پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل

پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل

دانلود مقاله بررسی امنیت در شبکه های محلی و بی سیم

مقاله بررسی امنیت در شبکه های محلی و بی سیم در 18 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی کامپیوتر و IT
فرمت فایل doc
حجم فایل 396 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 18
مقاله بررسی امنیت در شبکه های محلی و بی سیم

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی امنیت در شبکه های محلی و بی سیم در 18 صفحه ورد قابل ویرایش

مقدمه

شبکه های محلی بی سیم (Wireless Local Area Network:WLAN) را می توان در اغلب سازمان های بزرگ مشاهده کرد. امروزه هر چه بر عمومیت و محبوبیت این شبکه ها افزوده می شود دو نکته مهم یعنی مدیریت و امنیت، بیش از پیش اهمیت خود را نشان می دهد. به خصوص در سازمان های بزرگ که مساله امنیت بسیار حائز اهمیت است، نوع خطراتی که این شبکه ها را تهدید می کند و نحوه مقابله با آن ها اهمیتی حیاتی دراد.

اقدامات امنیتی اولیه باید به نحوی انجام گیرند که مزایای شبکه های بی سیم همچنان پابرجا و محفوظ بماند و راهکارهای امنیتی آن قدر دشوار نباشند که علت وجودی شبکه بی سیم را زیر سوال ببرند. به همین منظور در این نوشتار ابتدا مبانی شبکه های محلی بی سیم مورد بررسی قرار می گیرند و در ادامه نحوه مقابله با انواع خطراتی که چنین شبکه هایی را تهدید می کنند، مرور خواهد شد. لازم به ذکر است که در این متن هر جا از «شبکه بی سیم» نام برده شده است، مقصود «شبکه محلی بی سیم» بوده است.
فناوری شبکه های بی سیم

فناوری بی سیم در سال های اخیر به نحو شگرفی رشد کرده است تا حدی که امروزه به عنوان یکی از راه حل های مناسب جهت سازمان های بزرگ مطرح می باشد. در واقع رشد تعداد رشد تعداد کاربران متحرکی (mobile) که بایستی با شبکه های محلی در ارتباط باشند، استفاده از شبکه های بی سیم را اجتناب ناپذیر ساخته است. کاربرانی که در عین داشتن آزادی عمل در جابجایی و تحرک، نیاز به ارتباط online با شبکه محل کار خود را دارند. این کاربران عامل پدید آمدن شبکه های دسترسی از دور ، موبایل و بی سیم بودند. بنابراین پیش بینی ها تا سال 2005 دیگر همراه داشتن ادواتی که قدرت پردازشی و ارتباطی آن ها بسیار بیشتر از کامپیوترهای رومیزی فعلی است ، تعجب آور نخواهد بود.

در این میان، شبکه محلی بی سیم که به اختصار به آن WLAN ( به جای Wireless Local Area Network) گفته می شود از طیف گسترده رادیویی جهت برقراری ارتباط بین سازمان و کاربران متحرک استفاده می کند. باند فرکانسی مورد استفاده در این رده کاری برابر 4/2 گیگاهرتز می باشد که بی نیاز از مجوز فرکانسی است. این باند فرکانسی برای چنین ارتباطاتی اختصاص یافته و به صورت دو طرفه عمل می کند.

البته برخی ادوات بی سیم دیگر از باند فرکانسی GHz5 استفاده می کنند. از آن جایی که این روش ارتباطی، شیوه ای بسیار مناسب و کارآمد است. موسسه مهندسان برق و الکترونیک آمریکا (IEEE) طی چندین استاندارد، مشخصه های چنین شبکه هایی را تبیین نمود و تحت عنوان خانواده 802.11 آن ها را معرفی کرد. این مجموعه استاندارد دارای زیربخش هایی به شرح زیر است:


IEEE 802.11b

دستگاه هایی که این استاندارد را رعایت می کنند جهت کار در باند فرکانسی 4/2 گیگاهرتز و سرعت انتقال 11 مگابیت در ثانیه در فواصل حدود 50 تا 100 متر طراحی شده اند. بسیاری از سازندگان معتبر تجهیزات شبکه بی سیم از این استاندارد پیروی می کنند و در حالت حاضر اغلب سازمان ها از آن سود می برند. از آن جایی که مشخصه هایی که در این استاندارد تعریف شده اند بسیار کم اشکال و پایدار هستند ، توصیه می شود که در سازمان های بزرگ از آن استفاده شود.

البته به علت تعداد زیاد استفاده کنندگانی که در باند Ghz4/2 عمل می کنند. امکان تداخل بین دستگاه های آن وجود دارد، ضمن آن که 802.11b فقط از 3 کانال ارتباطی ( از مجموع 11 کانال) روی این باند استفاده می کند. شیوه ارتباطی نیز DSSS ( طیف گسترده رشته ای مستقیم) است.

IEEE 802.11g

این مشخصه نیز مربوط به باند فرکانسی Ghz4/2 است ولی جهت کار با سرعت 22 مگابیت بر ثانیه در مسافت های 30 الی 70 متری هر چند که سرعت این استاندارد در حد 22 مگابیت تعریف شده است. اما پیاده سازی آن بسیار گران قیمت بوده و به همین علت در کاربردهای محدودتر نظیر بازار ادوات (Small Office/Home Office)SOHO مورد استفاده قرار می گیرد.


این اصطلاح هنگامی به کار می رود که شخص مشغول نظارت بر ترافیک شبکه ( به طور قانونی یا غیرقانونی ) باشد. اغلب اطلاعات ارسالی توسط Access Point ها به راحتی قابل Sniff کردن است زیرا فقط شامل متون معمولی و رمز نشده است. پس خیلی آسان است که نفوذگر با جعل هویت دیجیتالی یکی از کاربران شبکه به داده های ارسالی یا دریافتی AP دسترسی پیدا کند.
Spoofing

این اصطلاح هنگامی استفاده می شود که شخصی با جعل هویت یکی از کاربران مجاز اقدام به سرقت داده های شبکه بنماید. به عنوان مثال ،فرد نفوذگر ابتدا با Sniff کردن شبکه، یکی از آدرس های MAC مجاز شبکه را به دست می آورد، سپس با استفاده از آن، خود را به عنوان یکی از کاربران معتبر به AP معرفی می نماید و اقدام به دریافت اطلاعات می کند.
Jamming

این اصطلاح به معنای ایجاد تداخل رادیویی به جهت جلوگیری از فعالیت سالم و مطمئن AP است و. از این طریق فعالیت AP مختل شده و امکان انجام هیچ گونه عملی روی شبکه میسر نخواهد شد. به عنوان نمونه، دستگاه های منطبق بر 802.11b ( به جهت شلوغ بودن باند فرکانسی کاری آن ها ) به سادگی مختل می شوند.
Session Hijacking

در این جا فرد نفوذگر خود را دستگاهی معرفی می کند که ارتباطش را با AP از دست داده و مجدداً تقاضای ایجاد ارتباط دارد. اما در همین حین، نفوذگر همچنان با شبکه مرتبط بوده و مشغول جمع آوری اطلاعات است.
Denial Of Service

این اصطلاح هنگامی به کار می رود که نفوذگر وارد شبکه شده است و ترافیک شبکه را با داده های بی ارزش بالا می برد تا حدی که شبکه به طور کلی از کار بیفتد یا اصطلاحاً Down شود. یکی از راه های ساده این کار، ارسال درخواست اتصال به شبکه (Log on) به تعداد بی نهایت است.
Man in the Middle

در این حالت، فرد نفوذگر اقدام به تغییر پیکربندی ادوات متحرک به همراه شبیه سازی وضعیت Access Point می نماید. در نتیجه ترافیک شبکه به محل دیگری که در آن AP شبیه سازی شده انتقال می یابد. در چنین وضعیتی ، نفوذگر می تواند کلیه اطلاعات را بدون نگرانی و واسطه بخواند و جمع آوری کند، ضمن آن که کاربران همگی فکر می کنند که مشغول کار در شبکه خودشان هستند. انجام این کار چندان مشکل نیست زیرا تمامی شبکه های WLAN از احراز هویت در سمت سرویس گیرنده (Client-Side authentication) استفاده می کنند و احراز هویتی در سمت AP صورت نمی گیرد. در نتیجه، کاربران از اتصال به AP مجازی یا غیرمجاز مطلع نمی شوند.

با توجه به آنچه توضیح داده شد وضعف های امنیتی فراوانی که مشخصه های بنیادین WLAN ها دارند، سازمان ها ونهادهایی همچون IEEE و WiFi ویژگی های امنیتی متعددی را برای WLAN پیشنهاد و استاندارد نموده اند.
Wired Equivalent Privacy –WEP

مشخصه 802.11b نوعی روش رمز نگاری اولیه به نام WEB دارد که در حالت پیش فرض ، غیرفعال است. WEB از فرمول RC-4 و 40 بیت برای رمز نمودن اطلاعات استفاده می کند که با ابزارهای قفل شکن امروزی، طی چند ثانیه رمز آن گشوده می شود در نسخه های جدید WEB از رمزنگاری 128 بیتی استفاده می گردد که بسیار بهتر از حالت قبل است اما همچنان کافی نیست.

نقیصة امنیتی که در این جا دیده می‎شود فقط در نحوه رمزنگاری نیست، بلکه در مورد کلیدی (key) است که از آن برای رمزگشایی استفاده می گردد زیرا این کلید حالت ایستا دارد، به این معنی که کلید رمزگشا برای همه داده های تبادلی در طی زمان ثابت و یکسان باقی می ماند و در نتیجه شرایط برای نفوذگر مهیا می گردد. اغلب سرپرستان شبکه های WLAN هرچند ماه یک بار اقدام به تعویض کلید می کنند زیرا ارسال کلید جدید روی شبکه کار آسانی نیست و لازم است که تنظیمات همه APها را به طور دستی تغییر دهند.

اگر در شبکه WLAN حالت رمزگشایی 40 بیتی برقرار باشد، یک نفوذگر به آسانی با گرفتن چندین فریم از داده های ارسالی می‎تواند طی چند ثانیه به کلید اصلی دست پیدا کند. حتی اگر از حالت 256 بیتی نیز استفاده گردد، باز هم نفوذگر قادر به رمزگشایی پیام ها می‎باشد و لیکن به مدت زمان بیشتری برای جمع آوری تعداد زیادتری از فریم ها نیاز خواهد داشت.

WEP همچنین دارای ویژگی های احراز هویت (از نوع ساده) نیز هست و کاربران جهت دسترسی به شبکه به یک Service Set Identifier: SSID نیاز دارند که عبارت است از یک رشته 32 کاراکتری منحصربه فرد که به ابتدای بسته های داده ای WLAN الصاق می گردد. این کار بدین منظور صورت گرفته که شبکه مطمئن شود فقط بسته هایی که دارای این مشخصه هستند مجاز به دسترسی می باشند. البته به دست آوردن SSID نیز برای نفوذگران کار آسانی نیست.

Access Point های شبکه در ضن، دارای جدولی از آدرس های MAC مجاز شبکه می باشند که به احراز هویت کارهای شبکه کمک می‎کند.

همان گونه که گفته شد، در حالت پیش فرض، ویژگی های WEP غیرفعال است. نخستین کاری که سرپرست شبکه WLAN باید انجام دهد فعال کردن آن است تا حداقل راه ورود نفوذ گرانی که فقط به دنبال شبکه های فاقد ویژگی های امنیتی می گردند را سد کند نکته دیگری که باید در این مورد گفته شود نیز این است که اغلب AP ها برای اختصاص آدرس P از پروتکل (Dynamic Host Configuration Protocol) DHCP استفاده می کنند و به طور پویا به دستگاه های بی سیم که قصد اتصال به شبکه را دارند، آدرس های IP اختصاص می دهند . این مورد نیز از جمله راه های ورودی غیرمجاز نفوذگران به داخل شبکه است.

سازمان IEEE در کنار ویژگی های WEP، تعاریف و مشخصه های امنیتی دیگری را نیز برای شبکه های WLAN در نظر گرفته است که در کنار رمزنگاری های 154 بیتی و 256 بیتی، کار احراز هویت کاربران را کارآمدتر می نماید.

1. هدف از ایجاد شبکه WLAN را به روشنی مشخص کنید. ضعف امنیتی ذاتی شبکه های WLAN نباید شما را از استفاده از آن ها منصرف کند ولی به یاد داشته باشید که هرگز برای کارهای بسیار حساس و حیاتی از آن استفاده نکنید. این شبکه ها برای ساده کردن امور جاری سازمان مناسب هستند و بهتر است در همان حوزه ها مورد استفاده قرار گیرند.

2. کاربران شبکه را به دقت مشخص کنید. واضح است که اگر در تعیین هویت کاربران و مشخص نمودن آن ها کوتاهی کنید، هیچ کدام از شیوه های امنیتی نمی توانند به سادگی جلوی خرابکاری کاربران غیرمجاز را بگیرند.

سرمایه گذاری مناسبی انجام دهید.

در انتخاب سخت افزار و نرم افزارهای مناسب شبکه با توجه به کاربردهای مورد نیاز سرمایه گذاری کنید و از هزینه کردن نهراسید.

از همه ویژگی های امنیتی WLAN استفاده کنید. برای این منظور این ویژگی ها را در نظر داشته باشید.

الف – مطمئن شوید که WEP روی AP ها فعال شده است به خصوص هنگامی که AP ها را reset می کنید.

ب – همواره فهرست روزآمدی از آدرس های MAC در اختیار داشته باشید.

ج- از انتشار SSID جلوگیری کنید و آن را فقط برای کاربران احراز هویت شده ارسال نمایید. در ضمن تعداد SSID را از تعداد پیش فرض آن که برای کلیه محصولات یک کارخانه یکسان است. تغییر دهید.

د – حتی الامکان از DHCP روی AP ها استفاده نکنید.

هـ از ویژگی های WPA روی کلیدهای WEP استفاده کنید.

و – اگر می توانید برای ایجاد ارتباط امن از VPN استفاده کنید. البته پیاده سازی Virtual Private Netwroks یا VPN در حال حاضرگران قیمت است ولی تا امروز امن ترین حالت ارتباطی در شبکه های بی سیم محسوب می شود. استفاده از فایروال نیز توصیه می شود.


دانلود مقاله بررسی اقتصاد و کاپیتالیسم

مقاله بررسی اقتصاد و کاپیتالیسم در 36 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی اقتصاد
فرمت فایل doc
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
مقاله بررسی اقتصاد و کاپیتالیسم

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی اقتصاد و کاپیتالیسم در 36 صفحه ورد قابل ویرایش

فقر و نابرابری در اقتصاد جهانی : مردن به روش کاپیتالیسم

امروزه نظام سرمایه‌داری (کاپیتالیسم) یکه‌تاز میدان اقتصاد جهان است و به کمک تبلیغات گسترده سردمدارانش، خود را تنها نظام اقتصادی کارا و قابل قبول در جهان معرفی کرده است؛ به گونه‌ای که کمتر کسی جرأت می‌کند، سخن از ناکارایی و اشکالات ساختاری موجود در این نظام، به میان آورد.

مقاله پیش رو در پی آن است که با نگاه به واقعیت‌های اقتصادی موجود در جهان و به کمک آمار و ارقام اقتصادی منتشر شده از سوی مراکز مختلف و تجزیه و تحلیل آنها، ادعای نظام سرمایه‌داری را مبنی بر اینکه کاپیتالیسم تنها نظام کارا و قابل قبول در جهان است، به بوته نقد بکشاند.

نظام سرمایه‌داری صدها سال قدمت دارد و هم‌اکنون تقریباً همه نقاط جهان را تحت سلطه خود درآورده است. سردمداران آن مدعی‌اند که این نظام، قدرتمند‌ترین موتور تولیدی است که تا به حال دنیا به خود دیده است. همچنین می‌گویند که توانایی‌های این نظام، برای تأمین استانداردهای زندگی برای تمامی افراد روی زمین، منحصر به فرد است. چرا که به قول برادفورد دلانگ ما در حال «حرکت به سوی آرمان‌شهر» هستیم که در آن، زندگی تمامی افراد، معادل زندگی سطح متوسط آمریکا خواهد بود.

با توجه به مدت طولانی سیطره نظام سرمایه‌داری (کاپیتالیسم) و سر و صدای بی‌وقفه هوادارانش، خوب است تأملی در صحت ادعای «حرکت به سوی آرمان‌شهر» بکنیم. بگذارید به سه چیز نظر بیفکنیم: میزان فقر و نابرابری در کشورهای کاپیتالیست ثروتمند از جمله آمریکا، میزان فقر و نابرابری در کشورهای فقیر جهان و شکاف بین کشورهای بالا و پایین هرم سرمایه‌داری.

اغلب از آمریکا به عنوان کشوری یاد می‌شود که حاکمیت در آن با طبقه متوسط است و یک فرد فقیر می‌تواند با اندک تلاشی خود را به سطح متوسط اقتصادی جامعه برساند. به این مطلب، برابری فرصت‌های پیشرفت گفته می‌شود. درک مفهوم «طبقه متوسط» یا «برابری فرصت» مشکل است، اما می‌توان متصور شد که در چنین جامعه‌ای، نباید فقر گسترده‌ وجود داشته باشد و باید مردم از رفاه اقتصادی مناسبی بهره‌مند باشند.
آمار فقر و نابرابری در توزیع درآمد و ثروت، اصلاً با چنین ادعایی همخوانی ندارد. دولت مرکزی آمریکا، میزانی را به عنوان «خط فقر درآمدی» تعیین نموده است که خانواده‌هایی که زیر این میزان قرار دارند، فقیر محسوب می‌شوند و آن مقدار درآمدی است که خانواده با کمتر از آن، به سختی می‌تواند زندگی کند و هنگام مواجهه با بحران‌های مالی، مانند بیماری فرد یا آسیب‌دیدگی هنگام کار، با مشکل جدی روبه‌رو می‌شود. میزان رسمی خط فقر، معادل سه برابر حداقل میزان هزینه غذایی خانوار است که توسط دپارتمان کشاورزی برآورد شده است و این میزان، با پیش‌‌فرض‌های غیرواقعی که برای محاسبه‌اش در نظر گرفته شده، بسیار کمتر از میزان واقعی است. به عنوان مثال، فرض شده است که خانوار، مواد غذایی را به کمترین قیمت موجود در بازار خریداری می‌کند و اینکه خانوار می‌داند که چگونه مغذی‌ترین ترکیب را از ارزان‌ترین مواد غذایی تهیه نماید. در سال 2002، این میزان برای هر فرد در هر روز 6/12 دلار بوده است. در سال 2002، 6/34 میلیون نفر یعنی 1/12 درصد از کل جمعیت آمریکا زیر خط فقر بوده‌اند. (این میزان در میان سیاهپوستان 24 درصد بوده است). در سال 2001، 2/35 درصد کودکان زیر 6 سال سیاهپوست، در فقر زندگی می‌کردند. این ارقام با گذشت زمان، بالا و پایین می‌شوند و حتی هنگامی که از نظر مدافعان کاپیتالیسم وضعیت خوب است، باز این ارقام بالا هستند و اگر تعریف واقع‌گرایانه‌تری از فقر ارائه دهیم ـ مثلاً براساس درآمد متوسط ـ میزان فقر تا 17 درصد (در 1997) و بیش از 45 میلیون نفر بالا می‌رود.

چقدر شانس وجود دارد که بتوان چنین فقر گسترده‌ای را برطرف کرد؟ با توجه به اینکه این فقر با نابرابری رو به رشد در درآمد و ثروت عجین است و این نابرابری در تمامی قوانین بازی کاپیتالیسم، نهادینه است، شانس زیادی وجود ندارد. نابرابری درآمدی در آمریکا در سال 2000، (از دهه 1920 تاکنون) بیشترین مقدار را داشته و 5 درصد از ثروتمندترین خانوارها، درآمدشان 6 برابر 20 درصد فقیرترین خانوارها بوده است. پل کورگمن (اقتصاددانی که در ستون خود در نیویورک تایمز، با قدرت از دولت بوش انتقاد می‌کرد) تخمین می زند که 70 درصد از رشد درآمدی آمریکا در دهه 80، به جیب یک درصد خانواده‌های ثروتمند آمریکایی رفته است. از نظر میزان ثروت‌ها، در سال 1995 در آمریکا، یک درصد خانوارها ثروتمند، 2/42 درصد از کل سهام، 7/55 درصد از اوراق قرضه، 4/71 از مشاغل غیرتعاونی و 9/36 درصد از دارایی‌های غیرخانگی را در تصاحب دارند. با احتساب نابرابری‌های درآمدی، این نابرابری در 20 سال گذشته در حال افزایش بوده است. این نابرابری عظیم و در حال رشد، ادعای تساوی فرصت‌ها را به استهزا می‌گیرد. یک نمونه را در نظر بگیرید:

در پیتزبورگ، پنسیلوانیا و... خانواده بسیار ثروتمند هیلمن‌ها، با چندین میلیارد دارایی وجود دارد. یکی از خانه‌های آنها، عمارت بزرگ و باشکوهی است که در خیابان پنجم (یکی از خیابان‌های مجلل آمریکا) قرار دارد. در فاصله سی مایلی شرق این عمارت، قسمت فقیرنشین شهر ـ که به محله خانه‌های چوبی مشهور است ـ قرار دارد. فقر و بدبختی در این قسمت شهر بیداد می‌کند و این ناحیه یکی از بالاترین نرخ‌های مرگ و میر کودکان را دارد.

نابرابری‌های درآمدی، عوارض ناخواسته بسیاری را ایجاد می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که اگر دو کشور یا دو ایالت با میانگین درآمدی مساوی داشته باشیم، آنچه می‌توان آن را «سلامت اجتماعی» خواند، در کشوری که نابرابری درآمدی بیشتری دارد، کمتر است.
کارشناسان متوجه شده‌اند که میزان درآمد کل نیمه فقیر خانوارهای هر ایالت، که مقیاسی از نابرابری درآمدی است، با نرخ مرگ و میر ایالت‌ها نسبت عکس دارد. به علاوه، این مقیاس را برای سایر خصایص اجتماعی نیز مورد آزمایش قرار داده‌اند. ایالت‌هایی که نابرابری درآمدی در آنها بیشتر است، دارای نرخ بیکاری بالاتر و تعداد دانیان بیشتر هستند و درصد بیشتری از جمعیت‌شان کمک‌های مالی و غذایی دریافت می‌کنند و درصد بیشتری از مشکلات پزشکی رنج می‌برند. شکاف درآمدی بین طبقات ثروتمند و فقیر، بهتر از میانگین درآمدی، می‌‌تواند خصایص اجتماعی را پیش‌بینی کند.
جالب است که ایالت‌هایی که نابرابری درآمدی بیشتری دارند، مقدار کمتری برای تعلیم و تربیت هر فرد هزینه می‌کنند؛ تعداد کتاب در مدارس، برای هر فرد، در این ایالت‌ها کمتر است و این ایالت‌ها وضعیت آموزشی ضعیف‌تری دارند و درصد کمتری از افراد، از دبیرستان‌ فارغ‌التحصیل می‌شوند.

در ایالت‌هایی که نابرابری درآمدی در آنها بیشتر است، نسبت بیشتری از کودکان با کسری و متولد می‌شوند و نرخ آدم‌کشی و جنایت بیشتر است. همچنین نسبت بیشتری از افراد، به دلیل معلولیت از کار کردن محرومند و نیز استعمال دخانیات در این ایالت‌ها بیشتر است.

نابرابری بزرگ و در حال رشد، کم‌کم قدرت سیاسی طبقات پایین دست را از بین می‌برد و در نتیجه، برنامه‌های تأمین اجتماعی که تا حدی از آسیب‌های ناشی از فقر می‌کاهند، رو به زوال می‌‌گذارد و به طور همزمان سیاست‌هایی که بیشتر به نفع قشر ثروتمند است، جایگزین می‌شود و طبقه فقیر با دیدن شکاف بزرگ بین خود و طبقه ثروتمند، روز به روز دلسردتر و ناامیدتر می‌شود.

با اینکه فقر و نابرابری در ثروتمندترین کشورهای کاپیتالیست‌ نیز زیاد است، این میزان با مقدار فقر و نابرابری در اکثریت قاطع کشورهای جهان که هم کاپیتالیست و هم فقیر هستند قابل مقایسه نیست. بانک جهانی هر چند وقت یک بار، تعداد افرادی را که در کل جهان و نیز به تفکیک در هر کشور، روزانه با کمتر از 1 یا 2 دلار گذران زندگی می‌کنند، برآورد می‌کند. به عنوان مثال، در اوایل دهه 1990، 8/90 درصد از جمعیت نیجریه، با روزانه 2 دلار یا کمتر از آن سر می‌کردند. در سال 1997، این میزان در هند 2/68 درصد بوده است. در کل جهان، براساس تخمین بانک جهانی، از 6 میلیارد جمعیت جهان، 8/2 میلیارد (تقریباً 45 درصدی) 2 دلار یا کمتر و 2/1 میلیارد نفر (حدود 20 درصد) با یک دلار یا کمتر در هر روز زندگی می‌کنند.


رقص و پایکوبی به دور گوساله طلائی.

فروپاشی پایه های هستی انسان"

"بت و الهه مدرن" مدیران ارشد بانکها، بورس بازان حرفه ای، سهامداران عمده و صاحبان شرکتهای غول پیکر چند ملییتی توانمندی و اقتدار مالی است. این طنازِ عشوه گر که در هئیت "سلطان گلبال" ظاهر شده است همزمان سایه وحشت و رعب را بر سراکثریت قریب به اتفاق مردم گسترانده است. امکان مغلوب کردن تروریستهای میلیتانت گرچه مشکل است ولی محال نیست. اما آنچه که کار را دشوار میکند نه 800000 یا 1000000 نیروی مسلح بنیاد گرایان، بلکه ملاء و بستر اجتماعی این نیرو و پشتیبانی مردمی از این جریان رادیکال است؛ ملاء اجتماعی که در بیکاری، فقر و گرسنگی غوطه وراست؛ انسانهائی بدون هیچ چشم اندازی برای زندگی آینده.

این پابرهنه نگان گرسنه بین سرنوست شوم و تلخ خوداز یکطرف و هجوم همه جانبه "زندگی نوع آمریکائی" (American way of life) و "اقتصاد گلبال" از طرف دیگر رابطه ای تنگاتنگ می بینند. برای آنها ـ بدرستی ـ امریکا نماد پر قدرت زورگوئی و سمبل عدم مدارای توربوکاپیتالیسم (Turbokapitalismus) میباشد.

مدل اقتصادی بورس بازی (Shareholder value) که تدریجا سیستم اقتصاد رفاه جمعی) (Soziale Marktwirtschaft را از یین برده و جانشین آن میشود به قول روزنامه بیلد آلمانی (Bild Zeitung) " پول شیفتگی" و یا آنچنانکه پاپ در رم آنرا تشریح میکند " پایکوبی به دور گوساله طلائی" است. عطش پول بسان خوره به مغز انسان افتاده است. وقتی که فقط 225 نفر در روی کره ارض در روند توسعه و گسترش "کاپیتالیسم گلبال" سرمایه ای به میزان یک بیلیون دلار کسب کرده اند، میدانی که کنترل جهان دیگر از دست خارج شده است. این سرمایه برابر است با درآمد سالیانه 3000000000 (سه میلیارد) انسان روی زمین؛ یعنی یک دوم جمعییت کره ارض. بیش از یک میلیارد انسان کمتر از یک دلار در روز درآمد دارند، تعداد دو میلیارد از داشتن آب آشامیدنی تمیز محروم هستند و استطاعت مالی استفاده از امکانات پزشکی را ندارند.

امید واهی که "اقتصاد گلبال" قادر خواهد بود فقر و گرسنگی را تخفیف دهد دروغی بیش نبود. صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و یونیسف متفق القول می گویند که فقر همچنان گسترش مییابد. نمی توان کتمان کرد که جهان با سرعتی تفس گیر با شبکه بهم تنیده ای از تلفن، فاکس و اینترنت رشد می کند و هر روز کوچکتر می شود. ولی همین پروسه باعث دور شدن ملتها و سیستمهای اقتصادی از هم دیگر شده است. این رویکرد باعث بوجود آمدن اقلییتی ثروتمند و مرفه شده که در مقابلشان خیل عظیم میلیارد ها انسان گرسنه، فقیر و بدون آینده صف کشیده اند. دبیر کل سازمان عفو بین المللی پیر سانه (Pierre Sané) در موقع ارائه گزارش سالانه حقوق بشر سال 2002 نوشت که گسترش بی وقفه فقر لاجرم نقض حقوق بشر را بدنبال خواهد داشت. او اضافه میکند: "دیوار برلین از هم فرو پاشیده شد ولی دیوار فقر، عدم مدارا، تزویر و نفاق همچنان پا بر جا است."

بر علیه این روندِ ضد ارزشهای انسانی مقاومتی همه جانبه در حال شکل گیری است. نه فقط مخالقین "اقتصاد گلبال" در کنفرانسهای "گروه 7" (G7) اتحاد، همبستگی و مقاومت خویش را به بهترین وجه در وسائل ارتباط جمعی منعکس میکنند، بلکه سازمانها و جمعیتهای متعددی بر علیه به کار گماردن کودکان، بر علیه استثمار سرمایه داری، برای دفاع از محیط زیست، برای لغو پرداخت قروض کشورهای فقیرجهان سوم وارد کار زار شده اند. این گمان یک دیوانگی بیش نیست که گوئیا می توان صدها میلیون انسان را در دراز مدت به بند کشید بدون آنکه بهای سیاسی ای برای آن پرداخت ننمود. در دنیای سیاسی هیچ انسان بیهوده ای وجود ندارد. هر انسانی دارای یک رأی است و زمانی از آن استفاده خواهد نمود. چنانچه عدم وجود دمکراسی اجازه شرکت درانتخابات و دادن رأی را از آنها سلب نماید این انسانها برای بیان عقایدشان اسلحه های دیگری را مهیا می کنند و با آنها وارد نبرد می شوند. یازدهم سپتامبر فقط یک آغاز بود.

توجه به این شناخت مهم وبنیادی است: سرمایه و قدرت همه چیز نیست. حتی کمپانی دایملرـ کرایسلر (DaimlerChrysler) و هزاران کمپانی دیگر بدون خریداران محصولاتشان یعنی مصرف کنندگان هیچ کاری با سرمایه اشان نمی تواند انجام دهند. آنها برای فروش ماشینها و تولیداتشان محتاج انسانهایی با درآمد مکفی هستند. از ابتدای انقلاب صنعتی تا عصر حاضر وجه ممیزه و شاخص اصلی مبارزات سیاسی/اجتماعی انسان تضاد کار وسرمایه بوده است. فاکتورهائی مثل دانش و اطلاعات امروزه نقشی بغایت مهمتر نسبت به دوران گذشته در پروسه تولیدی ایفاء می کنند. اما این امر زیاد تعیین کننده نیست که این فاکتورها را به کدامیک ازعوامل تولیدی دوران گذشته (کار یا سرمایه) نسبت دهیم. مهم این است که تضاد عمده همچنان پا بر جاست. کمونیستها می خواستند با از بین بردن سرمایه این تضاد را حل نمایند ولی دقیقا در همین نقطه طرحشان به شکست انجامید. امروزه عکس آن در جریان است: سرمایه در صدد از بین بردن عامل کار است و حق داشتن کار برای انسانها را پایمال کرده به یغما میبرد. سرمایه داری هیچ ارزشی فراتر از عرضه و تقاضا را برسمیت نمی شناسد و مثل هر تفکربنیاد گرائی دیگر مدعی داشتن "حقیقت مطلق" میباشد. این نگرش معتقد است که بازار و رقابت قوانین مقدس و لایتغییر این جهان هستتند که حتی سیاست و تمامی دول جهان باید بر آنها گردن نهاده و از آنها اطاعت نمایند. این نوعی ازتفکر بنیادگرائی است با این تفاوت که با شمشیر عدم مدارا گردن هزاران هزار را نمیزند, آنها را سنگسار نمیکند و به آتششان نمی کشد بلکه هستی اقتصادی میلیونها انسان را چپاول کرده بغارت میبرد.

اقتصاد رفاه جمعی (Soziale Marktwirtschaft) [1] راه طلائی بین سوسیالیسم و کاپیتالیسم است، مجموعه ای متشکل از اردولیبرالیسم [2] (Ordoliberalismus)، مکتب اجتماعی کاتولیک و اخلاق اجتماعی پروتستانیسم. این مدل موفقترین مدل اقتصادی / اجتماعی تاریخ است. این مدل اقتصادی باعث تشویق و تقویت رقابتی سالم و سازمان دهی شده میگردد و دولت با ارائه چهارچوبهای معیین ادامه حیات آن را تضمین می کند. گلبالزیشن (اقتصاد گلبال) باعث ول شدن و خارج شدن شرکتها از زیر کنترل دولتها گردیده است. آنها چهارچوبها و تعهدات را رها نموده و اقدام به انتقال خط تولید بهر نقطه ای که صلاح بدانند می کنند. سرمایه مهاجرت می کند. ناگهان ارزشهائی که قبلا از منظر اخلاقی مشروط بودند به یکباره مقدس و مطلق شده اند: سود خالص سهامداران در پایان هر سال مالی، ارزش بورس و قیمت سهام شرکتها. نام این فلسفه که در سراسر کره زمین اقتصاد رفاه جمعی (Soziale Marktwirtschaft) را مدفون نموده است (Shareholder value) می باشد.


دانلود مقاله بررسی اقتصاد سیاسی رسانه‌ها

مقاله بررسی اقتصاد سیاسی رسانه‌ها در 20 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی اقتصاد
فرمت فایل doc
حجم فایل 25 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مقاله بررسی اقتصاد سیاسی رسانه‌ها

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی اقتصاد سیاسی رسانه‌ها در 20 صفحه ورد قابل ویرایش

فهرست

مقدمه......................................................................................................................................................... 1

ماهیت اقتصادسیاسی............................................................................................................................... 1

اقتصادسیاسی رسانه ها......................................................................................................................... 2

چارچوب مفهومی مکتب اقتصادسیاسی رسانه ها................................................................................ 3

پیوند تاریخی توسعه ارتباطات بااقتصادسیاسی.................................................................................... 5

مروری بردیدگاه های هربرت شیلر (هربرت شیلر)............................................................................... 6

خصوصی سازی – تضعیف بخش عمومی............................................................................................ 7

خصوصی سازی ایدئولوژیک و تبلیغات................................................................................................. 8

نظریه های اندیشمندان در مورد اقتصاد سیاسی رسانه ها.............................................................. 10

ریموند ویلیامز........................................................................................................................................ 10

نیکلاس گارنهام..................................................................................................................................... 10

ادوارد هرمان و نائوم چامسکی........................................................................................................... 11

سیس . جی . هاملینک............................................................................................................................ 12

یحیی کمالی پور:..................................................................................................................................... 13

حمید مولانا............................................................................................................................................. 13

فرد فیجس.............................................................................................................................................. 14

آرماند ما تلار......................................................................................................................................... 15

جیمز دی هالوران.................................................................................................................................. 15

مجید تهرانیان :....................................................................................................................................... 16

جمع بندی................................................................................................................................................ 17

منابع ....................................................................................................................................................... 19








مقدمه

بی توجهی مطالعات تجربی به نقش نظامهای ارتباطی و ساختا رهای اقتصاد وسیاسی و نبوددیدگاه انتقادی در آنها سبب شد که نظریه های انتقادی این نوع مطالعات را به چالش فراخوانند. مکتب اقتصادی سیاسی رسانه ها از جمله مکاتب انتقادی است که تحت تأثیر آرای اندیشمندانی چون (هربرت شیلرودالاس اسمایت) از دهه1970 میلادی به بعد گسترش یافت . این مکتب براین باور است که رسانه ها مجاری انتقال محتوای فرهنگی هستند. این محتوا مستقل از رسانه ها شکل گرفته است. آنان همانند سایر محققانی که نسبت به جامعه دیدگاهی سوسیالیستی دارند ضمن مطالعه تاریخی نظام سرمایه داری جهانی نتیجه می گیرندکه نظرات حاکم برجامعه همان نظرات طبقه حاکم است. طبقه ای که به مثابه قدرت مادی در جامعه حضور داردوقدرت فرهنگی ومعنوی حاکم نیز هست . بنابراین نظریه پردازان این مکتب برساختارهای پایه ای وبنیان های اقتصادی جامعه تأکید می کنند وبرای درک شکل ومحتوای رسانه ها به بررسی چگونگی توزیع منابع عظیم رسانه ای وصنایع اطلاعاتی وکسانی که آنها را کنترل می کنند می پردازند. در میان مکاتب انتقادی ‏‏‏‏‏‏‎‎‎، مکتب اقتصاد سیاسی با موضوع وسایل ارتباط جمعی بنیادی تر برخوردکرده است.

شیفتگی نابخردانه دراستفاده از فن آوری های نوین ارتباطی واطلاعاتی وچشم بستن به روی منافع ومصالح بلند مدت ملی وغفلت از سیاستگذاری روشن بینانه ارتباطی پیامدهایی سنگین دارد. این شیفتگی و غفلت ناشی از القا ئات دیدگاه هایی است که به «جبر فن آوری » باور دارند وآینده ای خوشبینانه وتخیلی از جهان به واسطه فن آوری های نوین به تصویرمی کشند. توجه به دیدگاه های انتقادی وموشکافی دیدگاه های تجربی مانع عمق یافتن وابستگی ها،بروزبحران های اجتماعی وفرهنگی واتلاف سرمایه های مادی وانسانی خواهدشد .

ماهیت اقتصادسیاسی
برای درک ماهیت اقتصادسیاسی باید جنبه های اجتماعی اقتصادی وسیاسی جامعه وکنش وواکنش متقابل این نهادهابایکدیگر مورد توجه قرار گیرد. دولت، بازاروروابط متقابل بین این دوواژه های کلیدی اقتصادسیاسی هستندبه ویژه مکتب اقتصاد- سیاسی چگونگی تأثیربازارهاونیروهای اقتصادی برتوزیع قدرت ورفاه بین دولت ها وفعالان سیاسی راردیابی می کند. رابطه بین دولت وبازاربویژه تفاوت بین این دو محوراصلی اقتصادسیاسی است ازنظر دولت مرزهای جغرافیایی پایه لازم برای استقلال ملی ووحدت سیاسی است امابازارخواهان حذف تمامی محدودیت هاوموانع سیاسی وغیرسیاسی است که برعملکرد سازوکارقیمت تأثیر دارند. منطق بازار قراردادن فعالیتهای اقتصادی در مکان هایی است که این فعالیت های مولد تر وسود آورترباشنداما همزمان منطق دولت تصاحب وکنترل فرایند رشد اقتصادی و انباشت سرمایه است دراین خصوص «رابرت گیلپین» می نویسد. قرن هاست که بحث درباره ماهیت ونتایج برخورد دو منطق متضاد بازار ودولت ادامه دارد. ونظرات متفاوتی در مورد کنش وواکنش اقتصادوسیاست مطرح است. تفاسیر متضادسه ایدئولوژی اساسا متفاوت از اقتصادسیاسی را به دست می دهد، لیبرالیسم اقتصادی ،اقتصادملی گرا،ومارکسیسم هر یک از این سه ایدئو لوژی حول اثررشد اقتصاد بازارجهانی برماهیت وپویش های روابط بین الملل دورمی زنند. هریک ازاین سه دید گاه به ترتیب از نظرات مرکانتیلیست های قرن 18 – اقتصاددانان کلاسیک ونئوکلاسیک دوقرن گذشته، مارکیست های قرن 19 ومنتقدان رادیکال سرمایه داری واقتصاد بازاری جهانی ریشه می گیرند. این سه دیدگاه درباره تضادهای اجتناب ناپذیر سه مسأله عمومی وبه هم وابسته زیر بحث می کنند :
1- دلایل وثرات اقتصادی وسیاسی رشد یک اقتصاد بازاری
2- رابطه بین تحولات اقتصادی وتحولات سیاسی
3- اهمیت اقتصاد بازاری جهانی برای اقتصادهای ملی
(چگونه اقتصادبازاری جهانی برتوسعه اقتصادی کشوزهای دیگر تأثیر می‌گذارد؟ وچگونه اقتصادبازاری جهانی توزیع ثروت وقدرت را بین جوامع ملی تحت تأثیرقرارمی دهد اکثر لیبرال ها تجارت را موتور رشد می‌دانند و می‌گویند فرآیند رشد تا حد زیادی دراثرعوامل خارجی مثل جریان بین المللی تجارت سرمایه وفن آوری سرعت می گیردمارکسیست های سنتی براین عوامل خارجی باشکستن ساختارهای اجتماعی محافظه کار،توسعه اقتصادی راقدرت می بخشند. یکی ازنتایج اقتصادبازاری برای سیاست ملی وبین المللی- که اثرات اختلال آوری نیز برجامعه می گذارد این است که باواردشدن نیروهای بازارسازوکارقیمت به یک جامعه، روابط ونهادهای اجتماعی سنتی ضعیف شده یاازبین می روند. یک نتیجه دیگراقتصادبازاری این است که اثرقابل ملاحظه ای برتوزیع قدرت وثروت درجوامع دارد.

اقتصادسیاسی رسانه ها
بدون آگاهی به چگونگی توزیع منابع عظیم رسانه ای وصنایع اطلاعاتی واین که چه کسانی این جنبش پرتکاپوراکنترل می کنند نمی توان دریافت که چراشکل ومحتوای رسانه ها به گونه ای است که می بینیم (فرداینگلیس) بنابراین تعبیر فرد اینگلس اقتصاد سیاسی قلب قضیه است به نظر اوحتی در یک ارتباط دو نفره مثل مطالعه یک رمان که در آن رابطه نویسنده وخواننده ظاهرا مستقیم است. بخش غیر مستقیمی ازصنعت گسترده انتشارات ،(ویراستاران،کتابفروشان) دخالت دارداقتصادسیاسی خود را منحصربه تجزیه وتحلیل رسانه های یک کشور نمی‌بیندوفرض اصولی دراقتصادسیاسی این است که رسانه های جهانی دریک نظام گسترده جهانی جمع می آیند.

انزنس برگر عناصرتشکیل دهنده رسانه های رادرنظام جهانی چنین بیان می کنند.ماهواره های خبری، تلویزیون کاست هانوارهای ویدئویی دستکاه های ضبط ویدئویی . تلفن های تصویری پخش صوت استریوفونیک . تکنیک های لیزری فرایند های تکیثرالکترواستاتیک چاپ الکترونیک باسرعت بالا ماشین های حروفچین وفراگیر میکروفیش ها بادستیابی الکترونیک چاپ رادیویی همه این اشکال جدید رسانه به طورمداوم پیوسته های جدیدی راچه بایکدیگروچه باسایررسانه هامثل چاپ رادیو فیلم تلویزیون تلفن وغیره شکل می دهند. مکتب اقتصادسیاسی نظام توزیع کالاهای فرهنگی ونیز ماهیت نهادهای فرهنگی را موردنقد قرارمی دهد به نظر مکتب اقتصادسیاسی، سیاستگذاری فرهنگی نهادهای فرهنگی . یافتن مخاطب برای آثارهنری برای مخاطبان .به نظراین مکتب فرهنگ محصوردر کل نظام است. هنرمند خلاق باوجود منحصربه فردبودن هدفش تنهامی توانددرداخل ساختارها وفرایندهای بازاربه خلق اثرهنری بپردازدشیوه تولیدسرمایه داری «هرچیزی» راجذب معادل آن درنظام ارزش های تبادلی می کند این ماهیت سرمایه داری است درچارچوب سرمایه داری روابط اجتماعی دقیقاتحت سلطه روابط تبادلی (خریدوفروش دربازار)قراردارندوشکل می گیرند.

چارچوب مفهومی مکتب اقتصادسیاسی رسانه ها

چارچوب های مفهومی درحوزه اقتصادسیاسی متفاوت از حوزه های دیگر ومفاهیم جدیدی رادرقالب خود دارد. جنبه هایی این مفاهیم رامی توان درمکتب فرانکفورت یافت . آدورنو وهورکهایر عقیده داشتندکه سرمایه داری عصر جدید می خواهد همه آنچه را که تولید سرمایه داری اولیه به حال خودرهاکرده بودیعنی عرصه های خانوادگی تفریحات واوقات فراغت وعرصه های فرهنگی زندگی راتصاحب وصنعتی کند منطق سرمایه داری آن راوامی دارد تا درجست وجووسپس اشباع بازارهای جدیدبرآید. صنایع فرهنگی تضادهایی رابرای سرمایه داری به وجود می آورداین امرناشی از رقابتی است که درچارچوب صنایع فرهنگی درجریان است. دلیل رقابت محدودبودن منابع ونیز محدودبودن پاداش هااست. تولیدسرمایه داری برتولیدوتوزیع انبوه کالاهامتکی است فروش بیشترقیمت ها راکاهش می دهدوسقف نرخ سودرابالاترمی بردتولیدسرمایه داری نوعی گرایش را برای جایگزینی کالای نوبه جای کالای کهنه به وجودمی آورداین دور«خرید- کهنه شدن- جایگزین
سازی »با تبلیغات صورت می گیرداین دورقوه محرکه سرمایه داری است البته برای تولیدسرمایه داری این مهم است که نوآوری ارزان تمام شود . امافعالیت فرهنگی اقتضامی کند که موادومطالب آزادانه انتخاب شوند وترجیحا تازه باشندمصرف فرهنگی درمقابل کشش تولیدبه سمت قالبی کردن محصولات مقاومت می کند. ازسوی دیگردوام پذیری نسبی کالاهای فرهنگی باتولیدسرمایه داری درتضاداست . برای کنترل تضادهای مذکورشرکت های صنعتی فرهنگی روش های مختلفی راتجربه می کنند .

1- گزینش مجموعه ای ازآثارمحبوب قدیمی به عنوان آثارکلاسیک موردتمجید وتحسین ، که فروش منظم آثار مزبوررابرای مدتی طولانی تضمین می کند .

2- وقتی که یک صنعت فرهنگی اثری راموفقیت آمیزبیابدتلاش می کندتاحدامکان به تکثیرآن بپردازد .

3- ارائه مجموعه ای ازآثاربه جای یک اثر، که درنتیجه شانس فروش آنها بالاترمی رودزیرا موفقیت یک اثرنوبه شانس وتصادف بستگی داردواین چیزی نیست که بتوان برای آن برنامه ریزی کرد .

4- تلاش برای جلوگیری از تکثیرغیرمجازبه وسیله قوانین مربوط به حق انحصارتکثیر

5- چشم پوشی ازسودحاصله ازفروش فیلم ها نوارهای ویدئویی وکاست ها و
محول کردن مسئولیت سودآوری به سخت افزار. مخاطبان سرکش ودمدمی هستند وقت آنهامحدوداست وبدین ترتیب بازارنمی تواندبرای همیشه گسترش یابدآنها برنوبودن اصراردارندچهره قدرتمندوخلاق شخصی است که به درستی حجم مخاطبین راحدس زندواین مخاطبین راعرض یک مجموعه وسیع ازآثارفرهنگی حفظ کندبراین اساس خلاقانه ترین کارکردرادرصنایع فرهنگی «گزینشگران برعهده دارند.آنان محصول رابامخاطب پیوندمی دهندوهزینه ساخت فیلم ،کتاب،موسیقی یابرنامه راباقدرت پرداخت مخاطب موردنظروفق می دهند»

پیوند تاریخی توسعه ارتباطات بااقتصادسیاسی

امروزه سرمایه داری برای حل تضادهای خوددرارتباط بابازاربه حکومت رومی کندبه نظرمارکسیست هاهنگامی که تعارضاتی درساختارهای جامعه صنعتی مدرن وجود دارد حکومت ها سعی می کنند تابابرپایی نوع جدیدی ازیک نهادکم وبیش آشتی دهنده به حل آنهابپردازند. ریموندویلیامزاشاره می کند که وجودرایودر
خانه ها باعث شده که بخشی‌ازنیروی محرکه آن درخدمت توسعه کالاهای مصرفی خانگی قرارگیرد و ورودآن همراه بودباوروداتومبیل موتورسیکلت دوربین اتوی برقی وتلفن خانگی برای کسانی که درآمدشان کفاف تأمین آن رامی کرداین شیوه زندگی ازدهه 1920 آغازمی شودورادیواولین نشانه آن است . بی بی سی این فرایند راشکل داد وبه آن استحکام بخشیدوباانجام این کاردرزمینه آشتی ملی واعاده هویت ملی به عنوان یک نهادنمونه نقش خودراایفاکرد. پخش دولتی چیزی بودکه
«جان ریث» (اولین مدیرکل بی بی سی) خود را وقف آن کرد،بی بی سی دارای فرمان سلطنتی بودکه هم جایگاه منحصربه فردی به آن اعطامی کرد وهم به معنی مستقل بودن ازگروه های دولتی وداشتن وظایف وشرایط کاری مشخص است ، مانند حفظ توازن وبی طرفی وهمچنین مسئوولیت های بزرگی مثل آموزش وفراهم کردن امکان تفریح جامعه…..هدف اقتصادسیاسی این است که چگونگی صورت گرفتن تغییرات وسیع رادریک بسترتاریخی تبیین کند ونمونه هایی مانند بی بی سی ، وشبکه های پخش رادیوتلویزیونی درایالات متحده به این تبیین به خوبی کمک می کنند. بی بی سی باحضورهمیشگی واطمینان بخش خوددرهمه جادرزندگی مردم عادی ریشه های عمیقی دواند. کمیسیون اتباطات فدرال در1937 مقرراتی راجهت تنظیم رقابت دربازاروضع کرد. اماشبکه هایی مانندبی بی سی و ان بی سی باتوجه به ثروت وقدرتی که دارندهرآنچه رامناسب تشخیص دهند ازایستگاه های تلویزیونی می گیرند تاازخارج می خرند ودرسطح کشورپخش می کنند درواقع غول های شبکه ای درمقابل نفوذ دولت فدرال مصون هستند وآنچه تحت عنوان خدمات دولتی وعمومی درایالات متحده وجوددارد درواقع رابطه ضعیف شبکه های تجاری است . پس از
جنگ جهانی دوم فرکانس های ارسال امواج به نحوقابل توجهی دراختیارنیرو های مسلح قرار گرفت . «آر.سی.آ شرکت بزرگ تولید کننده رادیو در آمریکا مورد حمایت مالی برای تحقیقات نظامی قرار داشت . وزارت دفاع به تنهایی دارای شبکه جهانی متشکل از 40 ایستگاه تلویزیونی و بیش از 200 ایستگاه رادیویی بود . ریموند ویلیامز در کتاب تلویزیون : فن آوری و گونه فرهنگی » عنوان می کند . ویژگی تجاری تلویزیون را باید در سطوح مختلف مورد توجه قرار داد : از نظر ساخت برنامه جهت سود بردن در یک بازار شناخته شده از نظر اقتصادی کانالی برای تبلیغات تجاری و به عنوان یک شکل فرهنگی و سیاسی که مستقیماً توسط هنجارهای یک جامعه سرمایه داری به وجود آمده و بدان ها وابسته است جامعه ای که هم کالاهای مصرفی و هم شیوه زندگی مبتنی بر آن کالاها را به فروش می رساند و این کار را در فضایی روحی انجام می دهد که همزمان هم زاده منافع و نفوذ
صاحبان سرمایه محلی است و هم در چار چوب یک برنامه سیاسی توسط قدرت غالب سرمایه داری بین المللی سازمان یافته است .

نظریه های اندیشمندان در مورد اقتصاد سیاسی رسانه ها
ریموند ویلیامز
ریلیامز در مقاله ابزارهای ارتباطی به مثابه ابزارهای تولید صایع فرهنگی را بخش لاینفک حفظ اقتصاد بازار و در واقع هسته اصلی آن معرفی می کند و عقیده دارد که باید به نقش متقابل اقتصاد و فرهنگ توجه داشت تا مرزهای فرهنگی به گونه ای وسیع تر و بزرگ تر تحمیل شوند به نظر او صورت بندی ها و ضوابط نظریه ای باید بازسازی شوند و از طریق بازنگری در نظریه های پیشین می توان تغییرات نوین را مورد بررسی قرار داد وی بر این باوز است که تمایز قدیمی «زیر ساخت » اقتصادی و «روساخت» غیر مادی(یعنی شکل های فرهنگی و نمود های یک نظم اجتماعی مفروض مستلزم اصلاح است زیرا : ابزارهای ارتباطی - به مثابه ابزارهای تولید اجتماعی - در شخصیت ارتباطی جوامع مدرن و در ارتباط با مناسبات بین جوامع نوین اهمیت زیادی پیدا کرده اند این مقوله در تمامیت اقتصاد مدرن و تولید صنعتی قابل رؤیت است «تولید ارتباطی » در حمل و نقل چاپ و صنایع الکترونیک به جایگاه کیفی متفاوتی دست یافته اند این تحول چشمگیر هنوز در مرحله اولیه خود به سر می‌برد و به خصوص در عرصه الکترونیک راه درازی را درپیش دارد با توجه به دگرگونی هایی که در ابزارهای تولید اجتماعی و همچنین درباره تولید اجتماعی به خصوص در قلمرو آموزش به وجود آمده است . فرایند های بنیادی و اصولی آموزشی دگرگون شده اند . بدین ترتیب انتقال خرد اجتماعی و انتقال تعاریف و نشانه های اصلی سازنده این خرد تغییر یافته اند در چنین شرایطی آمیزه تغییرات فن آورانه محاسبات اقتصادی و شکل نهادی اجتماعی بر شرایط کلی فرهنگی - اجتماعی تأثیر می گذارد . ویلیامز در کتاب به سوی 2000 کالایی کردن اطلاعات را ویژگی فراگیر صحنه اجتماعی امروزی می داند به نظر او کالایی کردن اطلاعات ناشی از نوعی دیدگاه کوته بینانه بر اساس مزیت های آنی است اما هم تأثیرات فردی دارد و هم قلمرو عمومی زندگی را به تحلیل می برد و معیارهای بازار را به عرصه های تعامل اجتماعی تسری می دهد .

نیکلاس گارنهام
وی در سال 1979 در ماهنامه رسانه فرهنگ و جامعه مقاله ای دارد با عنوان « سهم اقتصادی سیاسی در ارتباطات جمعی» وی در این مقاله خاطر نشان می کند که تفکیک فرهنگ ، سیاست و اقتصاد بی معنی است ارتباطات الکترونیک مخرج مشترک تولید رو به رشد کالاها و خدمات است و اطلاعات به اصلی ترین بخش فرایند تولید تبدیل شده است وتحت کنترل معیارهای بازار در آمده است . به نظر او معیارهای بازار در تولیدات صنعتی و فرهنگی هم سانی ایجاد می کنند او می نویسد : برای ساختار فرهنگ و همچنین تولید مصرف و بازار تولید آن . و نیز برای درک نقش وسایل ارتباط جمعی در این فرایند باید برخی از مسائل محوری اقتصاد سیاسی را مورد توجه قرار دهیم مسائلی مانند کار مولد و غیر مولد رابطه بخش های خصوصی و عمومی نقش دولت در انباشت سرمایه نقش تبلیغات در سرمایه داری امروز و غیره .


دانلود مقاله بررسی افسردگی شغلی

مقاله بررسی افسردگی شغلی در 125 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 119 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 125
مقاله بررسی افسردگی شغلی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی افسردگی شغلی در 125 صفحه ورد قابل ویرایش

مقدمه: 1

بیان مساله: 4

اهمیت مساله: 6

هدف کلی: 7

اهداف جزئی: 7

فرضیات: 8

تعاریف نظری و عملی: 8

فرسودگی شغلی: 11

فرسودگی شغلی: 12

تاریخچه مفهوم فرسودگی شغلی: 12

مرحله اولیه یا پیشگام: 13

مرحله تجربی.. 14

تعاریف مختلف فرسودگی شغلی: 16

نشانه های مرض فرسودگی شغلی: 20

1) تحریک پذیری فزاینده 23

علل و عوامل فرسودگی شغلی.. 23

الف) عوامل محیطی: 24

1) ویژگیهای شغلی: 24

2) ویژگیهای سازمانی: 25

3- ویژگیهای حرفه ای.. 25

ب) عوامل فردی.. 27

1) ویژگیهای جمعیت شناختی.. 27

2) ویژگیهای شخصیتی.. 28

3) گرایشات شغلی.. 29

رویکرد های مختلف نسبت به فرسودگی شغلی: 30

رویکرد تبادلی چرنیس... 32

رویکرد روانشناختی- اجتماعی.. 33

مدلهای فرسودگی شغلی: 34

ب) مدل منابع- نیازهای شغلی: 36

کاهش فرسودگی شغلی: 37

راهبردها و تغییرات فردی: 37

راهبردها و تغییرات سازمانی: 38

خانواده 41

خانواده از دیدگاههای جامعه شناسی: 42

خانواده از دیدگاه ههای روانشناسی: 44

انواع و اشکال خانواده: 46

کارکردهای خانواده از دیدگاه‌های جامعه‌شناسی.. 49

حفاظت و نگهداری فیزیکی.. 52

ارزیابی خانواده و کارکردهای آن از دیدگاه روانشناسی: 54

مدل مک مستر از کارکرد خانواده: 55

حل مساله: 56

ارتباط: 58

نقشها: 58

پاسخ دهی عاطفی: 59

آمیختگی عاطفی: 60

کنترل رفتار : 61

پیشینه تحقیق در رابطه با فرسودگی شغلی : 63

پیشینه پژوهش در رابطه با کارکردهای خانواده: 69

مطالعات انجام شده در خارج از کشور: 71

روش تحقیق: 75

جامعه آماری: 75

نمونه آماری: 76

روش و شیوه عملی نمونه‌گیری: 79

ابزارهای اندازه گیری و چگونگی جمع آوری داده ها: 79

ابزار سنجش فرسودگی شغلی: 80

ابزار سنجش خانواده: 82

روشهای آماری برای تجزیه و تحلیل داده ها: 85

حل مسأله. 91

نتیجه?گیری و بحث: 93

نتیجه?گیری و بحث: 94

نتیجه?گیری کلی و پیشنهادهایی برگرفته از یافته?های پژوهش: 97

1-5- محدودیتهای تحقیق: 101

پیشنهادهایی برای پژوهشگرهای دیگر: 102

منابع و ماخذ فارسی: 103

منابع و ماخذ لاتین.. 109

پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک.. 111

ابزار سنجـش خانواده 113

پرسشـنامه. 115

ابزار سنجش خانواده 118



مقدمه:

تنش در محیط کاری امری شایع است و بسیاری از افراد با آن مواجه می شوند، لذا گروهی از صاحب نظران رفتار سازمانی فشار روانی را بیماری شایع قرن توصیف کرده اند که در دراز مدت می‌تواند منجر به فرسودگی شغلی شود پس فرسودگی شغلی یکی از عمده ترین پیامدهای اجتناب ناپذیر تنش کاری است که به دنبال خود فرسودگی جسمی، تغییر در رفتار و عملکرد شغلی را به ارمغان می آورد، که در واقع می توان گفت فرسودگی شغلی با نشانه های زیر شناخته می شود:

1- شاخصهای هیجانی که علایمی مثل بی علاقه شدن نسبت به شغل خود، افسردگی، احساس درماندگی و ناتوانی، از دست دادن همدلی نسبت به دیگران

2- شاخصهای نگرشی شامل بدبینی نسبت به دیگران، نسبت به مدیریت سازمان محل کار خود گله مند شدن از دیگران

3- شاخصهای رفتاری شامل تحریک پذیری و پرخاشگر بودن، افزایش سوء مصرف مواد و افزایش مشکلات و درگیریها با مرئوسان، روسا، همکاران، همسر و فرزندان

4- شاخصهای روان تنی مثل ابتلا به اختلال گوارشی و سردردها و ........

5- شاخصهای سازمانی شامل دزدی، غیبت از کار، تنزل ابعاد اخلاقی و معنوی کارکنان است. (ساعتچی 1376)

افرادی که فرسودگی شغلی را تجربه می کنند یک تاثیر منفی بر همکارانشان می گذارند هم به وسیله ایجاد تضادهای پرسنلی و هم ایجاد اختلال در انجام وظایف شغلی پس می تواند مسری باشد و به صورت تعاملات غیر رسمی در شغل تداوم یابد همچنین از جمله آثاری که فرسودگی شغلی به عنوان یک سرایت کننده منفی دارد سرایت و تاثیر آن در زندگی خانوادگی افراد است. (بورک و گرنگلاس[1] 2001)

جکسون و مازلاک (1982) مشاهده نموند که سطح خستگی هیجانی مرتبط با شغل افراد با گزارش همسرانشان در مورد عصبی، ناراحت و خسته و افسرده بودن آنان در منزل ارتباط معتبری داشت. این خستگی هیجانی مرتبط با شغل با کیفیت پایین زندگی خانوادگی که توسط همسر شخص گزارش می شود ارتباط قوی داشت.

در حدود 50 سال پیش یک جامعه شناس بنام ویلارد والر اهمیت موقعیت شغلی شوهر و تاثیر آن بر ازدواج و روابط خانوادگی خاطر نشان ساخت (ایگمن 1986) وی خاطر نشان ساخت که موقعیت اقتصادی خانواده فرایند تعارض خانواده را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد. شرایط سخت کاری و استرسهای ناشی از آن به خانه منتقل می شود و زن و شوهر را علیه یکدیگر بر می انگیزاند. آمار بالای جدایی خانوادگی در کاکنان مشاغل که چالش و درگیری زیادی دارند، مشاهده شده است. شخصی که خودش را در شغلش شکست خورده می بیند، احتمالا با پرخاشگری در منزل در مقام جبران آن بر می آید و ذکر این نکته ضروری است که چنین خانواده هایی موفق نخواهند بود. (رسولی 81)

خانواده و کار دو جنبه مهم زندگی هستند و تجربیات هر یک بر دیگری تاثیر می گذارد محققان در توصیف مجموعه خانواده و کار مدلهایی را برای تبیین بین زندگی خانوادگی و کار ارائه داده اند.




بیان مساله:

با توجه به روند ارتباط تعاملی بین کار و زندگی خانوادگی، جای تعجب نیست اگر کار کانون اصلی زندگی بیشتر افراد باشد، نیاز به نزدیکی، صمیمیت و دیگر نیازهای اجتماعی آنان، احتمال زیاد در محیط کار بیش از هر مکان دیگر بر آورده می شود. کار محور اصلی زندگی ما را تشکیل می دهد، به خصوص به دلیل ساعات طولانی کار و تغییرات در هنجارهای اجتماعی انواع تعارضهای کاری و خانوادگی وجود دارد. آنها شامل تنیدگیهای شغلی، بار کاری زیاد (فشارهای روانی ناشی از تلاش برای انجام نقشهای گوناگونی که با انرژی و زمان فرد همسازی ندارد، تعارض و فشار روانی همراه با ناهمسازی و یا تعارض درباره انتظارات نقش) و نیز مشکلات مربوط به مراقبت از کودک، نگهداری از بزرگسالان و مسایل مربوط به تعادل بین شغل، خانواده ها و نیازهای شخصی می باشد. در نهایت، فشارهای روانی دارای کیفیت واگیر است و به جنبه های دیگر فرد نیز سرایت می کند (بولگر[2] و دیگران 1989).

به احتمال زیاد، مسایل خانوادگی بر زندگی کاری و زندگی کاری نیز آشکارا بر زندگی خانوادگی تاثیر می کذارد. تحقیقات ملی در آمریکا نشان می دهد که 72 درصد مردان و 83 درصد زنان تعارض مهمی را بین انتظارات و نقشهای خانوادگی و کاری تحربه می کنند (کوپر[3] 1992)

تعارضهای کاری و خانوادگی هنگامی به وجود می آید که فشارهای مربوط به نقش و انتظارات در کار خانواده با یکدیگر ناهمساز باشند، مانند زمانی که شرکت در یک نقش، مشارکت در نقش دیگر را غیر ممکن می سازد. به سه طبقه بندی کلی از تعارضهای کار و خانواده می توان اشاره کرد:

تعارضهای مبتنی بر زمان، تعارضهای مبتنی بر فشار روانی و تعارضهای مبتنی بر رفتار. (گرین هاوس و دیگران 1987)

تعارضهای مبتنی بر زمان عبارت است از اینکه چگونه زمان اختصاص یافته به یک نقش باعث کاهش توجه به نقش دیگر می شود، مانند زمانی که ملاقاتهای دیر وقت شبانه با جلسات مدرسه کودک در تعارض است تعارضهای مبتنی بر فشار روانی عبارت است از تجاوز نشانه های تنیدگی مانند خستگی و تحریک پذیری از یک نقش به نقش دیگر تعارضهای مبتنی بر رفتار عبارت است از ناهمسازی رفتار در یک نقش با رفتار مورد انتظار در نقش دیگر، مانند زمانی که از کارمندان در محیط کار عینی بودن و غیر عاطفی عمل کردن و در خانواده گرم یا عاطفی بودن در نقش پرورشی مورد انتظار است.

در یک بررسی بون اورتنر[4] به این نتیجه رسیدند که درگیریهای کاری پدر بر رفتار والدین و خانواده اثر می گذارد به ویژه مردانی که ساعات طولانی کار می کنند، به طور طبیعی وقت کمتری صرف فرزندان و فعالیتهای مشترک زناشوئی می کنند اما این امر بستگی به اولویتهای نقش زن و مرد و نیز انتظاراتشان از ادواج دارد. برای مثال، ارزشها، انتظارات و توقعات در مشاغل معینی کاملا آشکار است و بازتاب آن را می توان در قواعد و رفتار خانوادگی مشاهده کرد.

البته شایان ذکر است که امروزه، نشانه هایی که حاکی از یکی شدن نیازها و ارزشهای کارکنان و اتحادیه ها دیده می شود و بین کار و خانواده رابطه تعادلی به وجود آمده است. ارزشهای رشد شخصی و تعادل بین خانواده، فرد و شغل، ضرورت نیاز به انعطاف پذیری در برنامه کاری، مرخصی‌های خانوادگی، حمایتها و پاداشهای مناسب و نیز غنی سازی محیط کار را بیش از پیش محسوس می سازد. اتحادیه ها به تدریج این نیازها و ارزشها را نوسازماندهی می کنند و انطباق می‌دهند اتحادیه ها برخوردارند. این شرکتها به تدریج فرهنگ و ارزشهای صنفی خود را تغییر می‌دهند تا خط مشی های خانوادگی- دوستانه را بخش مهمی از راهبردهای کسب و کار خود سازند، این همکار و یا رابطه تعاملی بین خانواده و کار، اساس استخدام بهترین کارگران و نگهداری آنان و تامین وفاداری و بهره وری لازم برای شرکتها به منظور حفظ موقعیت رقابت آمیز در دنیای جدید اقتصاد محسوب می شود. (نوابی نژاد 1378)

بر این اساس، در پژوهش حاضر رابطه فرسودگی شغلی با کارکردهای خانوادگی کارکنان بانک ملی مورد مطالعه قرار می گیرد. بدین منظور تعدادی از کارمندان این موسسه با استفاده از روشهای علمی مناسب به عنوان نمونه مطالعه انتخاب گردیده و به وسیله پرسشنامه های دقیق و مناسب در زمینه فرسودگی شغلی و کارکردهای خانواده داده ها جمع آوری شده است.
مرحله اولیه یا پیشگام:

اولین مقالات درباره فرسودگی شغلی در نیمه دهه 1970 در امریکا نوشته شد. مشخصه عمده این مقالات فراهم ساختن توصیف ابتدائی درباره پدیده فرسودگی شغلی بود و نام آنرا برای اولین بار عنوان کردند. و مقالات نوشته شده بر پایه تجربیات افرادی که در حرفه های خدمات اجتماعی و مراقبتهای بهداشتی کار می کردند بود. فرویدنبرگر (1975) به عنوان یک روانپزشک مشاهده کرد بسیاری از داوطلبانی که با او در یک مرکز بهداشت روانی کار می کنند یک حالت تحلیل هیجانی و از دست دادن تعهد و انگیزه را تجربه می کنند. عموما این فرایند در مدت یکسال ایجاد می شود و همراه با نشانه های مختلف جسمی و روانی بود. (مازلاک و شافلی 1994) برای مطرح ساختن این حالت بخصوص تحلیل روانی فرویدنبرگر واژه ای را که در اصطلاح محاوره ای عوام به تاثیرات سوء مصرف مواد اشاره داشت به کار برد .واژه "فرسودگی". مازلاک (1976) به عنوان یک روانشناس اجتماعی طی مصاحبه های که با تعداد زیادی از کارکنان خدمات انسانی در مورد استرسهای عاطفی مربوط به شغلشان انجام داد کشف کرد که استراتژیهای سازگاری کاربرد مهمی برای هویت شغلی افراد و رفتار مربوط به شغل دارد. (مازلاک 2004)

در مرحله اولیه تحقیق فرسودگی شغلی خصوصیات بارزی که مقالات اولیه را تحت تاثیر قرار می داد ابعاد روانشناسی اجتماعی و بالینی فرسودگی شغلی بود. از لحاظ روانشناسی بالینی تمرکز بر علائم فرسودگی شغلی و بر موضوعات بهداشت روانی است. از لحاظ اجتماعی تمرکز بر ارتباط تامین‌کننده خدمات و دریافت کننده خدمات و به موقعیت کاری حرفه های خدماتی است. و بسیاری از این تحقیقات ابتدائی دارای خصوصیات کیفی و توصیفی بودند و از تکنیکهای مثل مصاحبه، مطالعه موردی، مشاهده در محل استفاده می گردید.

علاوه بر این، این مرحله نخست به وسیله یک جهت گیری کاربردی قوی مشخص شده است که بازتابی از مجموع عوامل اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی در دهه 1970 می باشد. این عوامل متخصصان خدمات انسانی در ایالات متحده آمریکا تحت تاثیر قرار داد و برای این متخصصان بدست آوردن رضایت و خرسندی در حرفه اشان را مشکل تر ساخت (چرنیس 1980، فاربر 1983) به دلیل اینکه بعد از جنگ جهانی دوم خدمات اجتماعی، حرفه ای تر، بورد کراتیک تر و اعتباری تری و مجزاتر شده اند. مداخلات دولتی اقزایش یافته اند و مراجعان مستحق تر و محتاج تر به خدمات شده اند متعاقبا برای مردم دسترسی به موفقیت حرفه ای در خدمات انسانی دشوارتر شده و تلاش در جهت رهایی از فرسودگی هم به طور فزاینده ای معمول شده است.
مرحله تجربی

در سال 1980 کار بر روی فرسودگی شغلی وارد دوره متمرکزتر، ساختار یافته تر و سیستماتیک شده استفاده از پرسشنامه و متدلوژی تحقیق و مطالعه جمعیت های بزرگتر در مورد این موضوع متداول شد. بخصوص پذیرش گسترده و توسعه یافته پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک[5] (MBI) و معیار خستگی[6] (پانیز، ارونسون و کافری 1981) که زمینه مطالعه سیستماتیک فرسودگی شد. تا 1980 فرسودگی شغلی منحصرا در آمریکا مطالعه می شد. تدریجا توجه کشورهای دیگر بخصوص کشورهای انگلیسی زبان مثل کانادا و انگلیس به این پدیده جلب شد، سپس مقالات و کتابها به زبانهای دیگر ترجمه شد و در نیمه دوم 1980 ابزارهای تحقیق (بخصوص پرسشنامه مازلاک) به فرانسوی، آلمانی، هلندی، ایتالیایی، سوئدی، اسپانیایی و عربی ترجمه شد و مطالعات بین فرهنگی آغاز شد (مازلاک و شافلی 1994).

تحقیقات تجربی بر روی فرسودگی شغلی بر عوامل شغلی تمرکز دارد متغیرهایی مثل رضایت شغلی (بارکار، تضاد نقش، ابهام نقش) کناره گیری از کار (انتقال، غیبت) انتظارات شغلی ارتباط با همکاران و مسئولان (حمایت اجتماعی شغلی)، ارتباطات با مراجعان، مراجعه بیش از حد، نوع قسمت و زمان کار، سیاستهای سازمانی و امثال آن تا کنون مورد توجه محققان واقع شده اند عوامل فردی اغلب متغییرهای دموگرافیکی بوده اند (سن، جنس، وضعیت تاهل، ...) بعلاوه بعضی مطالعات به متغیرهای شخصیتی توجه داشته اند (منبع کنترل، سخت رویی) به سلامت فردی، ارتباط با دوستان، فامیل (حمایت اجتماعی غیر شغلی) و ارزشهای فردی و تعهد.

در سالهای 1990 این مرحله مرحله تجربه گرایی ادامه پیدا کرد اما با جهت گیری جدید که عبارت بودند از: ابتدا مفهوم فرسودگی شغلی به جزء خدمات انسانی و آموزش در حرفه ها و مشاغل دیگر نیز بسط و توسعه داده شد (مثل امور اداری و دفتری، تکنولوژی کامپیوتر، ارتش، مدیریت). دوم، تحقیقات فرسودگی شغلی به وسیله متدلوژی های علمی و ابزارهای آماری تقویت شدند. ارتباطات پیچیده در بین عوامل سازمانی و سه جزء تشکیل دهنده فرسودگی شغلی به استفاده از مدلهای ساختاری در تحقیقات فرسودگی شغلی هدایت کردند و این رویکرد به محققان اجازه داد که نقش بسیاری از عوامل موثر بالقوه و پیامدهای همزمان را در فرسودگی شغلی نسبت به عوامل بی ثمر جدا کنند. سوم، مطالعات طولی هر چند خیلی کم برای ارزیابی ارتباطات بین محیط کاری در همان زمان و تفکرات فردی وی و احساسش در زمان بعدی انجام شد و علاوه بر آن نشان دادن این فرض عمده که فرسودگی شغلی نتیجه تعامل یک فرد با محیط کارش است. و اهمیت مطالعات طولی برای ارزیابی اهمیت مداخلات در جهت کاهش فرسودگی شغلی.
تعاریف مختلف فرسودگی شغلی:

در مورد فرسودگی شغلی، در ابتدا یک مفهوم بی ثباتی بود و هیچ تعریف استاندادردی از آن وجود نداشت و نظرات متفاوت زیادی درباره اینکه چه چیز بوده و چه چیز می توان درباره آن انجام داد وجود نداشت و در طی سالها تحقیق پژوهشگران صاحبنظر در زمینه فرسودگی شغلی تعاریف متعددی را ارائه داده اند.

هربرت فرویدنبرگر (1975): فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی یا ناکامی می داند که به علت از خود گذشتگی فرد، روش زندگی یا ارتباطی که منجر به وصول نتیجه دلخواه نمی‌شوند. به وجود می‌آید.

پانیز و آرنسون (1981) فرسودگی شغلی را سندروم خستگی جسمانی و عاطفی دانسته که در نتیجه توسعه گرایشات منفی شغلی و از دست دادن احساس و علاقه نسبت به بیماران (مددجو) و کارمند ایجاد می شود مازلاک و جکسون (6-1981) فرسودگی شغلی را سندرمی روانشناختی می دانند که ترکیبی از تحلیل عاطفی[7]، مسخ شخصیت[8] و موفقیت فردی کاهش[9] یافته که در زمره افرادی که با دیگر مردم کار می کنند به میزانهای متفاوت اتفاق می افتد می دانند.

فاربر (1983) در تعریف فرسودگی شغلی می نویسد: فرسودگی شغلی حالتی از خستگی جسمی، عاطفی و روحی است که در نتیجه مواجهه مستقیم و دراز مدت با مردم در شرایطی که از لحاظ عاطفی طاقت فرساست ایجاد می شود. لنگستر (1988) فرسودگی شغلی را انطباق ناموثر با تنیدگی بیان می کند.
عوامل فردی

افراد به راحتی به محیط کار پاسخ نمی دهند، بلکه یکسری ویژگیهای منحصر به فردی در این ارتباطات وجود دارد که در پاسخ دهی تاثیر گذار است این عوامل فردی شامل متغیرهای جمعیت شناختی (مثل سن یا تحصیلات رسمی)، ویژگیهایی شخصیتی ثابت و گرایشهای مربوط به شغل است. چند تا از این ویژگیهای فردی با فرسودگی شغلی یک ارتباط را نشان دادند. همچنین، این ارتباط از نظر میزان تاثیر گذاری بر فرسودگی شغلی در حدود اندازه عواملی محیطی نمی باشد. به طوری که پیشنهاد شده که فرسودگی شغلی بیشتر یک پدیده اجتماعی است تا یک پدیده فردی.
1) ویژگیهای جمعیت شناختی

از همه متغیرهای جمعیت شناختی که مورد مطالعه قرار گرفته، سن یکی از آنهایی است که همواره با فرسودگی شغلی ارتباط داشته در بین کارکنان جوانتر سطح فرسودگی شغلی نسبت به افرادی دارای سنین بالا 30 تا 40 سال هستند بیشتر گزارش شده است. سن نتایج بدست آمده مربوط به تجربیات شغلی را به هم می زند.

جنس به عنوان یک متغیر جمعیت شناختی یک عامل قوی جهت پیش بینی فرسودگی شغلی نمی‌تواند باشد (بر خلاف برخی مباحث که می گویند فرسودگی شغلی را بیشتر زنان تجربه می کنند) برخی مطالعات سطح بالاتری از فرسودگی شخصی را برای مردان گزارش کرده اند یک تحقیق کوچک اما در مورد تفاوت جنسی این بود که مردان اغلب سطح بیشتری از بدبینی را تجربه می کنند همچنین در برخی از مطالعات زنان سطح نسبتاً بیشتری از فرسایش را گزارش دادند این نتایج می‌تواند مربوط به قالبهای نقش جنسی افراد باشد. اما آنها همچنین ممکن است بازتابی از نقش مغلوب کننده جنس با حرف یا مشاغل باشد ( به عبارتی افسران پلیس اکثراً مرد هستند، پرستاران به احتمال قوی زنان هستند)

با توجه به وضعیت و موقعیت تاهل کسانی که ازدواج نکرده اند (بخصوص مردان) به نظر می رسد که مستعد فرسودگی شغلی هستند نسبت به آنها که ازدواج کرده اند مجردان به نظر می رسد که حتی سطح بیشری از فرسودگی شغلی را نسبت به کسانی که طلاق گرفتند را تجربه می کنند.
2) ویژگیهای شخصیتی

مطالعات چندی در مورد ارتباط تیپ های شخصیتی با فرسودگی شغلی انجام شده افرادی که سطح پایینی از تحمل و استقامت را نشان داده اند (داشتن مشکل و درگیری در فعالیت های روزانه، احساس کنترل توسط حوادث ماوراء وسعه صدر در مورد تغییرات) فرسودگی شغلی بیشتری را نشان دادند، بخصوص اینکه در جزء فرسایش، فرسودگی شغلی در بین افرادی که یک کانون کنترل بیرونی دارند (نسبت دادن حوادث و موفقیت ها به قدرت دیگران یا شانس) نسبت به افرادی دارای کانون کنترل درونی هستند (گرایش و اعتقاد به تواناییهای خودش و تلاش خودش) بیشتر است. درمورد سبک های سازگاری و فرسودگی شغلی، آنها کسانی هستند که سازگاری آنها با حوادث تنش زا به صورت بی تفاوتی و روش تدافعی می باشد، در صورتی که سازگاری از نوع فعالانه و مقابله با فرسودگی شغلی نسبت کمتری مرتبط است.

تحقیقات نشان دادند که سطح پایین تحمل، عزت نفس پایین و کانون کنترل بیرونی و سبک سازگاری اجتنابی نیمرخ یک فرد مستعد استرس را تشکیل می دهند( سمر 1996)

تحقیق درمورد پنج جزء شخصیتی عمده نشان داد که فرسودگی شغلی با اجزاء تشکیل دهنده روان رنجوری مرتبط است روان رنجوری شامل ویژگی اضطراب، تنفر، افسردگی ، کمرویی و آسیب پذیری همچنین علائم فرسودگی شغلی دربین افرادی که از نوع تیپ های احساسی هستند نسبت به تیپ های منطقی بیشتراست.
3) گرایشات شغلی

توقعات و انتظاراتی که برای افراد در شغلشان بوجود می آید متفاوت هستند در برخی موارد این توقعات خیلی بالا است، هم به دلیل ویژگی های کاریشان ( مثل تحرک، تلاش، تفریح) و احتمالاً هم به دلیل بدست آوردن موفقیت در کارشان ( مثل معالجه کردن بیماران، کمک کردن) همچنین انتظارات بالا نشان از ایده آلیست بودن یا غیرواقع گرا بودن می دهد و یک فرضیه این است که این مسئله یک عامل خطر برای ابتلا به فرسودگی شغلی هستند چون احتمالاً انتظارات زیاد منجر به این می شود که افراد به سختی کار کنند و به همین ترتیب کارشان را انجام دهند، پس این امر منجر به تحلیل و بدبینی بعدی می شود وقتی که سعی و تلاش زیاد آنها منتج به برآوردن انتظارات آنها نشود
رویکرد های مختلف نسبت به فرسودگی شغلی:

الف) رویکرد بالینی[10] : فروید نبرگر (1979) کسی بود که اولین بار به این واژه به معنای امروزی آن اعتبار بخشیده، وی فرسودگی را یک حالت خستگی و تحلیل رفتگی می داند که از کار سخت و بدون انگیزه و علاقه ناشی می شود و ایشان با رویکرد بالینی سبب شناسی، علائم، روند وسیر بالینی و درمان آن را در مقاله ای در سال 1979 انتشار داده تشریح کرده است. وی معتقد است که سندرم افسردگی خودش را به صورت علائم مختلف نشان می دهد که این علائم و شدت آنها از یک شخص به شخص دیگر تفاوت دارد و آن معمولاً یکسال بعد از موقعیکه شخص در یک اداره یا موسسه کار می کند، شروع می شود. اما اینکه چه گروهی از کارکنان بیشتر احتمال فرسودگی شغلی را دارند، فروید نبرگر گروههای زیر را ذکر کرده است:

گروه اول: کارکنان و کارمندان فداکار و متعهد به سازمان و کار به دلیل اینکه در جستجوی کمک به دیگران هستند، همانند کسانیکه درمراکز مشاوره، مراکز پیشگیری از بحرانها و مراکز دیگری که به مردم خدمت می کنند.

گروه دوم: که فرید نبرگر (1979) به عنوان مستعدان فرسودگی شغلی ذکر می کند افرادی هستند که اداره را به عنوان جایگزین بر زندگی اجتماعی بکار می برند این افراد بیش از حد متعهد به کار هستند و افرادی می باشند که زندگی خارج از اداره برای آنها رضایت بخش نیست.

گروه دیگر که آمادگی برای فرسودگی دارند افرادی با شخصیت سلطه طلب هستند اینها افرادی می‌باشند که نیاز زیادی دارند که دیگران را کنترل کنند آنها معتقدند که هیچ کس نمی تواند شغلی که او انجام می دهد را به همان خوبی انجام دهد.

فرسودگی شغلی مدیران، گروه دیگری که آمادگی فرسودگی را دارند مدیرانی هستند که بیش از حد کار می کنند، وقتی که این افراد تازه کار، در اداره یا موسسه کارشان را سریع انجام می دهند برای مثال این افراد همه کارها را خود انجام می دهند، طرحی را تهیه می کنند، گزارش می دهند و مصاحبه می کنند کار بیش از حد مدیر منجر به خستگی جسمانی و همچنان ملالت روانی می گردد.