دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
مقاله بررسی نقد ایده دنیوی شدن در 32 صفحه ورد قابل ویرایش
نقد ایده دنیوی شدن
جریان پرشتاب مدرنیته در قرن بیستن تمامی نهادهای دینی را دچار انفعال کرده بود. نهادها و متفکران دینی سعی داشتند تا آموزههای مذهبی شان را با اندیشههای همبسته با جهان مدرن سازگار سازند. در جهان اسلام کسانی چون محمد عبدو، رشیدرضا، سید جمالالدین، اقباللاهوری، تمامی دینداران مشروطه خواه ایرانی، مهدی بازرگان و علی شریعتی تمام توان خود را برای سازگار کردن اسلام با مدرنیته به کار بردند. در جهان مسیحیت نیز طی این سالها تلاشهای مشابهی در جریان بود. کلیسا برای کاستن از نارضایتیهای پیروانش از کشیشان و مسیحیت تلاش کرد تا پیامش را با ارزشهای جامعه «مدرن» منطبق سازد. برای این کار وجوه مشترک آموزههای خود را با ارزشهای مدرن یافتند و تاکید به مراتب بیشتری بر آنها نهادند. دومین شورای جهانی واتیکان از جمله این اقدامات بود که به Aggiornament یا روزآمد کردن کلیسا انجامید.
اما به قول کپل این روند از حدود سال 1975 جهتی دیگر پیدا کرد. جنبشهایی شکل گرفتند که هدفشان «انجیلی کردن دوباره اروپا» بود، نه روزآمد کردن کلیسا. و در جهان اسلام نیز «دیگر هدف نه مدرنیزه کردن اسلام بلکه اسلامی کردن مدرنیته بود». ظهور این جنبشها که به ادعای کپل تقریباً به طور همزمان در جهان اسلام، مسیحیت و یهود آغاز شد، بیشتر جامعهشناسان را به باز اندیشی در ایدة دنیوی شدن واداشت. بازار نقد و انکار این ایده بالا گرفت، اما نکته جالب اینجا است که بسیاری از انتقاداتی که از آن پس طرح شدند تقریباً همگی قبلاً طرح شده بودند، ولی گوش شنوا و چشم بینایی برای توجه به آنها وجود نداشت.
الکسی دو توکویل در 1840 در اثر خود دموکراسی در آمریکا ضمن اشاره به مقبولیت گسترده ایده دنیوی شده در میان فیلسوفان قرن هیجدهم عنوان میکند که «متاسفانه واقعیات به هیچوجه با این نظریه همخوانی ندارد». در امریکا که به نظر او یکی از آزادترین و روشن نگرترین ملتهای جهان بود، هیچ نشانهای دال بر دنیوی شده به چشم نمیخورد و مردم با شور و شوق تمامی وظایف دینی خود را انجام میدادند. 150 سال از سخنان توکویل میگذرد و هنوز نظر او معتبر است. طی این مدت نه تنها دینداری در این کشور دچار نزول نشده بلکه عضویت در کلیسا بیش از سه برابر افزایش پیدا کرده است. همانگونه که مشاهده میشود سابقه مخالفت با ایده دنیوی شدن با سابقه پیدایش این ایده تقریباً برابر است. در اینجا به طرح انتقادات وارد شده بر این ایده میپردازیم. اما نه مجال طرح تمامی انتقادات مطرح شده در این مختصر وجود دارد و نه تصمیم بر چنین کاری است. پس سعی میشود تا عمدهترین و مهمترین انتقادات مطرح شوند.
تعارض علم و دین
در تمامی نظریههای دنیوی شدن میتوان این وجه مشترک را چه به صراحت و یا به نحو ضمنی یافت که از میان تمامی جوانب مدرنیته (شهر نشینی، صنعتی شدن، اقتصاد سرمایه داری و…) این علم است که مرگبارترین عوارض را برای دین به همراه دارد. همین رویکرد است که مدعی است اتخاذ رویکردی عقلانی و علمی نسبت به جهان، آن را افسون زدوده کرده است. والاس، ویلسون، دابلیر، آگوست کنت، وبر، برگر، استارک و بسیاری دیگر هر یک به زبانی همین نکته را طرح کردهاند.
یکی از اهداف این مجموعه نشان دادن وجود نوعی پوزیتیویسم در اندیشه روشنگری و انتقال آن به جامعه شناسان بود. پوزیتیویسمی که علم تجربی را تنها راه معقول کسب معرفت میکرد. کسانی چون جانسون به حق به جامعه شناسان به سبب وجود چنین نگرشی در آراءشان اعتراض میکردند. عموم نظریههای جامعهشناسی دین عنوان میکردند که اگر چه سودمندیهای بسیار در دین به چشم میخورد اما باید پذیرفت این باورها چیزی جز خرافات باطل نیستند. در نتیجه تلاش می شد که هر چه سریعتر «خرد» بشر را از شر این مزاحم بدوی خلاص کنند. حتی پرچمدار جامعه شناسی «عاری از داروی ارزشی» ماکس وبر، نیز در معرض چنین اتهامی قرار دارد. توماس لوکمان مهمترین پیشفرض نظریه وبر درباره دین را غیر عقلانی بودن آن میداند. انتساب چنین اتهامی به وبر چندان هم تعجب آور نیست. پیش از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایهدار فرایند عقلانی سازی میداند اما پس از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایهدار فرایند عقلانی سازی میداند اما پس از شکلگیری دنیای مدرن دیگر جایی برای آن قایل نیست، برگر، استارک و بین بریج با وضوح بیشتری این نکته را طرح میکردند. برگر میگفت که یا دین خود را با بازار (یا به عبارت دیگر جهانبینی علمی که سریعاً مورد پذیرش قرار گرفته است) سازگار میکند به آن که مجبور است تا آخرین فشنگ در سنگر سنت از مدعیات پیشین دفاع کند. استارک و بین بریج نیز به وضوح عنوان کردند که این علم است که حد و مرز مدعیات دینی را تعیین میکند.
امروزه جامعه شناسان کمتر مرتکب چنین خطایی میشوند، که بخشی از آن مرهون تلاشهای پارسونز است . پارسونز به تعبیر جانسون برجستهترین معمار تنشزدایی جامعهشناسی و دین است.
برگر رندانه میگفت که متالهین و متکلمین نباید حرفهای جامعهشناسان را به دل بگیرند و گزارههای جامعهشناختی را جدی تلقی کنند. او اظهار داشت که جامعه شناسی بر اساس منطق خود چارهای ندارد جز آن که دین را فرافکنی بشری بداند. اما چنین نگرشی این احتمال را نفی نمیکند که این فرافکنیها به چیزی غیر از خود انسان نیز اشاره نداشته باشد. پارسونز با تکیه بر اصل علم عاری از ارزش داوری این نکته را که امروزه مورد پذیرش عمومی قرار گرفته را مطرح کرد که گزارههای دینی نوعی گزاره های وجودیاند که «به جنبه هایی از واقعیت اشاره میکنند… که بیرون از دامنه پژوهشها و تحلیلهای علمی قرار دارند».
رابطه علم (بویژه علم طبیعی) و دین موضوعی است که ادبیات مفصلی را به خود اختصاص داده است. سه رویکرد کلی نسبت به رابطه میان این دو وجود دارد که عبارتند از: تعارض کامل علم و دین، تمایز علم و دین و مکمل بودن این دو.
تعارض علم و دین هنگامی منطقاً قابل تصور است که هدف، روش و موضوعات مورد بررسی در این دو حوزه دقیقاً یکسان تلقی شوند. به عنوان مثال تعارضی که میان متکلمین و دانشمندان بر سر نظریه زیستی تکاملی به وجود آمد ناشی از همین تصور است. متکلمین سنتی که از ایده خلقت دفعی مورد حمایت کتاب مقدس پشتیبانی میکردند بر سر مسالهای وارد بحث با دانشمندان شده بودند که حوزه پژوهشی آنها به شمار میآمد. این نگرش که موجب تشدید آتش اختلاف میان علم و دین بود همچنان باقی است و حتی برخی متکلمان کوشیدهاند تا با استفاده از روشها و دادههای علمی به جنگ این نظریه بروند و نشاندهند که بر اساس معیارهای علمی این نظریه کتاب مقدس است که تایید میشود و نه نظریه تکاملی.
مفاهیم مترداف و جریانات موازی
با اینکه جامعه شناسی متاخر نقدهای تندی بر رهیافتهای کلاسیک مثل مکتب تطور وارد آورده است و آنها را به جهت داشتن رویکردی جبری نسبت به واقعیتهای سیال اجتماعی و پیشداوری و پیشگوییهای غیر علمی درباره مقصد و روند تحولات اجتماعی مورد طعن قرار داده است لیکن خود نیز به طریقی دیگر و البته با مدعایی متواضعانهتر از اسلاف، در همین دام گرفتار آمده است. وجود برخی مناسبات تحمیلکننده و مقتضیات به ظاهر ناگزیر در صحنه جهانی و در پیش روی جوامع طالب توسعه همراه با نوعی سوگیری نه چندان آشکار و از پیش اراده شده جامعهشناسان معاصر را به نوعی بازگشت و روآوردی به سوی این نظریات کهن، البته با به کارگیری قالبهایی جدید و ابداع مفاهیمی نو کشانده است.
در حوزه جامعه شناسی مفاهیم بسیار با پسوند ation (شدن) که حاوی مضمونی از همان اندیشه تطورگرایانه کلاسیک است، ساخته شده و میشود. این مفاهیم که حامل فرضیه و نظریه خاصی درباره جهت مسیر و مقصد تحولات آتی جوامع بشری هستند به شکلی غیر قابل درک معاضد و موید یکدیگرند و همگی بر روی هم بر وجود روندی خطی و جبری به سوی مقصد تفصیلی در چرایی و چونی رشد چنین رویکردی در میان متفکران معاصر را داشته باشیم صرفاً به جهت آشنایی با برخی از این مفاهیم در حوزه مطالعات دین پژوهی و ربط و فصل معنایی هر یک با مفهوم اصلی این مطالعه یعنی عرفی شدن مروری کوتاه بر برخی از اصطلاحات رایج تر در این حوزه خواهیم داشت:
دین پژوهان و نظریه پردازانی که تحولات فروکاهنده دین و باور دینی در جامعه و فرد را دنبال کردهاند، در طرح نظریات خویش از واژهها و مفاهیم مختلفی استفاده نمودهاند. البته هیچ یک از این اصطلاحات قابلیت و بار معنایی واژه اصلی این موضوع یعنی عرفی شدن را ندارد؛ لیکن هریک حامل نقطه تاکیدات خاصی است که آشنایی با آنها بیتاثیر در شناخت پالایش یافته تر مفهوم اصلی مطالعه ما نیست.
غیر دینی شدن: ویلم میگوید که این اصطلاح برای فرانسه زبانان آشناتر است؛ در حالی که عرفی شدن را انگلیسی زبانها بیشتر استفاده میکنند. در عین حال او میان این دو مفهوم تفاوت قائل است. او میگوید که ژان بوبرو قصد داشته است تا با ایجاد یک لابراتوار تخصصی تاریخ و جامعه شناسی اندیشه غیر دینی، درباره تفاوتهای مفهومی غیر دینی شدن و عرفی شدن به بررسی بپردازد. از فحوای سخن ویلم چنین استنباط می شود که مفهوم نخست عمدتاً ناظر به تغییراتی است که در مناسبات میان دین و نهادهای غیر دینی و مشخصاً نهاد سیاست رخ میدهد؛ در حالی که مفهوم دوم یعنی عرفی شدن به تحولاتی اشاره دارد که در درون دین و برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی صورت میگیرد. (1377: 2-141)
تقدس زدایی: تقدس زدایی را اگر چه از مفاهیم مترداف عرفی شدن میگیرند، اما مشخصاً به زائل شدن فحوای مقدس از اشخاص، اماکن، اشیاء و تمثالها و فعالیتها اشارت دارد. این مفهوم اگر چه به جنبه سلبی موضوع خویش تاکید دارد، اما حاوی هیچ اشاره روشنی درباره چیزی که به جای امر مقدس خواهد نشست، نیست.
افسون زدایی: افسون زدایی اصطلاحی است که با نام وبر همراه است و جز در ادبیات وبری اثری در جای دیگر از آن مشاهده نشده است.
افسونزدایی از دنیا مفهومی است قریب به تقدس زدایی با این تفاوت که دایره کوچکتری از امور ماورایی را در بر میگیرد که عمدتاً به حوزه معرفت و تلقیات نظری ناظر است. افسونزدایی از نظر وبر مفهومی است مرتبط با عقلانی شدن امور که طی آن نیروهای غیر قابل محاسبه مرموز و معرفتهای غیر جدی از ملاحظات او خارج میگردند و ساحت اندیشه تماماً به عناصر محاسبه پذیر عقلانی سپرده میشود. اگر چه برداشت وبر از این مفهوم چنان فراگیر است که علاوه بر جادو شامل دین نیز میگردد؛ لیکن هنوز فاصله بسیاری تا مفهوم مورد نظر ما در این مطالعه دارد.
غیر مشیتی شدن: این اصطلاح در واقع به یکی از ابعاد فرایند عرفی شدن اشاره دارد. تقدیر گرایی به عنوان یکی از آموزههای مهم مسیحیت در فرایند عرفی شدن فرد منسی میگردد یا مورد تردید قرار میگیرد. فرد و جامعه غیر مشیتی شده (defatalized) برای اداره آگاهی و اختیار بشری در تعیین سرنوشت و طراحی دنیای آینده نقش محرزی قائل است.
غیر سنتی شدن دین: غیر سنتی شدن دین اشاره به فرایندی دارد که طی آن ادیان تاریخی و دارای سنتهای آموزهای تعلیمی و شعائری گسترده و متکی برنهادهای مستقر، از گذشته خویش انقطاع حاصل میکنند و مرجعیتهای بیرونی ریشهدار در یک جوهر متعالی و منتقلشده از طریق سنت را ترک گفته و به مرجعیت خود بنیاد درونی متکی ومتوسل میشوند ایمان غیر سنتی شده بر آگاهی و ذهنیت فرد واقعا موجود در اینجا واکنون ناظر است در حالی که هیچ حکمی از گذشته و هیچ غایتی در آینده او را محصور و محدود نمیسازد.
خصوصی شدن دین: خصوصی شدن دین فرایندی است که پارسونز در روند تحولات جاری در زیر ساخت اجتماع برای آینده دینداری در جوامع مسیحی غرب پیشبینی کرده بود و اشاره به موقعیتی دارد که در آن دین از هر گونه حضور و حیز اجتماعی معزول شده است و تنها برای قابل تحمل
-2) متکثر شدن حقیقت دین
همچنان که اشارت رفت، گمان رایج، لااقل در دسته ای از تعاریف و تبیین ها بر اینست که هرگونه تجدد و نوسازی و تلاش برای عصری کردن دین، جوهر و اصالت دین را در خطر می افکند و موجبات قلب ماهیت آن را پدید میآورد. عرفی شدن دین منحصر به این امر نیست، بلکه عصری سازی از طرق دیگری نیز این سرنوشت را برای دین رقم می زند. عصری سازی به عنوان تلاشی برای سازگار نمودن دین با دنیای جدید و دائماً نوشونده، راه را به روی انواع قرائت های متجددانه از دین می گشاید. قرائت هایی زمانمند و کم دوام که نطفة زوال خویش را در دل می پرورانند و آمادگی دارند تا با سر برآوردن برداشت ها و قرائت های هر دم جدیدتری از دین، در دوردست سنت ها غروب کنند.
پیامد راه دادن به قرائت های مختلف از دین، با هدف سازگاری و همراهی با اوضاع متغیر، قبول و رواج نوعی تکثر در کشف از حقیقت دین است و نسبی گرایی در کاشفیت، به سرعت به حقیقت تدین نیز سرایت میکند و در نهایت چیزی از آن باقی نمی گذارد. تکثرگرایی که خود محصول مشترک عرفی شدن فرد و عرفی شدن دین است، جامعه را نیز در مسیر عرفی شدن قرار میدهد. همیلتون میگوید: تکثرگرایی در درازمدت نه دین، بلکه عرفی شدن را تقویت میکند. فرایند عرفی شدن، مرحله ای از تکثرگرایی مذهبی را پشت سر گذارده است و در عین حال مقوم آن نیز هست. (1377: 300) کیوپیت که با ثابت و لایتغیر نگه داشتن دین به شدت مخالف است و معتقد است که همواره باید قرائت های عصری و جدیدی از اصول و آموزه های دین ارائه داد، در نوجویی و نوگرایی دینی تا آنجا پیش می رود که خود از آن به نوعی فروپاشی و بازآفرینی و مرگ و تولد تازه تعبیر میکند و مدعی است که ادیان زنده جز از این طریق دوام نیاورده اند. (1376: 30-25) آرکون با نفی تصور مستشرقان و علمای اجتماعی غرب که یک اسلام واحد و همیشگی را به رسمیت شناخته اند، میگوید: به جای اسلام، اسلامات یعنی اسلام های متعدد وجود دارد. و برای اثبات مدعای خویش از اسلام های کلامی،جامعه شناختی و تاریخی و همچنین اسلام خود او که چیزی متفاوت از همه برداشت های دیگر است، نام میبرد. (1996: 51)
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
مقاله بررسی نظریه نظام جهانی در حوزه توسعه اقتصاد جهانی در 20 صفحه ورد قابل ویرایش
چکیده
ایمانول والرشتاین یکی از شخصیتهای مهم در مطالعات اجتماعی، به ویژه جامعه شناسی و نظریه پردازی توسعه است. وی پایه گذار نظریه نظام جهانی و از پیشتازان نظریه پردازی در توسعه است. نظریه نظام جهانی پیوند آشکاری با مکتب وابستگی داشت این نظریه زمانی مطرح شد که اختلافات شدیدی میان مکاتب نوسازی و وابستگی بوقوع پیوسته بود، عده ایی به این نتیجه رسیدند برای نشان دادن راه توسعه به کشورهای جهان سوم در چارچوب دیدگاه وابستگی نمی توان به بسیاری از فعالیتهای جدید اقتصاد جهانی سرمایه داری دست زد از این رو نظریه نظام جهانی را مطرح کردند. خصیصة اساسی این نظریه کل گرایی آن می باشد این نظریه اقتصاد جهانی را به عنوان واحد تحلیل نظام جهانی در نظر گرفته است ویژگی ذاتی اقتصاد جهانی انباشت سرمایه است که به صورت انحصاری در دست عده ایی خاص است از این رو برای بسیاری از جوامع بحران پیش خواهد آمد و راه گریز از این بحران را برای این جوامع، مبارزات سیاسی می دانند و این در حالی است که نظریه مکتب وابستگی جوامع استثمار شده را محکوم به توسعه نیافتگی می دانند اما نظریه پردازان نظام جهانی با این قضیه مخالفند و نسبته به آیندة این کشورها تصویر بدبینانه ایی ندارند و معتقدند که این جوامع نیز می توانند به توسعه برسند.
مقدمه
بسیاری از نظریه های جامعه شناسی به بررسی مباحث و افکار مارکس پرداخته اند و هر کدام از اینها ادعا می کنند که وارث راستین نظریه مارکس هستند، اما بین اینها اختلافات عمیقی وجود دارد از جمله این نظریات می توان به جبر گرایان اقتصادی، مارکسیسم هگلی، مکتب انتقادی یا فرانکفورت و نومارکسیستها اشاره کرد. در قمستی از مباحث نومارکسیستی، اندیشمندانی وجود دارند که مباحث اقتصادی را به جامعه شناسی پیوند می دهند که از میان آنها می توان به باران، سوییزی و بریورمن اشاره کرد، اما گروهی دیگر هستند که در زمینه مارکسیسم تاریخی کارهایی را انجام دادهاند. از جمله آنها می توان به والرشتاین که نظریه نظام جهانی را مطرح کرد ا شاره نمود. (رتیزر، 188:1377)
دو جریان فکری تا آغاز دهه 70 بر عرصه های اقتصادی، اجتماعی و نظریه های علمی تسلط داشتند، یک جریان فکری به تفسیرهای رایج و کلاسیک مکاتب نوسازی و وابستگی در تغییر اجتماعی به معنای عام و توسعه به معنای خاص مربوط می شد و جریان فکری دیگری همه ابزارها وشیوههای بررسی علمی در عرصه علوم اجتماعی را شامل می شد که تا آن زمان بر جریان تفکر مطالعات کلاسیک علوم اجتماعی سیطره داشت که با مطرح شدن نظریه نظام جهانی عرصه بر این دو جریان فکری تنگ شد و نظریه نظامی جهانی واکنشی نظام مند نسبت به اینها بوجود آورد و اینها را به چالش کشاند. (اولرشتاین a : 122:1377)
والرشتاین در دهة 1960 به عنوان متخصص آفریقا آوازه ای به هم زد، مهم ترین خدمت او به جامعه شناسی، کتاب نظام نوین جهانی است. این کتاب توفیقی فوری به دست آورد. نظام نوین جهانی با استقبال جهانی روبه رو گشت و به نه زبان ترجمه شد. در 1975، جایزة پر حیثیت سوروکین به خطر کتاب نظام نوین جهانی، نصیب والرشتاین شد. از آن به بعد، همچنان کار در دربارة این موضوع را ادامه داد.
(رتیزر، 250:1377)
نظریه نظام جهانی والرشتاین در احیای تحقیق تاریخ نظری نقش بسیار مهمی داشته است اهمیت این نظریه به حدی است که هم اکنون به یکی از کانونهای تفکر و تحقیق در جامعه شناسی تبدیل شده است.
چهار چوب نظری:
ریشه فکری مکتب نظام جهانی از دو منبع فکری عمده یعنی ادبیات نئومارکیستی در زمینه توسعه و مکتب فرانسوی سالگشت می باشد. والرشتاین بسیاری از مفاهیم وابستگی را در نظریه نظام جهانی پذیرفته است اما در ادامة راه مسیر خود را جدا نمود و تفاوتهایی بین آنها دیده شود (سو، 210:1380). واحد تحلیل در نظریه نظام جهانی، کل نظام جهانی است این دیدگاه کل نگر است در حالی که واحد تحلیل در نظریه وابستگی، کشورهای ملی می باشند در حالی که نظریة نظام جهانی کل جهان را مورد مطالعه قرار داده است اما مکتب وابستگی کانون مطالعة خود را روی کشورهای پیرامون قرار داده است. تفاوت دیگری که بین این دو مکتب وجود دارد این است که مکتب وابستگی برای استعمار کشورهای پیرامون که در نتیجه آن توسعه نیافته می شوند راه گریزی را نمی بیند در حالی که نظریه نظام جهانی زیربار مواضع تعیین گرایانه نمیرود (سو، 1380: 40-237 ، به نقل از ازکیا). از دیگر منافع فکری نظام جهانی مکتب سالگشت یا «آنالز» است این مکتب به عنوان یک واکنش اعتراض آمیز در مقابل تخصصی شدن بیش از حد رشته های علوم اجتماعی از حوزه های رسمی دانشگاهی بوجود آمد. (سو، 1380: 210).
جامعه شناسان کلاسیکی همچون وبر و مارکس در جریان فکری اندیشة والر اشتاین تأثیر داشته اند. والرشتاین مفهوم اقتصاد جهانی سرمایه داری را از این دو اخذ کرده است. وی مفاهیم سرمایه داری، روابط و مناسبات تولید و انباشت سرمایه در حرکت تاریخ را از مارکسیم گرفته است. (ازکیا، 304:1384)
والرشتاین نظریه نظام جهانی را در اوایل دهه 1970 ارائه کرد وی به مفهوم اقتصاد جهانی اشاره می کند و معتقد است که جهان جدید از یک اقتصاد جهانی سرمایهداری تشکیل شده است و دولتهای ملی بخش هایی از یک کل هستند و برای فهم تعارضهای طبقاتی داخلی و نزاع های سیاسی یک دولت می بایست که اقتصاد جهانی را بشناسیم. اندیشه تاریخی والرشتاین در قالب تحلیل تاریخی – ترکیبی به کار گرفته شده است او سعی می کند که توسعه نامتوازن سرمایه داری را از جنبه های مختلف اقتصادی و اجتماعی بشناسد و نیز تکامل تاریخی هر کشور یا منطقه را در یک قالب زمانی بگنجاند. (از کیا، 306:1384)
روش شناسی نظام جهانی
یکی از اصول اساسی نظریة نظام جهانی کل گرایی آن می باشند والرشتاین روش شناخت بسیار از تحقیقات علمی را مورد انتقاد قرار می دهد و به نظر وی این شیوه بررسی آنها به دلیل «تحدید و نه ترغیب» بسیاری از پرسشهای تحقیقی و هم به خاطر ضعف آنها در طرح عقلانی گرینه های واقعی تاریخی که وجود دارند قابل نقد می باشند. (سو، 1380: 13-212، به نقل از ازکیا)
نظریه عمومی سیستمها با این ویژگی که تفکیک و تخصصی شدن علوم و حیطه های علمی شیوه ای مناسبی نیست بر نظر نظام جهانی تاثیر داشته است. در نگاه تئوری سیستم ها تخصصی شدن علوم موجب جزیی نگریی و سطحی اندیشی در بسیاری ا ز موارد می شود که برای عرصه های علمی این زیانبار می باشد به عقیده والرشتاین علوم اجتماعی، شامل انسان شناسی، اقتصاد، جغرافیا، علوم سیاسی و جامعه شناسی رشته های مجزایی نیستند و این نوع تقسیم بندی ها غیر منطقی است و به نظر او تاریخ و علوم اجتماعی یک امر واحدی است و آن هم علم اجتماعی تاریخی است. این کلی گرایی نیز چالش هایی را بوجود آورد زیرا با مطالعات منطقه ای تطبیق نداشت و نظریه نظام جهانی را به عنوان یک تئوری کلان که هم با واقعیت سروکار دارد و هم در یک سطح کلان می تواند آنها را در یک کلیت تاریخی اجتماعی جای دهد، مطرح کرد. (ازکیا، 1384: 9-308)
راهبردهای ارتقاء از موقعیت پیرامونی به نیمه پیرامونی:
والرشتاین راهبردهایی را برای مناطق پیرامونی در نظر می گیرد تا شاید این مناطق بتوانند موقعیت خود را در نظام جهانی به جایگاه بهتری برسانند:
1- راهبرد دعوت از سرمایه گذاری: این نوع راهبرد مربوطه به دورة رونق است و فقط در صورتی که مشکلات زیاد نباشد عملی خواهد شد. ویژگی این راهبرد این است که برای کشورهای دارای صنایع ابتدایی نیز امکان پذیر می باشد. در این راهبرد سرمایه گذران که از طرف شرکتهای چند ملیتی در این مناطق صورت میگیرد با کمترین مشکل از ناحیه کشورهای پیرامون مواجه خواهد شد زیرا حکومت در کشورهای پیرامونی به حدی ضعیف است که نمی تواند بر کشورهای سرمایهگذار تاثیر بگذارد. کشوری مانند ساحل عاج با استفاده از این راهبرد توانست موقعیت خود را در نظام جهانی بهتر سازد. (ازکیا، 319:1384)
2- راهبرد استفاده از فرصت: این راهبرد در زمان نوسانات قیمت بازار جهانی کاربرد دارد یعنی زمانی که نظام بازار جهانی دچار رکورد و بحران می باشد راهبردی که در این جا مطرح می شود راهبرد جایگزینی واردات یعنی تولیدات صنعتی در داخل کشور به وسیلة فن آوری وارداتی. این راهبرد زمانی قابل استفاده است که این مناطق دارای دولتی قوی هستند تا بتوانند به محض موقعیت سیاسی ضعیف کشورها مرکز فن آوری را از آن کشورها وارد کنند. روسیه و ایتالیا از این راهبرد استفاده نموده اند.
3- راهبرد اتکاء به خود: این راهبرد بیشتر بر عوامل درون زا تأکید دارد، این راهبرد به علت قرار گرفتن کشورهای پیرامون در نظام جهانی چندان کاربردی ندارد. و تعداد کشورهایی که با این راهبرد تا کنون موفق شده اند خیلی کم هستند از نمونه های موفق میتوان به تانزانیا اشاره کرد که با استفاده از این راهبرد به توسعه استقلال اقتصادی رسید. (همان: 18 - 317)
راهبردهای ارتقاء از موقعیت نیمه پیرامونی به مرکزی:
زمانی بسیاری از کشورهایی که هم اکنون در موقعیت مرکزی هستند خود نیمه پیرامون بوده اند و از راه های گوناگون به این موقعیت کنونی رسیده اند به نظر والرشتاین، عامل اساسی این تغییر موقعیت، در اختیار داشتن بازار بزرگ است که بتواند کاربرد فن آوری پیشرفته را توجیه نماید که در راستای آن هزینة بسیار کمتری برای کشورهای نیمه پیرامونی دارد. در مجموع کشورهای نیمه پیرامونی میتوانند با استفاده از یکی از راهای زیر، بازار محصولات ملی خود را گسترش دهند.
1- یکی از این شیوه ها گسترش مرزهای سیاسی است به گونه ایی که کشورهای نیمه پیرامونی از طریق مشارکت یا تسلط بر دیگر کشورها می توانند بازار داخلی خود را گسترش دهند.
2- یکی دیگر از این راهها بوجود آوردن نظام مالیاتی و تعرفه ایی برای کالاهای وارداتی از دیگر کشورها می باشد.
3- سیاستهایی را به وجود آورد که تولیدات ملی بتوانند توان رقابت را از هر نظر با کالاهای وارداتی داشته باشند به عنوان مثال این دولتها می توانند با اختصاص کمکهای مالی هزینه های تولید را پایین آورد. و به طور غیر مستقیم باعث افزایش قمیت کالاهای وارداتی شوند و...
4- کشورهای نیمه پیرامون می توانند با ارتقاء سطح دستمزدها، قدرت خرید را در داخل بالاببرند این سیاستها قابلیت ترکیب را نیز دارا هستند و می توان در یک کشور نیمه پیرامون از یک یا چند گونه از نوع شیوه ها استفاده نمود.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
مقاله بررسی نظریه تکامل شغلی دونالد سوپر در 35 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب:
موضوع صفحه
مقدمه..................................................................................................................... 2
خویشتن پنداری..................................................................................................... 5
فرایند انتخاب شغل................................................................................................ 10
فعالیت های تکاملی................................................................................................. 14
بلوغ شغلی.............................................................................................................. 16
مفاهیم گسترده در نظریه سوپر............................................................................ 19
رنگین کمان شغلی ، زندگی سوپر......................................................................... 27
راهبردهایی برای استفاده از LCR در مشاوره.................................................... 29
تحقیقات انجام شده .............................................................................................. 32
منابع...................................................................................................................... 35
مقدمه
سوپر در ارائه نظریه اش به شدت تحت تاثیر خویشتن پنداری قرار گرفته است. یعنی او معتقد است هر فردی شغلی را انتخاب می کند که متناسب با عقاید وپندارش درباره ی خودش باشد. سوپر در ایجاد نظریه اش تحت عقاید بوهلر در زمینه رشد نیز قرار گرفته است. بوهلر که یک متخصص روانشناسی رشد است، زندگی را ترکیبی از از دوره های متعدد ومشخص می داند. دوره اول را دوره رشد می نامد که از لحظه تولد آغاز وتاسن چهارده سالگی ادامه می یابد. سپس دوره مکاشفه شروع می شود که سنین پانزده تا بیست وپنج سالگی را در بر می گیرد. دوره سوم را ابقاء می نامد که از سن بیست وپنج سالگی آغاز ودر حدود سن شصت وپنج سالگی پایان می پذیرد. دوره آخر به افول معروف است واز سن شصت وپنج سالگی به بعد آغاز می شود وتا پایان زندگی ادامه می یابد. نقش ها و وظایف وفعالیت های انسان در هر دوره متفاوت وجداگانه با دورههای دیگر است. سوپر با تأسی بر عقاید بوهلر کامل ترین نظریه در زمینه انتخاب شغل وتعیین مسیر تکاملی انتخاب شغل وحرفه را پیشنهاد نموده است. (شفیع آبادی، 1382، ص 131)
سوپر به مسیر تکاملی انتخاب شغل وبلوغ شغلی وحرفه ای بیشتر از انتخاب شغل توجه دارد. زیرا معتقد است انتخاب شغل یکی از نتایج تکامل وبلوغ شغلی وحرفه ای است . بنابراین اگر مسیر تکاملی انتخاب وبلوغ شغلی وحرفه ای مورد مطالعه وبررسی قرار می گیرد ومشخص شود که فرد بطور کلی در طی این مسیر از چه مراحلی می گذرد، در این حالت هدایت شغلی وحرفه ای فرد با توجه به مسیر ومراحل شناخته شده بسیار ساده تر وعملی تر خواهد بود. به نظر سوپر عوامل زیر مستقیماً در مسیر تکاملی انتخاب شغل وحرفه دخالت دارد.
1. عوامل نقشی: کلیه عواملی را شامل می شود که در محیط نقش فرد را معین ومشخص می سازند. بعنوان مثال، نقش فرد را در جامعه بعنوان معلم، مهندس، مشاور، پلیس، وغیره می توان مشخص کرد. هرکدام از این نقشها برای فرد ارزش واهمیت خاصی دارد که ممکن است همانند ویا مغایر با ارزش واهمیتی باشد که از طرف جامعه برای نقش مورد نظر تعیین گردیده است. به عبارت دیگر، احتمال دارد تصور فرد از شغل مورد نظرش با تصور کلی جامعه از آن شغل یکسان نباشد. فرد با در نظر گرفتن ارزش واهمیتی که شخصاً برای نقش هر شغل قائل است ونیز با توجه به ارزش اجتماعی نقش هر شغل به انتخاب یکی از مشاغل مورد علاقه خود اقدام می نماید.
2. عوامل فردی: کلیه خصوصیات فردی نظیر هوش، توانائی های خاص، رغبت ها وارزش ها در زمره ی عوامل فردی قرار می گیرند. این عوامل نیز بدون شک در تعیین مسیر تکاملی انتخاب شغل وحرفه موثر می باشند.
3. عوامل موقعیتی: زمینه های خانوادگی، وضع اجتماعی واقتصادی ، رابطه عرضه وتقاضا، میزان دستمزد و حقوق در زمره ی عوامل موقعیتی بشمار می آیند. این عوامل نیز در تعیین مسیر تکاملی شغل وحرفه و در نتیجه در انتخاب شغل تأثیر قابل انکاری دارند.
گفتیم که درنظریه تکاملی سوپربر خویشتن پنداری تاکید زیاد می شود. به نظر سوپر وهمکارانش(1963) اولین عامل موثر در تعیین مسیر تکاملی انتخاب شغل وحرفه پندار وعقیده انسان درباره خودش می باشد. با مرور مختصری در نوشته های پیروان مکتب اصالت انسان بخوبی آشکار می شود که اولاً خویشتن پنداری مهمترین عامل تعیین کننده نوع رفتار انسان می باشد.(وایلی 1961) . ثانیاً تعاریف جداگانه ومتعددی درمورد خویشتن پنداری توسط محققان ابراز شده است. گرچه تعاریف ارائه شده به ظاهر متفاوتند، ولی همگی معنی ومفهوم تا حدودی یکسانی را درباره ی خویشتن پنداری بیان می کنند.(همان)
خویشتن پنداری
به نظر اوهارا و تیدمن (1959) خویشتن پنداری عبارت از مجموعه ارزشیابی های انسان درباره خودش می باشد. دراین تعریف به جنبه های مختلف انسان از قبیل استعدا، رغبت، طبقه اجتماعی، وارزش توجه کامل مبذول می گردد. به نظر اوهارا وتیدمن قدرت وتوانائی انسان برای ارزشیابی از وضع موجود، بخشی از خویشتن پنداری فرد را تشکیل می دهد. لذا به نظر اوهار وتیدمن خویشتن پنداری عبارت از مجموعه تصورات انسان در باره خودش در موقعیت ها وزمینه های مختلف می باشد.
به نظر راجرز، خویشتن پنداری عبارت از نظام ادراکی انسان می باشد که تعیین کننده شیوه زندگی است. به عقیده راجرز (1951) خویشتن پنداری نظام ادارکی است که به طور آگاهانه عمل می کند واز زمینه هائی نظیر درک توانایی های فردی، درک روابط فرد با خود وبا دیگران ، درک ارزشها ودرک هدف های زندگی تشکیل می گردد. لذا خویشتن پنداری نظام پویائی است که با اعتقادات ، ارزش ها ، رغبت ها ، استعدادها و توانائی های فرد ارتباط دارد. این عوامل به نوبه خود تعیین کننده مسیر زندگی انسان می باشند. به نظر اسنیگ، وکومر (1949) نیز خویشتن پنداری مرکب از ادراکات، احساسات، وطرز تلقی های انسان می باشد.
به نظر سوپر، (1957) خویشتن پنداری بر اثر تعامل بین انسان وعوامل محیطی رشد ونمو می نماید وتکامل می یابد. همچنین نظر دوستان ونحوه ارزشیابی وقضاوت دیگران موجب می گردد که فرد نقش خود را در قبال اطرافیان تعیین کند وبه ایفای آن نقش بپردازد. گرچه انسان ارزشها ی دیگران را بطور کامل نمی پذیرد، ولی تمایل دارد بخاطر کسب مقبولیت اجتماعی بخشی از ارزشها را قبول کند.
سوپر وهمکارانش(1963) ضمن اشاره به عقاید کارتر در زمینه تاثیر خویشتن پنداری در مسیر تکاملی انتخاب شغل وحرفه، معتقدند خویشتن پنداری شغلی وحرفه ای عبارت از تمام اعتقادات وتصورات فرد است که به نوعی با انتخاب شغل وحرفه ارتباط دارد ویا در مسیر تکامل ویا انتخاب شغل وحرفه اثر می گذارد. می توان گفت خویشتن پنداری شغلی وحرفه ای وسیله ای برای بررسی چگونگی مسیر تکاملی انتخاب شغل وحرفه است که مآلاً به انجام شغل منجر خواهد شد.
تشکیل خویشتن پنداری از زمانی آغاز می شود که یک نوزاد می فهمد که موجودی جدای از پدر ومادر است. رشد و غنای خویشتن پنداری در طول زندگی ادامه پیدا می کند. رشد آن تحت تاثیر فرهنگ خانواده وتجاربی است که ما با آنها برخورد می کنیم. سوپر(همانند خیلی دیگر از روانشناسان که بر روی اهمیت یادگیری تاکید دارند) معتقد است که اینکه ما چقدر می توانیم در یک حیطه مشخص خوب عمل کنیم، توسط تقویتی که ما دریافت میکنیم می تواند کاهش یا افزایش یابد. اگر ما در رشته ریاضیات خوب عمل کنیم، نمرات بالایی در امتحانات ریاضی می گیریم واغلب برای معلوماتمان مورد ستایش قرار می گیریم، احتمالاً یک خویشتن پنداری ای قوی نسبت به ریاضیات داریم که وابسته به این تقویت مثبت است. اگر در ریاضیات ضعیف عمل می کنیم، نمرات پایین می گیریم ومعلم واطرافیان دیگر به ما می گویند که باید در ریاضیات بهتر عمل کنیم، ما یک خویشتنپنداری ضعیفی نسبت به ریاضیات داریم که در ارتباط با این تقویت منفی است (اینترنت 1)
در حیطه سال مختلف زندگی مان ما تصویرهایی از خود می سازیم . بعضی اوقات این تصاویر واقعی، روشن وخوب تعریف شده اند و بعضی اوقات، غیر واقعی، مبهم ونامفهوم هستند. سوپر، اظهار کرد که همه بخشهای خویشتن پنداری که می تواند در شغل به کار گرفته شود خویشتن پنداری شغلی را می سازد. درونمایه اصلی نظریه سوپر این است که هر فرد به دنبال این است که خویشتن پنداری شغلی خویش را از طریق انتخاب شغل به نمایش بگذارد. (نیلز و هر، 2001)
تفکر درباره این موضوع، موضوعات دیگر را به ذهن متبادر می کند، یکی اینکه اگر یک فرد یک خویشتن پنداری نامفهوم یا ضعیف داشته باشد، به احتمال زیاد او انتخابهای شغل ضعیف یا کمتر راضی کننده خواهد داشت. دیگر اینکه شغل می تواند خسته کننده یا بی معنی باشد اگر فرد آن را ابراز توانایی های خویش (چیزی که می توانند آن را به نحو احسن انجام دهند)، علائق خویش (چیزی که بیشترین علاقه را برای انجام دادنش دارند)، وارزشهای خویش (چیزی که فکر میکنند انجامش واقعاً مهم است) ندانند. سومین فکر این است که اینکه ما چگونه بازخورد به فرزندانمان ، اعضای خانواده ، دانش آموز، کارگران و دوستانمان می دهیم، بسیار بسیار مهم است. اگر چه ما نمی خواهیم که بازخورد غلطی به آنها بدهیم. این مهم است که هم برای انتخاب شغل وهم کلاً برای زندگی ما به آنها حمایت مثبت بدهیم وکمک کنیم که به مثبت ترین نگاه به توانائیهایشان است پیدا کنند. (همان)
چهار مرحله مکاشفه، تشخیص، همانند سازی، وایفای نقش به نظر سوپر در فرآیند رشد وتکامل خویشتن پنداری وجود دارند. این مراحل بشرح زیر قابل توجیه هستند:1) مرحله مکاشفه در تکوین خویشتن پنداری اهمیت فوق العاده ای را حائز است . زیرا اولین مرحله در شکل پذیری خویشتن پنداری است. در این مرحله فرد خود را به عنوان انسانی مجزا ومتفاوت از دیگران احساس می کند ودر ضمن از تشابهاتی که با دیگران دارد نیزآگاه می شود. به مرور زمان با توجه به واقعیات محیطی ، فرد از طریق تجربیات به تکامل هستی خود می پردازد. به احتمال زیاد خویشتن پنداری شغلی و حرفه ای نیز بهمین ترتیب رشد می کند. به موازات تکامل رشد، فرد امکانات خود را جهت اشتغال به مشاغل متعدد و با تحصیل در رشته های گوناگون مورد سنجش و بررسی قرار می دهد.
2) تشخیص نیز در تکوین خویشتن پنداری از اهمیت خاصی برخوردار است . به عنوان مثال کودک به مرور زمان می آموزد که دست زدن به بخاری داغ باعث سوختگی ناراحتی می گردد.در زمینه بزرگسالان نیز انسان ضمن مقایسه با دیگران به تشخیص امکانات وخصوصیات فردی موفق می شود. مثلاً پی می برد که از دیگران احتمالاً چاق تر، لاغر تر، باهوش تر، ویا کم هوش تر است. مسلماً چنین تشخیصی موجب تصمیم گیری های خاص در زمینه های شغلی وتحصیلی می گردد. 3) مرحله همانند سازی نیز در تکوین خویشتن پنداری فرد اهمیت ویژه دارد. کودکان در سنین معین ضمن همانند سازی انسان از کارهای عام به کارهای خاص صورت می پذیرد. اگر نوجوانی تشخیص دهد که شغل پدرش او را ارضاء نمی نماید، همانند سازی با مشاغل افراد دیگر را آغاز می کند. مثلاً فرزند بقال ممکن است با همسایه خود که مهندس است همانند سازی نماید.4) ایفای نقش از طریق مرحله همانند سازی ایجاد می شود. کسی که با شغلی ویا با فردی همانند سازی می کند، دوست دارد که به انجام آن شغل بپردازد، ونقش فرد مورد علاقه خود را ایفا کند. لذا این مرحله نیز در تکوین خویشتن پنداری تأثیر بسزایی دارد.(شفیع آبادی،1382،ص134)
راهبردهایی برای استفاده از LCR در مشاوره شغلی
نمودار دوران زندگی سوپر برای شناسایی مقدار رشد شغلی مراجع در تنظیم اهداف برای مشاوره مفید است. برای مثال، اگر یک مشاور تشخیص دهد که یک مراجع در مرحله مکاشفه سوپر قراردارد، یکی از اهداف مشاوره می تواند کمک به مراجع در محدود کردن انتخابهای شغلی شخص یا متعهد شدن به یک انتخاب باشد. یک نمایش از این سناریو می تواند یک دانشجوی تازه وارد باشد که با انتخاب رشته مشکل دارد. چون خیلی از رشته ها جالب به نظر می رسند، کمک به این دانشجو برای یک تصمیم درست در انتخاب یک رشته اولین نقطه تمرکز در جلسات مشاوره است. بخش فضای زندگی LCR می تواند به عنوان ابزار ارزیابی کیفیتی موثری استفاده شود. این ارزیابی عمدتا به دو طریق انجام می شود. ابتدا از مراجع خواسته می شود که LCR کنونی وایده آل خود را رسم کند. اگر اختلاف هایی بین این دو بود، همانگونه که در شکل نشان داده شده است. مشاور از مراجع می خواهد تا درمورد طرح هایی صحبت کنند که بتواندLCR ایده آل است پیدا کند. مراجعان همچنین تشویق می شوند تا موانع ومشکلاتی که آنهاامکان دارد که با آنها در یک تلاش برای دستیابی به نقش های ایده آل برخورد کنند را شناسایی کنند.سپس به مراجعان پیشنهاداتی برای اینکه بتوانند از پس مشکلات برآمده وتلاش خویش را برای دستیابی به نقش های ایده آل بکنند داده می شود.
تحقیقات انجام شده:
درباره نظریه سوپر تحقیقات فراوان متعددی به عمل آمده است. ذکر تمام تحقیقات انجام شده در این مختصر کار محالی است. لذا فقط به برخی از آنها به طور خلاصه اشاره می شود.
بروفی (1959) در بیمارستانی واقع در نیویورک با دادن پرسشنامه ای از پرستاران خواست صفاتی را که مربوط به آنها می شود از پرسشنامه انتخاب کنند ودرجای مناسب مشخص نمایند. این صفات به عقاید، ایده آلها، وترجیح های شغلی وحرفه ای آنها مربوط می شد. این گروه همچنین نوعی پرسشنامه رضایت شغلی وخویشتن پنداری افراد وجود دارد. لذا یکی از فرضیه های سوپر در زمینه ارتباط بین رضایت شغلی ورضایت از زندگی مورد تایید قرار گرفت.
سوپر و اوراستریت (1960) در تحقیقی خواستند بلوغ شغلی وحرفه ای وعوامل موثر در آن را بشناسند وبدانوسیله مطالب بیان شده در نظریه در زمینه شغلی وحرفه ای مورد سنجش وارزشیابی قرار دهند. این تحقیق با 142 نفر دانش آموزان کلاس نهم در شهر نیویورک انجام شد. در این مطالعه پنج بعد بلوغ شغلی وحرفه ای مورد شناسائی ومطالعه قرار گرفت که عبارت بودند از:
1- آشنائی با انتخاب شغل: این بعد میزان علاقه دانش آموز را به مسائل شغلی انتخاب شغل شامل می گردد ونحوه استفاده از رغبت دانش آموز در جستجوی راه حل جهت مشکلات شغلی وحرفه ای را در بر می گیرد. این بعد از طریق روش مصاحبه ودرجه بندی معین ومشخص گردید.
2- جمع آوری اطلاعات وطرح ریزی درباره مشاغلی که دانش آموز آنها را به نوعی بر سایر مشاغل ترجیح می دهد. این بعد را از طریق مطالعه دانش آموز در زمینه های مختلف ونیز مصاحبه تعیین کردند.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 340 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
پاورپوینت معماری با الهام از طبیعت دارای 13 اسلاید وقابل ویرایش
معماران و طراحان ساختمان معتقدند که طرحهای الهام گرفته از طبیعت، میتواند به کاهش صدمات زیستمحیطی ناشی از ساختمانها کمک شایانی کند.
موارد مختلف، از شکلها و تناسبهای طبیعی برای دستیابی به الگوهای زیباشناختی و چشمنواز بهره جستهاند. امروزه، برخی از آرشیتکتها بر این باورند که تقلید از طبیعت، به مراتب بیش از زیباسازی ظاهری ساختمانها، مفید فایده خواهد بود. بنابراین، آنها برای کپیبرداری از قواعد ساختاری موجود در طبیعت، تلاش زیادی میکنند و به عنوان مثال، از الگوهای طبیعی برای خنک کردن محیط زندگی، تولید انرژی و حتی شیرین کردن آب دریاها استفاده میکنند.
آنها بر این مسئله تاکید دارند که استفاده از طراحیهای مبتنی بر طبیعت و الگوهای طبیعی، نه فقط یک شعار پر طمطراق که یک مسئله حیاتی و مقرون به صرفه از نظر اقتصادی و مالی است.
«میشل پاولین»،از آرشیتکتهای ارشد پروژه «ادن» (یکی از پروژههای عظیمی که با الهام از طبیعت در انگلستان در حال اجرا است)، در این باره میگوید: «اغلب اوقات، چنین تصور میشود که قناوریهای سبز از نظر تجاری جالب توجه نیستند، حال آنکه این فکر کاملا غلط است.» او طرحهای بسیاری را ارائه کرده است که پس از اجراء میتوانند نادرست بودن این فکر را ثابت کنند.
با این همه، استفاده از مدلهای موجود در طبیعت در ساختمانها، که هم از نظر زیباشناختی و هم از نظر کارکردهای پرشمارش دارای توجیه فنی است، متاسفانه تا چندی پیش محدود به یک سوی سیستمهای ساده و منفعل شده بود.