پی فایل

پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل
پی فایل

پی فایل

بهترین و عالی در ارائه فایل

دانلود مقاله بررسی جامع مهدی اخوان ثالث

مقاله بررسی جامع مهدی اخوان ثالث در 85 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 69 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 85
مقاله بررسی جامع مهدی اخوان ثالث

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی جامع مهدی اخوان ثالث در 85 صفحه ورد قابل ویرایش


فهرست

زندگی و آثار......................................................................................................... 1

کتاب شناسی ........................................................................................................ 5

نظر اخوان دربارة شعر و شاعری........................................................................ 6

اسلوب شعر اخوان................................................................................................ 6

دگرگونی های اجتماعی شعر اخوان...................................................................... 19

اندیشه های اخوان................................................................................................. 24

تفسیر و توضیح شعر اخوان................................................................................. 49

شعر آخر شاهنامه................................................................................................. 50

شعر چاوشی......................................................................................................... 74

منابع ..................................................................................................................... 85




زندگی و آثار

مهدی اخوان ثالث (م.امید) در سال 1306 یا 1307 خورشیدی در توس ( مشهد) به دنیا آمد. پدرش عطار طبیب ومادرش خانه دار بودند. علی اخوان ثالث پدر امید دکه عطاری و دوافروشی وطبابت قدیمیداشته و علاقه مند به اشعار فردوسی وسعدی و حافظ بوده و با این همه «امید» بیش از شاعری به موسیقی دلبستگی پیدامی کند و پنهان از پدر به تار زدن و مشق موسیقی می پردازد و با برخی از دستگاه های آن: ماهور، همایون، ترک ، افشاری .. آشنا می شود. علی اخوان از کارپسر آگاه می گردد و چون باور داشته « موسیقی نکبت می آورد» و موسیقی دان ها، شوربخت می شوند، به اواندرز می گوید که «من خود از موسیقی لذت می برم… وقتی پنجه ای تارشیرین یا کمانچه پرسوز و شور می شنوم هوش از سرم می پرد ولی از لحاظ مصلحت زندگانی راضی نیستم تو گرفتار این هنر نکبت بشوی » و پس او را به مشاهده «فارابی » موسیقی دان شوریده و معتاد و دوره گرد مشهد می برد تا عبرت گیرد و دیگر دنبال موسیقی نرود.

شوق موسیقی در مهدی اخوان اشتیاق به شعر و سخن می دهد و او به شعر سرائی روی می آورد، شعرک هائی که سروده روی کاغذهای کوچک می نویسد و در لای کتاب های پدر می گذارد تا او بخواند و از «هنر فرزند» آگاه شود ( زیرا رویش نمی شده قضایا را بطور صریح به پدر بروز بدهد. ) سرانجام علی اخوان در می یابد که مهدی، به شعرسرائی روی آورده اشعارش را نزد دوست خود افتخار مسنن، افتخار الحکمای شاهرودی دندانساز، از فضلای مشهد می برد. افتخار از این شعرها خوشش می آید و یک جلد «مسالک المحسنین» طالب زاده به شاعر جایزه می دهد و به این ترتیب مهدی اخوان در خط شعرسرائی می افتد.

مهدی پس از آموزش ابتدائی وارد هنرستان صنعتی مشهد می شود و از کار سوهان کشی واره کشی و آهنگری سر در می آورد. در این زمان پدر به او می گوید « حالا دیگر خودت باید بروی نانت را در بیاوری » و او ناچار به تهران می آید و معلم می شود. محل خدمت او در کریم آباد ورامین بوده. مدرسه آن جا در اثر اختلاف دو ایل «شصتی» و «هداوند» وضع بدی داشته و اخوان به راهنمایی پیرمردی با تجربه- که در جوانی آجودان لاهوتی شاعر و افسر ژاندارمری بوده – با کد خدامنشی اختلاف محلی را از میان بر می دارد و به کار مدرسه سروسامانی می دهد.

با اوج گیری مبارزه های ملی و چپ در 1328 ، مهدی اخوان وارد نبردهای اجتماعی می شود و در نتیجه به زندان می افتد و به کاشان تبعید می شود. اشعار این دوره او که جنبه سیاسی حزبی دارد بیشتر در روزنامه ها و مجله های چپ به چاپ رسیده است. در این دوره او و شاملو و کسرائی ( کولی ) و ابتهاج ( سایه ) وشاهرودی ( آینده ) و خود نیما … در جبهه های حزبی فعالیت دارند و در 1331 به پویندگان راه صلح می پیوندند. امید به واسطه شعری که درباره مبارزه های صلح طلبانه سروده به دست یابی به جایزه شعر صلح توفیق می یابد.

در اثر کودتای امرداد 1332 امید و نیما ودیگران به زندان می افتند. بعضی زندانیان توبه نامه کذائی را می نویسند و از زندان آزاد می شوند ولی امید مقاومت می کنند و یک سالی در زندان قصر وقزل قلعه می ماند. پس از رهائی از زندان ، مدتی به کار روزنامه نویسی می پردازد و همزمان با آن در رادیو و برخی موسسه های فرهنگی از جمله « سازمان فیلم» ابراهیم گلستان بکار می پردازد. او مدتی نیز به خوزستن می رود و برنامه ادبی تله ویزیون اهواز را به راه می اندازد.

اخوان در 1345 در اثر منازعه ای خصوصی به زندان قصر می افتد ونه ماه در زندان
می ماند. بعضی از دوستان اخوان و حتی خود او خواسته اند به این زندانی شدن رنگی سیاسی بدهند اما چنین چیزی درست نبوده است. دفترهای «پاییز در زندان (1348) و زندگی می گوید (1357) یادگاری از این ایام زندان اوست.

درباره اخوان نوشته اند که «زندگانی را دوست می داشت، فرزندانش را نیز، سعید،مرتضی، زرتشت،مزدک ،لولی و لیلی نام فرزندان اوست. لیلی همراه نامزدش در سد کرج غرق شدند و این ضربه بزرگی به روح حساس اخوان وارد آورد. اخوان خودش را نیز دوست می داشت. در گرمای طاقت سوز خوزستان شال به کمر می بست که سرما نخورد یا کمر درد نگیرد…و بچه ها را نیز وادار می کرد که حتما شال ببندند.»

اخوان از شاعرانی است که بسیاری از دشواری های شخصی و خانوادگی شان را در آثار و یادداشت های خود،ثبت کرده اند. از توضیح ها و حاشیه نویسی های اشعارش بر می آید که مردی صمیمی و بی شیله پیله بوده است. البته گاهی در این یادداشت ها به بیان باورهای خود ( درویشی، قلندری، باستان گرائی ..) نیز می پردازد.

اما رویهمرفته نوجو و نوآور بود. « گاهی هم می زد زیر آواز و عجب اینکه صدای زیبایی داشت. با موسیقی آشنا بود. ساز می زد و خوب هم می زد اما در این زمینه ادعائی نداشت و مانند بیشتر هنرمندان دلسوخته پیوسته از وضع نابسامان مادی در رن بسر می برد. شاید هم خودش این طور زندگانی را دوست می داشت..

اخوان مدت کوتاهی پیش از درگذشتن ( چهارم شهریور 1369) برای شعر خوانی به آلمان سفر کرد و سپس به انگلستان رفت و آن گاه به ایران بازگشت و این تنها سفر شاعر به خارج از ایران بود.

نصرت رحمانی می نویسد : « شیفته عماد خراسانی ( از غزل سرایان معاصر) بود ودر همان نخستین دیدار احساس کردم به خراسان، به هر چیز خراسان توجه خاص دارد.. از چشم های بسیار زیبایش تیزهوشی و غروری که شباهت بسیار به خودخواهی داشت می بارید.» کریم امامی نوشته است که « … تصویری که از شخصیت او در دانستگی ها می نشیند، چهره قهرمانی نیست با قد بلند، سینه ستبر، ریش دو شاخ، گرزگران در دست.. تا ما را از هجوم دشمنان حفظ کند. برعکس مردی است نحیف با موهای بلند خاکستری در گوشه اطاق زیر پوستینی کهنه لمیده … آرام سخن می گوید و در میانه جمله فراموش می کند چه می خواست بگوید و پس از لختی تردید ساکت می ماند… ولی گول ظاهرش ، آن دیوارهای کاه گلی باد وباران خورده را نخورید. در نیمه تاریکی اطاق برق چشمان سیاهش را ندیدید. حرارت قلبش را احساس نکردید… بعد دستتان را بگیرد و به اندرون ببرد و آن چهره دیگرش، چهره واقعی اش را به شما نشان بدهد… می بینیم که اخوان شاعر بزرگ روزگار ما ،چهره ایرانی تری نیز دارد.» اخوان بذله گو ، تیزهوش و حاضرجواب بود.

اخوان جز کار شعر به کار نقد نویسی ، تحقیق ادبی نیز پرداخته است. او در داستان نویسی نیز طبع آزمائی کرد که حاصل آن در دو مجموعه : مرد جن زده و درخت پیر و جنگل به چاپ رسید.

کتاب شناسی آثار او چنین است:

1- مجموعه شعر : ارغنون (1330) ، زمستان( 1335) ، آخر شاهنامه(1338) ، ازاین اوستا(1344) ، شکار( منظومه 1345)‌، پائیز در زندان(1348) ، عاشقانه ها و کبود(1348) ، در حیاط کوچک (1355) ، زندگی می گوید باید زیست ( 1357) دوزخ اما سرد( 1357)‌ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم.(1368) اینک بهاری دیگر.

2- برگزیده اشعار: برگزیده شعرهای اخوان (1349)، قاصدک (1368) ، گزینه اشعار(1369)

3- نقد ادبی: مقالات (1350)، بدعت ها و بدایع نیما(1357)، عطار و لقای نیما یوشیج(1361)، نقیضه و نقیضه سازان.

4- قصه وداستان: مرد جن زده(1354) ، درخت پیر و جنگل (1355)

5- گوناگون : ادب الرفیع در عروض قدیم عرب از معروف الرصافی(ترجمه) ، گفت وشنود(1368) ، دیدار و شناخت م. امید (1347)

برآثار اخوان، شفیعی کدکنی، داریوش آشوری، آل احمد، جلیل دستخواه، سیمین بهبهانی، غلامحسین یوسفی، اسماعیل خوئی و محمد حقوقی… نقد و تفسیرهای ارزنده ای نوشته اند.
نظر اخوان درباره شعر وشاعری

« شعر محصول بی تابی آدم است در لحظاتی که شعر نبوت بر او پرتو انداخته . حاصل بی تابی در لحظاتی که آدم در هاله ای از شعور نبوت قرار گرفته. بسیاری هستند که در مسیر این تابش بیرون از اختیار قرار می گیرند… اما ایشان آن بی تابی را نداند، بسا که سکوت و تامل شعر کاملا خصوصی این شاعران است.. بعضی به عکس ایشان بی تابی شان به صورت شعر بروز می کند، «نشد» می کند و ایشان آن بی تابی را با علائم و نشانه هائی که معهود و موضوع و قراردادی است – و کما بیش دیگران هم با آن نشانه ها و علائم آشنایند، یعنی زبان ومرزها و وسائل بیان و دلالت وسرایت دادن تغنی ثبت می کنند و بروز می دهند ودیگران را هم لااقل در امردریافت گوشه هائی از آن لحظات زودگذر جادوئی و فرار، شرکت می دهند. »

ملول و خسته دل ، گریان وطولانی.»
دگرگونی های اجتماعی و شعر اخوان

مطالعه تحول شعر امید از این نظر طرفه است که بسیاری از رویدادهای اجتماعی همزمان ما را نشان می دهد. نخست ما شاعر جوانی را می بینیم که از «روستا» به راه افتاده و به شهر بزرگ «تهران» رسیده است. این شاعر جوان لبریز از شوق و شور دست خالی به میدان نیامده. در ادب ایران و عرب مطالعه دارد، با موسیقی آشناست و شعر کهن ایران را خوب می شناسد. از آگاهی هائی که درباره خود، در موخره « از این اوستا» و « ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم » بدست می دهد و از گفته های دیگران که درباره او سخن گفته اند می توان دریافت که شاعر جوان ما که کاملا کهن گراست چگونه به نیما و فضای شعر امروز رسیده است. به گفته سیمین بهبهانی « کار شاعری امید را به سه دوره تقسیم می توان کرد . دوره نخست دوره کارهای «ارغنون» وار اوست … که جامعه سختگیرو متعصب ادبی و مفتخر به داشتن سوابق هزار ساله شعر خراسانی را به تحسین وامی دارد. برای نمونه غزلی به نام « حجت بالغ» که با مطلع « برده دل از کف من آن خط و خلی که تراست »یا قصیده ای که به نام « عصیان » با مطلع « برخیزم و طرح دیگر اندازم » که به ترتیب در سالهای 1325 و 1328 سروده شده یعنی در 18 و 21 سالگی شاعر … کافی بوده که همه سبک گرایان ادبی خراسان را به آینده این جوان نوخاسته امیدوار کند .در این دوره یعنی ازسال 25 تا 1331 اخوان همان کاری را می کند که اعضای این جامعه ادبی و تحسین و تمجیدشان بر او تحمیل کرده اند و از عهده آن نیز به خوبی بر می آید.تا این جااو شاعر کاملا «قدمائی» است ( به اصطلاح خودش) که با همه جونی، هیچ از « ادیبان ریش و سبیل دار » ( به تعبیر نیما)، کم ندارد.

دوره دوم از 1331 به بعد است که امید با شعر نیما آشنا می شود. او از مدتی پیش ازآن زمان، در قالب چهار پاره طبع خود را آزموده است ( در همین دوره است که به حزب می پیوندد و ارغنون راچاپ می کند.کتابی که به پویندگان راه صلح تقدیم شده. سپس در منزل سعید نفیسی با نیما و شاملو ، سایه ( ابتهاج) کولی ( کسرائی ) در مراسم جایزه صلح حضور می یابد. به شاعران جایزه می دهند از جمله به امید که قرار می شود برای شرکت در جشنواره جهانی صلح به اروپا، به بخارست ،برود- و نمی تواند برود – اشعار این دوره امید سرشار از مبارزه جوئی و خوش بینی و در سبک رئالیسم اجتماعی حزبی است. ) آن گاه به پیروی از نیما به شکستن وزن و آوردن تعبیرها و تصویرهای گهگاه تازه می پردازد. پس از چند آزمایش دشوار ( و پس از شکست دولت ملی ) ناگهان شعر زمستان را می نویسد که در جوامع ادبی ، حادثه ای تلقی می شود و مانند سرودی ملی بر زبان می گذرد ، زیرا حدیث آن شکست سیاسی است که همه چیز حتی احساس آشنائی را نیز منجمد کرده است. این شعر مدخل بهار جاودان شهرهای امید است: چاووشی ،میراث ، آن گاه پس از تندر ، سبز ، قصه شهر سنگستان..

دوران سوم کار اخوان را باید دوران گرایش بیشتر او به قالب های سنتی شعر فارسی بدانیم. البته او سرودن به شیوه گذشتگان را رها نکرده بود و همچنان که در این دوره نیز ( 1350) به بعد، باز اشعاری در شیوه نیمایی می سرود که آخرین آن ها شاید قطعه « ما ، من،ما » باشد که در مجله دنیای سخن به چاپ رسیده است. در این دوره، رویدادهای زمان به صورت طنز آمیزی در شعر امید مجسم می شود. دیگر از آن احساس درد شدیدی خبری نیست . زخم ها التیام پیدا کرده و تن برای پذیرش تازیانه ها به اندازه کافی کرخت شده … شاعر به تقریب همه چیز را تخطئه می کند ، حرف خود را با بیانی طنز آلود و دو پهلو می زند. عاطفه شدید جای خود را به آرامش درونی داده . در عوض گاه می کوشد کارش از لحاظ تفکر و فلسفه پربار باشد. در مثل در قصیده « ای درخت معرفت » کهن سالی او را به وارستگی رسانده که به خود حق می دهد که به هیچ چیز دل نبدد. در کتاب « ترا ای کهن بوم و بر .. » ( 1368) غث و ثمین فراوانست … در سال های اخیر برای امید هه چیز جنبه جدی خود را از دست داده است. به نظر می رسد که به همه چیز از بالا نگاه می کند و در آن پائین موجودها و اشیائی را می بیند که کوتاه و غیر واقعی اند… جدی بودن او در همین غیر جدی بودن است. دیگر با رویدادها از روبرو برخورد نمی کند. از کنار آن ها می گذرد با تجارب گذشته اش می داند که جلودار هیچ طوفن و هیچ سیلی نیست . پس باید صبر کند تا طوفان و سیل بگذرد. این است که دیگر ‌«تعهد» ( به ویژه در معنای سطحی و فرسوده آن ) برای او بیرون از دسترس است.. البته در همین «بی تعهدی» است که چیزی را می گوید که می خواهد :

نئی گردهخدا . برسیم آخر

بزن « امید!» همچون فخر زاکان

قلم در دست تو چون تازیانه ست

بزن بر گرده بد بیسراکان

خدایا کون را سنت دگر کن

مبادا ما یکون باشد کماکان

به این ترتیب در بسیاری از اشعار درون گرا یا « اخوانیات » او که به ظاهر خالی از هر گونه تعهد ( اجتماعی) است ( مانند بسیاری از اشعار ایرج میرزا که اخوان زمانی از و هم تاثیر پذیرفته است) می توان جان معترض او را مشاهده و سکوت فریاد گرش را حس کرد. » در زمینه تعهد اجتماعی شعر اخوان – به ویژه در دوره دوم کار او – سخن بسیار است. اگر تعهد اجتماعی شعر را به معنای تصویر شرائط ناهمساز اجتماعی وراه بیرون شد از آن شرایط بدانیم، شعر امید شعری متعهد نیست. به همین دلیل ناقدان حزبی که باور دارند « شاعر در همه جا نه فقط نگارگر بلکه مبشر امید است » درشعرهای امید « طلسم یاس » دیده اند و می گویند شعر « نادریا اسکندر » او در مثل « ابزار فعال و خشمناک انتشار یاس و بی باوری است» شعر این طور آغاز می شود:

موج ها خوابیده اند آرام و رام

طبل طوفان از نوا افتاده است

چشمه های شعله ور خشکیده اند

آب ها از آسیا افتاده است

در مزار آباد شهر بی طپش

وای جغدی هم نمی آید به گوش

دردمندان بی خروش وبی فغان

خشمناکان بی فغان و بی خروش

شعر امید در همه جهات تصویر تیرگی ها، کل واقعیت را گفته است ، و هم چنین راه حل شاعر به تمامی درست است این مشکل دیگری است مساله مهم آنست که در شعرهای امید زشتی ها و وحشت های سال های پس از کودتای امرداد 32 منعکس شده. آنچه گفته بیان واقعیت است و غلو در نومیدی نیست. خود او می گوید : « شعر اگر بخواهد شعر باشد باید مقداری خودش را از « بایدها ( دستورها) » برتر بگیرد.. نباید جنین ها بوده باشد.. معمولا نسلی در شعرهایش پرسش هائی طرح می کند و نسلی دیگر آن پرسش ها را پاسخ می گوید یا به واسطه پاسخ ها بازپرسش های نو طرح می کند.شاعر از دو نسل است و از یک ملت ولی من این دو تا را توام خواستم زنده کنم…

من هیچ شعری را بی مقصد و هدفی نگفته ام شعر در نفس شعر و زمزمه اش به خاطرم خطور می کند ولی همیشه هدفی را برای خود داشته ام . .. همیشه ابعاد شعر من، ابعاد اجتماعی است. سیاسی است.البته به جای خود عزل وعشقیات و توصیف و .. نیز گهگاه دارم با برخی چیزهای فلسفه گونه و تاملات که بیشتر گرایش به فلسفه ازلی و ابدی خیامی داشته و دارد ولی بیشتر متوجه به اجتماعیات و سیاسیات و این ها نیز هست»

با این همه امید شاعری است که فریاد نسلی شکست خورده ،نسلی که واماندگی ، فریب خوردگی ، ترس ،زیان دیدگی را با گوشت وپوست خود احساس کرده و… به گوش ما می رساند. دردمندی و یاس او این اعتبار فردی و انتزاعی نیست. بن بست ها و وانهادگی های قومی را بیان می کند که کعبه مقصود را در دو قدمی خود می دید اما زمانی که به هوش آمد خود را همچون رستم در « چاه نابرادر » یافت . این بینش البته نومیدانه و حتی تراژیک است و از آن جا که نمی توان در « شک و نومیدی » جا خوش کرد، پس اخوان درصدد بر می آید افزوده بر ترسیم واقعیت های تلخ اجتماعی ، هدف و مقصودی راستین بجوید ( و حتی فلسفه ای بنیاد کند) و سرانجام خود را از نیهیلیسم و تردید نجات می دهد و در هنر و فلسفه ایران ،در شعر خیام و در اسطوره های کهن ، گمشده خود را می یابد و در رود سرشار آیین زردشت و مزدک تن و جان می شوید و به یاری امشاسپدان ، ایزد مهر ، فره درخشان ایزدی ، و زردشت «ساقی سرخوش میخانه زندنگی و پیک اورمزد» به اندیشه ای « جدید» می رسد ورادی وپاکی و نیکی را درود می گوید.



بند نهم : 5-1 : «ما ، فاتحان قلعه های فخر تاریخیم.»

در این بند شاعر رجز می خواند. اشاره اش به گذشته درخشان باستانی است که امپراطوری ایران کروفری داشت. می گوید ما قلعه های افتخار تاریخ را گشوده ایم و شاهدان (گواهان و ناظران یا خوبرویان) شهرهای بزرگی و رونق قرون بوده ایم و یادگار بیگناهی غمگین زمان ها هستیم.

بند دهم : 12-6 : «ما روایان قصه های شاد …»

راوی : روایت کننده . کسی که قصیده شاعر را با الحان و آواز خوش پیش ملوک می خواند. (غیاث ، 399) این جا به معنی روایتگر است.

تاری : کوتاه شدة تاریک. (غیاث، 184)

زلال: آب شیرین، آب صاف و شرین. (غیاث 434)

ساغر : پیالة شراب (غیاث ، 448)

ساغر می بر کفم نه تاز بر برکشم این دلق از رق فام را

(حافظ، 7)

لولی : لوری، سرود گوی کوچه، نازک و لطیف (برهان ، 1916/4) این لولیان همان ها هستند که به فرمان بهرام گور از هند به ایران آمدند تا برای مردم نوازندگی و خوانندگی کنند. (شاهنامه ، ج 7 ، ص 451) و زنان آن ها نازک اندام ، فریبا و سیه چرده بوده اند.

فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهر آشوب

چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را

(حافظ ، 3)

ساقی : اسم فاعل، آنکه آب یا شراب به دیگری دهد، می دهنده ، چمانی ، (معین ، 1802/2)

در این بند سخن از زیبایی قصه ها و جهان باستانی است. شاعر روایتگر قصه های شاد و شیرین از چیزهای مقدس باستانی است. «عناصر چهارگانه آتش، آب ، هوا و خاک در آئین مزدیسنا مقدس است و برخی از آن نیز در اوستا، پشت ویژه ای دارند. آبان یشت سرود بزرگی «ناهید» فرشتة آب است. هردوت نوشته : ایرانیان به خورشید و ماه و زمین و آتش و آب و باد حرمت می نهند و برای آنها فدیه و نیاز می برند … در رود ادرار نمی کنند و در آب تف نمی اندازند و در آن دست نمی شویند. آب و فرشتة آن با صفت پاکی و بی آلایشی وصف شده اند . (یشتها، ج 1، ص 158 تا 166) به همین دلیل شاعر آب را به روشنی جاری تشبیه کرده است. خاک را به این اعتبار سرد و تاریک نامیده که نازل ترین عنصراست . در ادب فارسی نیز خاک ناچیز و تیره وانمود شده (خاکدان تیره یعنی دنیا) سعدی گفته است :

گفتی زخاک بیشترند اهل عشق من از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم

(کلیات ، 573)

طرفه است بدانیم که مانویان باور داشتند در آب و نام ذره های روشنائی پنهان است (ایران در زمان ساسانیان، ص 219) شاعر از آسمان پاک و خوشترین پیغام و از پاکی جویبار روشن روزگاران گذشته قصه می گوید : قصه هائی می سراید از بیشه های انبوده که پشت آن کوه و پای آن نهر است و از دست هائی که در شبهای سرد شهر همدیگر را می فشارند. روایتگران باستان کاروان بازرگان نیستند، کاروان جام باده و چنگ خوش آهنگند. لولیان چنگ اینان افسانه گوی زندگانی و زندگانی شان شعر و حکایت های شیرین است و ساقیان سرخوشند.

بند یازدهم : 4-1 : «دهان کجاست»؟

مضمون بند هفتم تکرار می‎شود. روایتگران باستانی برای پیروزی به سوی پایتخت قرن می آیند تا «هیچستان» آن را بگشایند.

بند دوازدهم : 4-1 : «این شکسته چنگ …»

محال اندیش : محال: نابودی که بودن آن ممکن نباشد + اندیش ، کوتاه شدة اندیشنده، صفت مرکب فاعلی (غیاث ، 787) کسی که اندیشه ناممکن در سر دارد:

خیال حوصلة بحر می پزد هیهات چهاست در سراین قطره محال اندیش

(حافظ ، 285)

حریم : پیرامون خانه و عمارت، مکانی که دفاع از آن واحب باشد. (معین، 1352/1)

در این بند، آهنگ شعر عوض می‎شود. چنگ شکسته، سرناممکن دارد و نغمه پرداز فضای پیرامون عزلتکده پندار و گمان که به طور همیشگی از رازها پوشیده شده است می گردد. شاعر از حماسه به تراژدی می گراید.


بند سیزدهم : 7-1 : «ای پریشانگوی مسکین.»

پرده دیگر کردن : پرده : رشته هایی که بر دسته سازهای رشته ای بسته می شود، دستان، لحن، آهنگ، نغمه و مقام … هر لحن از پرده ای آغاز می‎شود و در پرده هایی گردش می‎کند و سرانجام روی پرده نخستین پایان می‎گیرد. (حافظ و موسیقی، 67)

امید جای دیگر می گوید :

بی کوک تازه راه دگر می کنی مگر داری به ساز چند قناری نهان بگو !

(گزینة اشعار ، 384)

پوردستان : پور = پسر، دستان : نام زال (برهانی 856/2) مراد رستم جهان پهلوان است.

شغاد: نابرابری رستم که او و رخش را در چاه انداخت و خود به تیر رستم کشته شد. (برهان ، 1269/2 ، غرر اخبار ملوک الفرس، 238)

پور فرخ زاد: رستم فرخ زاد، سپهسالار ایران که در نبرد با تازیان از پای درآمد. در این جا با مرثیه سروکار داریم. رستم پهلوان به چاه افتاده و مرده. اکنون باید پرده ای دیگر نواخت. باید از رستم فرخ زاد و شکست ایران سخن گفت. شاعر ناله این رستم را از ته چاهی ژرف می شنود. این بند شباهتی با آخر شاهنامه فردوسی دارد. آن جا که رستم فرخ زاد شکست ایرانیان را پیشگوئی می‎کند.


دانلود مقاله بررسی جامع معاد

مقاله بررسی جامع معاد در 149 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی معارف اسلامی
فرمت فایل doc
حجم فایل 169 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 149
مقاله بررسی جامع معاد

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی جامع معاد در 149 صفحه ورد قابل ویرایش

ادله لزوم معاد

اعتقاد به مسئله قیامت ومعاد از آن نظر که فطری است و با ضمیر انسانها سروکار دارد، همة اقوام و ملتها بدان معتقدند اگر چه نحوة اعتقاد به آن در میان گروههای فکری براساس اختلاف فرهنگ و بینش، مختلف می باشد ولی بصورت کلی همگان این اصل را پذیرفته‌اند که روز حسابی خواهد بود وانسان با مردن فانی نمی‌شود.

بقول مرحوم «شبر» در کتاب «حق الیقین» آیا عاقلی را دیده‌اید که اصل معاد را انکار کند؟ و اما دلائلی را که از نقل آنها به این نتیجه می‌رسیم که قیامت یک اصل اجتناب ناپذیر و حتمی است از این قرار است:

1- اقتضای عدل پروردگار:
من عمل صالحا فلنفسه و من اساء فعلیها و ما ربک بظلام للعبید «فصلت»

کسیکه عمل شایسته انجام دهد به نفع خود کرده وکسیکه بدی کند به ضرر خود قدم برداشته و پروردگار توبه بندگان خود ستمکار نیست.

در این جهان پهناور افراد زیادی را دیده و می‌بینیم که از آزادی واختیار خدادادی خویش سوء استفاده نموده واز قدرت و امکانات خود به ضرر همنوعانشان اقدام به ظلم و بیدادگری می‌نمایند و در راه منافع شخصی وامیال نفسانی هیچ ظلمی را فروگذار نمی‌کنند، و در مقابل حق خواهان مبارز و انسانهای آزاده تا جائی که قدرت دارند دست به خونریزی و تعدی می‌زنند، و با ملتهائی که تحت ستم استعمار آنان نمیردند و با آنان سرسازش ندارند بافجیعترین وضعی برخورد می‌کنند.

2- مقتضای حکمت پروردگار:
ان ربک هو ربک هو یخشرهم، انه حکیم علیم «حجر 25»

ومسلم است که خدای تو گذشتگان و آیندگان را در روز قیامت محشور وجمع می‌کند، زیرا او حکیم وداناست.

همچنانکه دربحث توحید وخداشناسی و نیز خلقت عالم در جای خودش گفته شده و ثابت است که خداوند حکیم است یعنی هر کاری را بجا وبمورد وبهترین صورت انجام می‌دهد، در مورد انسان نیز خداوند او را در این مزرعه دنیا آفریده و مایحتاج زندگی وخلقتش را بوی عنایت فرموده ونیز راهنمائیش کرده تا در این کشتزار زندگی به فعالیت و کشت و زرع و عمل نیک بپردازد، و به امید فصل بهار « روزجزا» زحمت دنیا را تحمل نماید، حال اگر بدنبال این دنیای پر از رنج و سرمای زمستانی، بهاری نباشد تا انسان حاصل دسترنجش را ببیند، آیا با حکمت خداوندی سازگار خواهد بود. هرگز.

3- مقتضای تکامل
یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه « انشقاق»

ای بشر تو اکنون با جدیت فراوان در این دنیا گام بر‌می‌داری تا در آن جهان بلقاء پروردگار نائل گردی.

همچنانکه می‌دانیم خداوند در این جهان هیچ چیز را عبث وبیهوده نیافریده است، زیرا از حکیم کار عبث محال است، و مسلم است که در این خلقت عظیم واین جهان پهناور با این نظم ودقت هدف و منظوری عالی در نظر گرفته شده است، آیا می توان باور کرد که منظور از آفرینش این جهان همین است که انسانهائی برای چند صباحی به این دنیای پر از درد و رنج بیایند و چند روزی مصائب ناگوار را بچشند و سپس بمیرند و از این جهان بروند و دیگر حیات و رستاخیزی و سئوال و جوابی نباشد!!

اگر چنین باشد این همان کار عبثی است که حکیم هرگز مرتکبش نمی‌شود.

آنچه را می‌بینیم و تاریخ بما می‌گوید اینست که : هدف از آفرینش انسان این بوده وهست که بکمال برسد چنانکه تمام موجودات مختلف این جهان طبق برنامه خاصی از نقطه‌ای بسوی کمال در حرکتند، انسان نیز که گل سرسبد موجودات است از صورتهای ناقص بسوی کمال سیر می‌کند.
و بدء خلق الانسان من طین «سجده7»

و خداوند آفرینش انسان را از خاک آغاز فرمود.

بنابراین همانطوری که آدمی جمیع مراحل تکامل را که در قلمرو حرکت جوهری او قرار دارد از قبیل تکامل جمادی ونباتی وحیوانی طی نموده و بمرحله انسانیت رسیده است ،همینطور بایستی متوجه جهان دیگر گشته، واز مرحله فعلیت ارتقاء یابد و به خدائی که غایت ومنتهی الیه حرکات وآرزوهاست برسد.

‌و ان الی ربک المنتهی «نجم 42»

و بالاخره پایان شما بسوی پروردگار متعال خواهد بود.

و صدرالمتألهین فیلسوف فقید اسلامی، در این باره می‌فرماید:

انسان طبعاً بسوی کمال ومعنویت می‌رود و فطرتاً می‌خواهد تا به مبدأ فعال «پروردگار متعال» نزدیک شده و در نتیجه زندگی مطلوب و مالامال از معنویت را شروع کند، لیکن چنین زندگی‌ای ، در این دنیا و این سرای فانی میسر نبوده، وجهان آخرت است که: زمینة چنین مطلوبی است.

و نکته دیگر اینکه همان انگیزه حب بقاء که جزء سرشت و فطرت انسان است نیز در این عالم زمینه‌ای ندارد پس باید این انسان در آخرت به لقاء الهی برسد که : از مطلوبترین کمالات اوست.

انگیزه‌های انکار معاد

1- گریز از مسؤولیت

گاهی انسان می‌خواهد ازدرخت یا زمینی دربیابان استفاده کند، وجدان اخلاقی و روح تقوا به اومی‌گوید این کار را نکن که صاحبش راضی نیست. او برای اینکه سر وجدان خود کلاهی بگذارد، می‌گوید: این زمینها و درختها که مالک ندارند، تا راه را برای استفاده خود باز کند. و یا مثلاً می‌گوید: فلان انسان به قدری شخص ناروائی است که اساساً غیبت ندارد. تا بتواند هر چه دلش می‌خواهد نثار کند.

قرآن می‌فرماید: انسان می‌خواهد برای فساد وعیاشی راههای جلو خویش را باز کند می‌گوید قیامتی نیست تا بتواند هرکاری می‌خواهد انجام دهد.

«یرید الانسان لیفجر امامه یسئل ایان یوم القیمه»

گاهی می‌خواهد به زنان ودختران مردم نگاه کند، می‌گوید: همه خواهر و برادریم تا راحت نگاه کند وگاهی که می‌ترسد با طاغوت درگیر شود، می‌گوید:باید تقیه کرد. و گاهی که قاطعیت کافی ندارد، می‌گوید: باید با مردم مدارا نمود آری انسان چنان قدرت توجیه داردکه خود او هم بطورناخودآگاه متوجه نیست ما این انگیز‌ه‌ها را که ریشه روانی دارد به نام گریز از مسئوولیت نام نهادیم.

2- عدم ایمان به قدرت و علم خدا

مخالفان و منکران معاد هیچ دلیل وبرهان علمی برای خود ندارند بلکه تنها زنده‌شدن را یک استبعاد می‌دانند که ما نمونه‌های آنرا در اینجا می‌آوریم قرآن می‌فرماید: «و ما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون» کسانی که منکر معاد هستند هیچگونه دلیل علمی ندارند تنها با خیال و گمان حرفهائی می‌زنند.

در آیه دیگر می‌خوانیم « زعم الذین کفروا ان لن یبعثوا»‌کفار گمان دارند که بعد از مرگ زنده نمی‌شوند.

در جای دیگر می‌خوانیم : «ء اذا ضللنا فی الارض ءانا لفی خلق جدید».

آیا هرگاه ما مرده وپوسیده شدیم وذرات بدن ما در زمین پراکنده وگم شد دوباره آفریده می‌شویم؟!!

ودر سوره‌های مومنون آیه 35 و82 وسورة نمل آیه 67 و سوره صافات آیه 16 و53 ودر سورة ق آیه 3 ودر سوره واقعه آیه 47 نیز کلام مخالفان را (البته با تفاوت) اینچنین بیان می‌کند «ءاذا کنا تراباً ءانا لفی خلق جدید؟» آیا هرگاه ما بعداز مرگ پوسیده وخاک شدیم باز هم زنده می‌شویم؟!

توجه می‌فرمائید که،تمام گفته‌های مخالفان در قالب استبعاد براینکه چطور می‌شود؟ ومگر می‌شود؟ مطرح است.

لیکن قرآن هم جوابهای روشنی به آنها می‌دهد و در اینجا حدیثی را اضافه می‌کنیم که رسولخدا صلی الله علیه و آله فرمود: «اذا رأیتم الربیع فاکثروا ذکرالنشور» هر گاه فصل بهار را مشاهده می‌کنید زیاد به یاد زنده شدن خودتان باشید.

آیات قرآن هم مکرر این مسأله را دنبال می‌کند که زنده شدن مردگان چیزی است مثل زنده شدن زمین ودرختان.

یکی از یاران امیرمومنان علی (ع) می گوید:

«وقتی در خدمت امام از شهر کوفه خارج شدم، حضرت در قبرستان وادی السلام توقف کرد، همچون کسی که برای سخن گفتن روبروی دیگران می ایستد، من به تبعیت امام ایستادم تا خسته شدم، ناچار نشستم مدتی گذشت از نشستن طولانی هم احساس خستگی کردم، دوباره به پا خاستم و آنقدر ایستادم که کسل شدم، مجدداً نشستم، آنگاه برخاستم عبا را از دوش گرفتم و به حضرت عرض کردم من از اینهمه سرپا ایستادن برشما بیمناکم، قدری بیاسائید و استراحت کنید و عبای خود را گستردم تا امام بنشیند، به من فرمودند: «ای حبه ایستادن من چیزی جز گفتگو و انس با مؤمن نیست، پرسیدم مگر آنها هم با یکدیگر انس و الفت دارند؟ پاسخ دادند آری، اگر پرده برداشته شود خواهی دید که چگونه حلقه حلقه گردهم جمع شده اند و با یکدیگر گفتگو می کنند، سوال کردم اینان اجسامند یا ارواح؟ فرمودند: ارواحند …»

از روایت گذشته استفاده می‎شود که در عین اینکه با مرگ بین جسم و جان جدائی می‌افتد، روح علاقه‌ی خود را با بدن که مدتها با وی زیست کرده و متحد او بوده است، به طور کامل قطع نمی کند، و شکنجه ایکه در برزخ بر این ارواح شریر و فاسد وارد می‎شود، قطع شدنی نیست و لحظه ای آنها را آرام نخواهند گذاشت.

قرآن از عذابی دائمی برزخ سخن می گوید و می فرماید:

«هر بامداد و شامگاه بر آتش عرضه می شوند، و در روز رستاخیز خاندان فرعون را با سخت ترین عذاب وارد کنند.»

بدیهی است که در قیامت که سرای جاویدان است صبح وشبی وجودندارد، چه این دو مربوط به دنیا هستند.

در مورد سعادتمندان نیز می‌فرماید: « و به آنها صبح و شام روزی می‌رسد.» «مریم 62»

در اینجا سخن از پگاه وشبانگاه به میان آمده و اینهم روشن است که به تبعیت از عالم دنیا روز وشبهای پیش از قیامت و در برزخ تواند بود زیرا قرآن خود از ویژگیهای بهشت چنین یاد می‌کند:

« درآنجا «بهشت» نه آفتابی ببینند و نه سرمای زمهریر.» «دهر 13»

« اهل بهشت در آنروز مسکنی بهتر و خوابگاهی نیکوتر خواهند داشت.» «فرقان 24»

آنچه درآیه‌ی فوق جلب نظر می‌کند کلمه‌ی «مقیل» است که به خواب پیش از ظهر اطلاق می‌شود زیرا مساله‌ی خواب در بهشت قیامت مفهومی ندارد،درست است که در برزخ از خوابهای دنیوی خبری نیست، با این حال در مقایسه با رستاخیز همچون نسبت خواب است به بیداری، وبه همین سبب در خصوص قیامت مردم را به «قیام» وصف نموده است.

حتی درجه‌ی حیات برزخی کاملتر از حیات دنیا است،و اینکه در روایت آمده :«مردم خوابند همین که مردند بیدار می‌شوند.»

اشاره به این نکته است که همانگونه که انسان وقتی به خواب می‌رود، احساس ودرکش ضعیف است، و حالت نیمه زنده به خود می‌گیرد، و در هنگام بیداری از حیات کاملتری برخوردار می‌شود، همچنین حالت زندگی انسان در دنیا نسبت به حیات برزخی تا حدودی ضعیف‌تر است،ودر آن لحظه که به عالم برزخ انتقال می‌یابد،کاملتر خواهد شد.

پس در واقع جهان برزخ گوشه‌ای از پاداش و کیفری است که انسان آنرا در رستاخیزدریافت می‌کند، وجهان برزخی همانند روزنه ای است که می‌توان ازآن به پایان کار و سرانجام خود آگاه شد، واحساس کرد که سرنوشت نهائی چگونه است.

در روایات بسیاری که به کیفیت حال متقیان در برزخ می‌پردازند، خاطر نشان می‌کنند که آنها وارد بهشت نمی‌شوند، بلکه دری از بهشت برویشان گشوده می شود، و آنها جایگاه خویش را در آنجا می‌بینند، و از نسیم فرحبخشی که می‌وزد استفاده می‌کنند.

نخستین واقعیتی که از لحظه‌ی مرگ و آغاز حیات دیگر برای انسان آشکارمی‌گردد،نابودی و محو همه‌ی آداب و رسوم وبطلان هر چیزی است که در عرصه‌ی دنیا جریان داشته، وقتی اسباب و وسائل ظاهری از هم گسست، و آدمی وارد صحنه‌ای شد که از تمام پدیدارها در اشیاء متنوع دنیا عاری است،طبعاً کلیه‌ی اهداف و غایاتی که در امتداد حیاتش بدانها سرگرم بوده، تبدیل به سرب خواهد گشت.

قرآن می‌فرماید:

« اگر سختی فلاکت بار ستمکاران را ببینی آنگاه که در سکرات مرگ گرفتار آیند، و فرشتگان برای قبض روح آنها دست قهر وقدرت برآورند و گویند که جان از تن به در کنید،امروز کیفر عذاب وخواری می‌کشید، چون بر خدا سخن به ناحق می‌گفتید،واز حکم آیات او گردنکشی و تکبر می‌نمودید، و محققاً شما یکایک به سوی ما بازآئید ،بدان گونه که اول شما را آفریدیم، و آنچه را که ازمال و جاه به شما داده بودیم که « سبب غرور شما بود» همه راپشت سرافکنید، وآن وسائط و شفیعان که به تصور باطل خود به سود خویش می‌پنداشتید همه نابود شوند، ودر میان شما و آنها جدائی افتد.» «انعام 93 و 94»

اصولا انسان در حیات دنیا با دومساله روبرو است، یکی آنچه که از متاع این جهان خود را مالک آنها می‌پندارد، و چنین فکر می کند که آنها عواملی هستند برای رساندن وی به آمال و آروزهایش.

دوم کسانی که می‌پندارند بدون تأثیر و کمک آنها بر رفع نیازهای خویش توانائی نخواهند داشت، همچون دوستان قدرتمند و نزدیکان و بستگان خود، اینجا است که قرآن به زوال وبطلان هر دو اشاره می‌کند، زیرا انسان در آستانه‌ی مرگ پیوند خود را با همه‌ی این دلبستگی‌های مادی می‌برد، و در این لحظات که چشم واقع بینش باز می‌شود، بی‌اعتباری آنچه را که تکیه گاه خود می‌پنداشت، در خواهد یافت.

او در چنین شرایط غیرقابل برگشتی علاقمند است به بستگان و اعضاء خاندان خود هشدار دهد که تا وقت باقی است، کاری نکنند که همچون او به گرداب شقاوت وبدبختی ابدی گرفتار شوند.

رسول اکرم (ص) طی روایتی فرمود:

« روح میت پس از مرگ ندا می دهد ای خاندان وفرزندان من مواظب باشید دنیا شما را به بازی نگیرد، همانگونه که مرا به بازی گرفت و گمراهم ساخت، اموال مشروع ونامشروعی را رویهم گذاشتم و برای دیگران بجای گذاردم هم اکنون استفاده‌اش برای آنها است، و

بدبختی وگرفتاریش برای من، بپرهیزید از آنچه بر سر من آمده است.» «بحار ج 3 ص 136»


دانلود مقاله بررسی جامع کودکان خیابانی

مقاله بررسی جامع کودکان خیابانی در 50 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 101 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 50
مقاله بررسی جامع کودکان خیابانی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی جامع کودکان خیابانی در 50 صفحه ورد قابل ویرایش


فهرست مطالب

عنوان ................................................................................................................... صفحه

فصل اول

مقدمه .................................................................................................................... 2

فرضیه................................................................................................................... 4

فصل دوم

بچه های خیابانی کیستند ...................................................................................... 6

عوامل موثر بروز پدیده بچه های خیابانی ........................................................... 10

پدیده کودکان خیابانی و عوامل موثر در آن......................................................... 15

مددرسانی.............................................................................................................. 17

فصل سوم

7/5 میلیون کودک در جهان بردگی می کنند......................................................... 22

سوء استفاده از کودکان خیابانی .......................................................................... 25

نگاهی به وضعیت کودکان خیابانی بر طبق آمار خانه سبز ................................. 28

فصل چهارم



فصل پنجم

کودکان خیابانی جمعه ها به مدرسه می روند .................... 38

اهداف و آرزوها ................................................................................................... 44

فردای روشن ....................................................................................................... 46

فصل ششم

منابع ..................................................................................................................... 50




مقدمه

انتشار آمار 200 هزار نفری کودکان خیابانی واکنش های متفاوتی را در پی داشته است. رئیس سازمان بهزیستی کشور آمار واقعی را یک دهم این عده می داند و آن را نیز با عناوین متفاوتی تفکیک می کند. در هر حال واقعیت تلخی که همچون بمب ساعتی زیر پای اجتماع ما قرار دارد ، قربانیانی با نام «کودکان خیابانی» هستند که در تمام شهرهای کشور شب و روز به چشم می‌خورند.

پدیده کودکان خیابانی که طی سالهای اخیر به شدت آماری رو به رشد داشته بنابر دلالی که تشدید شده همچنان ادامه دارد و باتوجه به اینکه 50 درصد جمعیت کشور سنی کمتر از بیست سال دارند به تهدیدی جدی تبدیل خواهد شد. براساس تعریف صندوق کودکان سازمان ملل متحد ( یونیسف) کودکان خیابانی کسانی هستند که عمده وقت خودرا بدون سرپرست بزرگسال در خیابانها می‌گذرانند. تحقیقات کارشناسان نشان داده است که آغاز ولگردی در میان کودکان از سن 10 تا 13 سال بیشتر است و در آستانه بلوغ که تغییرات جسمی و روحی به وجود می آید این ناهنجاری شدت می یابد.

محققان معتقدند که وضعیت اقتصادی خانواده ، تأثیر به سزایی بر ولگردی دارد و غالب کودکان به علت فقدان معیشت کافی و وضع نامساعد خانوادگی به تکدیگری و ولگردی می‌پردازد. وضع نامطلوب خانوادگی مرگ زود رس پدر و مادر ، چند زنه بودن پدر، تعدد فرزندان و فقدان محبت از جمله عوامل در افزایش کودکان خیابانی است.

براساس بررسی های پزشکی قانونی غالب کودکان ولگرد و خیابانی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند و به ناچار تن به هر کاری داده اند.

در مشهد طی یک سال تعداد کودکان از 185 مورد به بیش از 400 نفر افزایش یافته و به مسئله ای بسیار حساس تبدیل شده است.

در اراک پدیدة کودکان خیابانی نیز رشد روز افزون داشته و آمار کودکان خیابانی این بحث را به سطوح مسئولان و افکار عمومی کشانده است. مسئول دفتر آسیب های اجتماعی بهزیستی گلستان می گوید در طرح سال 1379 ، 69 کودک و در طرح سال 80 ، 516 کودک خیابانی را درمرکز استان پذیرش دادیم ولی تعداد واقعی آنان بیش از این رقم است در عین حال مراکز نگه داری آنان موفقیت چندانی ندارد، در هر حال کودکان خیابانی که امروز قربانی ضعف سیستم اجتماعی هستند ، فردا بزهکارانی خواهند شد که از جامعه انتقام می گیرند روند اجباری زندگی آنان ، آن ها را به سرنوشت تاسف باری می رساند آنان که به دلیل بی سرپرستی بد سرپرستی و تک سرپرستی به کار اجباری رو آورده اند معمولا با مشاغل(روزنامه فروشی، گل فروشی و ..) شروع می کنند و به مشاغل سیاه ( فروش مواد مخدر ،توزیع نوار و مشروب) می‌رسند تعداد کودکان خیابانی و کودکان کار در اغلب شهرهای کشور و به خصوص شهرهای بزرگ غالباً با کودکان فراری نیز افزایش می یابد. کودکانی که به علت رفتارهای تربیتی نامناسب، خشونت خانوادگی، فقر، اعتیاد، جدایی والدین، فریب خوردگی کانون خانواده را ترک می کنند و غالباً در اثر زرق و برق های شهرهای بزرگ به آن جا پناه می برند این کودکان در برخی موارد جذب باندهایی می شوند و در پایان هر روز بخشی از درآمد کار، تکدی گری و … را به ناچار به آن ها می دهند تا بتوانندبه کار خود ادامه دهند. اگر این روند با یک برنامه ریزی منسجم و هماهنگ بین دستگاهها مرتبط متوقف نشود و یا کاهش نیاید، خطراتی جدی به زودی جامعه را تهدید خواهد کرد برنامه ای که موجب جلوگیری از سوء استفاده از کودکان خیابانی ، تامین مکانی برای خواب شب. تهیه غذا و آموزش آنان برای تبدیل شدن به کارگر ماهر شود.

فرضیه:

فقر، طلاق، بی سرپرستی و بد سرپرستی در خیابانی شدن کودکان موثرند.

بچه های خیابانی کیستند؟

مطالعه به عمل آمده در خیابان های تهران نشان می دهد که کودکان خیابانی از سنین خیلی پایین در پارک ها و چهار راه های شلوغ پر رفت و آمد دیده می شوند. اکثر این کودکان همراه با خانواده هایشان از نقاط دیگر ایران و همچنین کشورهای همسایه مانند افغانستان و پاکستان به تهران مهاجرت کرده اند. این خانواده های مهاجر یا در ساختمان مخروبه سکنی می گزینند و یا حداکثر می تواند در بدو ورود به تهران یک اتاق برای اقامت همه افراد خانواده که معمولا تعدادشان بیش از 6 تا 8 نفر است اجاره کنند. اکثر والدین این کودکان بیسواد بوده و پایکارند و یا فاقد مهارت های حرفه ای و در نتیجه به کارهایی مشغول می شوند که در آمد بسیار ناچیزی دارند. به این ترتیب کودکان هم مجبور می شوند برای کمک به اقتصاد خانواده تحصیلات رسمی را رها کرده و به مشاغلی خیابانی مانند دستفروشی و گدایی متوسل شوند زیرا آن ها هم فاقد مهارت ملی حرفه ای هستند.

مسائل دیگری مانند از هم پاشیدن خانواده و مرگ یا معلولیت والدین نیز کودکان را به خیابان می کشد. کودکانی که از هر دو جسنیت می توان دید که در خیابان ها کار می کنند و برخی از آنها بیش از 5 سال ندارند. این کودکان با خطرات گوناگون و گاه ناشناخته ای مواجهند. از تصادف با اتومبیل و استنشاق دودهای مسموم کننده گرفته تا خشم وغضب رانندگان و مسافران شهری و همچنین دستگیر شدن توسط ماموران به جرم پرسه زدن در خیابان ها و سد معبر، این بچه ها همچنین در معرض خطر تبهکاران بزرگسال و سازمان یافته ای هستند که از آنان بر اجیری دزدی و فروش مواد مخدر استفاده می کنند و یا برای رسیدن به هدفهای پلیدشان آنان را مورد سوء استفاده بدنی وجنسی قرار می دهند این کودکان به علت محرومیت از غذای مناسب دچار سوء تغذیه بوده و در نتیجه محروم بودن از امکانات پزشکی و آموزش های بهداشتی از بیماری های پوستی و گوارشی رنج می برند و به طور کلی سالم نیستند این کودکان هر روز با سوء استفاده های روانی فراوان به شکل حملات شفاهی ( فحاشی) ، بزرگتر ها ، والدین و همقطاران خود رو به رویند.

کودکانی که از خانه فرار کرده اند ، گروهی دیگر از این کودکان هستند آنان به دلیل سوءاستفاده های بدنی و روانی پدر و یا ناپدری و نامادری از خانه فرار کرده اند و فرار آنان پیامد طلاق ، مرگ ، ترک خانواده ویا ازدواج مجدد یکی از والدین است.این کودکان با خانواده های خود ارتباطی ندارند در نتیجه خانه ای هم ندارند که پس از کار به آن پناه برند و اغلب در مساجد ، اتوبوس های پارک شده و حتی کانال های تهویه دارها و قنادی ها می خوابند.این دسته از کودکان برای تبهکاری بزرگسال لقمه های آماده ای هستند و خیلی زود به وسیله این حرفه ای ها با دنیای تبهکاران آشنا می شوند. کودکانی که به دست این تبهکاران می افتند در طی دوره کارآموزی چنان مورد سوء استفاده جنسی و بدنی قرار می گیرند که چشم انداز زندگی آینده آنان شکل نگرفته کور می شود. آنان خیلی زود روشهای تبهکاران را فرا می گیرند و به تدریج تمایل می یابند که به کارهای ضد اجتماعی وجسورانه تر دست زنند ، از جیب بری و ماشین دزدی تا سرقت منازل ، تبهکاران حرفه ای از تعدادی از این کودکان نگه داری می کنند ودر نتیجه حضور آنان دردنیای تبهکاران سازمان یافته کم و بیش تثبیت می شوند و تداوم می یابند.

به این ترتیب دستیابی به این گروه از کودکان برای کسب اطلاعات از وضعیت کنونی و همچنین سوداهایی که برای آینده به نظر می رسد که به آینده خوش ببنند. حتی برخی ازآنان آرزو دارند در آینده معلم ، دکتر، مغازه دار و یا تاجر شوند هر چند کودکی آنان زیربار امرار معاش و نگه داری از افراد خانواده مدفون شده و مجالی برای دنبال کردن تحصیلات و یا حتی بازی های کودکانه ندارد.

در موارد خاصی بچه ها برای یک «صاحب کار» کار می کنند صاحب کار بزرگسالی است که یک گروه از کودکان را نگه داری می کند.از دستگیری آنان جلوگیری می کند و اجناسی را که کودکان باید بفروشند در اختیار آنها می گذارد این صاحب کار مقدار فروش و درآمد روزانه را معین می کند و در پایان هر روز بچه ها نخست باید درصد معینی ازدرآمدشان رابه صاحب کار بدهند و آنگاه می توانند بقیه آن را برای خود و خانواده هایشان نگه دارند.

بنابراین کودکان خیابانی از کلیه حقوق بقا، رشد ، امنیت اجتماعی ،مراقبت های بهداشتی ، حفاظت از سوء استفاده های جسمی وروحی و محیط خانوادگی سالم محرومند و در نتیجه گروه بسیار آسیب پذیری را تشکیل می دهند که محتاج توجه و رسیدگی فوری است.

یونیسف

مددرسانی

در طی تحقیقات نشان داده شده است که در تهران هیچ ارگان وسازمانی ( چه دولتی و چه غیر دولتی ) وجود ندارد که به طور اخص به مسایل و رفاه کودکان خیابانی بپردازد . تاکنون هیچ گونه اطلاعاتی یا آماری رسمی از آنان موجود نیست .اما به هر حال در تهران ودیگر شهرهای مهم ایران سازمان های رفاهی و خیریه ای وجود دارند که مراکز آنها کودکانی را می پذیرند که شرایط زیر را داشته باشند :

الف ) یتیم و بی پدر باشد

ب ) پدرانشان معتاد ویا زندانی باشند

ج ) رها شده اند ویا محیط خانوادگی منفی ( نامناسب ) داشته باشد

و به هر حال این کودکان فقط در صورتی مورد مراقبت این سازمان های رفاهی قرار می گیرند که سابقه ارتکاب جرم و یا اقامت در کانون اصلاح و تربیت را نداشته باشند این کودکان از طریق دادگاه و یا نیرویهای انتظامی که آن ها را از خیابان جمع آوری کرده ، سازمان رفاهی معرفی می شوند. سازمان رفاهی مسئولیتی در مورد جمع آوری کودکان از خیابان ها ندارند.

از این کودکان به طور غیرمستقیم حمایت به عمل می آید.این حمایت ها به صورت مالی است و یا ازطریق قراردادن بچه ها در خانواده هایی که محیط آنها برای رشد و تحصیلات شایسته مساعد است

همچنین مراکزی هم ،مثلا در کهریزک و شور آباد تحت نظارت فرمانداری وجود دارند که نیروی انتظامی، کودکانی را که از خیابان ها جمع آوری کرده است به آنجا می فرستد. اما این مراکز هیچ برنامه و یا فعالیت مشخصی برای کودکان ندارند . و کودکان پس از مدتی آزاد می شوند.

در تهران همچنین یک مرکز اصلاح و تربیت کودکان ( کانون) وجود دارد که هر ساله حدود 1500 مجرم جوان و نوجوان را در خود جای می دهد.

در سلول های کانون، در کنار افرادی که به دلیل ارتکاب جرم های مختلف توسط پلیس دستگیر و به این محل منتقل شده اند ، کودکان خیابانی بسیار دیده می شوند. محیط کانون سازنده و مثبت است. مسئولین این مرکز سعی دارند که کودکان تحت نظارت دقیق و یا راهنمایی های مناسب مشاوران و مددکاران اجتماعی تعلیم دیده ، به فعالیت های تحصیلی ،هنرهای زیبا ،بازی و فعالیت های فرهنگی بپردازند. کودکان درفضای خانوادگی این مرکز خوشحال و راضی به نظر می رسند و مایلند تا حد امکان در آن جا بمانند. اما فقط تا زمان بازجویی یا محکومیت به آن ها اجازه اقامت در کانون داده می شود ، مسئولین کانون همچنین حداکثر تلاش خود را به کار می برند که تا جایی که امکان دارد ، کودکان را به آغوش خانواده هایشان بازگردانند.

اطلاعات جمع آوری شده از کودکان خیابانی آشکار می کنند که بعضی اوقات آنها عمداُ جرایم کوچکی را مرتکب می شوند تا به وسیله پلیس دستگیر شوند و به کانون فرستاده شوند. جایی که می توانند برای مدتی ازیک زندگی خوش و راحت برخوردار شوند . پس از اتمام دوره محکومیت در کانون ، کودکان آزاد ورها میشوند ، حدود 40 درصد از کودکان آزاد شده به خانواده هایشان باز می گردند ، اما حدود 30 درصد دیگر ، باوجود اینکه به خانه و کاشانه ای هم دارند ،به خانه نمی روند زیرا یا افراد خانواده مایل به پذیرفتن آنها نیستند و یا خودبه دلیل ارتباط ضعیف و یا نادرست با اعضای خانواده ، از بازگشت به خانه امتناع می کنند. بنابراین 60 درصد کودکانی که از کانون مرخص می شوند دوباره به خیابان ها باز می گردند و دور باطل را ادامه می دهند.

نگاهی به وضعیت کودکان خیابانی

به گزارش واحد آمار خانه سبز به طور کلی کودکان خیابانی به دو دستة عمده ساکن و مهاجر تقسیم می‎شود که گروه مهاجرین بیش از 65 درصد از آمار کودکان خیابانی تهران را تشکیل می‎دهد. دسته بندی کودکان خیابانی از لحاظ گذراندن امور زندگی به شرح زیر است:

- کارگران خیابانی دارای مشاغل واقعی

- کارگران خیابانی دارای مشاغل کاذب

- ولگردان تلکه گیر و باج گیر

- متکدیان

- گروه عمدة بزهکاران

عموم این کودکان در یک نگاه کلی در «آستانه آسیب پذیری» و اعمال ضد اجتماعی قرار دارند بسیاری از آنان برخی آسیب ها را تجربه کرده اند و به خاطر اعمال مجرمانه با پلیس و سایر نیروهای نظارتی درگیر شده اند و سرانجام به زندان یا کانون اصلاح و تربیت راه یافته اند.

در مورد دسته بندی کودکان خیابانی از لحاظ وضعیت اجتماعی و خانوادگی می‎توان گفت اغلب آنان از طبقات غیرمرفه و تنگ دست جامعه اند، البته قلیلی از آنان دارای خانواده های متوسط و از لحاظ مذهبی از پایه های محکم هستند که این گروه قلیلی تحت تأثیر گروه همسالان و بر اثر فشارهای ناشی از تعصبات خانه گریز می‎شوند. اما گروه کثیری از لحاظ اجتماعی در وضعیت نامناسب قرار دارند و عواملی مانند فقر اقتصادی، فرهنگی و عاطفی، پست بودن بنیان خانواده، تک سرپرستی، بد سرپرستی ، پرجمعیت بودن خانواده و تبعیض اعضای خانواده باعث فرار کودکان از خانه می‎شوند.

انواع سو استفاده از کودکان

خانه سبز بر این باور است که تقویت مراکزی مانند این خانه با هدف پیشگیری و نهادینه شدن فعالیت های آن می‎توان گروههای زیادی از کودکان رانده شده یا گریزان از خانه را با مشاوره و حمایت های مادی و معنوی به آغوش خانواده بازگرداند. ایجاد مراکز مراقبت ویژه تحت نظر شهرداری های شهرهای آسیب پذیر نیز به منظور سامان بخشی به وضعیت کودکان بدسرپرست و بی سرپرست مؤثر و بی شک با تقویت این حرکت از رشد جمعیت کیفری جامعه جلوگیری به عمل می‎آید.

براساس بررسی های خانه سبز انواع سوء استفاده از کودکان خیابانی به طور خلاصه به شرح زیر است:

- استفاده از تکدیگری های فردی و گروهی

- استفاده در دستفروشی

- استفاده در سرقت، جیب بری، کیف قاپی، تخلیة منزل و مغازه ها

- توزیع مواد مخدر

- توزیع نوار، فیلم، عکس و دیسک های مبتذل

- تربیت برای انجام سرقت های مسلحانه

- تربیت برای معرکه گیری با انگیزه های متفاوت


دانلود مقاله بررسی جامع بحران

مقاله بررسی جامع بحران در 88 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 78 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 88
مقاله بررسی جامع بحران

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی جامع بحران در 88 صفحه ورد قابل ویرایش


-1: بحران

«مفهوم بحران درعصر حاضر گاهی باعث ایجاد سوالاتی دراذهان عمومی میگردد. چرا بحران تا این اندازه فکر بشررا مشغول کرده است. بحران درطول تاریخ مکتوب بشری همواره با انسان بوده و چه بسا که بیش از آن نیز موجود بوده باشد. نسل های بشر همواره مجبور به تحمل بحران ها و خسارت ها و صدمات ناشسی از آن بوده و پس از چندی نیزا مشقات آن رهایی یافته و بهبودی حاصل نموده اند و زندگی بشری هم چنان ادامه یافته است»[1]با توجه به پیچیدگی ها و ابهامات این موضوع، تعاریف متعددی به دست آمده به دلیل این تنوع، رسیدن به یک تعریف همه جانبه و واحد دشوار است. که بعضی از این تعاریف به صورت زیر بیان شده اند:

«ریشه واژه ی «Crisis» از کلمه یونانی «krinein»به معنی نقطه عطف «Turning point»به خصوص درمورد بیماری است و همچنین به معنی بروز زمان خطر در مورد مسائل سیاسی – اقتصادی است، درعین حال، بحران به عنوان نقطه ی حساس «critical point» تلقی می شود که درنهایت ممکن است ناشی از یک تحول مناسب یا نامناسب باشد، مانند مرگ و زندگی – دشمنی و دوستی- تعادل یا ناپایداری درروابط بین کشورها و ...»[2]

«حادثه ای که به طور طبیعی و یاتوسط بشر به طور ناگهانی و یا به صورت فزاینده به وجود آید و سختی و مشقتی را به جامعه ی انسانی تحمیل نماید»[3]

«اصولاٌ بحران وضعتی است که طی آن روش های معمول و متداول مواجهه با مشکلات و مسائل فاقد کارآیی باشند.»[4]

«ازدید سیستمیک یک بحران عبارتند از وضعیتی که نظم سیستم اصلی یا قسمت هایی از آن را که ما سیستم فرعی می نامیم مختل کرده و پایداری آنرا به هم می زند»[5]
«واقعه پیش بینی نشده است که به دلیل اضطراب وفوریت باید موردتوجه فوری قرارگیرد، زیرا، عدم توجه ورسیدگی بلافاصله به آن، موجب وخیم تر شدن اوضاع می شود.»[6]
«بحران را میتوان شرایطی غیرعادی دانست که درآن مشکلات ناگهانی و پیش بینی ناپذیر پدید می آیند و درچنین شرایطی ضوابط و هنجارها و قوانین مرسوم دیگر کارساز نیستند.»[7]

1-1-1: انواع بحران

کارشناسان مدیریت بحران انواع بحران ها را به صورت های زیر دسته بندی و تعریف کرده اند: یکی از این دسته بندیها به صورت نموداری است که محور افقی آن، بحران های داخلی و خارجی را ازهم متمایز می سازد و محور عمودی، بحران ها را ازحیث ماهیت فنی بودن یا اقتصادی بودن دربرابر اجتماعی یا سازمانی بودن تفکیک میکند. به این ترتیب 4 وضعیت کلی در این نمودار دیده میشود که برای هر وضعیت کلی نمونه هایی ذکر شده اند:همانطور که درنمودار فوق دیده می شود، سوانح طبیعی ازجمله زمین لرزه در وضعیت بحران های فنی – اقتصادی خارجی قرار دارند. که این نوع بحران دراین تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.

«دردسته بندی دیگری محققان چهار نوع بلایا را شناسایی نموده اند:»

الف) طبیعی : مانند زلزله – سیل –طوفان – آتشفشان – خشکسالی –موج های دریایی ناشی از زلزله – گردبادهایی استوایی-شکاف زمین – آتش سوزی طبیعی جنگل ها و بیشه ها

ب) انسانی: مانند جنگ-شورش های اجتماعی

ج)تکنولوژی : مانند انفجار نیروگاه های اتمی

د) اکولوژی : مانند آلودگی های وسیع کره زمین و آلودگی های جوی ومحیط زیست»[8]

«با توجه به دسته بندی بالا، بلایای طبیعی همانند بحران هایی که توسط خود انسان ایجاد می شوند باعث ایجاد تلفات انسانی، خسارت های اقتصادی و اجتماعی میگردند و از این بابت صدمات قابل توجهی را –محیط زیست وارد می سازند. بشر درطول سالیان متمادی تا حدودی آموخته است که چگونه بابحران های طبیعی روبرو گردد، اماخطرات این گونه بحران ها همواره جوامع انسانی تهدید نموده و صدمات و خسارت های عمده ای را در مواقع بروز به این جوامع تحمیل می نمایند.»

+ منبع: . فریبرز ناطقی الهی: «مدیریت بحران زمین لرزه ابرشهرها با رویکرد به برنامه ی مدیریت بحران زمین لرزه شهر تهران»، تهران، پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ، 1379،ص 10و 11

1-1-2: آثار وخصوصیات بحران

تجزیه و تحلیل اثرات ناشی از بحران های مختلف با توجه به شرایط محلی، دارای اهمیت بسیار زیادی برای مدیران مسئول بحران ها می باشد، زیرابا انجام چنین بررسی هایی می توان بسیاری از نیازهای لازم وضروری مطرح درمواقع بروز بحران را ازقبل مورد شناسایی قرارداده و تشریح نموده و این امر، به خصوص دررابطه با پیش بینی اقدامات اساسی مورد نیاز دربخش های «امدادرسانی» و «بهبودی» دارای اهمیت به سزایی می باشد.

«به طور کلی اثرات و خصوصیات بحران را میتوان درسه بخش زیر طبقه بندی نمود:

الف- سطح جهانی: تازمانی که پیش گیری های لازم و ضروری درموردبروز بحران ها و کاهش اثرات مخرب آن ها در سطح جهانی به حد متعادف و قابل قبولی نرسد، اثرات ناشی از بحران ها کماکان زندگی بشر و جوامع را تحت الشعاع قرار خواهد داد»[9]

ب«سطح ملی: اثرات بحران دراین بخش – بصورت های زیر است:

- ازدست رفتن دارایی های موجودملی به صورت های مختلف

- تخصیص دادن منابع و عزم ملی جهت بهبودی و بازسازی اوضاع و شرایط پس از وقوع بحران به جای تخصیص دادن منابع ملی جهت توسعه ی اقتصاد ملی.

درواقع کشورها نیاز مبرمی جهت تهیه و تنظیم طرح های جامع مدیریت بحران درچارچوب کلی سیستم مدیریت بحران به منظور مقابله با هرگونه خطرات ناشی از بحران های مختلف را دارند»[10]

ج- مدیریت عملی بحران : درمجموع به بررسی منابع موجود و نیازهای واقعی اجرایی مدیریت درشرایط بحرانی و در سطوح مختلف دولت پرداخته و با توجه به محدودیت منابع و همچنین به منظور جلوگیری از تشکیلات و سازماندهی اضافی، بهترین راه حل های ممکن را ارایه می نماید.»[11]

به طور ساده تر بحران ها اثرات عمومی خود را به صورت زیر نشان می دهند:

فوت، آسیب دیدگی ، خسارت وازدست دادن دارایی، خسارت و نابودی مواد و محصولات غذایی، قطع جریان تولید، قطع روند عادی زندگی، نابودی وضعیت معیشتی، قطع روند عادی ارایه ی سرویس های ضروری، خسارت دیدن تاسیسات زیربنایی و سیستم های دولتی، خسارت اقتصادی درسطح ملی، اثرات ثانویه ی روانی واجتماعی.



I) پیش از بحران :

1- پیش بینی: پیش بینی زمان، مکان و شدت وقوع زلزله؛ پیش بینی عواقب زلزله، آسیب پذیری، آسیب رسانی و خطرات ناشی از آن درکلیه ابعاد.

2- پیشگیری: اقدام عملی جهت رفع کامل خطرات ناشی از زلزله.

3- کاهش آسیب پذیری: کاهش آسیب پذیری انسان، زیستگاه وجامعه وی درمقابل خطرات غیر قابل اجتناب.

4- کاهش آسیب رسانی: کاهش آسیب رسانی مصنوعات بشر بر اثر زلزله.

5- آمادگی: اتخاذ تدابیر لازم و انجام اقدامات عملی جهت ایجاد آمادگی رویارویی موثر و سریع با بحران ناشی از زلزله درمردم و مسئولین از طریق برنامه ریزی عملیاتی، سازماندهی، آموزش و آماده شاطس امکانات فیزیکی و اطلاعات.

II) آغاز بحران :

«الف) مصونیت : به کارگیری راهکارهای عملی فرار از خطرات زلزله جهت کاهش آسیب پذیری و آسیب رسانی.

ب) هشدار : اعلام خطر ووضعیت غیر عادی به مردم و مسئولین جهت آغاز برنامه عملیاتی مقابله با بحران.

ج) آغاز بسیج: انتخاب نمونه بسیج نیروهای لازم جهت مقابله بابحران و آغاز شکل گیری سازمان مربوطه و ارتباطات لازم»

3.4) راهبردهای[12]جامع پیشنهادی مدیریت بحران ناشی از زلزله

راهبردهای جامع پیشنهادی مدیریت بحران ناشی از زلزله که کلیه فعالیتهای مربوطه راجهت خواهندبخشید عبارتنداز:

حداکثر تاکید وفعالیت درزمینه پیش بینی، پیشگیری، کاهش آسیب پذیری و آسیب رسانی و آمادگی
پرهیز ازایجاد سازمانهای موازی و غیر ضرور
تاکید برجامع نگری نسبت به سوانح
ایجاد حداکثر همخوانی بین راهبردهای جامع مدیریت بحران ناشی از زلزله و راهبردهای توسعه
حداکثر استفاده از تلاش و مشارکت مردم و سازمانهای محلی درحوزه بحران و تاکید برخود اتکایی جوامع
حداکثر استفاده ازمنابع موجود درداخل کشور جهت امداد، جبران خسارات و بازگشت به وضعیت عادی.

3.5) فعالیتها و اقدامات مربوط به مدیریت و بحران ناشی از زلزله و خطمشیهای اجرایی.

به منظور تسهیل هرگونه اقدام درجهت مدیریت کارا و اثر بخش بحران ناشی از زلزله- ازجمله برنامه ریزی و سازماندهی- لازم است ریزفعالیتهای مربوطه وخط مشیهای اجرایی درچهارچوب زمانی وعملیاتی پیش گفته بررسی و تعیین گردند.

قالب کلی طرح فعالیتها و خط مشیهای اجرایی به صورت زیر خواهد بود:

... مرحله :...،

..عنوان اصلی؛...،

.فعالیت اصلی : (شماره فعالیت اصلی)...،

.ریزفعالیت ها:

شماره –شرح ،

خط مشیهای اجرایی:

شماره –شرح .

برخی فعالیتهای ذکر شده دراین بخش باید به صورت مجرد، برخی دیگر در

3.2.3) اثرات زلزله برجامعه انسانی [13]

1- فلج شدن ناگهانی اقصاد محل آسیب دیده و مناطق مرتبط با آن،

2- جابجا شدن جمعیت وافزایش مهاجرتها

3- درهم ریختگی نظامهای اداری معمول درجامعه

4- فلج شدن نظم معمول درجامعه

5- پدید آمدن جوعزا و اندوه و پیامدهای ناشی از آن

6- سردرگمی مردم و مسئولین جامعه درمقابل بحران

7- ازبین رفتن یا کاهش درآمد عمومی جامعه

8- ازبین رفتن یا کاهش توان تولیدجامعه

9- ازبین رفتن یا کاهش ذخایر مواد اولیه، واسطه یا ساخته شده و مصرفی

10- افزایش نیازمندیهای عمومی و سطح تقاضای تقریباٌ یک شکل

11- ایجاد امکان شیوع بیماریهای واگیردار

12- ازبین رفتن یا کاهش تامین اجتماعی

13- افزایش بزههای اجتماعی بخصوص سرقت وفساد

14- کاهش فعالیتهای اقتصادی مولد وافزایش بیکاری

15- ایجاد کمبود کالا وافزایش تورم وقیمت کالاها

16- ازبین رفتن یا محدود شدن بخشی از بازار مصرف برای برخی از کالاها و خدمات

17- ایجاد اختلال درپیشرفت برنامه های توسعه منطقه ای و ملی

18- خنثی شدن برنامه های توسعه اجراشده

19- ایجاد نیاز به دریافت کمکهای فیزیکی و فکری وانسانی ازکشورهای خارجی

20- ناکامی در نظارت برصحت هزینه نمودن وجوه مربوط به مقابله بابحران و توزیع امکانات و اعتبارات

21- ایجاد اثرات زیانبار اجتماعی به دلیل تمرکز دهی ساکنان مناطق زلزله زده

22- پدید آمدن آشوبهای محلی درمواردی که برخورد با بحران به صورت صحیح انجام نگردیده یا اطلاعات درست به مردم ارائه نشده است.

رفتار جمعی آسیب دیدگان و بازماندگان یک زلزله (یا سانحه بطور اعم) از مسائلی است که درآن اختلاف نظر وجود دارد. دراین میان جای یک تحقیق جامع با توجه به شرایط کشور ایران بسیار حالی می نمایدچرا که چگونگی رفتار جمعی آسیب دیدگان برنوع ساختار سازمانی و برنامه ریزی جهت مقابله با بحران ناشی از زلزله عمیقاٌ تاثیر میگذارد. به هر حال چند نمونه از نظرات ارائه شده دراین زمینه

2-ازبین رفتن یاکاهش سطح خدمات عمومی شامل :

- تهیه و توزیع ملزومات دارویی و بهداشتی،

- خدمات حمل و نقل عمومی

- خدمات آتش نشانی

- خدمات آموزش و پرورش

- کلیه خدمات رفاهی دولتی

- کلیه خدمات رفاهی غیر دولتی

4-ایجاد آلودگی های شیمیایی براثر انتشار مواد آلوده کننده در آب ، خاک و هوا

6-درهم ریختن مجاری عادی فعالیتهای روزمره مردم درشهر (تهیه مایحتاج، حمل و نقل و ...)

د) کرختی روانی[14]

بازماندگان حوادث و سوانح همواره از ضعف و اختلال دراحساسهای خود رنج می برند. «بی احساسی عاطفی[15]» انزوا و افسردگی دراین گونه افراد آشکار است. کرختی روانی احتمالاٌ مهمترین نشانه پس از حوادث است.

ه)روابط اجتماعی ناسالم وناتوانی درمهار خشم:

اغلب پس از یک حادثه افراد برای شکستن موازین اجتماعی و رفتارهای خشمگینانه و تجاوز کارانه آمادگی بسیاری می یابند.

و) جستجو برای درک معنا:

چنین به نظر می رسد که بازماندگان یک فاجعه خود را ناگزیر ازجستجوی معنای آن می بینند و به دنبال دلایلی برای وقوع آن واینکه چرا چنین فاجعه ای برای آنان رخ داده است می گردند؛

15- ازدیگر مسائل روانی که ممکن است برای بازماندگان زلزله پدید آید می توان به موارد زیر اشاره نمود:

الف) ترس از دست دادن مجدد دیگران موجب می شود که فرد عواطف مثبت خود را محدود و انکار کند واز این رو به تنهایی روی میبرد. بازماندگان زلزله بسیاری از اوقات امید خود را به آینده ازدست می دهند و قادر به پیگیری برنامه های پیشین خود یابرنامه ریزی برای آینده درمورد تحصیل، ازدواج و انتخاب شغل نیستند و زندگی را به دفع الوقت میگذرانند. خشم دائمی، بی خوابی، ناتوانی درتمرکز فکر، نگرانی و گوش به زنگ بودن دائمی و پریدن از جا بر اثر کوچکترین محرک، زندگی بازماندگان را دشوار می سازد. درصورتی که فرد، تنها بازمانده خانواده خود باشد، نشانه ها شدیدتر است و احساس گناه دراین مورد که او زنده مانده است درحالی که عزیزان او مرده اند ویااین فکر که میتوانسته برای آنان کاری کند اما نکرده است، مسئله را پیچیده تر می سازد.

ب)بازمانده فاجعه علاقه خود را به فعالیت ازدست میدهد. مجاری سازمان یافته فعالیت او درهم می ریزد. زلزله ویژگی های محیط مانوس فرد رادرهم می ریزدو دگرگون می سازداز این رو روشهای انطباقی گذشته که متناسب بامحیط مانوس بوده کفایت نمی کند. زلزله و مصائب ناشی از آن نظم و ترتیب زندگی عادی فرد را که متناسب با تحمل فیزیولوژیک اوست برهم می زند، فرد مصیبت دیده درمحیطی آشفته با خستگی، اضطراب و ملال دائمی زندگی می کند و ازروابط عادی انسانی و فرصت بر ای استراحت کامل محروم می ماند. دراین موارد آنچه فراوان دیده می شود پسرفت وسیر قهقرایی به دورانهای اولیه رشد روانی درزمان کودکی به صورت نیاز به وابستگی شدید، ناتوانی درصحبت کردن، ناهماهنگی دراعمال، تحریک پذیری و تمایل به پرخاشگری است.

ج) کودکان به این دلیل که هنوز روشهای دفاعی روانی شایسته درآنان رشد نیافته است ونیز سالمندان به این دلیل که روشهای انعطاف ناپذیر داشته و از نظر جسمی نیز ناتوان هستند، دربرابر سوانح طبیعی آسیب پذیرتر هستند.

د) ترس بیمارگونه ازتکرارفاجعه ممکن است سبب ناتوانی فرد درامور شغلی و اجتماعی شود.اعتیاد ازعوارض احتمالی وعمده این تجارب فاجعه آمیز است.

ه) کودکان بازمانده ازفاجعه ممکن است مهارتهای تازه آموخته شده خود همچون تکلم و کنترل ادرار و مدفوع را از دست بدهند.

به دلیل نحوه تفکر خاص درسنین پیش ازمدرسه، این کودکان گاهی خود را مسبب فاجعه مرگ پدر ومادریا فقدان آنهارا دلیل بر طرد خود و بی ارزشی خویشتن می پندارند.افسردگی آنان به صورت لجبازی، منفی کاری و پرخاشگری تظاهر می کند. کودکان درسنین مدرسه به علت عدم تمرکز فکری ممکن است دچار افت شدید تحصیلی شوند.



«مرحله ی سوم هرچه کوتاهتر باشد موفقتر خواهد بود و دربیشتر تجربیات گذشته بین تجربیات گذشته بین دو تا 3 هفته به طول انجامیده است.این مرحله پلی است بین ضربه ی ناشی از زلزله و آغاز مرحله ی چهارم که درحقیقت فرآیند سازمان یافته بازگشت به وضعیت عادی است.»[16]

هر یک از اقدامات مدیریت بحران درمرحله حین بحران به شرح زیر است:

III)حین بحران :

«1- کنترل بحران وتحدید دامنه آن: اقدام سریع و موثر جهت نجات جان مصدومین و بازماندگان، جلوگیری از وقوع یا گسترش خطرات ثانویه زلزله نظیر آتش سوزی، سیل و ... تامین غذا، آب، پوشاک، سوخت، سرپناه اضطراری وسایل اولیه زندگی و بهداشت برای بازماندگان با استفاده از بهینه ازمنابع .

2- استقرار نظم درجامعه: ایجاد یک سیستم معمولی و منظم درزندگی مردم؛ راه اندازی فعالیتهای روزمره مردم نظیر پخت و پز، رفت و آمدو ...؛ تعیین شیوه کسب درآمد برای افرادی که شغل یا سرمایه خود را ازدست داده اند؛ راه اندازی واحیای تسهیلات و خدماتی که برای زندگی مردم وحیات اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار هستند.

3- ارزیابی دقیق دامنه بحران: ارزیابی دقیق میزان خسارات وارده براثر زلزله درکلیه ابعاد.