک سازی هاشمی ) این عنوان به واحد های تولیدی ارائه شد . سابقه تولید این شرکت تقریباً به حدود 15 سال پیش برمی گردد که آقای مهندس هاشمی در یک کارگاهی در اصفهان شریک بودند و قطعاتی را که سفارش می گرفتند مراحل کنترل و بسته بندی آن را در مشهد بنام می دادند که برادر مهندس هاشمی از خدمت برگشتند (برادر مهندس هاشمی ) و امکان همکاری با ایشان را پیدا کردند وقتی که هر دو با هم شدند کارگاهی را در جاده قوچان دارند و گاه طوس تاسیس کردند ودر انجا شروع به فعالیت کردند تولید ایشان را در اصفهان به طور اشتراکی انجام می دادند به سمت کارگاهی که در مشهد انجام می شد شیفت دارند .تولیدات این شرکت برروی قطعات پلاستیکی هیدرولیک و به طور اخذ در ارتباط با دستگاههای راهسازی ، انواع پنکنیگ ،سیل رینگ،کاسه نمد و دستگاههای بسیار سنگین که در کار معدن و راهسازی مورد استفاده است متمرکز می شود . این دستگاهها می تواند در جکها ، پمپها ، ترمز ها و دیگر سیستمهای که مورد استفاده است کار برداشته باشد به تدریج این کار ادامه پیدا کرد به طوریکه غیر از قطعات لاستیکی قطعات دیگری که در یک فعالیت تعمیرات و نگهداری موثر بود تامین می شد . به عنوان مثال : یک دستگاه بنز 1921 دارید وقصد دارید که جک این را تعمیر کند یا یک لودر 260 دارید که با آن کار انجام می دهید ولی خواهید این را تهیه کند ماهیت قطعاتی که ما روی آن کار انجام می دهیم محدودیت ایجاد می کند . به طور مثال وقتی که گیر بکس را باز می کند خیلی علاقمند هستید که کلیه قطعات تعویض کرد و این تعمیر و نگهداری است به طور یکجا در دسترس باشد و به شهر و فروشگاه هم دسترسی ندارید به انبار مراجعه می کنید و یک جعبه به شما تحویل می شود و شما تمام قطعات مورد نیاز را در داخل آن می گذارید به خاطر همین حساسیتها جابجای اینکه قطعه تولید کنیم مجموع قطعه تولید می کنیم این مجموعه قطعات را سیل کیت می نامیم .
کیت به معنای مجموعه و سیل به معنای در بنده واشر، آب بندی کننده در این مجموعه سیل کیتها قطعات لاستیکی ، نمد ، واشر فلزی ، پیستونهای آلومینیومی و... دیده می شود . یک نکته حائز اهمیت این است که اگر ما این مجموعه قطعات را تولید کنیم ، گیر بکس را ببندیم به هر دلیلی یکی از 48 قطعه ای که ما تولید می کنیم و توی این مجموعه گذاشتیم یکی از آنها کیفیت مطلوب را نداشته باشد فرض کنید بعد از 5 ساعت جواب کند دو مرتبه باید این قطعه را تولید کنیم و اون هزینه سنگین دوباره باید تکرار شود چه هزینه قطعات و چه هزینه خوابیدن دستگاه و چه مکانیک دستگاههای سنگین بنابراین حیاتی است کلیه قطعاتی که ما بسته بندی می کنیم دارای کیفیت مطلوب باشد همه این مطالب دست به دست هم می دهد و یک حساسیت بالا را در کارها ایجاد می کند . از زمانیکه آقای مهندس هاشمی و برادر ایشان تولیداتشان را در مشهد آوردند سعی کردند این قطعات را تولید کنند از سال 75 که یک چیزی شاید 25،26 قطعه مجموعه در دست تولید داشتند الان بالغ بر 380 قطعه مجموعه را دارند این رشته تقریباً 10 برابر را در طی سالهای 7،8 سل گذشته توانستند بدست آوردند . همیشه این تولیدات کمی نبوده یعنی سعی کردند در کیفیت هم از فراوان را بزند. این شرکت کار را به صورت یک کارگاه خصوصی شروع کرد و در سال78 (اسفند) این شرکت به ثبت رسید (شرکت صنایع لاستیک جاویدان) این شرکت باش 1387 در 24(اسفند ) سال 77 ثبت شد و در سال 78 عملاً فعالیت شرکت آغاز شد فعالیت شرکت به این معنا آغاز شد که به فکر زمین افتادند (برای ساخت و ساز) به فکر تسهیلات برای تامین مالی و فعالیت این شرکت به این شکل آغاز شد شرکت در این قالب شروع به کار کرد و ساخت و ساز را انجام داد و در بهمن سال 1380 این کارگاه کار ساختمانی آن تمام شد و اماده بهره برداری شد درست اول بهمن ماه سال 1380 اصلاح شد ودر واقع رسمیت کار به عنوان تولید از انجا آغاز شد و در انتهای فروردین سال 1381 پروانه شرکت گرفته شد طبیعتاً وقتی کار توسعه پیدا می کند باید سیستمهای متعددی نظیر سیستم موجودی انبار ، سیستم حسابداری مالی و سیستمهای دیگر روی کار آیند ابتدا کار با سیستم مالی دستی شروع شد طبیعتاً نه توسعه کار آنقدر بالا بود که سیستم مکانیزه طلب کند و نه امکانات حالی اجازه این کار را می داد. تا اینکه (مهندس هاشمی ) با یک ثبت ساده حسابداری این کار را انجام دادند و ابتدا کار را در قالب حساب دخل و خرج یعنی چند تا سر فصل حساب کردند و خریداران ، فروشندگان و هزینه ها را تفکیک کردند و شروع به ثبت حسابداری دوبل کردند و این کار را ادامه دادند و همیشه سعی کردند که ترازنامه صحت داشته باشد تا جایی که تصمیم گرفتند این کار را به یک حسابدار واگذار کنند حسابداری را به خدمت گرفتند و شروع به همکاری کردند و ایشان سرفصل ها را توسعه دادند و چون تقریباً این ساختمان رد حال تکمیل شدن بود و مهم بود که چی باشد به این ترتیب حسابدار کار خود را شروع کرد تا اینکه حجم عملیات حالی یک مقدار سنگین تر شد و به این فکر افتادند که باید یک نرم افزار را داشته باشند و اومدند نرم افزاری که به درد کارتون می خورد و در بازار وجود داشت و آن شرکت برای خرید نرم افزار کاندید کردند آقای مهندس هاشمی قرارداد را با یک شرکت خاص بسته و محدودیتی که داشتند این بود که بر لحاظ تیپ تولیدات سیستم انباری حتماً باید FiFo باشد . به عنوان مثال : اگر 10 قطعه از یک محصول وجود دارد و قطعه 11 می یابد باید زیر قطعه 10 بماند یعنی از بالا شروع به فروش کند و گاهی ممکن است همان تولیدی که انجام می دهند همان را بفروشند و این سه سال داخل انبار بماند این سه سال ممکن است ماندگاری انبارداری نداشته باشد.
به همین دلیل هیچکدام از نویسنده های نرم افزار مالی ان موقع این کار را نتوانستند انجام دهند همه انها روش میانگین را داشتند و میانگین به درد این شرکت نمی خورد چون کیت مواد هم به شدت در نوسان بود و می خواستند قیمت تمام شده به همان قیمتی که وارد می شود در خروج محاسبه شود . بالغ بر یکسان و سه ، چهار ماه این شرکت در حال سعی و خطا بود که برنامه نوشته این شرکت را روی ان تست کنند و اشکال ان را بازگو کند به جایی رسید که ان نرم افزار تقریباً کامل شد و سراغ یک نرم افزار دیگر رفتند .این نرم افزار کار آقای مهندس مصطفی احمد پور بود . و نرم افزار ایشان به اون چیزی که شرکت نیاز داشت نزدیکتر بود . به چیزی که این شرکت می خواست ولی می دانید که ماهیت یک کار مالی به ان کاری که در حال انجام دادن هست وابسته می باشد . مثلاً : فرض کنید کار مالی که در یک معدن اتفاق می افتد با یک کار مالی که در یک درمانگاه اتفاق می افتد و با کار هایی که در یک شرکت صرفاً خدماتی اتفاق می افتد خیلی فرق می کند و طبیعتاً گزارشاتی که گرفته می شود گزارش مورد نیاز متناسب با ماهیت آن شغل است. مثلاً : در یک شغل ممکن است گزارش متعددی انبار خیلی اهمیت داشته باشد مثل کار شرکت صنایع لاستیک سازی جاویدان .
بنابراین به ماهیت ان کار که در یک شرکت انجام می شود تیپ نرم افزارمالی هم تغییر می کند .
فرآیند عملیات تولید :
در کار لاستیک سازی یک سری مواد اولیه وجود دارد و این مواد اولیه بعداً با یک مقدار مواد دیگر ترکیب می شود وخودشان به تنهایی مورد استفاده تولید قرار می گیرند و این بخش از پیچیدگی کار است .گاهی در شرکت یک موادی به تنهایی قالب گیری می شود و پخت می شود و کامل می شود ولی گاهی آن مواد با 10 ماده دیگر ترکیب می شود حالا در جایی که ترکیب اتفاق می افتد محدودیتهایی وجود دارد و لازم است که مواد اولیه ورود به انبار بزنیم بعد در یک طیف 8.27. قلم مواد یک تولید بخصوص یک فرمول می کنیم مقادیر به طور متناوب است که فرض کنید: دریک کیلو مواد ترکیب شده ممکن است 95 گرم از یکی از این مواد دیده شود یعنی 95% از ان ترکیب این ماده نشان می دهد ولی ممکن است یک ماده دیگر در 1 کیلو فقط2 گرم استفاده شود که لازم است نرم افزار انبار واحدهای سنجش مناسب را انتخاب کنیم که ان 2 گرم در فرآیند گرد کردن اعداد گم نشود یعنی 2 گرم اگر بناست واحد (کیلوگرم) باشد و تا دو قم اعشار از شما قبول کند ممکن است که 2 گرم را تلقی کند لیاگرم تا 10 گرم 1% می گیرد و این خطا ایجاد می کند و به پایان سال که می رسد حالا از این 10 کیلو مواد که وارد کردیم مصرف الف) نگاه می کنیم صفر است و موجودی انبار را نگاه می کنیم و می بینیم 5/4 کیلو است .
بنابراین این 5/0 کیلو در گردکردن به تدریج خروج پیدا کرده ولی نرم افزار زا ان صرفنظر کرده . حالا این واحد انتخاب شد و امولاسیون می دهید و به نرم افزار می گوئید کامپانت الفا حاوی این مواد و با این فرمول است .در اینجاست نرم افزار متوجه می شود که داخل هر 1 کیلوگرم کامپانت a چه چیزهایی خوابیده است وقتی این 1کیلو گرم کامپانت را تولید تعریف می کند برای نرم افزار اتوماتیک می رود و ان مقادیر مورد نیاز مواد اولیه را از انبار خارج می کند و در واقع بوردکراسی کاغذی را حذف می کند و کافی است که قبلاً این فرمول را معرفی کرده باشید و بعد اعلام کنید که من 1کیلو از این تولید کردم و خودش به اتوماتیک می دهد و خارج می کند .حالا این کامپانت آماده تولید می شود ممکن است با این کامپانت a لیا قلم قطعه را امکان تولید داشته باشید حالا نیاز است که اولاً: بدانید که چه چیزی تولید می کنید دوماً: از هر چیزی چه تعداد و این قطعه چند گرم زا کامپانت a نیاز دارد .
یک مشکل که کار در لاستیک بوجود می آید این است که شما 10 قطعه مواد را برای تولید این قطعه می گذارید این قطعه داخل می رود و پخت می شود هر موقع که پخت شد بعد قطعه تولید شده را دارید که مقدار مواد زاید در کنار آن وجود دارد.
مثلاً :گر 100 گرم مواد برای آن قطعه کنار گذاشتید12گرم ان دور ریخته می شود بنابراین برای خروج نباید گفت : که قطعه من90گرم است شما 100 گرم مواد خارج کردید پس10گرم قطعه تولید کردید و این ممکن است یک مغایرت ایجاد کند (در موجودی انبار) و یک مغایرت دیگر این است که 500 گرم از این قطعه تولید می کنیم و می بینیم که 7 قطعه آن زائد است و آن7 قطعه را دور می ریزیم ورود به انبار 493 قطعه می شود و ارگ حواسمان نباشد و این زائد را محسوب نکنیم باز انبار مواد کم می آورد ممکن است در آخر سال بگوئیم که آقای x شما در انبار 493 قطعه دارید و هر کدام 90و یا100گرم می باشند 49300 گرم ولی شما 50گرم مواد را مصرف این کار کردید بقیه آن کجا رفت و این مغایرت را باید حل کرد بنابراین یک پرت ناگزیر داریم (درفرآیند قالب گیری ) گاهی اتفاق می افتد که به عنوان ضایعات این قطعه مهار حذف شود بنابراین تمام نکات را باید در نرم افزار دیده باشیم . حالا فرض کنید که تمام اینها را دیدیم پس نرم افزار حسابداری تولید این قطعه می داند که چند گرم از آن کامپانت خارج کند . برای تولید کامپانت می داند که چند گرم از هیچکدام از مواد خارج کند پس تکلیف ما با مواد روشن شد اما حالا این قطعه وارد انبار می شود و گرفتاری ما با قطعه شروع می شود چون یک قطعه ممکن است خودش به تنهایی فروخته شود وممکن است 10،12 مجموعه قطعه شرکت کند داخل یکی 2تاوداخل یکی 10تا دانه بشیند و توی یکی یک بسته 100 تایی از هر دوی آنها پس باز نرم افزار نیاز دارد که بداند که این را برای چه مصارفی استفاده کند به خاطر آن به آن آنالیز می دهد آنالیز رد واقع شرح اجزای یک مجموعه است یک آنالیز به آن می دهند تا برسند که کامپانت a چید.بعدم آن می گویند که این قطعه چند گرم کامپانت a دارد و این 2 تا آنالیز شد بعد می آیند و به آن می گویند که این کیت K2 چندتا از این اورینگ دارد و این 3تاآنالیز شد پس کامپیوتر حداقل 3تاانالیز نیاز دارد بنابراین این پیگیریهایی که در واقع در تغییر و تحول مواد اتفاق افتاده است در کمتر صنعتی دمیده می شود و این در قالب یک کیت داخل انبار رفته و K2 شده ، لیا تا از یک قطعه و2تا قطعه دیگر با هم ترکیب شده و K2 را بوجود آورده است نرم افزار بید امکان برگرداندن این کیت ها را هم داشته باشد که باز این کیت را به اجزای سر مجموعه اش بشکند و دوباره سر جای خودش برگرداند . یک ضرورت دیگر در اینجا دیده می شود با توجه به اینکه گفته شد بالغ بر 370،380 مجموعه قطعه در این شرکت وجود دارد طبیعتاً می توان تصور کرد که تنوع اقلام قطعات چقدر بالاست. برای هر قطعه ای که به صورت تئوری مشاهده می شود انواع و اقسام مواد ممکن است متصور باشد پس برای اینکه تکلیف را با قطعات بدانیم باید روش دیگری شناسایی کنیم راه چاره این است که کد گذاری کنیم . که همیشه 2تا محدودیت دارد 1- دست و بال را باز می گذارد ولی بعداً به ادم فشار می اورد . 2- اول به ادم فشار می آورد و بعد دست و بل را باز می گزارد .یک کد می تواند 3 مدل باشد .
1-کاملاً عددی باشد 2- کاملاً حرفی باشد 3- حرفی و عددی باشد این تصمیم گیری را کد گذار باید اتخاذ کند . که کدامیک از این سه دسته را انتخاب کند وقتی انتخاب را انجام داد محدود به این می شود که این که را در چند کاراکتر تعریف کند . به عنوان مثال : فرض کنید اتومبیلی رد شیشه قب آن چند تا کدهای عریضی نوشته شده و ان کد حاوی اطلاعات بسیار زیاد هم می باشد حاوی این اطلاعات است ک این اتومبیل چه اتومبیلی است ، از چه مدلی است ، در کدام خط تولید مونتاژ شده و چقدر تاخیر تولید داشته و توسط چه مسیری رد حال جمل کردن است و... اما یک کد گذاری اقل به نیازش نگاه می کند اون چیزی که اول فشاری آورد بعد راحت می گذارد (یعنی هر چه حجم وجودتر کنید استفاده از ان راحت تر است ) هم وجود این اقلام کار بسیار مشکلی است مثل این است که خصوصیات فردی تمام افرادی که در یک مملکت زندگی می کنند را م خواهیم کدگذاری کنیم اگر بخواهیم به هر آدم یک کد دهیم کار بسیار سختی است حالا نگاه می کنیم که این را برای چه می خواهیم شاید دنبال شاخصهایی باشیم که نشان دهنده رفاه اجتماعی است و می خواهیم بر این اساس داخل کامپیوتر کد گذاری کینم حالا اگر این که را باز بگیریم اول خیالمون راحت است ولی بعد مورد استفاده ان به درد نمی خورد مهندس هاشمی تنها کاری که کرد این بود که محدودیتهای نرم افزار را کنترل کرد و دید که اجازه 5 رقم 6 رقم که به ان می دهد سعی کرد کوچکترین که یعنی 6 رقم را جمع کرد که این در واقع دستو رالعمل کد گذاری بود با تمام تنوعی که در قطعات وجود دارد کار بسیار حساس است . حالا نرم افزار این امکان را پیدا کرد که قطعات را هم بشناسد با یک کمد6 رقمی قطعه را بشناسد، با یک که6 رقمی کیتها و... را بشناسد . وظیفه نرم افزار این است که این ها را به هم ارتباط دهد و اینها را جابجا کند اگر می خواههد کامپانت را آزاد کند باید مواد اولیه را آزاد کند مقام این ارتباطات با هم انجام می گیرد . گزارشهایی که در واقع از نرم افزار انتظار دارند بخشی از ان گزارش حالی است . (مانده حسابها ، مانده بانکها ،گردش اشخاص ، دارایی جاری و بدهی جاری ، اقلام سرمایه و استهلاکات،...) چند تا گزارش خاص وجوددارد و ان این است که می گویندقطعه ای که الان کدش را می دهند توی کدام یک از کیتها شرکت دارد . می خواهند برای تولید ان برنامه ریزی کنند می خواهند بدانم چند قطعه از این مواد تولید کند که برای سه ماه از موجودی انبار راحت باشند .یک گزارش دیگر وجود دارد که بیان می کند برای تولید این قطر چه کامپانت هایی مورد نیاز گاهی کامپانت ها ترکیبی است . گزارش دیگر این است که بیان می کند برای تولید کامپانت چه موادی لازم است.
گزارش دیگر این است که کسری قطعه را اعلام می کند . یعنی یکبار فرض کنید من می آیم محاسبه می کنم می گویم برای اینکه من خیالم از موجودی این قطعه راحت شود باید بدانم که برای این کیتها چه مقدار لازم دارم . پس من می دانم از یک قطعه باید 500تا در داخل انبار باشد این عدد 500 را به عنوان حداقل موجودی که نقطه سفارش این را به نرم افزار می دهیم و یک آلار می گذاریم و به نرم افزار می گوئیم که کلیه قطعات را با موجودی انبار واین باشد سفارش کنترل کف به محض اینکه این 510 تا بود و 15 تا خروجی زده شدو495 شد این را داخل یست سیاه (لیستی که به ماهشدار دار بگذار) هر وقت من خواستم برای تولید برنامه ریزی کنم که حالا این قالبی را برای تولید بگذاریم و می آیم اول لیست سیاه را نگاه می کنم و ببینیم که کدامیک از قطعات از نقطه بحرانی پائین تر آمده و نیاز به تولید مجدد دارد آنهایی که بیشتر از همه بحرانی شده و افت شدید دارد اونها را اول می گذارم و این یک گزارش دیگر نرم افزار است . گزارش دیگر این است که آنالیز کیت ها را در اختیار می گذاریم .
در مورد ثبت و ضبط دستی کار : در قالب 6 تا فرم این کار انجام شد یک برگ ورود کالاست و یک برگ تولید ، یک برگ ورود تولید کیت داریم که این مجموع قطعات را جمع می کند و به انبار تحویل می دهد یک برگ خروج کالای فروخته شده داریم و یک برگ ورود مواد اولیه داریم و... در واقع ورود و خروج مقام اشکال موادی که گفته شد چه در قالب مواد اولیه و چه در قالب قطعه ساخته شده و چ کیت مقام شده ، چه چیزی که فروخته و چه چیزی که خریداری می شود ، تمامی این ها را در قالب همان 6 تا فرم ثبت و ضبط می کنیم ودر واقع در جای مناسب نرم افزار این ثبت دستی را وارد می کنیم این ثبت در واقع یک ضرورت است .
اقساط ،وامها، بدیها ومخارج جاری شرکتها:
فاجعه ای که در منابع کوچک اتفاق می افتد این است که با بی مهری فوق العاده زیاد نهادهای ذیر بط مواجه هستند یک واحد تولیدی ممکن است با 20 میلیون تومان وام و یا 30 میلیون تومان وام زیرورو شود یعنی باید یک نفس تازه بگیرد و مجدد بتواند رنگ آن وامها را ببیند کارآفرین کسی است که یک خلاقیتی رد وجودش باشد که اگر امکانات مالی و نیروی انسانی مناسب را بتواند به فرصت بگیرد خیلی ها را مشغول به کار می کند یک تولید جدید را عرضه می کند ، در واقع ارزش افزوده برای مملکتش ایجاد می کند و این کارآفرین اگر ابزار به دستش نباشد به دروغی خورد یک توجیه مالی برای شارژ مالی باید وجود داشته باشد شما می آئید یک تسهیلات را می گیرید (500 میلیون تومان باید برای این 500 میلیون تومان یک خوابی دیده باشید که در یک زمان معقول شروع به بازدهی بکند حداقل بتواند اقسام ، وام خودش را جوابگو باشد زمانی ادم باید سراغ وام برود که یک فکر بزرگ اقتصادی در سر داشته باشد و برای تحقق بخشیدن آن فکر بزرگ برود از یک صیفی مثل بانک کمک مالی بگیرد و طبیعتاً بانک هم باید مطمئن بشد که شما هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ مالی از عهده باز پرداخت این اقساط برمی ایید یعنی یک توجیه اقتصادی برای بانک باید داشته باشید بانک نمی آید بدون هیچ عنوانی به شما 500 میلیون تومان بدهد بایک بانک را متقاعد کنید مثلاً:آقا من می خواهم محصول الف را تولید کنم برای این محصول این دستگاهها را نیاز دارم برای این دستگاه فلان قدر پول نیاز دارم و می خواهم بخشی از این پول مثلاً500 میلیون تومان از شما بگیرم و تولیدی که از این دستگاه عایه می شود قطعات است این قیمت بازارش است ، این قیمت تمام شده ای است که من پیش بینی می کنم باید یک طرح توجیهی به بانک بدهید وقتی طرح توجیهی به بانک دار به ااگر بانک بخواهد این تسهیلات را در اختیار شما می گذارد مخارج جاری شرکتها یک سرفصل بسیار خطرناک است برای یک واحد تولیدی به خاطر اینکه عموماً مخارج جاری شرکتهای کوچک رد مقایسه با شرکتهای بزرگ وقتی نسبت می گیریم عدد بزرگتری است برعکس اون چیزی که تصور می شود نیبت به کل هزینه های ان شرکت ،نسبت به تولیدش نسبت به فروش ان هر جور که نیست می گیریم خیلی بزرگتر است اگر یک برنامه ریزی صحیح برای مخارج جاری وجود نداشته باشد با مشکل مواجه می شوند بنابراین باید برای انجام هزینه ها از نوع جاری دستورالعمل هایی باشد که از حالت روزمرگی خرج کردن پرسنل را در بیاورد .
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 4136 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
گزارش کاراموزی کارگاه غیر آهنی 2 در 50 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست
عنوان صفحه
آلومینیم .....................................................................4
و بررسی عوامل موثر بریز.............................12 دانگی آلیژاهای آلومینیوم
مس......................................................... ................7
چدن های داکتیل .............................................. ............11
برنج ............................................. .................................47
برنز ها................................... .. ....................................51
آلیاژ های روی............................ ..............................57
آلومینیم
آلومینیم با علامت شیمیایی AL و شبکه کریستالی FCC می تواند اتم های عناصری مثل کربن ،نیتروژن،بر ، هیدروژن و اکسیژن را به دلیل شعاع اتمی کوچک که دارد در خود به شکل محلول جامد بین نشین حل نماید.
نقطه ذوب 660 درجه سانتیگراد و نقطه جوش آن 2750 درجه می باشد. آلومینیم را در دماهای 1000 درجه و بالاتر از آن استفاده نمی کنند به دلیل اینکه شدیدا اکسید شده و تلفات آن زیاد می باشد. ولی منیزیم و روی این مقدار بیشتری از آلومینیم تلفات دارند. وزن مخصوص 7/2 می باشد و در حالت مذاب 3/2 بنابراین می توان نتیجه گرفت در حالت مذاب انبساط آن زیاد می باشد.در صد انقباض آن در فاز مایع 10% و در حین انجماد 8/6% است و به دلیل انقباض های زیاد به تغذیه در قعات آلومینیم ضرورت می یابد.مهمترین آیاژهای آلومینیم عبارتند از : آلیاژ آلومینیم با منیزیم – مس و سیلیسیم و یا آلیاژهای با ترکیب این سه عنصر لذا در اثر آلیاژ نمودن خواص مکانیکی مقاومت به خوردگی و ماشین کاری آلومینیم افزایش می یابد . به هر حال آلومینیم و آلیاژهای آن به دلیل نقطه ذوب پایین ، سیالیت زیادی که دارد افزایش خواص مکانیکی در اثر آلیاژ سازی و همچنین قابلیت عملیات حرارتی را دارد.
منحنی سرد شدن تعادلی مواد فلزی با یکدیگر متفاوت است مثلا یک آلومینیم خاص را با یک آلیاژ دیگر در نظر بگیرید در فلز خاص در یک دمای خاص انجماد صورت می گیرد .
در صورتی که در یک آلیاژ انجماد در یک فاصله در جه حرارتی صورت می گیرد.
عملیات گاز زدایی با استفاده از گازهای فعال مثل کلر : اگر درجه حرارت 180 درجه برسد ترکیب فوق به شکل حباب در آمده ( فرار می باشد ) و هید روژن به داخل آن نفوذ می کند هر چه عمق مذاب بیشتر باشد گاز زدایی یا بازده ی آن بیشتر می شود. عملا باید 6/0 % گاز کلر مصرف شود که بستگی به نوع آلیاژ نوع کوره و شرایط وارد کردن گاز و روش تهیه قالب و رطوبت هوا دارد.
گاز زدایی باکلر نسبت با ازت برتری دارد چون گاز کلر حباب کارید آلومینیم ریز و بیشتری تولید می کند .
کلر معایبی هم دارد که عبارتست از :
1- سمی بودن کلر 2- تلفات آلومینیم
عملیات با کلرید ها قدیمی ترین روش گاز زدایی می باشد و بر اساس واکنش کلر با فلز است . در این روش تر کیبات کلرید تجزیه شده و در انتخاب کلرید بایستی دقت شود تا ناخالصی وارد مذاب نشود.آلیاژ های Mg-Al که تا 2%Mg خالص به مذاب AL تولید می شود. بدیهی است که تلفات این عنصر زیاد می باشد و از این رو اغلب از آمیژن این عنصر با 10 % Mg استفاده می شود.سیالیت آلیاژهای Mg کم بوده و از این سیستم های راهگاهی معمولا از اندازه عادی بزرگتر انتخاب می گردد.
آلیاژهای Si-Al-Mg :
دو عنصر آلیاژی Si و Mg قادر به ترکیب بوده و ترکیب بین فلزی را بوجود می آورند این عناصر به عنوان یک سیستم آلیاژی شبه دو تایی عمل می کند.
این سیسیتم سه تایی سیستمی است که می توان آن را تحت عملیات حرارتی محلولی و پیر سختی قرار داد . آلیاژهای سه تایی دارای مزیت سیستم شبه دو تایی و همچنین اثرات مفید Si محلول درصد کم Mg تا حدود 3/0 % و درصد های بالای Si یعنی 6-8 %می باشد.
افزایش بیشتر Si باعث بهبود خواص ریخته گری این آلیاژ ها می شود . در بعضی از آلیاژها ترکیب سیلیسیم و منیزیم مضر هستند که در نتیجه به عنوان نا خالصی محسوب می شوند .
به خاطر این که تمامی آلیاژ Al دارای Si می باشد افزایش سختی در اثر تشکیل می باشد و با افزایش این سختی آلیاژ ترد و شکننده می شود.
از خواص قطعات ریخته گری Al می تواند به قابلیت ماشین کاری ، قابلیت پرداخت کاری ، جوش کاری، لحیم کاری و قابلیت عملیات سختی سطحی اشاره کرد . این آلیاژ دارای خواص دیگری مانند استحکام برشی ، استحکام فشاری و مقاومت به خوردگی نیز می باشد.
وزن مخصوص کم:
یک متر مکعب آلومینیوم خالص 8/2827 کیلوگرم وزن دارد و یک متر مکعب از سنگینترین آلیاژهای آلومینیوم (یعنی آلیاژهای حاوی مس و روی) دارای وزنی در حدود 2953 کیلوگرم است. حتی این سنگینترین آلیاژهای آلومینیوم نیز حداقل 1978 کیلوگرم در هر متر کعب سبکتر از وزن هم حجم سایر فلزات ساختمانی (بجز منیزیم) است.
پوشش سخت دادن Hard Coating:
یکی از فرآیندهای آندایزه کردن است که به تدریج اهمیت پیدا میکند و آن را آندایزه کردن سخت یا پوشش سخت دادن مینامند. این فرآیند گرچه در اساس مشابه آندایزه کردن معمولی است ولی از چند نقطه نظر با آن تفاوت دارد. در پوشش سخت، محلول مورد استفاده اسید سولفوریک و درجه حرارت عمل پایینتر است. فرآیند بقدری ادامه مییابد که لایه اکسیدی به ضخامتی تا حدود 5 برابر ضخامت آندایزه کردن معمولی برسد.
پوشش آلومینیومی دادن Alcladding:
بطور کلی آلیاژهای آلومینیوم با استحکام زیاد از نظر خوردگی کم مقاومترین آنها محسوب میگردند. این مطلب بخصوص در مورد آلیاژهای حاوی درصدهای زیاد مس یا روی صادق است. از طرف دیگر مقاومت به خوردگی آلومینیوم خالص بسیار زیاد است. پوشش آلومینیومی دادن یکی از روشهای افزایش مقاومت خوردگی به یک آلیاژ با استحکام زیاد است. در این فرآیند یک لایه آلومینیوم خالص به سطح آلیاژ مورد نظر متصل شده و در نتیجه مجموعه حاصل خواص مورد نظر حاصل میشود. این روش مخصوصاً در محصولات ورقهای مناسب است.
ریخته گری در قالبهای مختلف آلومینیم :
ریخته گری در قالب های فلزی – ریخته گری در قالبهای ماسه
در قالبهای فلزی در رابطه با آلیاژهای آلومینیم – سیلیسیم با افزایش درصد سیلیسیم سختی پیوسته افزایش می یابد با افزایش در صد سیلیسیم تا حدود 12% استحکام کششی افزایش و بعد از آن کاهش می یابد و همچنین با افزایش آن تا حدود 6% از دیادطول کاهش می یابد.
در رابطه با قالب های ماسه ای با افزایش درصد سیلیسیم تا حدود 22% استحکام افزایش و بعد از آن کاهش می یابد .
افزودن سیلیسیم به مذابآلومینیم توسط آلیاژ ساز های آلومینیم-سیلیسیم که دارای 13 تا 23 % سیلیسیم می باشد صورت می گیرد این آلیاژ ساز به دلیل نقطه ذوب پایین یعنی 580 درجه سانتیگراد به راحتی در مذاب آلومینیم قابلیت حل شدن دارند.
روش های مختلف قالبگیری آلیاژهای آلومینیم :آلیاژهای آلومینیم با کلیه روش های قالبگیری موقت ماسه ای ، گچی پوسته ای ، سرامیکی و قالب های فلزی و قالب های تحت فشار قابلیت ریخته گری دارند.
ریخته گری در قالب های ماسه ای از انواع ماسه های سیلیسی ، زیرکنی ، کرومیتی استفاده می شود و در قالب های فلزی جنس قالب های فلزی از چدن خاکستری پر کربن بوده و سطح آن را با گرافیت پوشش می دهند..
اثرات متقابل هیدروژن محلول در مذاب و عملیات بهسازی با استرانسیم بر تخلخل در آلیاژ آلومینیم 319
چکیده مطلب
افزودن استرانسیم اصلاح ساختار سیلسیم یو تکتیکی از حالت درشت و سوزنی به حالت ظریف و رشته ای شکل ، هم اکنون بعنوان یک فرایند مهم در ذوب آلیاژهای آلومینیوم - سیلسیم مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از اثرات جانبی عملیات بهسازی با استرانسیم ، افزایش تخلخل در قطعات ریخته گری است. در این پژوهش اثر عملیات بهسازی بر تخلخل در شرایط انجماد اتمسفری (فشار 1 اتمسفر ) و انجماد تحت خلا نسبی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد در صورت استفاده از قالب فنجانی شکل جدار نازک (قالب متداول در آزمایشات انجماد تحت خلا نسبی ) عملیات بهسازی با استرانسیم تاثیر قابل ملاحظه ای بر تخلخل ندارد.
تاثیر عوامل مختلف بر ریز ساختار آلومینیم و چدن نشکن نیمه جامد در روش سطح شیبدار
چکیده مطلب
روش استفاده از سطح شیبدار یکی از جدیدترین روشهای تولید قطعات از طریق ریخته گری نیمه جامد - نیمه مایع می باشد که از تکنولوژی ساده تری نسبت به روشهای متداول دیگر از قبیل ریخته گری همزدنی یا مغناطیسی برخوردار است. پارامترهای موجود در این روش مانند طول و زاویه سطح شیبدار تعیین کننده زمان و میزان اعمال تنش بر مخلوط نیمه جامد در حین عبور از سطح شیبدار هستند. در تحقیق حاضر تاثیر پرامترهای مذکور بر ریز ساختار آلیاژ A1365 و چدن نشکن با استفاده از سطح شیبدار مسی مورد بررسی قرار گرفته است...
کلیدواژگان:Gray Cast iron , Silicon content , Microstructure , cooling curve , Mechanical properties.
چکیده :
در تحقیق حاضر تاثیر انواع متغیر های ریخته گری را بر روی ریز دانگی آلیاژهای آلومینیوم مطالعه و بررسی شده است. تحقیقات نشان داده است که عوامل متعدد و روشهای گوناگونی جهت ریز دانگی آلیاژهای آلومینیوم وجود دارد. بطور عمده به سه روش گرمایی (1-سرعت سرد کردن 2-فوق ذوب 3-فشار ) ، شیمیایی (1- مواد جوانه زا 2-پودر فلزات ) و دینامیکی (1-لرزانش 2-حبابهای گازی 3-پوششهای فرار) تقسیم بندی می شوند. در پروژه حاضر عوامل و روشهای گوناگون به طور مطلوبی بررسی شده و یکی از روشها که لرزانش مذاب است بطور عملی آزمایش گردیده است. به این منظور 6 نمونه ریخته شده و مورد بررسیهای ماکروسکوپی قرار گرفتند. این بررسی ها نشان داد که در عملیات لرزانش ریزدانگی به صورت بسیار خوبی صورت گرفته است ولی در عین حال سبب افزایش خلل وفرج شده است.
مقدمه
عموما ساختارهای ریز دانه دارای خواص مطلوب تری از ساختارهای درشت دانه می باشند.به این منظور همواره ریخته گران به دنبال یافتن روشهای برای ریز کردن دانه ها می باشند.اضافه کردن جوانه زا به مذاب متداول ترین روش ریز کردن دانه ها می باشد. علاوه بر این روش، عوامل و روشهای دیگری نیز برای ریز کردن دانه ها وجود دارد که در شرایط خاص مورد استفاده قرار می گیرند. این پژوهش در پی آن است که عوامل و روشهای گوناگون مطرح در مقالات منتشر شده را به طور خلاصه بررسی نماید. همچنین روش لرزانش مذاب در همگام انجماد را بصورت عملی مورد آزمایش قرار دهد.
1-بررسی مقالات علمی :
روشهای ریز کردن دانه بندی آلیاژهای آلومینیوم بطور عمده به سه روش گرمایی (1-سرعت سرد کردن 2-فوق ذوب 3-فشار ) ، شیمیایی (1- مواد جوانه زا 2-پودر فلزات ) و دینامیکی (1-لرزانش 2-حبابهای گازی 3-پوششهای فرار) تقسیم بندی می شوند، که در زیر به تفکیک مورد بررسی قرار می گیرند.
1- 1- روشهای گرمایی:
1-1-1- تاثیر سرعت سرد کردن بر اندازه دانه:
سرعت سرد شدن به عنوان یک پارامتر مهم در انجماد قطعات ریختگی همواره مورد توجه بوده است . سرعتهای انجمادی مختلف باعث تغییر ریز ساختار ، اندازه دانه ، مورفولوژی سیلیسیم
یوتکتیکی ، فاصله بین بازوهای دندریت و فازهای بین فلزی و بطور کلی خواص مکانیکی آلیاژ های آلومینیم می گردد .
برای بررسی اثر سرعت سرد کردن دو گونه آزمایش انجام شده است. تعدادی با استفاده از نمونه پله ای جهت بررسی اثر ضخامتهای مختلف (سرعتهای مختلف سرد شدن ) بر روی ریز دانگی و تعداد دیگری با استفاده از انواع مختلف قالب ( جنس قالب و میزان انتقال حرارت در آن ) به بررسی اثر نوع قالب بر روی ریز دانگی پرداخته اند.
پس از بررسی نمونه ها مشاهده گردیده است با افزایش ضخامت از 5 تا 30 میلیمتر اندازه دانه ها زیاد می شود علت افزایش اندازه دانه در ضخامتهای بالاتر افزایش زمان انجماد و کاهش سرعت سردشدن می باشد که منجر به ایجاد دانه های درشت تر در انتهای انجماد می گردد . با توجه به نتایج تجربی بدست آمده ( شکل (1)) مقدار افزایش اندازه دانه حدود 8 درصد می باشد. [1]
-1-نتیجه گیری از آزمایش:
پژوهش حاضر نشان می دهد که لرزانش مذاب در حین انجماد اثرات قابل ملاحظه ای بر ساختار ماکروسکوپی آلیاژهای Al - Si دارد در این آلیاژها لرزانش مذاب سبب تشکیل دانه های محوری ریز به جای دانه های درشت و ستونی در ساختار ماکروسکوپی می گردد. (جدول 2) از طرف دیگر مشاهده می گردد که با ریز شدن دانه بندی، میزان تخلخل بشدت افزایش یافته و از چند درصد به بیش از 10 درصد افزایش یافته است. این امر باعث میگردد که بهبود خواص مکانیکی که از ریز بودن دانه بندی انتظار میرود بدلیل وجود تخلخل زیادتر حاصل نگردد.
این بدین معنا است که ریز کردن دانه ها به وسیله لرزانش باعث افزایش تخلخل نیز می گردد و در نتیجه در مجموع باعث میگردد خواص مکانیکی افزایش نیابد و در نهایت قطعات تولیدی دارای کیفیت کمی باشند. این موضوع (ایجاد تخلخل) محدودیتی است که گسترش استفاده از لرزانش را در تولید قطعات تا ده ها سال پس از دست یابی بشر به این دانش فنی در دهه 1930 میلادی به تاخیر انداخت. در دهه 1960 میلادی تکنولوژی استفاده از (Hot Isostatic Press) HIP به منظور مسدود کردن تخلخل ها پس از ریخته گری باعث گسترش استفاده از لرزانش در تولید قطعات ریخته گری گردید.[10]
HIP روشی است که در آن قطعات در دماهای بالا تحت فشار همه جانبه بالایی قرار میگیرد و طی آن تخلخل های درونی قطعه از بین می رود.
اندازه متوسط دانه ها بشدت به دامنه ارتعاشات بستگی دارد و با افزایش دامنه ارتعاشات اندازه دانه ها کاهش می یابد. از طرف دیگر لرزانش مذاب سبب ریزتر و کروی تر شدن فاز سیلیسیم می گردد این عملیات در صورت کم بودن دامنه ارتعاشات سبب کاهش مقدار تخلخل می گردد ولی در نمونه ریخته شده به دلیل زیاد بودن دامنه ارتعاشات افزایش میزان تخلخل مشهود می باشد.
مس
معمولا این نوع آلیاژ ها در صنایع الکترونیک و برق استفاده می شود که تا حدود 2 درصد شامل ناخالصی می باشد و جود ناخالصی باعث کاهش هدایت الکتریکی آلیاژ می شود ناخالصی های موجود شامل روی آرسنیک کادمیم سیلیسیم کرم ونقره می باشد به علت قابلیت اکسیداسیون بالا و انجماد خمیری و سیالیت پایین ریخته گری این آلیاژ مشکل می باشد
برنج آلیاژ مس – روی (برنج) ...................................................................................
فاز B و B' دارای سختی و مقاومت به سایش بالا می باشد و باعث افزایش استحکام و سختی آلیاژ می شود افزایش بیشتر روی در آلیاژ باعث تشکیل فاز گاما می شود Cu5Zn8 این فاز فوق العاده شکننده بوده و باعث ایجاد ترک و کاهش خواص مکانیکی در آلیاژ می شود وجود ناخالصی ها در برنج ها باعث تشکیل فاز های میانی Cu2ZnAl و Cu2ZnSn,Cu5ZnMg این فاز ها به شکل ناخالصی و آخال باعث کاهش خواص آلیاژ می شود .
نوع آلیاژ رنگ و مشخصات مس
Cu>98 رنگ و مشخصات مس
بین 98 تا 90 طلایی تیره زرد تیره
بین 85تا 80 رنگ سرخ مس
بین 65 تا 70 رنگ زرد – زرد روشن
کمتر از 60 رنگ زرد متمایل به سفید
آلیاژ مس قلع( برنز) ..................................................................................................
وجود قلع در مس باعث افزایش استحکام و خواص مکانیکی می شود حد حلالیت قلع در مس در فاز آلفا حدود 13.5 درصد است و در درجه محیط مقادیر بسیار کوچک و صفر می رسد
قلع در مس تشکیل فاز بین فلزی دلتا را می دهد Cu3Sn8 این فاز ، فاز سختی بوده و باعث افزایش سختی آلیاژ می شود عموما آلیاژ های مس قلع زیر 20 درصد قلع دارند و آلیاژ هایی که 5 تا 10 درصد قلع دارند دارای فاصله انجماد بسیار طولانی 200درجه و لذا انجماد خمیری دارند یکی از آلیاژ های برنز آلیاژ زنگ می باشد که دارای 20 تا 23 درصد قلع می باشد و سختی و شکنندگی زیاد دارد وجود سرب باعث افزایش خاصیت ماشین کاری می شود وجود آلومینیم در آلیاژ های مس قلع باعث افزایش سختی و شکنندگی این نوع آلیاژ ها می شود و همچنین وجود آهن در ترکیب شیمیایی این نوع آلیاژ ها به ریز شدن شبکه کریستالی کمک می کند .
آلیاژ های برنز در یاتاقان ها و نقاطی که میزان خوردگی بالا می باشد استفاده می شود مانند اسکله ها و کشتی ها همچنین درجه حرارت ریخته گری برنز 1070 تا 1150 درجه می باشد
(آلیاژ های مس نیکل ( ورشو......................................................................................
ورشو آلیاژی از مس و نیکل بوده این آلیاژ جلای فلزی بالایی دارد و عموما در ساخت صنایع و اشیاء هنری و صنایع غذایی استفاده می شود همچنین این آلیاژ به نقره آلمانی نیز معروف می باشد
آلیاژ مس – قلع روی بوده عموما 10 قلع و 20 درصد روی دارد این نوع آلیاژ مقاومت به خوردگی بالایی در آب دریا داشته لذا در صنایع دریایی از آن استفاده می شود .
آلیاژ مس سرب .:...................................................................................................
حلالیت سرب در مس پایین بوده که حلالیت 0.002 درصد می باشد وجود عناصر مانند قلع باعث افزایش حلالیت سرب در مس می شود حلالیت را تا 0.005 افزایش پیدا می کند سرب به دلیل وزن مخصوص بالایی که دارد تمایل به جدایی زیادی در آلیاژ دارد لذا در حین ریخته گری پایین عملیات مخلوط کردن و هم زدن انجام شود سرب در اکثر برنج ها و برنز ها تا حدود 2 درصد وجود دارد که بعلت افزایش قابلیت ماشین کاری و روغن کاری می شود اما د رآلیاژ های یاتاقان میزان سرب تا 50% افزایش پیدا می کند معروف ترین آلیاژ مس سرب آلیاژ 85 % مس 5% روی 5% سرب 5% قلع که آلیاژ معمولا برای ساخت قطعات هیدرولیکی استفاده می شود فوق ذوب در آلیاژ های مس سرب در حدود 150 درجه بوده که برای جلوگیری از رسوب در فاز مذاب می باشد .
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
گزارش کارآموزی کارگاه ساختمانی(سازه های فلزی)در 31 صفحه ورد قابل ویرایش
بسمه تعالی
مقدمه :
پس ازانتخاب واحد کار آموزی به عنوان یکی از واحد های ترم امسال به سرکار در کارگاه رفتم. البته لازم به ذکر است که من قبلاً این کار را انجام داده ام و به کار گاه های زیادی رفته ام و چیزهایی یاد گرفتم. اما به عنوان واحد درسی که بخواهم آن را پاس کنم قرار شد به کارگاه بروم واین بار به عنوان کار آموز در آنجا حضور داشته باشم. امیدوارم که آن چند بار که به کارگاه رفته ام به همراه این 2 واحد کار آموزی که به گفته استاد راهنما باید 144 ساعت کاری در محل کار باشد بتوانند به تجربه ها و دید های من افزوده و در آینده شغلی بنده نقش به سزایی داشته باشند و امیدوارم که خواننده این تحقیق از اشتباهاتی که در جمله بندی و ترکیب فارسی نویسی در آن دیده می شود بر من خرده نگیرید.
انشاالله که مورد قبول شما استاد گرامی واقع شود.
اولین روز در کارگاه (1)
ساختمان دارای 9 ستون است که دو تا از ستونها میله گرد 22 و بقیه میله گرد 20 استفاده شده اند. ساختمان حدود 80 متر زیر بنا دارد و قرار است تا سه طبقه پیلوت ادامه پیدا کند. لازم به ذکر است نمره میله گردها در طبقات بعدی کم شده تا اینکه در طبقه آخر به میله گرد شماره 14 می رسد.
دومین روز در کارگاه (2)
امروز کارگری در گوشه کارگاه مشغول ساختن انبار برای مصالح ساختمانی و وسایل کارگران است بدین گونه که ابتدا ملات بعمل میآورد و سپس با ریختن در روی یک خط راستای دیوار را مشخص میکند سپس در دو انتهای این خط بر روی ملاتها دو بلوک قرار می دهد و بعد بوسیله ریسمان بقیه بلوکها را در یک راستا می چیند و همچنین بوسیله شاقول عمود بودن بلوکها را مقایسه میکند و اینکار را در هر ردیف انجا داده تا دیوار مورد نظر ساخته شود. پس از ساخت دیوارهای انبار، کارگران بوسیله چوب و ایرانیت سقف انبار را درست می کنند سپس درب آهنی انبار را که به صورت آماده خریداری شده بود را جا میزنند.
سومین روز در کارگاه (3)
در این مدت کارفرما مشغول تهیه میله گردها و وسایل مورد نیاز کارگاه بود و در واقع این چند روز فرصت مناسبی بود تا در فنداسیون عمل گیرش کاملا" انجام گیرد. به علت گرمای هوا و آفتاب مستقیم که به بتون می تابید هر روز یک کارگر بتون فنداسیون را در سه مرحله آب پاشی می کند تا به اصطلاح بتون نسوزد.
چهارمین وپنجمین روز در کارگاه (4و5)
پس از این چند روز کارگران جهت ادامه کار خود به این نتیجه رسیدند که سطح فنداسیون از سطح کوچه پاییین تر است در واقع خاک برداری بیشتر از حد مورد نیاز بوده و آرماتورهای ریشه حدود 130 تا 140 سانتیمتر از فنداسیون بیرون آمدند که کارگران برای اینکه این فاصله را از بین ببرند تصمیم گرفتند پای این آرماتورها بتون بریزند تا با کوچه هم سطح شود و برای پیدا کردن این ارتفاع از شلنگ تراز استفاده کردند، بدین گونه بود که ابتدا از سطح کوچه یک متر به بالا اندازه گرفته و خطی را روی یکی از دیوارها کشیدند بعد به وسیله شلنگ تراز هم سطح آن خط را روی میله گردهای ریشه به دست آورده و بعد یک متر پایین تر از آن را سطح کوچه در نظر گرفتند سپس به وسیله بلوک محدوده ای را دور آرماتور بوجود آورده و تا سطح مشخص شده بتون ریختند.
برای تهیه بتون از مخلوط دو نوع ماسه و شن نخودی و سیمان و آب استفاده کردند و دو کارگر مشغول همزدن مخلوط هستند و بتون آماده شده را توسط فرغون به پای ستون می برند ناگفته نماند که فضاهای باقی مانده روی فنداسیون جهت هم سطح شدن با کوچه بعدها پر می شود.
ششمین روز در کارگاه (6)
کارگران در حال خرد کردن میله گرد نمره 10 برای درست کردن خاموت جهت به کار بردن در ستون 35×35 می باشد برای این کار چند میله گرد را کنار هم گذاشته و به اندازه 120 سانتیمتر میله گردها را خط کشی می کنند سپس هر شاخه را به وسیله قیچی برش می دهند و هر شاخه 12 متری به 10 میله گرد کوچک تقسیم می شود پس از خرد کردن حدود 50 شاخه یک کارگر مشغول شکل دادن میله ها به شکل خاموت روی میز خاموت است و تا غروب توانست حدود 500 خاموت درست کند. دو تن از کارگران دیگر مشغول برش میله گرد نمره 20 و 22 بوسیله اره اهن بر می باشند که برای هر ستون 6 میله گرد 4 متری نیاز هست.
نوزدهمین روز در کارگاه (19)
امروز کارگران مشغول مخلوط کردن شن و ماسه و سیمان و آب به اندازه کافی برای تهیه بتون دو ستونی که دیروز قالب آن بسته شده بود هستند و سپس مشغول ریختن بتون به داخل قالب همانند ستونهای قبلی شدند و پس از آن نسبت به ساخت بقیه صفحه ها یچوبی برای کف قالب های شناژ اقدام کردند.
بیستمین روز در کارگاه (20)
کارگران پس از باز کردن قالبهای چوبی ستونهایی که دیروز بتون ریزی کردند شروع به قرار دادن صفحه های چوبی کف شناژها در محلها ی تعیین شده نمودند که این کا ربه این طریق است که پس از بالا کشیدن این صفحه ها آنها را به وسیله سیم به میله گردهای ستون بسته و سپس شروع به شمع کوبی میکنند و حدودا" در هر 40 سانتیمتر یک شمع قرار می دهند وبه وسیله شمع ها این صفحات را در جای خود محکم کرده و آنها را مهار می کنند و این کار را تا قرار دادن تمامی صفحات انجام می دهند.
در دو تا از صفحات به علت طولانی بودن، کارگران از لوله های فلزی نیز در زیراین صفحات استفاده کردند تا بار سنگین بتون شناژ را به راحتی تحمل کند و همچنین این لوله ها را با سیم به یکدیگر و شمع ها ی زیر آن بستند تا نلغزد.
بیست و یکمین روز در کارگاه (21)
امروز کارگران مشغول تمام کردن کار نا تمام دیروز شان هستند و شمع های باقیمانده زیر صفحه شناژها را در جای خود مهار کرده و همچنین نسبت به محکم تر کردن صفحات قبلی اقدام کردند.
مشخصات شمعهای بکار رفته در این کار به گونه ای است که این شمعها چوبی بوده و تعدادی از آنها بلندتر از حد نیاز و تعداد دیگر کوتاهتر بودند که برای رفع این مشکل کارگران از اره کردن یا قرار دادن تخته و گوه و وسایل شبیه آن در زیر شمع این مشکل را رفع کردند.
بیست دومین روز در کارگاه (22)
امروز نوبت به تهیه و برش میله گردهای تیرهای افقی یا شناژها است برای این کار کارگری با برش میله گردهای نمره 10 به این گونه که ابتداد میله گرد را به اندازه 120 سانتیمتر اندازه گرفته و علامت می زند و سپس باقیچی ان را برش می زند و میله گردها را برای خاموت آماده می کنند سپس در گوشه دیگر کارگاه کارگر دیگری مشغول درست کردن خاموتهایی به اندازه 25×30 سانتیمتر است.
پس از آن نوبت به برش میله گردهای نمره 16 و 18 جهت استفاده در شناژهای ساختمان بدینگونه که اندازه این میله گردها به فاصله بین اولین و آخرین ستونها از هر طرف می باشد و به علت وجود کنسول در یک سمت ساختمان حدود 1 متر میله گرد از ستون آن سمت بیرون می آید و همچنین سر این میله گردها از هر طرف 10 سانتیمتر خم می شود تا داخل بتون درگیر شود.
بیست و سومین و بیست و چهارمین روز در کارگاه (23و24)
کارگران مشغول بافتن آماتورها بر روی صفحات کف قالب چوبی هستند بدینگونه که ابتدا یک میله گرد کوچک را به میله گردهای بیرون آمده از ستون به صورت افقی می بندند و سپس شش میله گرد شناژ را به کمک یکدیگر بالا برده و در جای خود قرار می دهند که سه تا از آنها را بر روی این میله های کوچک قرار داده و سه تای دیگر را در زیر این میله ها سپس میله گردهای آرماتور را جمع کرده و با سیم آنها را در چند نقطه می بندند. این عمل را به این علت انجام می دهند که میله ها طولانی بوده و مانع بر سر راه آنها قرار دارد و خاموتها را نمی توان به راحتی از آن رد کرد سپس کارگری خاموتها ی مورد نیاز را آورده و آنها را به محل انتقال می دهدو دهنه خاموتها را با فشار دست باز می کند و از قسمت جمع شده میله ها را رد می کند تا میله ها داخل خاموت قرار گیرد. ناگفته نماند که برای میله ها ی کوتاه و بدون مانع ابتدا خاموتها را از یک سر میله ها وارد می کنند و سپس اقدام به بافتن می نمایند. تعداد خاموتها بدین گونه است که در نزدیک ستون به فاصله 10 سانتیمتری و به تعداد شش عدد می بندند و بقیه طول آرماتورهای شناژ را که مابین دو طول 60 سانتیمتری قرار می گیرد خاموتها را به فاصله 15 سانتیمتری می بافند.
پس از این که خاموتها را به تعداد کافی از روی میله گردها رد کردند سیم مفتول آرماتورها را باز میکنند در این حالت به دلیل وجود میله ها ی کوچک افقی که در فضایی بالاتر از ستون بسته شده و سه میله گرد آرماتور روی آن قرار دارد آرماتور شناژ بالاتر از صفحه های چوبی قرار می گیرد و در این حالت مکان خوبی برای بافتن می باشد که کارگران شروع به بافتن آرماتورها می کنند با این حساب که سر خم شده میله گردها به سمت داخل و به صورت منظم قرار گیرد.