پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل

پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل

دانلود مقاله بررسی نظریه اشتباه در حقوق مدنی

مقاله بررسی نظریه اشتباه در حقوق مدنی در 110 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی حقوق
فرمت فایل doc
حجم فایل 127 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 110
مقاله بررسی نظریه اشتباه در حقوق مدنی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی نظریه اشتباه در حقوق مدنی در 110 صفحه ورد قابل ویرایش


فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه.................................................................................................................. 1

بخش اول: اشتباه بطور کلی

فصل اول: تعریف اشتباه....................................................................................... 2

فصل دوم: اقسام اشتباه......................................................................................... 3

فصل سوم: آثار اشتباه و شرایط تأثیر آن.................................................................. 6

فصل چهارم: موارد حقوقی اشتباه:.......................................................................... 8

مبحث اول: اشتباه در نوع معامله (ماهیت عقد)........................................................ 8

مبحث دوم: اشتباه در موضوع عقد......................................................................... 9

مبحث سوم: اشتباه در شخص طرف عقد................................................................ 12

مبحث چهارم: اشتباه در قیمت مورد معامله:............................................................ 15

مبحث پنجم: اشتباه در جهت یا علت معامله........................................................... 16
مبحث ششم: اشتباه در انگیزه یا داعی............................................................... 17

فصل پنجم: موارد غیر حقوقی اشتباه...................................................................... 18

الف- اشتباه ناشی از جهل به قانون........................................................................ 18

ب- اسنادی که اشتباهاً امضاء میشود...................................................................... 18

بخش دوم: بطلان عقد در اثر اشتباه........................................................................ 20

فصل اول : مفهوم بطلان و خصائص وویژگی های آن ........................................... 21

مفهوم بطلان و خصائص و ویژگیهای آن

مبحث اول: تعاریف و مفاهیم................................................................................ 21

گفتار اول: مفهوم کلی لغوی و اصطلاحی بطلان .................................................... 22

بند اول: مفهوم لغوی و اصطلاحی بطلان در حقوق ایران ........................................ 22

گفتار دوم: مقایسه مفهوم بطلان بامفاهیم مشابه

بند اول: عقد باطل و عقد فاسد ............................................................................ 28

بند دوم: بطلان عقد و انفساخ آن .......................................................................... 34

بند سوم: مقایسه عقد باطل و عقد قابل فسخ ......................................................... 40

بند چهارم: مقایسه عقد باطل و عقد غیر نافذ.......................................................... 42

بند پنجم: مقایسه بطلان عقد و عدم قابلیت استناد................................................... 55

مبحث دوم: خصائص و ویژگیهای بطلان در قراردادها به طور کلی.......................... 59

گفتار اول: مختصات وویژگیهای بطلان ................................................................. 59

بند اول: فقدان اثر تملک در قرارداد باطل .............................................................. 59

بند دوم: اثر قهقرائی بطلان .................................................................................. 63

بند سوم: عدم تأثیر اجازه بر عقد باطل ................................................................... 65

بندچهارم: عدم تغییر وضعیت عقد باطل به عقد صحیح .......................................... 66

گفتار دوم: خصائص و ویژگی های بطلان دربرخی از قراردادها............................... 70

بند اول: ویژگی های بطلان در قرارداد نکاح ......................................................... 70

بند دوم: ویژگی های بطلان در قراردادهای احتمالی ............................................... 76

فصل دوم: بطلان قرارداد بواسطه اشتباه ................................................................. 80

منابع و مأخذ....................................................................................................... 96




مقدمه:

برای بحث دربارة اشتباه بهتر است ابتدا مادة 190 قانون مدنی را مطالعه نمود چون در این ماده از شرایط اساسی صحت معامله صحبت شده و بند اول آن قصد و رضای طرفین معامله را یکی از شرایط دانسته است.

برای انعقاد هر عقدی طرفین باید قصد و رضا یعنی اراده داشته باشند و آنها نه فقط بایستی اراده خود را بصورت ایجاب و قبول اظهار دارند بلکه رضای طرفین باید موجود باشد. در مورد قصد باید دانست که قصد یا موجود است و یا معدوم.

بدیهی است که در صورت عدم وجود قصد، معامله باطل خواهد بود ولی رضا ممکن است موجود و در عین حال معلول باشد. طبق مادة 199 قانون مدنی، موجبات معلول بودن رضا دو امر است: اکراه- اشتباه.

این ماده فقط اکراه و اشتباه را موجب عدم نفوذ دانسته است. البته با مطالعة مواد 416 و 439 قانون مدنی به این نتیجه میرسیم که تدلیس و غبن نیز در نفوذ معامله بی‌تأثیر نیست. منتهی فقط به مغبون حق فسخ میدهد. ولی جای بحث فقط در اشتباه است. زیرا قانون صراحت دارد که اشتباه موجب عدم نفوذ معامله است. پس این را به عنوان یکی از موارد عیوب اراده مورد بحث قرار می‌دهیم.


فصل اول

تعریف اشتباه:

واژه اشتباه در زبان حقوقی در زبان حقوقی معنی محدودتری دارد. اشتباه را نویسندگان حقوق مدنی چنین تعریف کرده اند:

«اشتباه تصور نادرستی است که انسان از حقیقت پیدا می‌کند»[1] و یا:

«تصور غلطی است که انسان از شیئی می‌کند»[2]

در کتب عربی اشتباه را غلط می نامند. فقهای اسلامی اشتباه را تحت عنوان خطاء، جهل و نسیان نامیده اند.


فصل دوم

اقسام اشتباه:

در حقوق ایران اشتباه را از نقطه نظر درجة تأثیر آن در عقد تقسیم بندی کرده اند. یعنی اقسام اشتباه را اشتباه مؤثر و غیرمؤثر در عقد دانسته اند و اشتباه مؤثر را گاهی موجب بطلان و گاهی موجب عدم نفوذ معامله محسوب داشته اند.

طبق نظر موسوم (در کتب عربی) اشتباه بر سه نوع است:

«اشتباهی که موجب بطلان عقد است که آنرا اشتباه مانع نامیده‌اند.

«اشتباهی که بطور نسبی موجب بطلان عقد است (قابل بطلان).

«اشتباهی که تأثیری در صحت عقد ندارد.

اشتباه نوع اول را در سه مورد دانسته اند:

«اول در ماهیت عقد- دوم در مورد معامله- سوم در سبب معامله. دکتر السهنوری در کتاب خود اشتباهی را که هنگام پیدایش اراده صورت نگرفته و اراده را معیوب نمی‌سازد ولیکن به هنگام نقل آن صورت بگیرد یعنی ارادة حقیقی با ارادة انسانی متفاوت داشته باشد اشتباه در نقل نامیده است. و نوع دیگر اشتباه را که بهنگام تفسیر اراده صورت می‌گیرد، اشتباه تفسیری دانسته است.

در حقوق انگلیسی اشتباه را به نوعی دیگر تقسیم کرده و آنرا سه قسم دانسته اند:

«اشتباه مشترک»

«اشتباه متقابل»

«اشتباه یک جانبه»

بعضی از نویسندگان اشتباه مشترک را همان اشتباه متقابل دانسته اند.

الف- اشتباه مشترک:

این اشتباه در موردی است که طرفین معامله هر دو اشتباه مشابهی مینمایند. هرکدام از آنها قصد طرف دیگر را میداند و آنرا قبول می‌کند و هر دو در مسائل اصلی و اساسی عقد اشتباه می‌کنند. برای مثال مورد معامله اتومبیلی باشد که از بین رفته (در حین عقد) درحالیکه طرفین آنرا موجود تصور کنند.

ب) اشتباه متقابل:

وقتی است که طرفین به قصد یکدیگر پی نبرده و هر کدام مقصود خود را می‌فهمند. مثلاً شخص الف پیشنهاد فروش اتومبیلی را می‌کند که ولی شخص ب تصور می‌کند که پیشنهاد راجع به اتومبیل وی لیکن از مدل دیگر می‌باشد. در چنین صورتی علیرغم وجود اراده، تطابق واقعی بین پیشنهاد و قبول وجود نداشته و درنتیجه معامله ضرورتاً باید باطل باشد.

ج) اشتباه یک جانبه:

در این نوع اشتباه که اشتباه به معنای واقعی است فقط یکی از طرفین در اشتباه بوده و طرف دیگر نیز از این امر آگاه می‌باشد. مثلاً هرگاه شخص الف توافق به خرید نقاشی بخصوصی از شخص ب بنماید. به تصور اینکه اصل است اما درواقع بدل و کپی آن باشد. اگر ب نسبت به تصور اشتباه الف جاهل باشد مورد از موارد اشتباه متقابل خواهد بود ولی اگر او بداند اشتباه یک جانبه خواهد بود.

در مورد این اشتباه نیز توافق واقعی بین ایجاب و قبول وجود نداشته درنتیجه معامله فاقد اثر می‌باشد.


تفاوت بین اشتباه متقابل و اشتباه یک جانبه:

تشخیص بین این دو اشتباه است. اگرچه مسئله‌ای که در این دو مطرح میشود شبیه می‌باشد. لیکن روش رسیدگی تفاوت دارد.

اگر اشتباه متقابل عنوان شود رسیدگی قضائی جنبة موضوعی داشته ولی اگر اشتباه یک جانبه عنوان شود رسیدگی جنبة شخصی خواهد داشت.[3]


فصل سوم

آثار اشتباه و شرایط تأثیر آن:

الف- آثار اشتباه:

اشتباه در معامله گاهی موجب بطلان و گاهی نیز موجب عدم نفوذ عقد می‌باشد و در بعضی موارد نیز به مشتبه حق فسخ می‌دهد و گاهی نیز موثر در عقد نبوده و حقی برای طرف ایجاد نمی کند.

در مورد اثر اشتباه متقابل و یک جانبه درکا من لوو انصاف باید افزود که اشتباه متقابل در کا من لوفی النفسه موجب بی اعتباری قرارداد نمیشود. دادگاه به این مسئله رسیدگی کرده و تصمیم می‌گیرد و برای اخذ تصمیم به نیات طرفین توجه نمی‌کند چون از این جهت در هر حال رضایت واقعی وجود ندارد. دادگاه شخص ثالث معقولی را در نظر میگیرد و می بیند که آیا شخص مزبور از رفتار آنان چه استنباطی کرده و توافق آنها را به چه معنی گرفته است. قاضی بلاک برن میگوید: اگر کسی هر قصدی که داشته باشد طوری رفتار کند که یک شخص ثالث معقول چنین پندارد که او با شرایط طرف دیگر موافق میباشد این شخص با چنین رفتارش متعهد خواهد بود و معامله بقوت خود باقی خواهد ماند. بنابراین در چنین حالتی دادگاه با وجود یک اشتباه مهم قرار داد را نسبت به طرفین الزام آور خواهد شناخت و قرارداد صوری به قوت خود باقی میماند.

در سیستم انصاف نیز قرارداد صرفاً باستناد اشتباه متقابل فاقد اثر نمی‌باشد بلکه دادگاه درباره مفهوم تعهد تصمیم گرفته و به طرف هم حق فسخ نمیدهد و انصاف از این جهت از قانون پیروی می‌کند.

اشتباه یک جانبه که اغلب به صورت اشتباه در شخصیت می‌باشد در کامن لو در صورتی موجب بی اعتباری قرارداد است که مدعی اشتباه برای رهائی از تعهدی که کرده مسائلی را ثابت کند که در بحث مربوط در اشتباه در شخصیت خواهد آمد.

اگر اشتباه یک جانبه در شرایط اساسی معامله باشد موجب بی اعتباری قرارداد خواهد بود.

دادگاههای انصاف به پیروی از قانون این اشتباه را موجب بطلان قرارداد نمیداند لیکن دادگاه در رسیدگی به دعوی از صدور حکم الزام به انجام تعهد خودداری می‌کند یعنی بدین ترتیب متعهد مجبور به انجام تعهد نمیشود.[4]
فصل اول
مفهوم بطلان و خصائص و ویژگیهای آن

بطلان وضعیت حقوقی قراردادی می باشد که فاقد عناصری است که قانون وجود آنرا جهت اررش و اعتبار قرارداد ضروری دانسته است. به واسطه آن قرارداد در حکم معدوم تلقی می‌گردد به نحوی که اصلاًِ از همان لحظه اول توافقی حاصل نگردیده است و هیچ گونه آثار حقوقی بر آن متصور نمی باشد و تا حدی تراضی را منتفی می سازد که تائید یا تنفیذ بعدی آن به منظور اعاده وضع به حالت سابق نیز غیر ممکن می گردد، چنین وضعیتی با اینکه دارای مختصات و ویژگیهای خاص خود می باشد ولی در پاره‌ای از موارد با توجه به اهدافی که جهت اعمال آن در نظر گرفته اند سبب شده که مختصات و آثار آن تغییر یافته و با آثار سایر وضعیتهای حقوقی اشتباه گردد. در نتیجه ما بر آن شدیم که فصل اول را به « مفهوم بطلان و خصائص و ویژگیهای آن در قراردادها » اختصاص داده و در دو مبحث « تعارف و مفاهیم » و « خصائص و ویژگیهای بطلان » مباحث فوق را بررسی کنیم.

بهمین منظور لازم است ابتدا مفهوم بطلان اعم از لغوی و اصطلاحی را باز شناسیم و سپس با مقایسه با مفاهیم مشابه و سایر وضعیتهای حقوقی به آثار و نتایج خاص آن پی ببریم.

مبحث اول: تعاریف و مفاهیم

هر چند که وضعیت بطلان دارای خصائص و ویژگیهای خاصی می باشد. ولی از پاره‌ای ابهامات و پیچیدگیهای برخوردار می باشد که سبب گردیده در برخی موارد با سایر وضعیتهای حقوقی از لحاظ آثار و نتایج اشتباه گردد و تمییز بطلان از سایر وضعیتهای حقوقی مشکل به نظر برسد. اینگونه ابهامات که بیشتر از سوی قانونگذار و در مواد قانون مدنی وارد گردیده بیش از پیش لزوم بررسی و مداقه در جوانب مفهوم بطلان را ایجاب می نماید بهمین منظور ما ابتدا مفهوم بطلان اعم از لغوی و اصطلاحی را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس جهت رفع ابهامات و بازشناختن بطلان از سایر وضعیتهای حقوقی به بررسی و مقایسه آن خواهیم پرداخت، بر این اساس مطالب این مبحث را در دو گفتار مورد تحلیل قرار می دهیم: «مفهوم لغوی و اصطلاحی بطلان» و «مقایسه با مفاهیم مشابه»
گفتار اول : مفهوم کلی و اصطلاحی بطلان

بند اول : مفهوم لغوی و اصطلاحی بطلان در حقوق ایران

کلمه «بطلان» در لغت به معنای «ضایع شدن، از کار افتادن، فاسد شدن، بیهوده گشتن، تباهی، سقوط و منهدم شدن به کار رفته است. همچنین بطلان مصدر عربی از کلمه باطل می باشد خداوند در قرآن کریم آن را در مقابل حق آورده است. در نزد شعرا نیز بطلان به معنای محوکردن و نابود شدن استعمال گشته است. از جمله خواجه شمس الدین حافظ می فرماید:

«طوطئی را بهوای شکری خوش بود





ناگهش سیل فنا نقش عمل باطل کرد»

مفهوم اصطلاحی بطلان نیز از معنی آن چندان فاصله نگرفته است. از لفظ بطلان در اصطلاح حقوقی بلااثر بودن منظور شده که به مفهوم لغوی نزدیک است. در اصطلاح بطلان در مقابل صحت به کار می رود. برای صحت به تناسب اختلاف در موضوع هر علمی، معانی مختلفی بیان شده است.

اصولیون به «آنچه که موافق با شریعت باشد» از آن تعبیر به صحیح می کنند و «هر آنچه که موافقت با شریعت نداشته باشد» معنای متفاوتی بکار برده اند. مثلاً در باب عبادات در صورتی که عمل انجام شده تئسط مکلف منطبق با آنچه مامور به انجامش بوده و یا عملی را که موجب اسقاط قضاء و اعاده گردد یعنی عمل انجام شده به گونه ای باشد که نه در وقت و نه در خارج وقت نیازی به تکرار نداشته باشد تلقی به قبول می دانند و سحت در معاملات را به معنای ترتب اثر تعبیر کرده اند.[5]

برخی دیگر معتقدند ظاهر از کلمات فقهاء و متکلمین از صحت اینکه در نزد همه آنها به معنای واحد می باشد که همان «تمامیت» است یعنی مقصود از صحیح آن حقیقی است که جامع همه اجزاء و شرایطی باشد که در هدف امر و صدور فرمان نسبت به آن دخالت دارد. فقیهان در عبادات و معاملات بطلان را که نقطه مقابل صحت می باشد در وضعیت عملی می‌دانند که در آخرت هیچ گونه آثاری از جمله ثواب بر آن مترتب نمی باشد چه اینکه اینگونه اعمال برخلاف مقتضی امر و نظر شارع به وقوع پیوسته اند. آنان در تائید نظر خویش به آیه «یا ایها الذین آمنو لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی کالذی ینفق ما له رئاء الناس» استناد می‌کنند. حقوقدانان که صخت قرارداد را وقوع آن مطابق شرایط قانونی می دانند راجع به بطلان از لحاظ مفهوم حقوقی تعاریف مختلفی پیشنهاد می کنند. برخی بطلان را وضعیت قراردادی می‌دانند که در عالن خارج وجود و اثری ندارد. برخی دیگر معتقدند بطلان حالتیب است که در آن عقد وجود حقوقی پیدا نمی کند، خواه در نتیجه واقع نشدن «تراضی» یا بدون موضوع بودن آن و خواه بدلیل منع قانون از نفوذ تراضی نامشروع، که در واقع این حالت ضمانت اجرای قواعدی است که در قوانین برای انعقاد و اعتبار عقد مقرر شده است.[6]

دکتر جعفری لنگرودی بطلان را وصف عمل خلاف قانون می داند که هیچ گونه اثری بر آن مترتب نمی باشد، فرق نمی کند که از اصل قانون آن عمل را برسمیت نشناسد. مانند قمار و گروبندی که بموجب ماده 654 ق.م باطل است یا اصل عمل باطل نباشد لکن عارضه ای پیدا کند که به جهت آن عارضه و صفتی که پیدا کرده است باطل باشد. مانند بیع عاقدی که به سن کبر نرسیده است. خود عقد بیع، قانوناً مثل قمار نیست بلکه بیع اساساً درست است اما اگر صفتی که در این مثال گفته شد عارض بر آن شود آن را باطل می‌کند.

به نظر می رسد بر برخی از تعاریف فوق ایراداتی وارد می باشد، زیرا تعاریف منطقی و حقوقی باید جامع باشد از این جهت تعریضی که بطلان را وصف عمل خلاف قانون می داند چندان موجه و کامل نیست زیرا مخالفت عملی با قانون در صورتی موجبات زوال تراضی را فراهم می نماید که اوامر و نواحی قانونی از قبیل قوانین امری و غیر تفسیری باشد و الا عملی که مخالف با قوانین تکمیلی باشد موجب زائیل شدن تراضی نمی گردد. از اینرو به طور مطلق نمی توان گفت هر عمل خلاف قانون متصف به بطلان می باشد. همچنین مقید نمودن مفهوم بطلان به وضعیت قراردادی که معدوم می باشد چندان مستند و کامل و جامع به نظر نمی‌رسد. و مغایر با شرایط تعریف در منطق می باشد زیرا یکی از شرایط تعریف این است که معرف نباید اعم از معرف و کلیت آن بیش از معرف باشد. حال آنکه در فرض مزبور قطعاً قرارداد در اثر عوامل و اوضاع احوال خاصی خواه قهری و خواه ارادی آثار خویش را از دست داده و در حکم معدوم قرار گرفته، بدین ترتیب بنان اطلاق آن چندان متناسب با تعریف بطلان نمی‌باشد.

بنابراین تعریفی که بنظر می رسد منطبق با مفهوم بطلان باشد این که بطلان وضعیت حقوقی قراردادی می باشد که فاقد یک یا تمام عناصری است که قانون وجود آن عناصر را جهت اعتبار عقد لازم دانسته که در واقع نتیجه قواعدی است که قانون برای اعتبار و انعقاد عقد مقرر داشته است. خواه هدف از وضع این قواعد حمایت از حقوق عمومی باشد یا مقصود حمایت از منافع شخص یا گروهی خاص باشد. در هر حال بواسطه موجود نبودن یکی از ارکان اساسی که لازمه وجود قرارداد می باشد و نقص قواعد مربوط به آن قرارداد محکوم به بطلان می باشد و چنین قراردادی اگر بشود آن را تصور کرد، در عالم اعتبار وجود خارجی ندارد و هیچ گونه اثری بر آن مترتب نخواهد بود. بعنوان مثال یکی از ارکان صحت عقد و لازمه وجود آن قصد متعاقدین است، بدیهی است که در صورت نبودن قصد امکان وقوع قرارداد سلب می‌گردد. بنابراین کسیکه به واسطه مستی فاقد قصد بوده نمی تواند عقدی منعقد نماید و هر قراردادی که در آن وضعیت انجام دهد آن قرارداد دارای وضعنیت حقوقی بطلان می باشد و در حکم معدوم تلقی می گردد. البته برخی سعی نموده اند قراردادهای باطل را از قراردادهای معدوم و ناموجود جدا سازند، قراردادهای عیر موجود را قراردادی می دانستند که فاقد یکی از عناصر اساسی و تکوینی و اهدافی باشند که قانون برای آنها مقرر نموده است. خواه در مورد موضوع یا نوع آن توافق حاصل نشده، خواه خود قرارداد اصلاً موضوعی نداشته باشد. ولی قرارداد باطل را قراردادی می دانند که از لحاظ قانون و اصول حقوقی وجود ندارد ولی یک وجود ظاهری داشته و گاهی عملاً بمورد اجرا گذاشته شده یا شروع باجراء شده است. آنان مهمترین دلیل بر موجودیت ظاهری عقد باطل را اظهارنظر دادگاه در خصوص بطلان می دانند که طرفین حق ندارند پیش خود آنرا باطل نمایند و هرگز نمی توان تصور عقدی را کرد که بواسطه فاقد بودن یکی از عناصر اساسی خود از قبیل رضایت یا موضوع معامله باطل است ولی اصلاً وجود ندارد. زیرا مادامیکه حکم دادگاه در مورد بطلان عقد صادر نگردیده اوضاع حاصله از عقد باطل بالضروره بالفعل وجود دارد. مثلاً اگر موضوع به صورت یک شرکت اداره شده شرکاء منافع حاصله را تقسیم کرده اند. بنابراین بطلان به منزله نفی شناسائی قانونی این وضع موجود است که با وجود عقد باطل هنوز ادامه دارد.

به نظر می رسد هر چند که تئوری فوق تنها از سوی دکترین فرانسه به مناسب عقد ازدواج مطرح گردیده و از لحاظ مفهوم نیز می توان بین قرارداد ناموجود (d acte inexistant) و باطل تفاوت قائل شد ولی همانگونه که برای عقد باطل نمی توان در عالم اعتبار هیچ وجود قانونی شناخت و آثاری را بر آن مترتب نمود در مورد قرارداد ناموجود نیز وضعیت بهمین عنوان می باشد و از لحاظ منطقی نیز نمی توان هیچ گونه امتیازی بین آنها قائل گردید و آثار را برای آنها شناخت. در قرارداد باطل نیز چنانچه آثاری از آن منتج می گردد تنها به اعتبار وجود قرارداد باطل نیست بلکه به اعتبار مسئولیت خارج از قرارداد می باشد. هر چند که قراردادهای ناموجود برخلاف قراردادهای باطل هیچ گونه وجود ظاهری در انعقاد قرارداد ایجاد نمی کند و در نتیجه آن رابطه حقوقی به وجود نمی آید و منکر قرارداد نیازی به اقامه دعوی و حکم دادگاه مبنی بر عدم انعقاد قرارداد ندارد و در حقوق فرانسه نیز در قوانین مالیاتی بطلان یک قراردادد برخلاف قراردادهای ناموجو تابع ثبت می باشد [7] ولی این امر هرگز نمی تواند موجبات تمایز بین این دو را فراهم نماید و قرارداد ناموجود را به عنوان نتیجه نخلف از شرایط اساسی قرارداد در برابر قراردادهای باطل قرار دهد. از اینرو تمایز بین قرارداد ناموجود و باطل هیچ گونه فایده عملی بر آن بار نمی باشد و بنظر برخی منحصراً به صورت یک تئوری ظاهر می گردد.[8]
گفتار دوم : مقایسه مفهوم بطلان با مقایسه مشابه

مفهوم بطلان با خصائص و ویژگیهای که دارد و آثاری که بر وضعیت حقوقی قراردادها بار می‌نماید با مفاهیم دیگر قابل مقایسه نیست. ولی در پاره ای از موارد به علت ابهاماتی که در شناخت مفهوم آن با سایر وضعیت حقوقی مشابه حاصل می‌گردد، چندان نمی توان بین آنها تمایز قائل شد و آنها را از هم تفکیک نمود. کما اینکه قانونگذار نیز در بسیاری از موارد قانون مدنی از جمله در مواد 483 و 496 و 212 و213 به چنین ابهاماتی دامن زده و بیش از پیش به پیچیدگی و ابهامات مسئله افزوده است، مقایسه اینگونه مفاهیم و تمایز و شناخت آنها از این جهت اهمیت دارد که هریک از این مفاهیم وضع و مفهوم ویژه خود دارد و اثر خاصی بر وضعیت حقوقی قراردادها مترتب می نماید که روابط طرفین قرارداد را در حالت خاصی قرار می دهند. بعنوان نمونه، بطلان دارای اثر قهقرائی است و قرارداد را از ابتدا غیر موثر می سازد در حالی که فسخ اثر آن نسبت به آتیه است و مادام که فسخ قرارداد اعلام نگردیده دارای کلیه آثار قانونی می باشد. همچنین، پاره ای از این مفاهیم تنها متناسب با ماهیت برخی از قراردادهاست و اعمال آن در مورد سایر قراردادها چندان معقول و منطقی به نظر نمی رسد. بعنوان مثال برای عقود مستمر (اجاره) در صورت تلف عین مستاجره در نظر گرفتن مفهوم بطلان و سرایت اثر آن به زمان انعقاد قرارداد چندان موافق با عدالت و انصاف نمی باشد و با ماهیت عقود مستمر که مالکیت به تدریج با استیفاء منفعت حاصل می گردد متناسب نمی‌باشد، با توجه به اهمیتی که ذکر شد ما بر آنیم این گفتار را به مقایسه مفهوم بطلان با مفاهیم مشابه و بررسی وجوه تشابه و اختلاف آنها اختصاص دهیم.




بند دوم : ویژگیهای بطلان در قراردادهای احتمالی

قراردادهای احتمالی قراردادهای هستند که بر پایه یکسری امور نامعلوم در آینده بنا نهاده شده اند و قانونگذار با اینکه معاملات غرری و احتمالی را باطل اعلام نموده ولی به جهت مصلحت اجتماعی و اقتصادی آثار مترتبه بر عقد را مباح شمرده و غرر ناشی از آن را موثر نشناخته است. نمونه بارزی برای اینگونه قراردادها، قرارداد بیمه می باشد چرا که در عقد بیمه حدود سود و زیان دو طرف هنگام انعقاد قرارداد معلوم و معین نیست و بستگی به وقوع حادثه نامعلوم در آینده دارد.

در قرارداردهای معوض احتمالی میزان دو عوض در هنگام انعقاد قرارداد مشخص نمی باشد و تنها بر پایه احتمالات ورود خسارت در زمان آینده واقع می گردد که این امر سبب دگرگونی طبیعت واقعی عقد نمی باشد زیرا هیچ کس نمی تواند به طور یقین منافع کارهای خود را پیش بینی کند. به نظر می رسد که وضعیت کلیه اعمال حقوقی به همین منوال می باشد. هر عقد یا قراردادی برای صحت و اعتبار خود دارای ارکان و شرایط ضروری و قطعی است قرارداد بیمه نیز مستثنی از این امر نمی باشد. و نیاز به ارکان و شرایطی دارد ( ماده 190 قانون مدنی ومواد 11 و 12 و 18 بیمه مصوب 1316 ) که در صورت فقدان هر یک از ارکان قانونی لازم مثلا فقدان موضوع بیمه (مانند اینکه خطر پیش از انعقاد قرارداد تحقق یافته باشد) یا اظهار خلاف واقع از زوی عمد و سوء نیت در موقع انعقاد بیمه قرارداد بیمه نیز باطل خواهد بود که ما این ارکان را به طور کلی در مباحث جداگانه ای مورد بحث قرار خواهیم داد.

ولی آنچه باید توجه داشت اینکه به علت سرشت و خصلت ویژه قراردادهای بیمه و هدفهای حمایتی و مصلحتی آن موارد بطلان قابل استناد در مقابل اشخاص ثالث زیان دیده نیست و حقی از آن ضایع نمی کند. زیرا برابر ماده 10 قانون بیمه اجباری شخص ثالث چنانچه به علت بطلان قرارداد بیمه جبران زیانهای وارد میسر نباشد خسارت مذکور از طریق صندوق تأمین خسارتهای بدنی جبران خواهد شد. اما موضوعی که در قرارداد بیمه مطرح می باشد اینکه بطلان پروانه بیمه گری از موارد انحلال موسسه بشمار می آید در صورتی که شرکت بیمه منحل شود و بیمه نامه ای صادر و به بیمه گذار تسلیم نماید. انحلال موسسه چه تاثیری در حقوق زیان دیدگان خواهد داشت؟

مطابق قواعد عمومی بطلان چنانچه تعهد اصلی باطل گردد آثار و نتایج آن نیز بالتبع اعتبار خود را از دست خواهند داد. به عبارت دیگر با منتفی شدن اصل، فرع و توابع و آثار آن نیز منتفی می شود. ( اذا تسقط الاصل سقط الفرع) در موارد قرارداد بیمه وضعیت به گونه ای دیگر است. مواد 44 و 52 قانون بیمه گری مصوب 1350 تکلیف موضوع را تعیین کرده است. مطابق ماده 52 ابطال پروانه بیمه گیری از موارد انحلال موسسه بیمه بشمار می رود که پیرو حکم مقرر در ماده 44 دانسته شده است. ماده 44 حکایت دارد که در صورت لغو پروانه بیمه گیری یک موسسه بیمه در یک یا چند رشته بطور دائم، بیمه مرکزی ایران با تصویب شورای عالی بیمه کلیه سوابق و اسناد مربوط به حقوق و تعهدهای موسسه منحل شده را به شرکت سهامی بیمه ایران انتقال خواهد داد و یا ترتیب مقتتضی دیگری را در نظر خواهد گرفت. بنابراین با انتقال حقوق و تعهدهای موسسه بیمه منحل شده حقوق اشخاص ثالث زیان دیده و بطور کلی حقوق همه بیمه گذاران و بیمه شدگان و صاحبان حقوق آن محفوظ می‌ماند و در صورتی که بیمه گذار موسسه بیمه منحل شده در تصادف رانندگی مسئول شناخته شود و ملزم به جبران خسارت زیان دیدگان باشد، شرکت بیمه بعنوان قائم مقام یا جانشین قانونی موسسه بیمه منحل شده به اعلام خسارت خواهان زیان رسیدگی و خسارت او راتصفیه می‌کند .اما باید دید درصورتیکه که موسسه بیمه فاقد اجازه و پروانه اشتغال به بیمه گری در رشته بیمه های خاص باشد وبیمه نامه ای در این رشته صادر کند و بیمه گذار او را موجب خسارت دیگران شود تکلیف موضوع چه خواهد بود؟

مطابق ماده38 قانون بیمه گری «برای انجام عملیات بیمه در تمام رشته ها یا رشته ای معین باید قبلاً طبق مقررات این فصل از بیمه مرکزی ایران پروانه تحصیل گردد…» وصدور پروانه بیمه گری نیز مستلزم احراز صلاحیت فنی و مالی و حسن شهرت مدیران موسسه بیمه می‌باشد. بنابراین درصورتیکه یک موسسه بیمه فاقد صلاحیت مالی و فنی برای تصدی امور بیمه های خاص باشد و بیمه مرکزی بدین دلیل ازصدور پروانه بیمه گری برای تقاضا کننده خودداری کند این امر قرینه ای برعدم اهلیت تمتع اوست. اما این عدم اهلیت تمتع مطلق نیست بلکه نسبی است[9]. زیرا موسسه بیمه مجاز به صدور بیمه نامه در رشته های دیگر بیمه می باشد و فقط به طور مثال در رشته بیمه مسئولیت مدنی اجازه فعالیت ندارد. به همین جهت قانونگذار این مورد را جهت بطلان قرارداد بیمه نمی داند. چنانکه ماده 69 بیمه گری مقرر می‌دارد: « هر موسسه بیمه در رشته یا رشته های معینی که پروانه بیمه ندارد رأساً و یا بوسیله نمایندگان بیمه برای هر یک از رشته ها قبول بیمه نماید مکلف به جبران خسارت زیان دیده خواهد بود».

بنابراین زیان دیدگان جهت جبران خسارت وارده می بایست به موسسه بیمه ای که دررشته بیمه شخص ثالث اجازه فعالیت نداشته مراجعه کنند.

بنابراین زیان دیدگان جهت جبران خسارت وارده می بایست به موسسه بیمه ای که در رشته بیمه شخص ثالت اجازه فعالیت نداشته مراجعه کنند.

اما به نظر می رسد که این راه حل قانون بیمه گری برخلاف قواعد عمومی قراردادها و ضوابط قانون بیمه می باشد. زیرا مطابق قواعد مذکور فقدان اهلیت (نداشتن پروانه بیمه ) نوعی عدم اهلیت تمتع است که موجب بطلان اعمال بیمه می گردد و درواقع هنگامی که موسسه ای مجاز به انجام اعمال و فعالیتهای بیمه ای نباشد، فاقد اهلیت و توانایی قانونی برای قبول و صدور بیمه نامه یا پذیرش تعهد در مقابل بیمه گزاران است. چنانکه بیمه گزار فاقد اهلیت نیز نمی تواند قرارداد بیمه منعقد نماید و اگر قراردادی را منعقد نماید فاقد اعتبار قانونی است در زمینه امور بیمه قانون بیمه تا آنجا پیش می رود که اگر بیمه گزاری دارای اهلیت قانونی برای انعقاد قرارداد باشد ولی درموقع انعقاد قرارداد بیمه دارای مسئولیت باشد یا مرتکب خدعه و تقلب شود قرارداد مذکور باطل و از درجه اعتبار ساقط است (ماده 11 و 12 قانون بیمه مصوب 17 اردیبهشت ماه 1316).

البته به ایراد و اشکال فوق می توان اینگونه پاسخ داد که مقررات خاص فوق تنها درجهت حمایت و حفظ حقوق اشخاص ثالث زیان دیده می باشد و قانونگذار نیز به جهت حفظ و مصلحت برخلاف قواعد عمومی در قراردادها عمل نموده که بطلان شرکت یا موسسات بیمه نتواند موجبات تضییع حقوق آنها را فراهم آورد کما اینکه درمورد شرکتهای سهامی و سایر شرکتها درقانون تجارت نیز به همین منوال عمل نموده است. (ماده 270 قانون اصلاح پاره ای از مواد قانون تجارت) که در واقع استثنایی بر اصول مقرر درقواعد عمومی می باشد.


دانلود مقاله بررسی نشانه ‌شناسی

مقاله بررسی نشانه ‌شناسی در 28 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 20 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
مقاله بررسی نشانه ‌شناسی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی نشانه ‌شناسی در 28 صفحه ورد قابل ویرایش


نشانه شناسی (Semiotics) چیست؟

واژه نشانه شناسی دارای ریشه‌ای یونانی است. این علم در قلمرو نشانه (sign) و معنا (meaning) به پژوهش می‌پردازد. این نام در حقیقت از واژگان علم پزشکی که علائم بیماری‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد، برگرفته شده است. از دوران باستان، فیلسوفان، منطق‌دانان و دستورشناسان به تحقیق درباره نشانه‌ها مشغول بوده‌اند و از عصر رمانتیک تا به امروز شاهد تلاش پیگیر زبان‌شناسان، مردم‌شناسان، روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و ادبیات‌پژوهان برای تدوین نظریه‌ای منسجم درباره دلالت در ارتباط (signification in communication ) و شناخت (knowledge ) بوده‌ایم و این خود تعریف جدیدی ار این موضوع علم نشانه‌شناسی است.

چالرز پیرس فیلسوف آمریکایی، زیگموند فروید روانپزشک اتریشی، فردینال سوسور زبانشناس سوئیسی و آلژیرداس گرمس معناشناس فرانسوی لیتوانیایی تبار خدمات بی‌شائبه‌ای به نشانه‌شناسی در قرن بیستم نمودند. تکیه آنها بیشتر بر جوانب مختلف ماهیت عینی معنا و نقش انکارناپذیر آن در فرایندهای قیاسی (deductive ) اندیشه، احساسات، ساختار (structure ) زبان‌ انسانی و کنشهای روایت شده (narratated acts) یا قابل روایت بوده است. ما انسان‌ها و در بعضی از موارد حیوانات در قالب نشانه ها اعم از زبانی و غیرزبانی (non-linguistic) می‌اندیشیم، حتی به وسیله آنها احساس می‌کنیم و در واقع در جهانی مملو ار نشانه‌های زبانی (linguistic signs) زندگی می‌کنیم. اما نشانه‌های زبانی تنها بخشی از معضل دلالت را تشکیل می‌دهد. در عصر ما نشانه‌شناسی از یک سو بدل به یکی از شاخه‌های فراگیر علوم انسانی شده و از سوی دیگر به صورت یکی از ابعاد مهم فلسفه باقی مانده است و نقش آن را به عنوان زبان واحد علوم انسانی، می‌توان با نقش ریاضیات در علوم طبیعی مقایسه کرد. پژوهشهای منحصر به فرد نظری و علمی محققانی چون بپتیتو فیلسوف فرانسوی،‌اکو همکار ایتالیایی او و توم ریاضیدان فرانسوی تاثیر به سزایی در پیشرفت نشانه‌شناسی در بین علوم دیگر شده است.

آثار سوسور به همراه آثار رومن یاکوبسن (زبان‌شناس روسی)، علم زبان‌شناسی کشور دانمارک را که دارای بزرگانی چون اتو یسپرسن، ویگو بروندل، کنود تویه‌بوو، پل دیده‌ریکسن(متخصص علم صرف و نحو) و لوییس یلمسلو( زبان‌شناس تطبیقی و پدر نظریه زبان‌شناختی گلوسماتیک (Glossematics) بوده است،‌به شدت تحت تاثیر قرار داد. این محققان البته بجز یسپرین از بنیان‌گذاران حوزه زبان‌شنانسی کپنهاگ(Copenhagen School of Linguistics) مسیر این علم را تغییر داد. نظریات آنان امروزه نیز بخصوص برای پژوهش‌های زبان‌شناختی و نشانه‌شناختی معاصر در زمینه دلالت هماوردی قدر به شمار می‌رود.

همان‌گونه که مطلع هستید، هر چند که تحقیقات نظری فروید، سرنوشت کاملا متفاوتی پیدا کرد ولی تاثیر انکارناپذیری بر متن‌شناسی (textual science) دانمارک که از دهه 60 به بعد تکامل یافته است،‌ برجای گذاشت. از سوی دیگر آثار پیرس در بهره جستن از منطق (logic) و حفظ جنبه فلسفی نشانه‌شناسی نقش عمده‌ای ایفا کرده است. ریاضیات نیز از طریق الگوهای پویا و پرکاربرد رنه تامس در این امر سهیم گردیده است. اولین کسی که این الگوها را با معناشناسی (semantics) ساختارگرای گرمس- که در دهه های 80 و 90 در نشانه شناسی دانمارک متکامل گردیده است- تلفیق کرد، پتیتو بود. نشانه شناسی همیشه الهام بخش مطالعات فرهنگی و زیباشناختی (aesthetic) بوده است و در عین حال این پژوهش ها را مورد نقد و بررسی قرار داده است. شاهد این مدعی مطالعات مستمر و طنزآمیز اکو است که کاربرد این تحقیقات، خصوصا نظریات او دربارة فلسفه نشانه شناختی پیرس، گاه و بیگاه در فلسفه علم نیز به چشم می خورد. پژوهش های زیست شناختی و ادراکی (cognitive) همانند علم اطلاعات (information science) به شکل قابل ملاحظه ای تحت تأثیر پرسش هایی که در علم نشانه شناسی مطرح است قرار گرفته است. تحقیقات تامس و گرمس در برداشتی که نشانه شناسان دانمارکی- براساس نظریة فاجعه (Catastrophe Theory)- از نشانه شناسی پویا و کیفی (modal) داشته اند. نقش به سزایی داشته است و در واقع این نگرش آنها تمامی جوانب حیطة گستردة «معنا» را دربرمی گیرد. خوشبختانه طی سالهای اخیر پژوهش های نشانه شناختی از عمق و گستردگی بیشتری برخوردار گردیده است.

یکی از خصایص منحصر به فرد «نشانه شناسان» این است که آنها معمولاً تحقیقات خود را در دو راستا یعنی در زمینه نشانه شناسی و در عین حال، یک علم دیگر متمرکز می‌کنند. این موضوع شامل حال تمام پیشگامان فوق الذکر و اکثر محققان معاصر می‎شود و باید توجه داشت که حوزة تجربی (empiric) علم نشانه شناسی بسیار گسترده است و به همین دلیل به سختی می‎توان آن را یک زمینه علمی مستقل تلقی نمود. از سوی دیگر اگر همان طور که ژولیا کریستوا معتقد است نشانه شناسی یک علم خودمحور بود و این خودمحوری جزیی از تعریف آن به شمار می رفت، نشانه شناسی به عنوان یک علم یا محکوم به فنا بود و یا فقط در حد یک نظریه می توانست بقای خود را حفظ کند.

آیا پژوهش های معناشناختی خودمدار نیست؟ آیا خود این علم «معنای جدیدی» را به وجود نمی آورد؟ آیا می‎توان بدون «خودمدار بودن» معنا را به کمک معنا توصیف و درک نمود. ویتگنشتاین معتقد است که توصیف زبان توسط خود زبان نوعی همان گویی (tautology) است؛ با در نظر گرفتن این باور او، آیا قادر خواهیم بود که پژوهش های نشانه شناختی را از فرو افتادن به دام همان گویی برهانیم؟

اگر بخواهیم نظرات ویتگنشتاین را بپذیریم باید بگوییم که به این ترتیب هیچ انسانی قادر به توصیف انسان دیگر نخواهد بود و به همین دلیل هم باید علوم انسانی را که حیطة عملکردشان پژوهش در مسائل انسانی است امری غیرقابل تصور، غیرممکن و صرفا نوعی همان گویی دانست. براساس این باور باید گفت که یک فرهنگ قادر به توصیف یک فرهنگ دیگر نبوده و با اندیشه نیز نمی توان یک فکر و اندیشه دیگر را بیان کرد. از این رو وجود هرگونه فلسفه ای محال بوده و به این ترتیب باید تحقیق و پژوهش را مختص علوم طبیعی و ریاضی به حساب آورد برای مثال طبق ویتگنشتاین، به کمک مسائل فرهنگی نمی توان مسائل طبیعی را تشریح نمود، مگر اینکه آخرالامر روشن گردد که این مسائل فرهنگی در وقاع جزئی از همان مسائل طبیعی اند.

هربار که ما با ادای یک کلمه یا جمله سعی می کنیم منظور خود را بیان کنیم، در واقع می‌خواهیم با استفاده از زبان به توصیف زبان،‌ بپردازیم و برای انجام این کار با هیچگونه مشکلی نیز مواجه نمی شویم. بنابراین می‎توان نتیجه گرفت که این کار کاملاً انجام پذیر بوده و برای بیان مقصود، طرق بسیار متفاوتی وجود دارد. زبان پویاست و معنا از واژه ای به واژة دیگر منتقل می‎شود. ما نیز عمدتاً قادریم منظور خود را به صور گوناگون ابراز کنیم. منظور از به کار بردن واژة «عمدتاً» این است که هر بار که واژه ای را جایگزین یک واژة دیگر می کنیم اندکی تغییر در معنای جمله پدید می‎آید. به همین دلیل سخنی گزافه نخواهد بود اگر بگوییم که یک نشانه توسط نشانه ای دیگر تاویل (interpret) می گردد و خود آن نشانه نیز می‎تواند توسط یک نشانة دیگر تاویل گردد و این روند تا پایان تداوم می یابد. این امر نشان دهنده بی نتیجه بودن این فرایند نیست بلکه واکنشی زنجیره ای است که طی آن معنا از جهات مختلف مورد بررسی قرار می‎گیرد و به این ترتیب بخش پایدار آن مشخص می‎شود. گاهی برای دست یافتن به این امر، به تاویل زیادی نیاز است. اگر ما به تحقیق درباره شرایط، کیفیت، سبک، شکل و قالب (form) این تاویل ها بپردازیم و آنها را با جزء نامتغیر معانی حاصل از خودشان مقایسه کنیم، پی خواهیم برد که بعضی از این تاویل ها ارجح ترند. بهترین نظریه ها از خلل ناپذیرترین مفاهیم و الگوها نشأت می گیرند. از آنجایی که از این منظر، همه شیوه های تاویل معانی به این اندازه مناسب نیستند، می‎توان میزان مناسب بودن آنها را سنجید و این عمل یعنی رسیدن به معنایی که مورد مطالعه قرار گرفته و یا به عبارت دیگر معانی ای که قابل درک است. البته درک کامل و مطلق، ممکن نیست و باید گفت که هر چند که معناداری ماهیت خاص خودش است و همچون طبیعت، طبعی سرکش و ناآرام دارد اما این سرکشی و نافرمانی، جزء شرایط عادی و عمومی هر درک و شناختی است و در واقع لطف ماجرا نیز در همین مسئله است.

با وجود این که از پیدایش علم نشانه شناسی سالهای زیادی می گذرد و ریشه های آن را در آثار یونانیان باستان، افلاطون، ارسطو، سوفسطاییان (Sophists)، رواقیان (Stoics)، نحویان (Grammarinas) و سپس مدرسیان (Scholastics) می‎توان یافت اما به هیچ وجه نمی توان این علم را کامل دانست و باید گفت که نشانه شناسی در حال برداشتن اولین گامهای خویش است و دانش پژوهان جدید نیز می‎توانند از همین نقطه با آن همگام شوند.

شناسی: نظام های نشانه ای تک مقوله ای و دومقوله ای

حاصل تحلیل تجربی- قیاسی رسیدن به مولفه های غیرقابل تقسیمی به نام اجزاء جبری است. انواع مختلفی از این اجزا که نامتغیرها نیز نامیده می‎شوند وجود دارد: خرده متن ها و گلوسم‌ها (glossems)- نانشانه- اشکال و مشتقات نشانه (sign derivate).

حد و مرز بین روابط جانشینی محدود و نامحدود در ارتباط با مبحث رابطه بین زبان شناسی و نشانه شناسی در خور توجه است، زیرا یلمسلو نشانه را تنها از دیدگاه زبان شناسی تعریف می نماید، البته اگر تعریف مانع او را مدنظر داشته باشیم. زبان نظامی دو مقوله ای است که نشانه را نیز تعریف می نماید، زیرا نشانه در درجه اول از نقش بین این دو مقوله تشکیل شده است. البته تناقضاتی مهم در تعریف یلمسلو از نشانه به چشم می خورد. این تناقض ها در خاتمة کتاب «پیرامون بنیانگذاری نظریه زبان» که در آن رابطه بین زبان (نظام های نشانه ای دو مقوله ای) و غیرزبان ها(نظام های نشانه ای تک مقوله ای) مورد بحث قرار می‎گیرد نمایان می گردد. نظام های نشانه ای تک مقوله ای عبارت است از نظام های ریاضی که بازی های مختلفی نظیر شطرنج براساس آنها بنا شده است. نظام های نشانه ای تک مقوله ای زبان محسوب نمی گردند، زیرا مقوله های محتوایی و صوری معادل یکدیگرند، به این صورت که یک عنصر صوری مستقیما معادل عنصری محتوایی است، مثلاً هر نت موسیقی نشانه یک تن است و یا نشانه های نمایانگر عملی است. در این باره یلمسلو می‌گوید:

نکته مهم درباره اینکه چیزی که پیش رو داریم نشانه است یا خیر، این نکته نیست که آیا آن نشانة تاویل شده است یا خیر، یعنی مقید معنی و محتوایی است. از دیدگاه نظریه زبان به دلیل وجود انتخاب میان ساختار زبان و کاربرد آن نشانه های تاویل شده وجود ندارند، بلکه تنها نشانه های قابل تاویل وجود دارند.

نظام های قابل تاویل شامل نظام های نشانه ای تک مقوله ای است و به این ترتیب واژه نشانه در واقع در مورد غیرزبان ها نیز به کار می رود، اما تنها در مواردی که این نشانه ها در واقع عبارت باشند از اجزای کوچکتری- اشکال- که نشانه های زبانی از آنها تشکیل شده باشند. این مسئله باعث می گردد که ردة نانشانه ها- نظام اشکال- نظام نشانه ای تلقی گردند، گرچه تک تک عناصر تشکیل دهنده این نظام ها خود نشانه نیستند. به عبارت دیگر ما با نظام های نشانه ای سروکار داریم و نه با نشانه، با قابل تاویل بودن و نه با تاویل.

سپس بایستی نظام های نشانه ای مجازی و نشانه های متجلی را هم در نظر داشته و همچنین بین مقوله مجازی در حیطه نظام و مقوله متجلی در حیطه نشانه بایستی تمایز قائل بود. این تمایز زمانی که مسیر تاریخی تئوری را طی می کنیم خالی از اهمیت نیست، زیرا این حالات کیفی بنیادین اند (اعم از مجازی و متجلی) که زیربنای قشربندی عناصر ساختاری زبان را در سطوح مختلف تشکیل می‎دهد.

در سال 1957 یلمسلو در مقاله «به سوی معناشناسی ساختارگرا» (Toward Structural Semantics) واژه «معناشناسی ساختارگرا» را به خوانندگان معرفی می‌کند و اشاره می‌نماید که مفهوم ساختار نزد او معادل مفهوم ارزش نزد سوسور است و با توجه به این مسئله جوهر معنایی مستقل از مقولة لفظ مورد تجزیه و تحلیل قرار می‎گیرد. هرچند که یلمسلو در کتاب پیرامون بنیانگذاری نظریة زبان با امکان بررسی جداگانة معنی و لفظ مخالفت ورزیده، اما در خاتمة کتاب خود به وجود این امکان اشاره می نماید.


یلمسلو همزمان با این مطلب می افزاید: زمانی که هدف عرضة‌ تعاریفی صوری از مقوله های مختلف ساختار زبان است شاید بهتر باشد که عناوینی چون معنی و لفظ را به کار نبریم. گرمس معناشناسی- تحلیل مقولة معنی- را بر پایة مفهوم ساختار یلمسلو و مقوله های مختلف ساختار زبان بسط بیشتری داد. عنوان اثر مهم او «معناشناسی ساختارگرا» نشانگر این مدعی است.


نشانه شناسی

مقوله های پدیدارانگاری چهارچوبی مفهومی برای طبقه بندی به وجود می آورند. آنها از سویی به صورت پیچیدگی های ساختاری- منادی، دوگانه و سه گانه- و از سویی دیگر در قالب ارزشهای کیفی- امکان (تغییرات خود به خودی)، الزام (واکنش دوگانه) و الزام شرطی (رفتار قانونمند در محور زمان)- که همگی از رفتار طبیعت نشات می گیرند، متجلی می گردند. پیرس علوم غیرهنجاری را از علوم هنجاری متمایز می سازد زیرا علوم غیرهنجاری اساس علوم هنجاری را تشکیل می دهند. علوم غیرهنجاری، ریاضیات و پدیدار شناسی هستند و علوم هنجاری زیبایی شناسی، اخلاق و منطق هستند. واژه هنجار به طور کلی نشانگر الگوهایی عام و پدید آمدن الگوها و یا عادات هستند. علوم غیرهنجاری پدیدارهایی را که پیرو الگوی خاصی در طول زمان نیستند، مورد مطالعه قرار می دهند.


دانلود مقاله بررسی میکوریزا،سمینار درس فیزیولوژی همزیستی

مقاله بررسی میکوریزا،سمینار درس فیزیولوژی همزیستی در 27 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
مقاله بررسی میکوریزا،سمینار درس فیزیولوژی همزیستی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی میکوریزا،سمینار درس فیزیولوژی همزیستی در 27 صفحه ورد قابل ویرایش


مقدمه

میکوریزا به عنوان یکی از مهمترین و گسترده ترین انواع همزیستی گسترش و تکامل گیاهان عالی را تحت تاثیر خود قرار می دهد قارچهای میکوریزی از نظر اکولوژیک مهمند زیرا آنها در داخل و روی ریشه گیاهان میزبان ارتباط همزیست برقرار می کنند. گیاه میزبان منابع کربن محلول را برای قارچ فراهم می کند و قارچ باعث افزایش ظرفیت جذب آب و مواد غذایی از خاک توسط گیاه می شود. معلوم شده بخش عمده ای از گیاهان حاوی قارچهای میکوریزایی هستند. بعضی از وابستگی ها بسیار اختصاصی هستند و برخی دیگر بسیار وسیعند. نود تا نود و پنج درصد از گیاهان خشکی زی نوعی ارتباط همزیستی دارند. به نحوی که میکورریزاها ونه ریشه ها، اندام اصلی جذب عناصر غذایی خاک توسط گیاهان هستند.

گسترده وسیعی از گیاهان میزبان شامل نهاندانگان بازدانگان، نهانزادان آوندی و بعضی خزه ها ، پنجه گرگیان با گروه نسبتا کوچکی از قارچهای رشته ای فاقد دیواره عرضی این ارتباطات را برقرار می کند.

تاریخچه میکوریزا مراحل تکوین و عمل سیستم های اکتومیکوریزی:

اولین مورد استفاده از قارچهای میکوریزا در قرن 18 می باشد در آن زمان از بازیدوکارپ قارچهای خوراکی Traffle fungi در گودال های کشت نهال بلوط استفاده می کردند در سال 1885 فرانک مشاهده کرد که بر روی ریشه گیاهان عالی قارچهایی فعالیت می کنند که هیچ نوع بیماری در گیاه ایجاد نمی کنند و از یک رابطه همزیستی واقعی با ریشه گیاه برخوردارند اولین قارچ ها را قارچ ریشه یا اصطلاحاً میکوریزا نامید که از دو کلمه mycete به معنای قارچ و rhizae به معنای ریشه گرفته شده است او بعدا متوجه شد که برخی از این قارچ ها در درون سلول، برخی از سطح ریشه و بین سلولها فعالیت می کنند که آنها را اندومیکوریز و اکتومیکوریز نامید.

همزیستی میکوریزی:

ریشه گیاه زیستگاه مناسبی برای بیشتر ارگانیسم های خاک فراهم می کند و به طور طبیعی بیشتر گیاهان در طبیعت با قارچهای همزیست ریشه رابطه دارند. در این نوع همزیستی قارچ با فرستادن و نفوذ ریشه های خود به درون بافت ریشه ای میزبان بدون ایجاد پاسخ های دفاعی ونکروز شدن بافت های گیاهی میزبان با گیاهان ارتباط غذایی برقرار می کند به طوری که قارچ از منابع هیدرات کربن میزبان استفاده کرده و از طریق شبکه میسیلیوم گسترده ای که در خاک دارد گیاهان را در تامین آب و عناصر مورد نیاز خود کمک می کند این قارچها به وسیله هیف های منفرد و هیف های توسعه یافته شبکه ای، کمک به جذب منابع سیال و غیر سیال کمک می کند. هیف های شبکه ای عموماً دریافت منابع غذایی سیال را در بعضی از گیاهان افزایش می دهند و به وسیله تغییراتی که در فیزیولوژی گیاه میزبان ایجاد می کنند باعث رشد بهتر و سریع تر گیاه در شرایط مختلف می شوند و به این ترتیب به شیوه های متفاوتی در رشد و تولید گیاهان موثر هستند میکوریزا از عوامل عمده افزاینده جذب عناصر از خاک به شمار می آیند.

فرق اساسی میکوریز با عوامل بیماریزا این است که در میکوریزا هم میزبان و هم میهمان حالت طبیعی خود را حفظ می کند و از سلامت کامل برخوردارند. همچنین فرق اساسی ارتباط میکوریزا و ارتباط عمومی جانوران و گیاهان در این است که نه تنها سطح ریشه در ریزوسفر با قارچهای میکوریز ارتباط نزدیک دارند بلکه نفوذ درون بافتی نیز دارند.

با توجه به این مسئله که بین گیاهان برای به دست آوردن آب و مواد غذایی رقابت وجود دارد قارچ های میکوریز از طریق تنظیم دریافت منابع غذایی می توانند در تنظیم ساختمان و توزیع احتمالی گیاه شرکت کنند. این نوع همزیستی یکی از مهمترین و مستحکم ترین همزیستی بر روی زمین است که در طول 300 میلیون سال کمتر دستخوش تغییر وتحول شده است.

گروهی از محققین معتقدند که پیدایش این قارچ ها همزمان با افزایش co2 اتمسفر که تقریباً معادل 20-10 برابر مقدار کنونی بوده است می باشد. در این زمان میزان تولیدات گیاهی بسیار بیشتر از تجزیه آنها بوده است و مهمترین عامل محدود کننده رشد برگ کمبود مواد معدنی بویژه P,N بوده است بنابراین به نظر می رسد که پیدایش و تکامل قارچ های میکوریزی در جهت رفع این محدودیت و افزایش میزان رشد گیاهان در چنین شرایطی بوده است در اکوسیستم های طبیعی، بیشتر سیستم های ریشه ای می توانند با قارچهای میکوریزی همزیست شوند و این نوع همزیستی تقریبا در تمام اکوسیستم ها از جمله بیابان های خشک و سوزان، مرداب، مناطق قطبی و جنگلی های پرباران گرمسیری و جنگل های حاره نیز مشاهده شده است وجود میکوریزا برای پایداری رشد برخی از گونه های گیاهی ضروری است.

مشخصات قارچهای اکتومیکوریز

ریسه های اکتومیکوریزی 2 مشخصه عمده دارند:

1- وجود پوشش بیرونی و شبه پارانشیمی: اسپور یا هیف قارچ توسط ترشحات ریشه تحریک شده و به سمت ریشه رفته وغلاف پارانشیمی کاذبی را در اطراف ریشه تشکیل می دهد که این غلاف را مانتل (Mantel) می نامند از این پوشش بیرونی، ریسه هایی به طرف خاک رشد می کنند که نقش انتقال آب و عناصر را از خاک به ریشه به عهده دارند این پوشش M100-20 ضخامت دارد ولی ضخامت های m 40-30 بیشتر دیده می شود پوشش قارچ علاوه بر دخالت در عمل جذب آب و عناصر معدنی به عنوان یک ذخیره کننده هیدرات کربن و مواد غذایی معدنی محسوب می شوند این غلاف اغلب راس ریشه ، کلاهک ریشه ، سلولهای کورتکس و تار کشنده را در بر می گیرد.

2- شبکه هارتیگ Hartig : قسمتی از هیف قارچها رشد کرده وبا ترشح آنزیم های هیدرولیتیکی به فضای بین سلول سلولهای کورتکس نفوذ کرده و شبکه متراکمی بنام شبکه هارتیگ را می سازد شبکه هارتیک بخش حقیقی میکوریز است و اجتماعاتی که بدون این شبکه اند همزیست محسوب نمی شوند ، شبکه هارتیک تغییرات و تبادلات متابولیکی بین گیاه وقارچ را فراهم می سازد این شبکه رابطه بین میزبان و قارچ را به یکدیگر نزدیک می کند و مواد غذایی بین دو موجود همزیست در شبکه هارتیگ مبادله میشود.

اندازه و شکل سلولهای شبکه تا حدود زیادی بستگی به نوع قارچ های همزیست دارد شبکه شامل اشکال بادبزنی و یا منشعب و پرپیچ و خمی است که سطح بزرگی را جهت تماس بین دو سمبیونت فراهم می کند.

هر چه خاک فقیرتر باشد تشکیل اندام های قارچی میکوریزی بیشتری می دهد.

در ریشه های آلوده شده به قارچ اکتومیکوریزی به دلیل ترشح فیتوهورمونهایی از قبیل ترکیبات اکسین و سیتوکینین تغییرات مورفولوژی از جمله پیدایش انشعابات فراوان، کاهش تارهای کشنده وحالت هیپرتروفی را می توان مشاهده کرد. پس اکتومیکوریزا با تولید فیتوهورمونها بر ریخت شناسی ریشه اثر گذاشته و آنرا برجسته تر و پرانشعاب تر می سازد و موجب افزایش سطح جذب می شود و با تغییرات ریختی ریشه تارهای کشنده کاهش می یابد.

میزبان اصلی اکتومیکوریزی مخروطیان هستند اما در گیاهان دیگری هم گزارش شده است.

Pascal در سال 1999 ، به بررسی پلی پپتیدهای دیواره سلولی در طی مرحله نمو مانتل پرداخت و مشاهده می کند که سنتز پلی پپتید با وزن 31 و 32 کیلودالتون در این مرحله افزایش می یابد که آنرا اصطلاحاً پلی پپتیدهای اسیدی تنظیم کننده همزیستی (SRAPS) گویند و احتمالاً SRAPS بخشی از سیستم چسباننده سلول قارچی به سلولهایی است که در آنها هیف تشکیل می شود.

نقش میکوریز در جذب فسفات و عناصر دیگر

در همزیستی میکوریزی ، گیاه میزبان مقداری از فرآورده های کربنی فتوسنتز خود را در اختیار قارچ میکوریزی قرار می دهد و از طرف دیگر قارچ نیز مقداری از آب و مواد معدنی مورد نیاز گیاه را تامین می ند اگر چه ترکیبات فتوسنتزی گیاه به وسیله قارچ مصرف می شوند ولی فراهم آمدن آب ومواد معدنی به وسیله قارچ باعث افزایش متابولیسم کربن وافزایش تثبیت کربن شده و آن را جبران می کند هیفهای قارچ ،همانند ریشه یونهای فسفات را جذب می کند و نقش عمده ای در افزایش جذب فسفات دارند سرعت جذب فسفات از محلولهای رقیق به وسیله میکوریز تقریبا4 تا 6 مرتبه از جذب فسفات در ریشه های غیرمیکوریزی بیشتر است همچنین ریشه های خارجی بعنوان محل ذخیره فسفات عمل کرده و در مواقع ضروری فسفات ذخیره شده را در اختیار گیاه قرارمی دهند.این هیف ها ممکن است ریشه گیاهان مختلف رابه یکدیگر ارتباط داده وبه این وسیله موجب انتقال کربوهیدراتها و مواد معدنی از یک میزبان به میزبان دیگر شوند. بطور کلی در یک گیاه داری میکوریز تقریبا 70 درصد فسفات موجود در گیاه از طریق هیف های قارچ جذب می شود بعد از جذب فسفات توسط هیف انباشته شدن پلی فسفاتها ، در داخل هیف،انباشته شدن پلی فسفاتها در داخل هیف موجب انتقال سریع فسفات به گیاه می شود. هیفها می توانند تمامی فسفات مورد نیاز یک گیاه میزبان را از خاک تهیه کنند. ولی انواع مختلف قارچهای میکوریزی از نظر توانایی انتقال فسفات متفاوتند از طرف دیگر گیاه میزبان هم در کارایی قارچ و در انتقال دادن فسفات اثر می گذارد

در قارچها آندومیکوریزی، اکتومیکوریزی واریکوئید دو سیستم جذب فسفات شناسایی شده که این دو سیستم دارای خصوصیات سینتیکی متفاوتی می باشند و بطور همزمان فعالیت می کننداین دو سیستم میل ترکیبی متفاوتی به فسفات دارند بطوریکه در یکی km=2-3 میکرومول و دیگری km=1000 میکرومول است.

در مورد چگونگی جذب ازت توسط میکوریز نشان داده شده است که اندازه گیری و تخمین مقدار ازت جذب شده مشکل می باشد اما علی رغم مشکلات فراوان پژوهش های مختلف نشان می دهند که هنگامی که نیتروژن به شکل در اختیار گیاه قرار گیرد. ریشه های قارچ میکوریزی مقادیر قابل توجهی از آنها را جذب و منتقل می‌کند. در مطالعاتی که روی ذرت صورت گرفته است. تقریبا 30% از نیتروژن جذب شده توسط قارچ آندومیکوریزی می‌باشد. هنگامی که ازت بصورت ) به کار رود، هیفها تقریبا 40% آن را جذب می‌کنند.

در گیاهان میکوریزی غلظت فسفات موجود در ساقه و همچنین وزن خشک ساقه در مقایسه با گیاهان بدون میکوریزی بیشتر است. در حالی که غلظت نیتروژن موجود ساقه گیاهان میکوریزی کمتر بوده و یا مساوی گیاهان بدون میکوریزی است.البته از آنجا که وزن خشک ساقه در این شرایط افزایش پیدا کرده است، مقدار کل ازت ساقه گیاه میکوریزی زیادتر شده است. افزایش مقدار کل ازت در گیاه ناشی از بالا بودن جذب فسفات بوده و به طور کلی در گیاهان میکوریزی نسبت C/N , P/N در مقایسه با گیاهان بدون میکوریز بالاتر است.


دانلود مقاله بررسی میکروویو و اثرات آن بر ارگانیسم بدن

مقاله بررسی میکروویو و اثرات آن بر ارگانیسم بدن در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
مقاله بررسی میکروویو و اثرات آن بر ارگانیسم بدن

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی میکروویو و اثرات آن بر ارگانیسم بدن در 17 صفحه ورد قابل ویرایش


امواج الکترومغناطیسی:

امواج الکترومغناطیسی اساساً نوسانهای متوالی الکترومغناطیسی هستند که از تغییرات میدان الکتریکی یا میدان مغناطیسی بوجود می آیند. این امواج برای انتشار به محیط مادی نیاز ندارند و در خلاء نیز منتشر می‎شوند.

این امواج بر اساس طول موج و فرکانس طبقه بندی می‎شوند.

میکرو ویو قسمتی از طیف امواج الکترومغناطیسی که دارای فرکانس 0/03-300GHz و طول موج بین 1 الی 1000 میلی متر می‎باشد.

اشعه میکروویو در برخورد با جسم به 3 حالت تأثیر می گذارد:

1- جذب می‎شوند. 2- عبور می‌کنند. 3- انعکاس می یابند.

موادی که قطبی هستند در نتیجه تابش میکروویو دو قطبی های الکتریکی تشکیل شده، قادر به جذب امواج میکروویو می‎شود (در آب انرژی جذب شده به حرارت تبدیل می‎شود)

مواد غیرمغناطیسی که مقاومت الکتریکی کم دارند انرژی تابش را منعکس می‌کنند و اجازه نمی دهند که امواج عبور کنند (اکثر فلزات و یا آلیاژهای فلز)

موادی که مقاومت الکتریکی بالا دارند نسبت به میکروویو شفاف هستند (مواد سرامیکی و بعضی پلاستیک ها)


- کاربردهای میکروویو

مهمترین کاربرد میکروویو، که طول موج از چند میلی متر تا حدود یک متر دارد ارسال امواج رادیویی هدایت شده می‎باشد. از این امواج در ارتباطات دور راداری و تلویزیون و ارتباطات خارج از جو استفاده می‎شود. این امواج در لوله های الکترونیکی مخصوص با استفاده از اندرکش بین یک باند الکتریکی و یک موج الکترومغناطیسی ساطع شده از مولد تولید می‎شود.

یکی دیگر از کاربردها، در عملیات حرارتی و ذوب فلزات و آلیاژها از سیستم القاء حرارت توسط امواج میکروویو استفاده می‎شود. این دستگاه شامل یک یا چند سیم پیچ به اندازه مناسب است که در آن جریان متناوب با فرکانس معین جریان می یابد و فلزی که باید حرارت ببیند در داخل این سیم پیچ ها قرار می گیرد، گرمایی که در این حالت ایجاد می‎شود ناشی از اثر ژول است که در نتیجه وجود جریان های گردابی شدید (که جریان فوکو خوانده می‎شود) به میدان مغناطیسی القاء می‎شود.

تأثیرات امواج میکروویو بر روی ارگانیسم بدن موجود زنده:

تأثیر این امواج بر بدن در کل منفی است و در کارخانجاتی که با این امواج سروکار دارند، کارگران باید تحت مراقبت های خاص باشند. مسئولیت کنترل خطرات ناشی از امواج الکترومغناطیسی به عهده اداره بهداشت USL (Unita Sanitarie Lacali) می‎باشد. امواج میکروویو دارای اثرات منفی تر از مادون قرمز می باشند.

در هر ارگانیسم زنده مکانیزم طوری است که در مقابل انرژی حرارتی ورودی سیستم تنظیم کننده وارد عمل می شود، حال اگر این حرارت بیش از حد توان باشد سبب ایجاد ضایعات و یا زخم و حتی مرگ ارگانیسم را دارد که اشعه میکروویو دارای چنین گرمایی است.

عدسی چشم و بیضه ها بیش از هر عضوی در مقابل گرمای شدید آسیب پذیر هستند.

علاوه بر اثرات حرارتی، اثرات غیرحرارتی نیز ممکن است به وجود بیاید که به پدیده پیچیده فیزیکی شیمیایی بستگی دارد که اثرات و مشخصات آن هنوز به صورت تجربی مورد بررسی قرار نگرفته است.

براساس اطلاعاتی که تاکنون به دست آمده است تعداد ضایعاتی که بر اثر تابش زیاده از حد میکروویو به وجود می‎آید عبارتند از:

- آسیب دیدن عدسی چشم

- آسیب دیدن غده تناسلی در مرد (ایجاد اختلال در اسپرماتوزئیدها و نامتعادل شدن هورمون ها)

- ازدیاد لنفوسیت ها در خون

- ظهور اختلالات نوروتیک

حال برای کاهش این اثرات مخرب باید به طریق زیر عمل کرد:

اگر یک موج الکترومغناطیسی به فصل مشترک بین دو محیط مادی که مشخصات الکترومغناطیسی متفاوتی دارند برخورد نماید، بخشی از انرژی این موج منعکس شده و قسمت دیگر آن وارد جسم دوم می‎شود. حال اگر جسم دوم قابلیت جذب انرژی را داشته باشد، موج قسمتی از انرژی خود را به آن داده و به تدریج تحلیل می رود. انرژی انتقالی بصورت مقابل کاهش می یابد.

که S0 عبارت است از شدت انرژی موج تابش (z=0). عمق نفوذ می‎باشد و برابر است با فصل مشترک تا محلی که میدان الکترومغناطیسی به حدود 37 درصد و مقدار انرژی به حد کمتر از 14 درصد، که در مقایسه با مقادیر آن‌ها در هنگام برخورد کاهش یافته است.

عمق نفوذ اشعه طبق رابطه پیچیده با فرکانس موج نسبت عکس دارد و در بافت بیولوژیکی که آب و الکترولیت‌ها و مولکول‌های گوناگون هستند. عمق نفوذ اشعه با توجه به مقدار آبی که در خود بافت وجود دارد اندکی متفاوت است به طور کلی، برای انرژی یکسان برای موج تابش، هر چه فرکانس کمتر باشد، یعنی طول موج آن بزرگتر است و عمق نفوذ بیشتر خواهد بود.

در کل میکرویوهای که مصارف خانگی برای پخت دارند مقدار میانگین چگالی توانشان در فاصله 5 سانتی‌متری سطح خارجی دستگاه نبایستی از 50 بیشتر باشد. البته در رستوران‌ها و دیگر اماکن غذاخوری عمومی، با توجه به مقدار تابش زیاد، کارگران آن‌ها را می‌توان در گروه کارگران اشعه دیده دسته‌بندی کرد.

- مواد قابل استفاده در میکروویو

همانطور که گفته شد موادی که قدرت عبور دادن این امواج را دارند برای برای استفاده در آن مناسب هستند از جمله مواد پلاستیکی و مواد پیرکس.

البته قابل ذکر است که مواد پلاستیکی که در برابر گرما زیاد مقاوم نیستند نباید استفاده نمود.

استفاده کردن از ظروف فلزی یا فویل‌های آلومینیومی در داخل میکرویو بسیار خطرناک می‌باشد زیرا این مواد اشعه را منعکس کرده و باعث ایجاد جرقه و آتش‌سوزی می‌شوند.

محدودیت‌های میکرویو:

1- ضعیف بودن تکنولوژی اندازه‌گیری درجه حرارت

2- نامشخص بودن نقطه پایان پخت به علت عدم امکان نمونه‌گیری در حین فرآیند

3- عدم امکان سرخ کردن غذا (به علت نفوذ امواج در عمق ماده غذایی)

4- امکان غیرفعال نشدن میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا در بعضی فرآورده‌ها

5- عدم انجام واکنش‌های شیمیایی کند و مطلوب در کاربرد میکرویو چون زمان پخت کوتاه است. تغییرات شیمیایی که در برخی غذاها اهمیت دارد رخ نمی‌دهد.

نظر FDA در مورد میکرویو اُون:

سازمان غذا و دارو (FDA) که وظیفه نظارت بر روی غذاها و داروهای ارائه شده به جامعه را از نظر حفظ سلامتی دارد، معتقد است که ماکرویوهایی که بعد از اکتبر 1971 وارد بازار شدند دارای اشعه‌هایی با استاندارد بالاتر می‌باشد و از نظر FDA متناقض با اجاق سنتی نیستند و دارای حرارت کافی برای کشتن میکروب‌ها می‌باشند و اگر از روی راهنمای پخت آنها غذا پخته شود. هیچگونه مشکلی ایجاد نمی‌نماید FDA همچنین با استناد به تحقیقات مختلف مزایای زیر را برای غذاهای پخته شده در میکروویو بیان می‌کند.

1- حفظ ویتامین C بیشتر از روش‌های دیگر

2- حفظ پروتئین بیشتر از روش سنتی، بخصوص پروتئین‌های گیاهی مثل سویا، به دلیل اکسیداسیون کم (طبق تحقیقات Borcher).

3- کاهش چربی خام و کلسترول که از نظر تغذیه‌ای حائز اهمیت است.

4- در خشک کردن با میکروویو کربوهیدرات‌ها بیشتر حفظ می‌شوند.

طبق تحقیقات مشخص شده است که پختن بعضی مواد غذایی به هر روشی، مقداری از مواد مغذی آنها به خصوص ویتامین‌های گروه B را می‌کاهد. حال در پخت به روش میکرویو کاهش ویتامین‌های B مقداری بیشتر از روش سنتی است. اما این مقدار در اکثر موارد قابل چشم‌پوشی است. آنچه طی تحقیقات مهم تلقی شده این است که در استفاده از ماکرویو اون دقت لازم به عمل آید. 1- بطوریکه زمان پخت از روی بروشورها کاملاً‌ درست تنظیم گردد.

5- غیرقابل استفاده برای اشخاصی که دارای pace makers (دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب) هستند. (بیمارانی که تحت هر شرایطی در ارتباط با میکروویوها یا امواج رادیویی می‌باشند باید با پزشک خود مشورت کنند. زیرا برای آنها استفاده از اجاق‌‌های میکروویو بسیار خطرناک است. برای اینکه شیوه کار دستگاه تنظیم کننده الکتریکی است و برخورد با هر اشعه‌ای که منشأ الکتریکی دارد می‌تواند ایجاد اختلال در کار دستگاه تنظیم کننده شود و اطلاعات اشتباه به مولکول‌های قلب بفرستند).